eitaa logo
دلم آسمون میخاد🔎📷
3.3هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.6هزار ویدیو
118 فایل
﴾﷽﴿ °. -ناشناسمون:بگوشم 👇! https://harfeto.timefriend.net/17341201133437 . -شروط‌وسفارشات↓ @asemohiha . مدیر کانال و تبادلات @Hajkomil73 . •|🌿|کانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|🌿|• . -کپی‌‌محتوای‌کانال = آزاد✋
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ⁉️ خیلیییییییی پیشرفت کردن ..میدونین چرا ؟؟چون خانماشون بی حجابن؟؟😳 چه ربطی داره آخه؟؟😒 ❇️اره غربی ها پیشرفت کردن ،بخاطر نظمی که دارن...بخاطر مدیریتشون، بخاطر برنامه ریزی، بخاطر علم محوری....نه بخاطر حجاب نداشتن خانم هاشون... چرا بی خودی یه چیزایی رو بهم میچسپونیم⁉️ ❌اتفاقا غربی ها درباره حجاب نه تنها پیشرفت نکردن بلکه سقوط کردن.😕 🖊نیوزویک یه نشریه آمریکایی هستش، جزء 10نشریه برتر جهان ،دو تا آمار از نیوزویک به شما بدم ،از نیوزویک نه از وزارت ارشاد جمهوری اسلامی! ببینیم اینا واقعا با بی حجابی پیشرفت کردن؟؟🤔 1⃣نشریه سال 1998: در هر ماه تعداد زیادی از دختران زیر 15سال در کشور ما(آمریکا) حامله میشوند ! در سال1997 در آمریکا 600هزار نوزاد نامشروع از مادران 12 تا19 ساله متولد و برای نگهداری به پرورشگاه سپرده شده اند! 2⃣نشریه سال 2003: در هر 14دقیقه به یک زن آمریکایی تجاوز میشود! در آمریکا از هر 4 کودکی که به دنیا می اید،یکی از آنها ماه عسل ازدواج نیست. 75درصد از نوجوانان امریکایی بین15تا19ساله بارها باهم رابطه جنسی داشته اند! حالا آمریکایی ها با بی حجابی رشد کرده اند⁉️🤔🤔 ⭕️نیل سایمون نظریه پرداز معروف آمریکایی توی یکی از مقاله هاش میگه: در کشور ما آمریکا 86درصداز مردم اهل مطالعه هستند ..و 87 درصد ازمردم زنا کار.....! 87درصد ازمردم یه کشور زنا بکنن خییییلیه!!! ایشون گفته بود: پس نتیجه میگیریم در کشور ما امریکا تعداد زنا کارها بیشتر از تعداد کسانی است که اهل مطالعه هستند!! من اصلا نمی پذیرم که امریکایی ها با بی حجابی رشد کردن! ❌اتفاقا سقوووووط کردن اونم اساسی...❌ ⭕️در رژیم گذشته داشتن همین بلارو سر ماهم می اوردن ازسال1348 تا 1357 در ایران 610 فیلم سینمایی تولید شده،فیلمهای تلوزیونی نه ها، فیلمهای سینمایی که روی پرده سینما به نمایش گذاشته میشه، نقش خانمها در این 610 فیلم سینمایی قبل انقلاب بررسی شد! حالا نقش خانمها چی بود⁉️ اینا بود:👇👇👇👇 ⛔️به عنوان زن فاحشه! ⛔️به عنوان رقاصه عریان! ⛔️به عنوان ساقی (کسی که بره برا مردا مشروب بریزه اونا بخورن و مست بشن) ❌نقش زن خراب در این فیلمها 3برابر زنهای محصل (دانشجو..دکتر ..مهندس) بود ! همین بلایی که توی غرب سر زنهاشون اوردن،داشتن سر ماهم می اوردن، داشتن میگفتن که زن وسیله لذت بردن مرده،شما هیچ ارزشی ندارید!😡 شما یه چیزی هستید که مردا هر وقت دوست داشتن بیان ازتون لذت ببرن،بعدشم پرتتون کنن اونور!😏😠 ........................................................... 📚📚📚 ! @shahadat_arezoomee
:° 🕊🍃📿🕊🍃📿 ❤️قرارعاشقی❤️ 📿صلوات خاصه امام رضا به نیابت از 😔 🕌اَللّهُم صلِّ على علِیِّ بنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمام التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحجَّتکَ عَلے مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمن تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَة مُتَواتِرَةً مترادِفَةً کاَفْضَل ماصَلَّیْتَ علےاَحد منْ اَوْلِیائِک. ساعت هشت ⌚️ به وقت امام رضا علیه السلام 👇👇👇 📲 @shahadat_arezoomee 🕊📿🕊📿🕊📿
✨ رفتیم خریــد ولی یک کلام با هم حرف نزدیم🙊 هم من خجالت میکشیدم هم محمد. هرکاری بود با خواهرم هماهنگ میکرد. فردای همان روز عقــد کردیم💍 محمد با لباس سپاه اومد من هم با یڪ چادر و لباس سفید نشستیم سرِ سفره عقـد ... یک سفره ســاده نان پنیر سبزی میوه و شیرینے😌 عقد ڪہ ڪردیم،اذان ظهر بود وضو گرفتیم،رفتیم مسجد.👫 #همسرشهیدمحمداصغری_خواه ❤️ #عشق_خوب_استــ #اگر_یار_خدایے_باشد @shahadat_arezoomee 🍃❤️
❤️دو مدافع❤️ 9⃣قسمت نهم رامین پشتش چیزے قایم کرده بود... اومد طرف مـن و بالبخند سلام کرده یہ دستہ گل وگرفت سمت مـن _با تعجب بہ بچہ ها نگاه کردم زیر زیرکے  نگاهمون میکردن و میخندیدن جواب سلامشو دادم وگفتم:بابت❓❓❓ چند قدم رفت عقب و گفت بابت امروز ک قراره چهره ے منو بکشید اما... _دیگہ اما نداره اسماء خانم لطفا قبول کنید ایـن گل ها رو هم بگیرید اگہ قبول نکنید ناراحت میشم _گل هارو ازش گرفتم یہ دستہ گل قرمز بزرگ گل و گذاشتم رو صندلے  و کاغذو تختہ شاسے و برداشتم رامیـن کلےذوق کرد و پشت سرهم ازم تشکر میکرد _خندم گرفتہ بود بچہ ها ازمون دور شدن و هر کس ب کارے مشغول بود فقط من و رامیـ موندیم ب صندلے روبروم ک ۵-۶متر با صندلے مـن فاصلہ داشت اشاره کردم و ازش خواستم اونجا بشینہ و در سکوت شروع کردم ب کشیدن رامیـن شروع کرد بہ حرف زدن اسماء خانم میدونید گل رز قرمز نشانہ ے علاقست❓❓ _با سر حرفشو تایید کردم وقتے بہ یہ نفر میدے ینے بهش علاقہ دارے بہ روے خودم نیوردم و خودمو زدم ب اون راه مـن دانشجوے عکاسے هستم و ۲۳سالمہ وقتے مینا گفت یکے از دوستاش استعداد فوق العاده اے تو طراحے داره مشتاق شدم ک ببینمتون شما خیلے میتونید ب مـن کمک کنید _حرفشو قطع کردم و گفتم: ببخشید میشہ حرف نزنید شما نباید تکون بخورید وگرنہ من نمیتونم بکشم. بلہ بلہ چشم.معذرت میخوام نیم ساعت بعد کارم تموم شد رامیـن هم تو ایـن مدت چیزے نگفت ب نقاشے یہ نگاهے کردم خیلے خوب شده بود از جاش بلند شد و اومد سمتم تختہ شاسے و ازم گرفت و با اخم نگاهش کرد بعد تو چشام نگاه کرد و گفت:ایـن منم الان❓❓ _با تعجب گفتم بله شبیهتون نشده❓❓ خوب نشده❓❓ خندید و گفت: ینے قیافہ ے مـن انقد خوبه❓ واے عالیہ کارت اسماء مینا الکے  ازت تعریف نمیکرد تشکر کردم و گفتم محمدے هستم خندید و گفت نه همون اسماء خوبہ انقد سروصدا کرد ک بچہ ها دورمون جم شدن و کلے سر و صدا کردن و از نقاشے تعریف میکردن _و در گوش هم یہ چیزایے میگفتـن کلے ذوق کردم و از همشون تشکر کردم هوا کم کم داشت تاریک میشد وسایلمو از روے صندلے برداشتم واز همہ خدافظے کردم _مخصوصا گلهارو بر نداشتم تو اون شلوغے دیگہ رامیـن و ندیدم مینا هم نبود ک ازش خدافظے کنم منتظر تاکسے بودم ک یہ ماشیـن مدل بالا  ک اسمشم نمیدونستم جلوم نگہ داشت توجهے نکردم ولے دست بردار نبود با صداے مینا ک داخل ماشیـن بود ب خودم اومد اسماء بیا بالا _إ شمایید مینا جون ببخشید فکر کردم مزاحمہ پیداتون نکردم خدافظے کنم ازتون ایرادے نداره بیا بالا رامیـن میرسونتت ممنون با تاکسے میرم زحمت نمیدم ب شما بیا بالا چرا تارف میکنے مسیرامون یکیہ اخہ.... رامیـن حرفمو قطع کرد و با خنده گفت بیا بالا خانم محمدے _سوار ماشیـن شدم وسطاے راه مینا ب بهانہ ے خرید پیاده شد کلے تو دلم بهش بدو بیراه گفتم کہ مـن و تنها گذاشتہ استرس گرفتہ بودم .یاد حرفهاے امروز رامیـن هم کہ میوفتادم استرسم بیشتر میشد رامیـن برگشت سمتم و گفت بیا جلو بشیـن در برابرش مقاومت کردم و همون پشت نشستم نزدیک خونہ بودیم ترجیح دادم سر خیابون پیاده شم ک داداشم اردلان نبینتم ازش تشکر کردم داشتم پیاده میشدم ک صدام کرد اسماء❓❓❓ 〰❤️❤️〰❤️❤️〰❤️❤️〰 @shahadat_arezoomee 🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃
دوستان خواهشاااا خیلی ادمینمونو دعا کنید 😔😔😔کما رفتن براشون امن یجیب بخونید خواهشا😭😭😭
❤️دو مدافع❤ 8⃣قسمت هشتم _دفہ ے اول تو دانشگاه دیدمتون... حدودا یہ سال پیش اوݧ موقع همراه دوستتوݧ خانم شایستہ بودید(مریم و میگفت) همینطور کہ میبینید  کمتر دخترے پیدا میشہ ک مثل شما تو دانشگاه چادر سرش کنہ حتے صمیمے تریـݧ دوستتوݧ هم چادرے نیست البتہ سوتفاهم نشہ مـݧ خداے نکرده نمیخـوام ایشـونو ببرم زیر سوال _خلاصہ ک اولیـݧ مسئلہ اے ک توجہ مـݧ رو نسبت ب شما جلب کرد ایـݧ بود اما اوݧ زماݧ فقط شما رو بخاطر انتخابتوݧ تحسیـݧ میکردم بعد از یہ مدت متوجہ شدن یہ سرے از کلاساموݧ مشترکہ _با گذشت زماݧ توجہ مـن نسبت ب شما بیشتر جلب میشد سعے میکردم خودمو کنترل کنم و براے همیـݧ هر وقت شمارو میدیم راهمو عوض میکردم و همیشہ سعے میکردم از شما دور باشم تا دچار گناه نشم _اما هرکارے میکردم نمیشد با دیدݧ رفتاراتوݧ  وحیایے ک موقع صحبت کردݧ با استاد ها داشتید و یا سکوتتوݧ در برابر تیکہ هایے ک بچہ هاے دانشگاه مینداختن _نمیتونستم نسبت بهتوݧ بی اهمیت باشم دستم و گذاشتہ بودم زیر چونم با دقت ب حرفاش گوش میدادم و یہ لبخند کمرنگ روے لبام بود ب یاد سہ سال پیش افتادم مـݧ وروزهاے ۱۷-۱۸سالگیم و اتفاقے ک باعث شده بود مـݧ اینے ک الاݧ هستم بشم اتفاقے ک مسیر زندگیمو عوض کرد _اما سجادے اینارو نمیدونست برگشتم ب سہ سال پیش و خاطرات مثل برق از جلوے چشمام عبور کرد یہ دختر دبیرستانے پرشر و شوروساده  و در عیـݧ حال شاگرد اول مدرسہ _واسہ زندگیم برنامہ ریزے خاصے داشتم در طے هفتہ درس میخوندم و آخر هفتہ ها با دوستام میرفتیم بیروݧ از همـــوݧ اول خوانواده ے مذهبے داشتیم اما مـݧ خلاف اونا بودم _اوݧ زماݧ چادرے نبودم و در عوض با مد پیش میرفتم از هموݧ اول علاقہ ے خاصے بہ نقاشے داشتم و استعدادمم خوب بود همیشہ آخر هفتہ ها ک میرفتیم بیروݧ بچه ها کاغذو مداد میوردݧ  تا مـݧ چهرشونو بکشم _یہ روز ک با بچہ ها رفتہ بودیم بیروݧ مینا(یکے از بچه ها  مدرسہ )اومد همراهش یہ پسر جوون بود همہ ما جا خوردیم اومد سمت مـݧ و گفت سلام اسماء جاݧ بعد اشاره کرد ب اوݧ پسر جووݧ و گفت ایشوݧ برادرم هستن رامیـݧ رامیـݧ اومد سمت مـݧ  دستشو آورد جلو و گفت خوشبختم با تعجب بہ دستش نگاه کردم و چند قدم رفتم عقب مینا دست رامیـݧ و عقب کشید و در گوشش چیزے گفت که باعث شد رامیـݧ ازم معذرت خواهی کنہ گفتم خواهش میکنم و رفتم سمت بچه ها مینا اومد کنارمو  گفت اسماء جوݧ میشہ چهره ے برادر مـݧ  و هم بکشے❓ _خیلے مشتاقہ لبخندے زدم و گفتم ن عزیرم اولا ک مـݧ الاݧ خستم دوما مـݧ تا حالا چهره ے یه پسرو نکشیدم ببخشید رامیـݧ ک پشت سرما داشت میومد وسط حرفم پریدو گفت ایرادے نداره یه زماݧ دیگہ مزاحم میشیم بالاخره باید از یہ جایے شروع کنے مـݧ باعث افتخارمہ ک اولیـݧ پسرے باشم ک شما چهرشو میکشید _دست مینارو گرفت و گفت  پس فعلا و ازم دور شدݧ اوݧ شب خیلے ذهنم مشغول اتفاقاتے ک افتاده بود.... _اوݧ هفتہ بہ سرعت گذشت آخر هفتہ با دوستام رفتیم بیروݧ مشغول حرف زدݧ بودیم ک دوباره مینا و رامین اومد.. ❤️❤️ 🍃🌸🌸🍃〰🍃🌸🌸🍃 🕊کانال دلم آسمون میخاد🕊 @shahadat_arezoomee 🍃🌹🌹🍃🌹🌹🍃
دلم آسمون میخاد🔎📷
یکی ازادمینهای کانال حالشون نامساعده...التماس دعا🙏🏻
بزرگواران عزیز...ادمین کانال رفتن کما'التماس دعا داریم 🙏🏻😔
🌙⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙 و تو هنگامی كه لبخند ميزدی آيه ی "فَتباركَ الله اَحْسَنُ الخالِقينْ" دوباره نازل ميشد🌸🍃 #شهید_رفیقم #محمدرضادهــقان #شبتون_شهدایی 🌛 @shahadat_arezoomee 🍃❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣❣❣❣❣❣ ❣زیارت "شهــــــداء"❣ بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🌹 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... ❣❣❣❣❣❣ 🌹 هدیہ بہ ارواح طیبہ شهدا صلوات🌹 🌸اللهم عجل لوليک الفرج🌺 https://eitaa.com/shahadat_arezoomee 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴
🍂☀️🍂☀️🍂 بين اين همه ضمير؛ فقط " او " كافی‌ست ... هِیَ، هو، او ... اين تشابه، تصادفی نيست ... تسليم می‌شوم و لبخند می‌زنم ... |• يا كافيَ مَنِ إِستَكفاه...•| #العجل😣 🍃☘ @shahadat_arezoomee
🍃🌸 ما را به جز تو💔 در همه عالم عزیز نیست...!😌💜 #صبحتون_شهدایی⛅️ 🍃☀️ @shahadat_arezoomee
هدایت شده از حِزبُ الحَسَن ۱۱۸
_7_ از: خادم الحسن 🎈💛 قبرآیت الله مرعشی درقم...
🍃🌹 عاشقان وقت نماز است😍 اذان میگویند ❤️
💢💢💢 عمریست که در بنــدم و زندانی خویشم دلبسته راز دل توفانی خویشــم چون زلف شکن در شکن یار در پیچ و خم غصه پنهانی خویشــم از بخت بدم نیست دگر سوز و گدازی من سردتر از بخت زمستانی خویشــم مجروحم و دل خسته به پرواز شب تار در حیرت کوچ از دل ظلمانی خویشــم آرام دل و مطمئنم از سفر خویش تا در ره آن یار جمارانی خویشم شعر از مقام معظم رهبری🌸 @shahadat_arezoomee ☘
منطقه عملیاتی شرهانی دعاگوی دوستان بودیم . سالروز ازاد سازی دهلران و موسیان . عملیات محرم . شرهانی #بقیع_مناطق_عملیاتی @shahadat_arezoomee
✅ حواس جمع 💐اوایل انقلاب بود. برنج کم گیر می‌آمد. 🌻گفتم: «داری برمی‌گردی، سر راهت دوتا گونی برنج بخر.» 👌 وقتی آمد، فقط یکی دستش بود. ☘گفتم «معلومه حواست کجاست؟ مگه نگفتم دو تا، چرا یکی خریدی؟» 🌹گفت «اتفاقا چون حواسم جمع بود یه گونی خریدم.» 📝-یعنی چی؟ 🌾-حواسم بود که اگه دوتا دوتا از هر چیزی بخریم و توی خونه انبار کنیم، ممکنه بقیه نتونن همون یه دونه رو هم بخرن. 🌹 شهید شکرالله شحنه 🗣 روای: مادر شهید https://eitaa.com/shahadat_arezoomee
🍃💔 خدا کندکه به دادمابرسد. 😔 @Shahadat_arezoomee 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹 عاشقان وقت نماز است اذان میگویند ❤️ لطفاادمین کانال روهم دعابفرمایید🙏🏻
هدایت شده از حِزبُ الحَسَن ۱۱۸
_23_ از: گمنام۲ 🎈💛
شهید محمدامین کریمیان🍂🍃. طلبه بود🌸. مسلط به زبان انگلیسی💐. بورسیه تحصیل در فلسفه غرب دانشگاه آلمان نیز پذیرفته شده بود🌹، بارها از او خواستند که برای تبلیغ به کشورهای انگلیسی زبان برود🌷. قبول نکرد گفت به زبان عربی هم مسلط هستم، مرا به سوریه یا لبنان بفرستید🌾. بعنوان مبلغ به سوریه اعزام شد و گرفت آنچه را که می خواست☺️.... قسمتی از وصیتنامه:😍 "من از این دنیا با همه زیبایی‌هایش می‌روم😔. همه آرزوهایم را رها می‌کنم اما به ولایت و حقانیت علی بن ابیطالب و خداوندی خدا یقه‌تان را می‌گیرم اگر امام خامنه‌ای را تنها بگذارید..."☺️🙂 #امام_خامنه_ای #محمد_امین_کریمیان @shahadat_arezoomee