🕊شهید ضرغام پرست متولد 1371 در ماهشهر خوزستان میباشد او متاهل بوده و صاحب یک فرزند پسر نیز است.
او در روز عید قربان 1400 در درگیری های ماهشهر برای آب توسط افراد ناشناس به شهادت رسید
شهید#ضرغام_پرست🕊🌹
🌷@shahedan_aref
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عاشق که باشی....💔
با حال خوب تماشا کنید🕊🌹
#یا_اباالفضل_العباس
#علی_زین_العابدین_پور
#روایتگری_شهدا
🌷@shahedan_aref
📙کتاب دلم پرواز میخواهد،
نوشته پریسا محسنپور است که در انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده است.
انتشارات روایت فتح که در زمینه چاپ کتابهای دفاع مقدس، خاطرات شهدا و ادبیات پایداری فعالیتهای گستردهای دارد، از زیرمجموعههای بنیاد فرهنگی روایت فتح است. بنیاد فرهنگی روایت فتح متولی جشنوارههای بینالمللی فیلم مقاومت، جشنواره تئاتر مقاومت، جشنواره هنر مقاومت است و در حوزههای تئاتر و هنرهای نمایشی، مستند، سینما، هنرهای تجسمی، ادبیات و رسانه فعالیت دارد.
کتاب دلم پرواز میخواهد، خاطرات شهید محمدحسن قاسمی از دوران دفاع مقدس است.
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید مدافع حرم🕊🌹
#حسن_قاسمی_دانا
#دلم_پرواز_می_خواهد
🌷@shahedan_aref
🕋 نــــمـــــاز اولـــــــ وقــــــتـــــــــــ ✨
#اِبـراهـیـممـیگـفـت :
همیشه سعی کن نمازهایت در هر شرایطی اول وقت باشه...
🦋🌤🌿
♥️شهید سیف الله شیعه زاده از شهدای بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید که او خانواده ای ندارد.
کم سخن می گفت و با سن کم سخت ترین کار جبهه یعنی *بیسیم چی* بودن را قبول کرده بود.
😔سرانجام توسط منافقین اسیر شد برگه و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد و منافقین پس از شهادت رساندن وی ، برای به دست آوردن رمز و کد های بیسیم سینه و شکمش رو شکافتند ولی چیزی نصیب آنها نشد ...❤️🔥
یادمان باشد پای سفره چه کسانی نشسته ایم و این نظام اسلامی امانت شهدای مظلوم است!👌
شهید#سیف_الله_شیعه_زاده
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 شهیدی که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا😔♥️
شهید #سیفالله_شیعهزاده🌷🕊
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت نود و پنجم ( دارالشفاء ) حضرت امام در جمله ای
کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
قسمت نود و ششم ( ادامه قسمت قبل )
سال بعد و در روزهای آخری که با احمد آقا بودیم دوباره رفتم سراغ احمد آقا.
به خاطر مریضی مادرم ناراحت بودم. لبخندی زد و گفت: خوب میشه ان شاءالله و بعد به طرز عجیبی مادرم خوب شد!
یک سال از شهادت احمد آقا گذشت. دوباره مریضی مادرم برگشت حال مادرم بسیار بد شده بود. این بار رفتم سر مزار احمد آقا در بالای قبر شهید چمران.
گفتم: احمد آقا فدات بشم. این مریضی مادر ما شده یک سال یک سال! شما زندهای و از همه چیز خبر داری. شما از خدا بخواه که این مریضی مادرم برای همیشه حل بشه!!
این را گفتم و برگشتم. احساس میکردم که دوباره احمد آقا لبخندی زد و گفت: خوب میشه ان شاءالله!
مادرم فردای آن روز خوب شد. همه پزشکان از مادرم قطع امید کرده بودند اما با دعای احمد آقا مادرم شفا یافت. مادرم با گذشت سالها از آن ماجرا دیگر دچار مریضی نشد!!
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی )
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید#احمدعلی_نیری🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🌷 جوان فداکار سپاه مانند شهید حججی یک الگوی جذاب است
✏️ رهبر انقلاب در دیدار اخیر فرماندهان سپاه پاسداران: یک مجموعهای مثل سپاه با این خصوصیّاتی که گفته شد، برای نسل جوان میتواند جذّاب باشد و واقعاً جذّاب است... نه فقط سازمان جذّاب است، [بلکه] آدمهایش و افرادش هم جذّابند، افرادش هم برای هر دل سالمی جذّاب است. سردار بلندمرتبهاش مثل #شهید_سلیمانی یک جور، جوان فداکارش مثل #شهید_حججی یک جور، پاسدار بیپیرایه و دلاوری مثل #ابراهیم_هادی یک جور؛ اینها همه جذّابند؛ هر کدام از اینها یک الگویند، یک الگوی تمامنشدنی. ۱۴۰۲/۰۵/۲۶
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 قسمت هشتاد و سوم : عمليات زین العابدین علیه السلام ( بخش سوم) 👤 روای جواد
🍀 سلام بر ابراهيم ۱🍀
💥 قسمتهشتاد و سوم(بخش آخر):
عمليات زینالعابدینعلیهالسلام
👤 راوی جواد مجلسی
بقيه بچه ها به حركت خودشان ادامه دادند.
من هم با فرمانده جلو رفتيم. در بين راه به من گفت: بيخود نيست كه همه
دوست دارند در عمليات با ابراهيم باشند. عجب شجاعتي داره!
نيمه هاي شب دوباره ابراهيم را ديدم. گفت: عنايت مولا رو ديدي؟!
فقط يه الله كبر احتياج بود تا دشمن فرار كنه!
عمليات در محور ما تمام شد. بچه هاي همه گردانها به عقب برگشتند. اما
بعضي از گردانها، مجروحين و شهداي خودشان را جا گذاشتند!
ابراهيــم وقتي با فرمانده يكــي از آن گردانها صحبت ميكرد، داد ميزد!
خيلي عصباني بود. تا حاال عصبانيت او را نديده بودم.
ميگفت: شما كه ميخواستيد برگرديد، نيرو و امكانات هم داشتيد، چرا به
فكر بچه هاي گردانتان نبوديد!؟ چرا مجروحها رو جا گذاشتيد، چرا ...
با مسئول محور كه از رفقايش بود هماهنگ كرد. به همراه جواد افراسيابي
و چند نفر از رفقا به عمق مواضع دشمن نفوذ كردند.
آنها تعدادي از مجروحين و شــهداي بجا مانده را طي چند شــب به عقب
انتقال دادند.
دشــمن به واسطه حساسيت منطقه نتوانسته بود پاكسازي لازم را
انجام دهد.
ابراهيم و جواد توانستند تا شب 21 آذرماه 61 حدود هجده مجروح و نُه نفر
از شهدا را از منطقه نفوذ دشمن خارج كنند.
حتي پيكر يك شهيد را درست از فاصله ده متري سنگر عراقيها با شگردي
خاص به عقب منتقل كردند!
ابراهيم بعد از اين عمليات كمي كســالت پيدا كرد. با هم به تهران آمديم.
چند هفتهاي تهران بود. او فعاليتهاي مذهبي و فرهنگي را ادامه داد.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهيم ۱ 👉🏻
شهید #ابراهیم_هادی 🌹🕊
🌷@shahedan_aref
27.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الشهید
قسمت دوم از مصاحبه با خواهرشهیدحیدرخلیلی...
الان فهمیدی بی بی زینب چی کشید کربلا..... 😭😭😭😭
ادامه در کلیپ...🥀
شهید مدافع حرم🕊🌹
#حیدر_خلیلی
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🌹🍃 #چله_شهدایی بیست و چهارمین روز از چله زیارت عاشورا به نیت شهید#سیف_الله_شیعه_زاده🕊🌹 ❤️ اَلسَّ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 خاطرات همت:
🌿 برای سرکشی به بچه ها آمد توی سنگر.
می دانستم چند روز است چیزی نخورده.
آن قدر ضعیف شده بود که وقتی کنار سنگر می ایستاد، پاهاش می لرزید.
وقتی داشت می رفت، گفتم: حاجی جون! بیا یه چیزی بخور. بی اعتنا نگاهم کرد
گفت:خدا رزق دنیا رو روی من بسته.
من دیگه از دنیا سهم غذا ندارم و از سنگر رفت بیرون.
🌷@shahedan_aref