eitaa logo
هر روز با شهدا
71هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ بر‌ ما‌ برسانید ، دوایی‌ لطفاً ! از‌ غصه‌ مریضیم‌ ، شفایی‌ لطفاً ! در‌ نسخه‌ی‌ ما‌ جای دوا‌ بنویسید . . یک‌ چای‌ غلیظ‌ کربلایی‌ لطفا ♥️ ؛
قرار یکشنبه‌ها» زندگینامه و خاطرات شهید داود عابدی به همت انتشارات شهید ابراهیم هادی است. این رزمنده دفاع مقدس در عملیات بدر در غرب هویزه به شهادت رسید گزیده✂️کتاب هر طرف که می‌دیدی آب بود و هور. برخی فرماندهان در معرکه زخمی شدند اما آنقدر ماندند و جنگیدند تا شهید شدند. چند فرمانده لشکر و قرارگاه هم در وسط معرکه حضور داشتند. مهدی باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا (آذربایجان) و نیروهایش که از دجله گذشته بودند، در محدوده‌ای محاصره شدند. از قرارگاه به نیروهای باکری دستور دادند اگر شده دست و پای او را ببندند و به عقب منتقلش کنند، اما او قبول نکرد و همانجا ماند. یک نفر در این میان، آنقدر التماسش کرد که حاضر شد سوار قایق شود اما هنوز راه نیفتاده بود که از آن پیاده شد. حال عجیبی داشت. وسایل جیبش را خالی کرد و یک تفنگ برداشت و شروع کرد به تیراندازی و جنگیدن تا اینکه یک تیر به سرش خورد. پیکر او را به قایق آوردند تا زیر آتش سنگین متلاشی نشود. اما قایق، مورد هدف قرار گرفت و شعله‌ور شد. مهدی باکری هم درون آن سوخت و به دجله پیوست. شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
🔔🔔🔔🔔🔔🔔🔔🔔🔔🔔🔔 ✍️سلام مخاطبان عزیزی که قصد دارند آثار شهدایشان در کانال بیاید(عکس، فیلم، وصیتنامه، خاطره و..) حتما " آیدی " خودشون رو تو پیام لینک ناشناس بذارند تا بتونیم باهاشون ارتباط بگیریم متشکرم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطرات آزاده سرافراز رستم ترکاشوند/خبرنگار اهل کرمانشاه 🌷۲۶ مرداد ماه ، سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامی گرامی باد🌷 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️خواهش یک شهید از زائران کربلا عکس مرا هم با خود ببرید بخشی از وصیت نامه شهید شرفخانلو👇 چون بدون زیارت و با آرزوی زیارت کربلا از این دنیا می‌روم خواهش می‌کنم که ان‌شاءالله بعد از آزادی کربلا عکس مرا به عنوان زائر امام حسین ( ع)، بزرگ آموزگار شهادت به کربلا برده و در زیر پای امام ( ع) نصب نمائید و در زیرش جمله (با آرزوی زیارت تو شهید شدم یا حسین) را بنویسید. شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بازگشت پرستوها 🔹 ۲۶ مرداد سالروز آغاز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی گرامی باد... 🌹🥀 🔹 ستاد رسیدگی به امور آزادگان که در ۲۲ مرداد ۶۹ تشکیل شده بود و با همراهی دیگر دستگاه ها، تبادل حدود ۴۰ هزار آزاده را با همین تعداد اسیر عراقی انجام داد. 🌷۲۶ مرداد ماه ، سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامی گرامی باد🌷 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز با شهدا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت هشتاد و دوم :ما تو را دوست داریم راوی :جواد مجلسی پائیز سال ۱۳۶۱ بود.
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت هشتاد و سوم : عملیات زین العابدین علیه السلام ( بخش اول) راوی :جواد مجلسی آذرماه ١٣۶١ بود. معمولاً هرجا که ابراهیم می رفت باروی باز ازاواستقبال می‌کردند. بسیاری از فرماندهان، دلاوری و شجاعت های ابراهیم را شنیده بودند. یکبار هم به گردان ما آمد وباهم صحبت کردیم. صحبت ما طولانی شد. بچه ها برای حرکت آماده شدند. وقتی برگشتم فرمانده ی ما پرسید :کجابودی؟ گفتم:یکی ازرفقاآمده بودبامن کارداشت. الان باماشین داره می ره. برگشت و نگاه کرد. پرسید:اسمش چیه؟ گفتم:ابراهیم هادی. یکدفعه باتعجب گفت:این آقا ابراهیم که میگن همینه؟! گفتم:آره، چطور مگه؟! همینطوره به حرکت ماشین نگاه میکردگفت:این که از قدیمی های جنگه، چطورباتو رفیق شده؟! باغ و خاصی گفتم:خُب دیگه، بچه محل ماست. بعد برگشت و گفت:یکبار بیارش اینجا برای بچه ها صحبت کنه. من هم کلاس گذاشتم وگفتم:سرش شلوغه، اماببینم چی می شه. روزبعدبرای دیدن ابراهیم به مقراطلاعات عملیات رفتم. پس از حال و احوالپرسی وکمی صحبت گفت:صبرکن برسونم وباغ مانده شما صحبت کنم. بعدهم بایک تویوتا به سمت مقر گردان رفتیم. در مسیر به یک آبراه رسیدیم. همیشه هروقت باماشین ازآنجا رد می شدیم گیر میکردیم..... 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم  👉 شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
📸 در آغوش وطن ۲۶ مرداد، سالروز بازگشت آزادگان جنگ تحمیلی به ایران است 🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت نود و دوم ( ادامه قسمت قبل ) سرم را بالا گرف
کتاب زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت نود و سوم ( هدایت ) راوی : جمعی از دوستان شهید آیه قرآن می گوید که شهید زنده است.شهید قدرت دارد اثر دارد و ما اثر خون آنها را در جامعه میبینیم اولین بار که خواب احمد آقارا دیدم مربوط به مدتی بعد از شهادت ایشان بود.جمع ما با رفتن احمد آقا محور اصلی خود را از دست داده بود. من با کسانی در محل رفیق شدم که مقید به مسائل دینی نبودند.یک شب در عالم رویا دیدم که با همان رفقا توی کوچه هستیم.رفقا به من گفتند: رسول برو مخفی شو احمد آقا داره میاد!! من رفتم پشت دیوار و از آنجا نگاه می کردم.دیدم احمد آقا باهمان چهره معصوم ونورانی به کوچه ما آمد. بعد دوستان من احمد آقا را گرفتند و کشان کشان اورا از کوچه بیرون کردند! همین طور که احمد آقا را از کوچه بیرون میبردند داد زد:من باید رسول را ببینم.... اشک در چشمانم حلقه زده بود.دلم برایش خیلی تنگ شده بود.دویدم و پریدم توی بغلش و شروع کردم ب بوسیدن احمد آقا... از این رویای صادقانه همه چیز را فهمیدم.از فردا رابطه ام را با آن رفقا قطع کردم و دیگر آنها را ندیدم...! ادامه دارد ... با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
🌷 شهید همت: 🌿 مثل فنر از جا کنده میشد، همیشه جلوی پای بسیجی ها بلند می شد و بعد انگار که سال‌ها همدیگر رو میشناسند، میپریدند بغل هم و احوال پرسی می‌کردند. تا میدیدشان گل از گلش می شکفت، آنها هم همین حس را به حاجی داشتند و میدویدند به طرفش. حاجی برای بچه ها مثل یک بود. 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊دهم تیرماه سال ۱۳۴۹، روزی است که نوجوانی غیور و تاریخ ساز در روستای روح آباد از توابع شهرستان زرند ـ استان کرمان در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. او کسی بود که با وجود سن کم با دستکاری کردن شناسنامه در ۱۳ سالگی به جبهه رفت و پس از ۶ نوبت حضور در جبهه و گذشت ۳ سال و ۳ماه در عملیات کربلای ۱ به درجه رفیع شهادت نائل شد. روزخوش در تشریح رشادت های این شهید افزود: شهید علی عرب که به ققنوس دفاع مقدس معروف است، آرپی جی زن بود و در ماموریت‌ها همیشه جزء نفرات اولی بود که به خط می زد. عبدالرضا روزخوش در تشریح نحوه شهادت این شهید بزرگوار افزود: در آخرین حضورش در منطقه ی مهران مورخه 10/4/65 شب عملیات کربلای 1 در گردان 412 در حالی که کوله ی آرپی جی بر پشت بسته بود و به طرف خاکریز دشمن می رفتند بر اثر اصابت گلوله به کوله اش و وجود خرجی آرپی جی و گلوله، کوله پشتی و خودش آتش می گیرد و از آنجا که می دانسته اگر فریاد کند عملیات لو می رود و دشمن بقیه ی رزمندگان را وسط میدان به گلوله می بندد لذا به پشت می خوابد و نارنجک ها را به دور می اندازد و از فرمانده خود می خواهد که چفیه اش را در دهانش بگذارد تا عملیات لو نرود و شهید در آتش عشق به خدا سوخت. شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref