#کرامات_شهید🌺🍃
تازه شهید شده بود !
رفته بودم راهپیمایی که باران شدیدی شروع به باریدن کرد ، چتر با خودم نبرده بودم ، خواستم برگردم خونه که دیدم جوانی چتر به دست آمد !!
پسرم بود ، گفت مادر بیا زیر چتر !!
رفتم زیر چتر ، هر چه می خواستم با پسرم حرف بزنم ، نمی شد ! ، زبانم گرفته بود ، نتونستم !!
محمد حسین مرا تا شاهچراغ رساند و رفت ....
#شهیدمحمدحسین_روزی_طلب
📕 ستارگان خاکی ، ج22ص92
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
🌺🌺🌺
امام علي عليه السّلام فرمودند:
سبعة لا يقرأون القرآن: الراکع و الساجد و في اکنفا و في الحمام و الجنب و النفساء و الحائض.
در هفت حالت قرآن نخوانيد: 1. در حال رکوع؛ 2. در حال سجده؛ 3. در مستراح؛ 4. در حمام؛ 5. در حال جنابت؛ 6. در حال نفاس؛ 7. در حال حيض.
📚خصال صدوق، ج 2، ص 10
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞
#تلنگر🌺🍃
مطمئن باشیم در هر شغلی که هستیم ، اگر ذره ای عدم خلوص در ما باشد ، امروز سقوط نکنیم ، فردا سقوط میکنیم.
فردا نباشد پس فردا سقوط میکنیم ؛ چون انقلاب ، هر زمان یک موج می زند و یک مشت زباله را بیرون می ریزد.....
#شهیدعبدالمجید_دیالمه
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞
#خاطرات_شهدا 🌺🍃
بعد از چاپ کتاب شهید ابراهیم هادی ( سلام بر ابراهیم ) ، منطقه فکه و مخصوصا کانال کمیل خیلی سر زبونها افتاد.
همراه با سید میلاد و چند تا از خادمین شهدا رفتیم فکه .
فکه بوی کربلا می داد غربت عجیبی داشت ، عطش رمل گرمای سوزان بیابان فکه عجیب شبیه کربلا بود.
این حالات در رفتار سید میلاد مشهود بود که قدم در وادی مقدسی گذاشته ، پاهای برهنه اش گواه مدعی من بود. رسیدیم پشت کانال ، سیم خاردارها مانع عبور به کانال شد.
بی اختیار زانوهامون سست شد و دیگه اشک امان نمی داد.
تنها چیزی که مرحم دلمون بود روضه آقا سید الشهدا علیه السلام بود ، بعد از اینکه یک دل سیر گریه کردیم سید بلند شد رفت به خادمهایی که جلوی نرده ایستاده بودند گفت ، خواهش می کنم من می خوام خاک این مکان مقدس رو ببوسم ، اونها گفتند به هیچ وجه نمی شه اجازه نداریم ، سید بغض کرد.
بالاخره اونها رو راضی کرد وارد کانال شدیم.
گفت بچه ها وارد که شدید سجده کنید و از شهدا حاجت بخواهید.
تا درب کانال باز شد گویی درب بهشت باز شده. بوی عجیبی آمد ، لحظه های سنگینی بود.
سید میلاد در قتلگاه ابراهیم هادی در سجده بود و فقط داد می زد. خاکها رو بر می داشت و به سر و صورتش می کشید.
با هر زحمتی سید رو از کانال آوردیم بیرون و سوار ماشین شدیم و همه تا اردوگاه فقط گریه کردند.
سید میلاد نتونست رانندگی کنه و نشست عقب و تا اردوگاه توی حال و هوای خودش بود.....
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی
📕 مهمان شام
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞 شهادت + دهه هشتاد💞
🌸✨🍃💫
✨🌾
🍃
💫
°•{ســـــردار والامقام
#شھیـد_رضـــــا_شکریپور🍃🌹}•°
#ڪلام_شهیـــــد
❤️عشق کار کردن در مملکت امامزمان
◽️میگفت: کار کردن تو مملکت امام زمان(عج) رو عشقه!
◽️هر جا لازم باشه حاضرم کار کنم؛ چه فرماندهی در جنگ، چه کارگری در کارخانه.🌸
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞
#سیره_شهدا 🌸🍃
بالای کوه آب نبود ، باید می رفتند از پایین کوه برف های آب شده را می آورند بالا !
رسیده بودیم بالای قله پس از 3 ساعت پیاده روی ، با اینکه کلی آب خورده بودیم باز هم تشنه بودیم .
حاجی قبل از ما رسیده بود ، علی مسئول قله برایمان شربت آورد ، همه برداشتیم غیر حاجی !!
گفتم ، حاجی چرا شربت نمی خوری !؟
گفت ، ما میریم پایین ، آب هست ،
شما زحمت کشیدید ، این آب ذخیره ی شماست .....
#جاویدالاثر_حاج_احمدمتوسلیان
📕 ستارگان خاکی ، ج22ص95
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞