✏️به من گفت که چرا وقتی قول می دی سر وقت حاضر نمیشی.⏱ سید آنقدر به این موضوع حساس بود که می گفت که روزی که با👤دامادمون برای صحبت در مورد ازدواج❤️قرار گذاشته بودم اگه سر وقت نمی اومد دخترم رو بهش نمی دادم.😐
#استوری
#شهیدموسوینژاد
#پس_زمینه_گوشی
#انگیزشی
Prove yourself,
to yourself,
not others
خودتـو ثابـت کن
بـھ خـودت،
نـہ دیگـران!✨
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
🌱←آیت الله بهجت(ره):
✨- هر که عادت به تاخـیر نمـازها کـرده، خـود را برای تاخیر در امـور زندگی آماده کنـد!
[بشتابیـد برای نمـازاولوقـت🙂🌿]
+التمـاس دعـا📿
دلم آسمون میخاد🔎📷
#منتشرکنید📢📣 پیام مهم استادتقوی در آستانه سالگرد شهید حاج قاسم سلیمانی همه جا منتشر کنید و به همه
متنسخنرانیاستادتقوی....
💠•| متنشرکنید
صدیقهجاری💫🤚
#ڪانالدلمآسمونمیخاد 🕊
دلم آسمون میخاد🔎📷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 #نسل_سوخته #پارت_پنجاه_هشتم تا چشم مادر بهم افتا
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃
🍃🍂
🍃
#نسل_سوخته
#پارت_پنجاه_نهم
من توی این مدت که از بی بی مراقبت می کردم به کار و نخوابیدن عادت کرده بودم و همین سبک چدید زندگی من رو وارد فضای اون ایام می کرد...
تنها اشکال کار یه چیز بود،سعید خیلی دیر ساعت۱۰تا۱۰:۳۰می خوابید و دیگه نمیشد توی اتاق چراغ روشن کنم...ساعت۱۱ چراغ مطالعه رو برمی داشتم و میومدم توی حال و بعضی موقع ها هم هموون طوری خوابم می برد...کنار وسایلم...روی زمین...
عید نوروز نزدیک می شد اما امسال بر عکس بقیه من اثلا دلم نمی خواست برم مشهد...یکی دو بار هم جاهای دیگه رو پیشنهاد دادم...
اما هر بار رد شد...علی الخصوص که سعید و الهام دوست داشتن برن مشهد...همه اکنجا دور هم جمع می شدن یه عالمه بچه دور هم بازی میکردن پسر خاله ها...دختر دایی ها...پسر دایی ها...عالمی بود برای خودش...
اما برای من غیر از زیارت امام رضا...خونه مادربزرگ پر از دلگیری و غصه بود ...علی الخصوص عید اول...اولین عید نوروزی که مادربزرگ نبود...
بین دلخوری و غصه معلق می زدم که محمد مهدی زنگ زد...پسر خاله مادرم...
ب بود که تلفن زنگ زد محمد مهدی پسر خاله مادرم بود،پسر خاله ای که قبل از بیماری مادربزرگ به کل،از وجود چنین شخصی بی اطلاع بودم...
توی مدتی که از بی بی پرستاری می کردم دو بار اومد عیادت بی بی مشهد...آدم خون گرم،مهربان،بی غل و غش،متواضع و خنده رو که پدرم ازش به شدت بدش می اومد این رو از نگاه ها،حالت ها و رفتار پدرم فهمیدم علی الخصوص وقتی خیلی عادی پاش رو در می آورد و می گذاشت کنار دیوار،صدای غرولند های یواشکی پدرم بلند بود
#نویسنده_شهید_سید_طاها_ایمانی
#ادامه_دارد
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️ 🍃
🍃🍂
🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
●•|#به_رسم_عاشقی|•●
در صلوات خاصهات،
تو را "صدّيق" و "شهيد" ميخوانيم و در زيارت مادرت فاطمه (که درود خدا بر او)
هم عرض ميکنيم: "السلام عليکِ أيتها الصدّيقة الشهيدة..."
شما هر دو، تجلى صدق و شهادتيد.
___________________________
★🖤★ 🌻 . ↓ . 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•📿√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
۹دی✊میثم مطیعی.mp3
11.56M
↩️قصه تلخ است چه تلخ است
بگویم یا نه⁉️
〰 روایتگری از فتنه88 〰
حتما گوش کنید...
#روز_بصیرت
•|☕️|•
°آنگاه که تنهاشدی ۅدرجستُجۅی
یک تکیهگاه بۅدی ؛
برمن تۅکل نُما..•🌱
『-سۅرهمُبارکهنمل79』
#شبتون_مهدوی🖐🏻
ـــــــــــ🖤🖇ــــــــــــ
#نمازشبفراموشنشه🤲🏻
#محاسبه_اعمال📒🖇
#باوضوبخوابید🌧
-'✨ بِـسمِربِّالعُشّاقِالفٰاطِمِةۜ ✨'-
-'✨ السَّلامُعَلیكَیٰابَقیَةَالله ✨'-
❲ اےصبا . . ،
سُوختگان بر سَر رَھ مُنتظرند ؛
گر از آن یار سفر کرده پیامے داری !❳
-"أَینَمُنتَقِـمْ🥀"-
-"اللّهُمَّعجِّللِوَلیِّکَالفَــرَج"-
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
دلم آسمون میخاد🔎📷
تاالان↓ صلوات←23,800 یازهرا←1,950 ــــــــــــــــــــــــــــــ حاجت رواباشیدان شاءالله🖤
تاالان↓
صلوات←27,200
یازهرا←3500
ــــــــــــــــــــــــــ
حاجت رواباشید🖐🏻
خداوندا ! گرفتارِ بلایی بزرگ شدهایم؛
دچارِ نیامدنش . .(:
‹ دعاۍفرج بخوانیم! ›
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️