۸ دیماه ۱۳۸۷
در چنین روزی آیت الله جمی، امام جمعه آبادان دار فانی را وداع گفت
او در دوران دفاع مقدس در زیر آتش دشمن، هیچگاه سنگر محراب و نماز جمعه را رها نکرد و در کنار رزمندگان در جبهه ماند.
در ۱۲۲۶ کیلومتر مرز مشترک کشور ایران و عراق در دوران جنگ تحمیلی، آبادان تنها شهری بود که در صفر مرزی به تصرف ارتش بعث نیافتاد.
از جمله دلایل ناکامی عراق در اشغال آبادان، حضور آیت الله #جمی، نماینده امام در بین رزمندگان بود.
حضور او در خطوط جبهه، در طی سالیان طولانی، گرمابخش نیروها و فرماندهان نظامی بود
پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی حضرت امام خمینی (ره) به عنوان نماینده ایشان و امام جمعه آبادان منصوب شد و به مدت ۲۴ سال در سنگر نماز جمعه خدمت کرد.
در دوران دفاع مقدس نقش بسزایی در مقاومت و ایستادگی مردم #آبادان و شکست حصر این شهر دلاور خیز در پنجم مهرماه سال ۱۳۶۰ داشت و برادر گرانقدرش در راه دفاع از میهن اسلامی به شهادت رسید.
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓✨روز شمار شهادت سردار دلها...
💔✨۵ روز...
.
.
🎙✨راوی: علی زین العابدین پور
#حاج_قاسم
#شهادت
🌷@shahedan_aref
شهید حمیدرضا ضیایی متولد سال ۴۸ بود. در سن ۱۵ سالگی به جبهههای نبرد حق علیه باطل شتافت و در لشکر ۱۰ سیدالشهدا (علیهالسلام) به عنوان دیدهبان مشغول جهاد در راه خدا شد.
در سال ۶۶ در عملیات کربلای ۵ از ناحیه پا مجروح شد و مدال پرافتخار جانبازی را به گردن آویخت. بعد از دوران دفاع مقدس در عرصههای فرهنگی و اجتماعی حضوری چشمگیر و تأثیرگذار داشت و خدماتی ارزشمند از خود بر جا گذاشت.
در بخشهایی از خاطرات جبهه شهید میخوانیم:
«تابستان سال ۶۶ بود. میخواستم به منطقه بروم، اما چون نزدیک عملیات بود اعزامها بسته بود و هر قدر اصرار کردم فایده نداشت. ناراحت از پادگان خارج شدم و به سمت پایین راه میرفتم و با خدا حرف میزدم و آرام گریه میکردم. در همین حال، یکتنه محکم بهم خورد که به خود آمدم. دیدم برادر علی فضلی است. سلام کردم و موضوع را با وی در میان گذاشتم. گفت: الان مینویسم که اعزام شوی. پرسید خودکار داری؟ گفتم نه. یک دکه روزنامهفروشی نزدیک ما بود، حاجعلی خودکار آن آقا را قرض کرد و از یک سبزیفروشی در پیادهرو اجازه گرفت و تکهای از یک روزنامه سبزیفروش را جدا کرد و دستوری برای اعزام من نوشت و گفت: سریع برو. فقط در راه، دور کاغذ را مرتب کن که آبروریزی نشود! خوشحال، خداحافظی کردم و رفتم اعزام گرفتم و توفیق یافتم تا در عملیات نصر حضور پیدا کنم.»
شهید#حمیدرضا_ضیایی
🌷@shahedan_aref
✅ خروس🐓 و شيرى🦁 با هم رفيق شدند
🔺شب هنگام خروس🐓 برای خوابيدن بالای درخت رفت.
شير🦁 پاى درخت دراز کشيد.
هنگام صبح خروس🐓 مطابق معمول شروع به خواندن کرد.
روباهى🦊 که در آن حوالى بود به طمع افتاد
نزدیک درخت آمد و به خروس 🐓گفت:
بفرمایيد پایين تا نماز را به شما اقتدا کنيم!
خروس🐓گفت: بنده فقط مؤذنم، پيشنماز پاى درخت است او را بيدار کن!
روباه🦊 که تازه متوجه حضور شير🦁 شده بود، با غرش شير 🦁پا به فرار گذشت!
خروس 🐓پرسید: کجا تشريف مىبريد؟!
مگر نمىخواستيد جماعت بخوانيد؟!
روباه 🦊در حال فرار گفت: دارم مىروم تجدید وضو کنم!
دشمنان جمهوریاسلامیایران بدانند که: شیران 🦁🦁🦁🦁🦁🦁زیادی پای درخت انقلاب آماده جانفشانی هستند.
دور و بر ایران پرسه نزنند تا نیاز به تجدید وضو پیدا نکنند! 🇮🇷🇮🇷
بهانه ای برای باشهیدان بودن
*شهیدی که عباس گونه او را اِرباً اربا کردند*
*شهیدمدافع حرم
#عباس_آبیاری
تاریخ تولد: ۸ / ۱۰ / ۱۳۷۰
تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۰ / ۱۳۹۴
🌹 *کمربند مشکی در دان ۳ رشته کونگفو، دان ۳ رشته جودو، و دان ۳ رشته هاپکیدو را در کره جنوبی اخذ کرده بود*🎗️همرزم← *عباس تیر خورده بود*🥀گفتیم برگردیم اما او گفت: *نه شما تمام مهمات و سلاحم را ببرید و یک نارنجک به من بدهید*💥 دوستانش به شوخی گفته بودند با نارنجک میخواهی خودت را به شهادت برسانی؟🕊️که عباس گفته بود *زینب(س) دنبالم میآید*🌷نارنجک را میگیرد و زمانی که 5 تا از داعشی ها به او نزدیک میشوند🍂ضامن نارنجک را میکشد و آنها را به درک واصل میکند
*و بعد به حالت سجده روی خاک میافتد و به شهادت میرسد🕊️ عباس چند تا از فرماندهان و تعدادی از نیروهای داعش را به هلاکت رسانده بود*💥فرمانده اصلی داعش گفته بود: *زنده و مرده این آدم را باید اسیر کنید*
که از صبح تا حالا لبخند را به لب ما خشکانده. و هموزن دست و پایش طلا جایزه گذاشته بود *بعد از شهادت، پیکر عباس را برمیدارند و سر، صورت و بدنش را اِرباً اِربا میکنند
*شهید #عباس_آبیاری*
🌷@shahedan_aref
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
❣تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
صفحه116
#قرآن_کریم
🌷@shahedan_aref
📩شهیدی که هیچ کس را ندارد که برایش
صلواتی بفرستد
شهید سیف الله شیعه زاده از شهدای
بهزیستی استان مازندران که با یک زیر
پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در
جبهه نفهمید که او خانواده ای ندارد.
کم سخن می گفت و با سن کم، سخت
ترین کار جبهه یعنی بیسیم چی بودن را
قبول کرده بود
📩سرانجام توسط منافقین اسیر شد برگه
و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد
و منافقین پس از شهادت رساندن وی،برای
به دست آوردن رمز و کد های بیسیم سینه
و شکمش رو شکافتند ولی چیزی نصیب
آنها نشد ...
شهید#سیف_الله_شیعه_زاده❤️
📩شادی روحش صلوات
🌷@shahedan_aref