9.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐وداع با پیکر مطهر #شهید_القدس سردار کیومرث پورهاشمی در معراج شهدای تهران
🌷هدیهبهارواحطیبهشهداصلوات....💔
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر #قسمت_هشتم معارفه در دشت عشق؛ علی زاهدی فرمانده تیپ خط شکن قمر بنی
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر
#قسمت_نهم
سرباز خط امام، پدر شد ولی لحظه ای از جهاد و انجام فرمان ولی غافل نشد.
🔸 علی زاهدی سکان تیپ قمر بنی هاشم را در عملیات بدر (زمستان ۱۳۶۳) و عملیات فتح فاو بهمن (۱۳۶۴) با قدرت در اختیار گرفت. اوج اثر گذاری فرمانده قهرمانِ ما، در لحظات اولیه و روزهای آغازین عملیات بود. علی زاهدی موظف بود حاشیه اروند را تا جاده البحار تصرف کرده و پس از پیش روی، خط پدافندی محکمی ایجاد کند.
📞 آنها که از سنگر فرماندهی، لحظات حساس عملیات را پیگیری میکردند، اطمینان داشتند که فرمانده پر قدرت تیپ قمر بنی هاشم(ع) خواهد توانست پاتکهای مداوم دشمن را خنثی کند.
ارتش عراق در تلاش بود با استفاده از پیش روی در حاشیه اروند، بار دیگر خود را به شهر فاو رسانده و نیروهای جبهه حق را محاصره کند؛ اما علی زاهدی با استفاده از مردان بزرگی چون #شاهمرادی و حضور در خط مقدم، بر بیش از یک ماه پاتکهای مداوم عراق فائق آمد.
✅ قهرمانِ ما که در سال ۱۳۶۱ ازدواج کرده و اکنون دارای فرزند پسری به نام محمد مهدی بود، با نگاه و محبتی الهی به کانون خانواده، هرگز و برای لحظه ای برای جنگ کم نگذاشت و این بیعتی شکست ناپذیر بود که او و یارانش با امام امت و شهدا بسته بودند.
🔹« ملتی که سالار شهیدان را پیشوا و ایثار و فداکاری را سلاح و شهادت را سبب جاودانگی خود میداند، از چه میترسد و با چه کسی جز خدا معامله میکند؟» (امام خمینی (ره)، صحیفه نور، ج۲۰، ص ۶۰)
و این از مبانی اصلی اندیشه حاکم بر رزمندگان اسلام بود و علی زاهدی پرچمدار این تفکر به گونه ای در لحظه لحظه حضور خود در جبهه نظارت داشت که گویی امام (ره) او را میبیند و بر بایدها و نبایدهای او نظارت میکند.
🔻 اکنون زمان اجرای بزرگترین عملیات دوران دفاع مقدس بود که امید میرفت زمینهساز پایان شرافتمندانه جنگ باشد. عملیات کربلای ۴ در غرب منطقه عمومی خرمشهر اوایل دی ماه سال ۱۳۶۵ انجام شد و نیروهای تحت امر قهرمانِ ما، موظف بودند در صورت موفقیت یگانهای خط شکن، از آن ها عبور کرده و منطقه ابو الخصيب عراق را تصرف کنند.
⛔️ وقتی عملیات به بن بست رسید، نیروهای تیپ قمر بنی هاشم (ع) که حالا چیزی از یک لشکر کم نداشتند به عقبه منطقه رفتند تا ۱۵ روز بعد وارد معرکه عملیات کربلای ۵ در شلمچه شوند.
⏪ ادامه دارد...
🌷@shahedan_aref
میدونستید دانشمند شهید محسن فخری زاده، کربلا نرفته بود؟!
🔹 ایشون خیلی دوست داشتن کربلا برن، ولی بخاطر محدودیتهای امنیتی که داشت نمیتونست از کشور خارج بشه و کربلا و مکه نرفته بود.
🔹 یک بار به حاج قاسم گفته بود امکانش هست، اینقدر تو عراق نفوذ داری، من تا حالا حرم امام حسین (علیه السلام) نرفتم یه بار برم و بیام..
🔹حاج قاسم بهش گفته بود : محال نیست ، اما من موافق نیستم. چون اگر من شهيد بشم جایگزین دارم، ولی تو معادل نداری، هیچ کسی نیست که جاتو پر کنه !
✍(روایت حاج حسین کاجی از شهید گرانقدر فخری زاده)
🌷@shahedan_aref
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
❣تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
صفحه87
#قرآن_کریم
🌷@shahedan_aref
💢 آخرین فرصت
🔹 شهید علی کسایی جوانمرد انقلابی و مربی آموزشهای سیاسی و مذهبی است که در 14 آذر 1334 مصادف با عید غدیر در شیراز به دنیا آمد، در سن 25 سالگی ازدواج کرد که خطبه عقدشان توسط امام خمینی (ره) جاری و مراسم ساده عروسیشان نیز در روز عید غدیر برگزار شد. علی کسایی که زندگیاش را وقف آموزش، تفسیر قرآن و نهج البلاغه و آرمانهای انقلاب اسلامی کرده بود، در روز عروسیاش دعا کرد تا خداوند شهادتش را هم روز عید غدیر قرار دهد.
🔸 این کتاب را علاوه بر مرور خاطرات دوران زندگی و رزمندگی شهید علی کسایی، میتوان تاریخ شفاهی دوران انقلاب و جنگ ایران و عراق دانست که در قالب رمانی جذاب؛ صمیمیت و سادهزیستی ، احترام به والدین ، عشق به همسر و فرزند ، صبر و ایثار ، توجه به بیتالمال و حقالناس ، عفت و حیا و فداکاری و شهادت را زیبا و هنرمندانه به تصویر کشیده است.
📚 آخرین فرصت به قلم سمیرا اکبری.
📎 #معرّفی_کتاب
📎 #آخرین_فرصت
📎 #دفاع_مقدس
📎 #شهید_کسایی
📎 #سمیرا_اکبری
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حاج رضا ملایی که برای سوریه رفتن محاسن سفیدش را کوتاه کرد
بشنوید ازبیان امام خامنه ای حفظه الله
سالروز شهادت شهید
حاج#رضا_ملایی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🔸شهید نیّری و اهمیت مراقبه
🔹من یک سرّ مخفی بین خود و خدا داشتم که کسی از آن خبر نداشت.
🔸احمد آقا مخفیانه به من گفت: شما دو تا حاجت داری که این دو حاجت را از خدا طلب کردی. اینکه خداوند یکی از حاجت شما را بدهد یا نه، موکول کرده به اینکه شما بتوانی در روز عاشورا مراقبهی خوبی از اعمال و نفس خودت داشته باشی. اگر میخواهی احتیاط کرده باشی، یک روز قبل از عاشورا و یک روز بعد از عاشورا مراقبهی خوبی از اعمالت داشته باش و مواظب باش غفلتی از شما سر نزند.
🔹خدا را شکر، من آن سال حال خوبی داشتم. خیلی مراقبت کردم تا گناهی از من سر نزند. محرم آغاز شد. در روزهای دههی اول مراقبهی خودم را بیشتر کردم. در روز عاشورا و روز بعدش خیلی مراقب بودم که خطایی از من سر نزند.
🔸بعد از دو سه روز احمد آقا من را در مسجد امین الدوله دید و طبق آن اخلاقی که داشت دستم را فشار داد و به من گفت: بارک الله وظیفهات را خوب انجام دادی. خداوند یکی از آن حاجتهایت را بزودی به تو میدهد.
🔹گذشت تا ایام اربعین. ایشان مجدداً به من گفت: خداوند میخواهد حاجت دوم را نیز به شما بدهد. منتهی منتظر است ببیند در اربعین چگونه از اعمالت مراقبت میکند.
🔸من باز هم خیلی مراقب بودم تا روز اربعین، اما در روز اربعین یک اشتباهی از من سر زد. آن هم این بود که یک شخصی شروع کرد به غیبت کردن و من آنجا وظیفه داشتم جلوی این حرکت زشت را بگیرم. امّا به دلیل ملاحظهای که داشتم چیزی نگفتم و ایستادم و حتی یک مقداری هم خندیدم.
🔹خیلی سریع به خودم آمدم و متوجّه اشتباهم شدم. بعد از آن خیلی مراقب بودم تا دیگر اشتباهی در اعمالم نباشد. روز بعد از اربعین هم مراقبت خوبی از اعمالم داشتم.
🔸اما وقتی بعد از اربعین به خدمت احمد آقا رسیدم و از ایشان درباره خودم سؤال کردم؟ گفت: «متاسّفانه وضعیت خوب نیست. خدا آن حاجت را فعلاً به شما نمیدهد.» بعد با اشاره به مجلس غیبت گفت: نتوانستی آن مراقبهای که باید داشته باشی.
«عارفانه» – شهید احمدعلی نیّری، انتشارات شهید ابراهیم هادی، چاپ ۱۳۹۲؛ ص ۷۱ تا ۷۳٫
🌷@shahedan_aref
سلام وعرض ادب ممنون ازگروه خوبتون خداخیرتون بده.. ببخشید میخواستم ازشهیده اعظم عربی هم مطلب بزارید.من توگوگل هیچ مطلبی ازش پیدانکردم.ممنون میشم
✍️سلام منبع شما برای شهادت ایشان از کجا و چیست؟ ما هم به چنین نامی بر نخوردیم. اگر اطلاعاتی دارید کاملتر ارسال کنید. با تشکر
🌷@shahedan_aref