میگفت:واے از روزے که ازروے عادت بریم هیئت نه از روے ارادت😢😢
@shahadat_arezoomee
ما شهادت دادیم که #شهادت زیباست❤️
#اربابمـــ👑•❥•
•|پرسشۍ بد نگران ڪرده
•|منِ مجنون را{♥️🌱}
•|اربعین ڪربُبلا♡🍃
•|هڪ شده درتقدیرمـ؟✨
#دلتنگمیاایهاالارباب
#ڪربلااامیخواممم
@shahadat_arezoomee
ما#شهادت داده ایم که شهادت زیباست💝
بہ سـلـيمـاݧِ زݦاݧ از طـرفـِ ݦــور ســلام 🍃
@shahadat_arezoome
ما#شهادت داده ایم که شهادت زیباست💝
____🌱____
گـــفــټ:
مــدافــعِ قــــلبــټ بــاش...
از نـــفوذِ شیــطاݩ
قــݪــݕ حــرمِ خـــداســټ♡
•┈┈••✾••✾••┈┈•
•❥•❤️🌿
↳ @shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑💕
دلم آسمون میخاد🔎📷
🍂🍁🍂🍁 🍁🍂🍁 ﴾﷽﴿ 🍂🍁 🍁 🍎 #رمان_طعم_سیب 💠 #قسمت_26 صبح حدود ساعت 9 با سرو صدای عجیبی از
🍂🍁🍂🍁
🍁🍂🍁 ﴾﷽﴿
🍂🍁
🍁
🍎 #رمان_طعم_سیب
💠 #قسمت_27
دستشو از روی دهنم پس زدم چشمامو ریز کردم و گفتم:
-این چرت و پرتا چیه میگی؟؟؟
با بغض روبه من گفت:
-چرتو پرت نیست...وقتی مامان با مامان جون حرف میزد حرفاشونو شنیدم...
چشمام داشت از کاسه در میومد با تعجب دستمو گذاشتم دو طرف شونه هاش و تکونش دادم و گفتم:
-زود باش هرچی شنیدی بگو...
-مامان جون یه هفته پیش زنگ زد به مامان من بیرون داشتم بازی میکردم خواستم برم خونه که شنیدم مامان داره تلفنی صحبت میکنه صدارو آیفون بود شنیدم که میگفت تو حالت بده...انگار یه پسری به اسم علی اذیتت کرده...
حرفشو قطع کردم و گفتم:
-نه...نه...ایناچیه میگی...اذیت چیه!!!!
چشمامو بستم اما دیگه صدایی از امیر حسین نمی اومد...چشمامو باز کردم و دیدم یه گوشه مظلوم ایستاده بهش گفتم:
-چرا اینجوری میکنی...
یک دفعه برگشتم و دیدم مامان جلوی در اتاق دست به سینه ایستاده...
از روی تخت بلند شدم مامان با ناراحتی و عصبانیت به امیرحسین گفت:
-از اتاق برو بیرون...
امیرحسین هم از ترسش دووید و رفت...آب دهنمو قورت دادم و مامان نزدیک تر شد...روکرد بهم گفت:
-بشین کارت دارم...
یواش و با نگرانی نشستم روی تخت...
مامان برعکس افکار من دستمو گرفت و با مهربونی گفت:
-من همه چیز رو میدونم...پس بدون هیچ ترسی حستو برام بیان کن...
نفس عمیقی کشیدم با ناخون هام چنگ زدم بین موهام به یه گوشه خیره شدم و بعد از چند لحظه سکوت گفتم:
-علی اصلا قصد اذیت کردن من رو نداشت و نداره...دوستم داشت مثل بچگیامون...
مامان حرفمو قطع کرد و گفت:
-توام دوستش داشتی؟؟
سرمو انداختم پایین و گفتم:
-داشتم و دارم...
سرمو آوردم بالا دستاشو گرفتم و گفتم:
-مامان مقصر همه چیز من بودم...علی داشت ازم خواستگاری میکرد علی منو میخواست همه چیز جور بود من همه چیز رو خراب کردم حالا هم که رفتن و دیگه هیچوقت نمیبینمش...
-حالا میخوای چیکار کنی...
-چیکار میتونم کنم...باید فراموش کنم...
-پس از همین حالا شروع کن...
چشمامو بستم و گفتم :
-چشم...
بعد هم آغوش گرم مامانو حس کردم...
#ادامہ_دارد...
نویسنده این متن👆:
#مریم_ســرخہای👉
•❥•❤️🌿
↳ @shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑💕
🖤✨
ڪبوترۍڪهخیاݪحرمبهسردارد
مگربمیردازاینفڪردستبردارد
حرمندیدهولۍدݪخوشیماینقدرۍ
ڪهصاحبحرمازحاݪماخبردارد
#اللهمارزقنازیارتالحسینعلیهالسلام
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#السلامعلیڪدلتنگم
•❥•❤️🌿
↳ @shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑💕
تَمامِزندگۍاَمرا
بهعِشقمَدیونَم
غَلَطڪنَمبهڪسی
جزحُسینروبِزَنم...!
#والا
#هوایحسین
جواب دعاهایم را از تو میخواهم یا اباعبدالله...
@shahadat_arezoomee
ما#شهادت داده ایم که شهادت زیباست💝
⬛️فرا رسیدن تاسوعای حسینی بر شما همراهان گرامی تسلیت باد 🕊🍂
⚠️ لطفا تصویر زیر رو برای پروفایل، استوری و.. انتخاب #نکنید چراکه این تصویر به دلایلی که خدمتتون عرض میکنیم نمادی از روی مبارک حضرت قمربنی هاشم (ع) #نیست ⚠️
1) اگر تصویر رو روی دست ها بزرگتر کنیم متوجه میشیم که در این تصویر به جای دست از #پنجه استفاده شده و پاها نیز سُم هستن..
2) روی زره این شخص از حرف لاتین S استفاده شده که میتونه ابتدای کلمه ی Satan به معنای ابلیس باشه
و دلایل جزئی تر
⚠️لطفا از انتخاب تصویر زیر #خودداری کنید⚠️
جهت آگاه سازی بیشتر این مطلب رو نشر بدید. 👇
🌻 امام صادق علیه السلام:
🍀 منْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ.
🍀 هرکس که خداوند خیرش را بخواهد، حب حسین علیه السلام و زیارتش را در دل او میاندازد.
📚 وسائل الشیعه، ج14، ص496.
•❥•❤️🌿
↳ @shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑💕
سلام عزیز چله جدید از روز عاشورا شروع میشه دوست دارید شرکت کنید و لینک رو هم به ۱۰ نفر بدین تا تعدادمون بیشتر بشه برای چله برداشتن ♥️
#ترک_گناه ✨
#از_گناه_تا_رهــایــــے🕊🏴
🖤 @Tarkegonah100
سلام.. ضمن قبولی عزاداری هاتون..🖤 ان شاءالله ب حول و قوه الهی از امشب دوپارت از #رمان_طعم_سیب رو میذاریم..🌸🍃