🌷 #شهیدانه
❁ اوایل جنگ بود .
↫ در جلسه ای بنی صدر بدون « بسم الله » شروع کرد به حرف زدن
❊ نوبت به صیاد رسید
↫ به نشانه ی اعتراض به بنی صدر که آن زمان فرماده کل قوا بود گفت :
« من در جلسه ای که اولین سخنرانش بی آنکه نامی از خدا ببرد ، حرف بزند ، هیچ سخنی نمی گویم . »
📚 خاطرات ناب شهدا
#شهیدصیادشیرازی
@shaheadaneh
⬅️ آنچه بر ما بود گفتن گفته ایم
گر بخواهی یا نخواهی رفته ایم
🔹چهاردهمین سالروز ارتحال ملکوتی حضرت آیتالله بهجت ... هدیه به این عالم ربانی #صلوات
@shaheadaneh
واکنش و تکذیب سایت رهبر انقلاب درمورد خبر اشتباه خرید کتاب توسط آقا
... آن کتابها هدیه بود و آقا کتابی نخریدند و درآخر نوشته شده :
"بیان ناقص و مخدوش مطالب و احیاناً استفاده نامناسب و ابزاری از آنها در شأن دستاندرکاران عرصه نشر و کتاب و فرهنگدوستان نیست"
@shaheadaneh
22.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار کارگزاران حج: از نگاه جهانی و فراسرزمینی آحاد مسلمان در مسئله حج نباید غفلت کرد.
@shaheadaneh
11.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما در آشوب های اخیر این همه شهید ندادیم که در حوزه حجاب مسئولین دچار انفعال شوند.
مسئولین باید جوابگوی خون شهدا باشند
#حجاب
#شهدا
@shaheadaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شما حجابتونو چند میفروشید؟!
➕اگه بهت پول بدم حجابت رو کنار میذاری؟!
#حجاب
@shaheadaneh
📚 #معرفی_کتاب
📙 عنوان کتاب: دختر شینا
✍️ نویسنده: بهناز ضرابی زاده
🖨️ ناشر: سوره مهر
💢 معرفی کوتاه کتاب🔻
کتاب "دختر شینا" روایت زندگی دختری است که پدر و مادرش به خاطر حفظ اعتقاداتشان او را به کلاسهای مختلط مدارس قبل از انقلاب نفرستادند.
دختری که چون مدرسه نرفت، بیسواد بود، اما باور و ایمان با ثباتی داشت. دختری که آنقدر میایستد و میافتد و دوباره برمیخیزد تا جنگ را تحقیر کند و به همه نشان دهد که جهاد واقعی زن، تلاش در جهت تربیت درست فرزندان و حمایت از همسر در راه مبارزه با دشمنان دین و کشورش است.
کتاب حاضر در ۱۹ فصل روایت شده است که از دوران کودکی قدم خیر آغاز میشود؛ از زمانی که نامش را به خاطر قدم خوشی که داشت «قدم خیر» گذاشتند تا زمانی که حماسه زندگیاش را در پشت جبههها رقم زد و نامش به عنوان همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر در تاریخ این کشور ماندگار شد.
💢 برش کوتاه کتاب🔻
من را که دید، دلو آب از دستش رها شد و به ته چاه افتاد. ترسیده بودم، گفت: «قدم! چی شده. چرا رنگت پریده؟!» کمی ایستادم تا نفسم آرام شد. با او بسیار راحت و خودمانی بودم. او از همه زن برادرهایم به من نزدیکتر بود، ماجرا را برایش تعریف کردم. خندید و گفت: «فکر کردم عقرب تو را زده. پسر ندیده!
📖 کتاب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
#دخترشینا
@shaheadaneh
💢افکار ما نیز مانند گوشیهایمان
هر روز به کمی شارژ نیاز دارند...
کمی تمرکز، کتاب خواندن و تفکر
چیزیست که ما را در مسیر آگاهی
و موفقیت نگه میدارد.
کتـــــ📗ـــــاب و
کتـــــ📕ـــــاب خوانی
@shaheadaneh