eitaa logo
هر روز با شهدا
65.2هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
20 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌷شهید «محسن حاجی حسنی کارگر» یکی از شهدای مظلوم حادثه منا و از قاریان ممتاز قرآن بود که زائران حرم امام رضا (ع) صوت قدسی او هنگام اذان صبح و زائران بیت الله الحرام تلاوت های ملکوتی اش را از یاد نمی برند. ▪️در سالروز حادثه منا، یاد زائران ایرانی که در حج سال ۱۳۹۴ به شهادت رسیدند را گرامی می داریم. شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت چهل و یکم : اسیر ✔️ راوی : مهدی فریدوند ، مرتضی پارسائیان 🔸از ويژگيهاي ابراهيم، احترام به ديگران، حتي به اسيران جنگي بود. هميشه اين حرف را از ابراهيم ميشنيديم كه: اكثر اين دشمنان ما انسانهاي و ناآگاه هستند. بايد واقعي را از ما ببيند. آن وقت خواهيد ديد كه آنها هم مخالف حزب بعث خواهند شد.لذا در بسياري از عملياتها قبل از شليك به سمت دشمن در فكر به اسارت درآوردن نيروهاي آنها بود. با اسير هم رفتار بسيار صحيحي داشت. 🔸سه عراقي را داخل شهر آوردند. هنوز محلي براي نگهداري آنها نبود. مسئوليت حفاظت آ نها را به ابراهيم سپرديم. هر چيزي كه از طرف تداركات براي ما مي آمد و يا هر چيزي كه ما ميخورديم. ابراهيم همان را بين اسرا توزيع ميكرد. همين باعث ميشد كه همه، حتي اسرا مجذوب رفتار او شوند.كمي هم عربي بلد بود. در اوقات بيكاري مينشست و با اسرا صحبت ميكرد. 🔸دو روز ابراهيم با آنها بود، تا اينكه خودرو حمل اسرا آمد. آنها از ابراهيم سؤال كردند: شما هم با ما مي آيي؟ وقتي جواب منفي شنيدند خيلي ناراحت شدند. آنها با گريه ميكردند و ميگفتند: ما را اينجا نگه دار، هر كاري بخواهي انجام ميدهيم. حتي حاضريم با بعثيها بجنگيم! ٭٭٭ 🔸عمليات بر روي ارتفاعات آغاز شد. ما دو نفر كمي به سمت بالای ارتفاعات رفتيم. از بچه هاي خودي دور شديم. به سنگري رسيديم که تعدادي عراقي در آن بودند. با اسلحه اشاره كردم که به سمت بيرون حركت كنيد. فكر نميكردم اينقدر زياد باشند! ما دو نفر و آنها پانزده نفر بودند. گفتم:حركت كنيد. اما آ نها هيچ حركتي نميكردند! 🔸طوري بين ما قرار گرفتند كه هر لحظه ممكن بود به هر دوي ما حمله كنند. شايد هم فكر نميكردند ما فقط دو نفر باشيم! دوباره داد زدم: حركت كنيد و با دست اشاره كردم ولي همه عراقيها به افسر درجه داري كه پشت سرشان بود نگاه ميكردند! 🔸افسر بعثي ابروهايش را بالا مي انداخت. يعني نرويد! خيلي ترسيدم، تا حالا در چنين موقعيتي قرار نگرفته بودم. دهانم از ترس تلخ شد. يك لحظه با خودم گفتم: همه را ببندم به رگبار، اما كار درستي نبود. هر لحظه ممكن بود اتفاق بدي رخ دهد. از ترس اسلحه را محكم گرفتم. از خدا خواستم كمكم كند. يكدفعه از پشت ابراهيم را ديديم. به سمت ما مي آمد. آرامش عجيبي پيدا كردم. تا رسيد، در حالي كه به اسرا نگاه ميكردم گفتم: آقا ابرام، كمك! پرسيد: چي شده؟! گفتم: مشكل اون افسر عراقيه. نميخواد اينها حركت كنند! بعد با دست، افسر را نشان دادم. لباس و درج هاش با بقيه فرق داشت و كاملاً مشخص بود. 🔸ابراهيم اسلحه اش را روي دوشش انداخت و جلو رفت. با يك دست يقه بعثي و با دست ديگر كمربند او را گرفت و در يك لحظه او را از جا بلند كرد! چند متر جلوتر او را جلوي پرتگاه آورد. تمامي عراقيها از ترس روي زمين نشستند و دستشان را بالا گرفتند. افسر بعثي مرتب به ابراهيم التماس ميكرد و ميگفت: الدخيل الدخيل، ارحم ارحم و همينطور ناله ميكرد. ذوق زده شده بودم، در پوست خودم نميگنجيدم، تمام ترس لحظات پيش من برطرف شده بود. افسر عراقي را به ميان اسرا برگرداند. آن روز خدا ابراهيم را به كمك ما فرستاد. بعد با هم، اسرا و افسر را به پايين ارتفاع انتقال داديم. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
بعثه مقام معظم رهبری و سازمان حج و زیارت همزمان با پنجمین سالگرد شهدای فاجعه منا و مسجدالحرام ، بیانیه ای صادر کرده و یاد و خاطره بیش از۴۷۰ تن از حجاج کشورمان را گرامی داشتند بخشی از بیانیه بعثه مقام معظم رهبری و سازمان حج و زیارت به شرح ذیل است: بسم الله الرحمن الرحیم «وَ مَن یَخرُج مِن بَیتِه‌ مُهاجِراً اِلَی اللهِ وَ رَسولِه‌ ثُمَّ یُدرِکهُ المَوتُ فَقَد وَقَعَ اَجرُه‌ُ عَلَی الله» ایام حجّ ابراهیمی مظهر عزّت، معنویّت، وحدت و شکوه امت اسلامی و عید قربان فرا رسید، عید اضحی که نه تنها برای خانواده های شهدای منا بلکه برای مسلمانان و ملت بزرگ ایران فصلی فراموش ناشدنی و با خاطره ای تلخ محسوب می شود، روزی که در آن ۴۶۴ تن از حجاج کشورمان و هزاران تن ازضیوف الرحمان از دیگر کشورها در سال ۱۳۹۴ بر اثر فاجعه ای تلخ و تاسف بار، مظلومانه و عارفانه شهد شهادت را در سرزمین وحی نوشیدند. فاجعه منا و حادثه سقوط جرثقیل درمسجدالحرام با وجودی که در برابر دیدگان امت اسلامی رخ داد اما سکوت سازمان ها و رسانه های بین المللی بر درد خانواده شهدای این دو مصیبت و فاجعه عظیم افزود و در نهایت ندای مطالبه حقوق شهدای مظلوم آن جز از ایران اسلامی از جایی برنخاست. 📚سازمان حج و زیارت پنجمین سالگرد شهدای فاجعه منا🕊🌹 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی آرتین سرایداران بعد از یک ماه و نیم دوری، سر مزار پدر و مادر و برادرش می‌رود 🌷@shahedan_aref
🌿می‌گفت: ترک و تنها گذاشتن ولی فقیه در حد شرک به خدا است. اگر ولی فقیه نباشد، اسلام به درد نمی‌خورد؛ می‌شود شبیه فرقه‌های انحرافی که راه را اشتباه رفتند. می‌گفت: شهدا برای ولایت فقیه رفتند. من هم فقط به این نیت راهی جبهه می‌شوم. هر موقع صحبت می‌کرد، از امام (ره) و ولایت فقیه می‌گفت. عاشقِ ولایت فقیه بود. شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
🔰 در آغوش بهشت؛ بازآفرینیِ قاب ماندگاری از سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و سرلشگر شهید حاج علی هاشمی 🔹سردار جوان عرب مقام معظم رهبری: درخوزستان جوان‌های عرب در مقابل تهاجم رژیم صهیونیستی ایستادند. آنها هم عرب بودند،این‌ها هم عرب بودند اما این عرب ایستاد. اسم شهید علی هاشمی سردار جوان عرب خوزستانی اهل اهوازاسم این‌ها فراموش نخواهد شد؛این‌ها ایستادند. 🌷چهارم تیرماه سالروز شهادت سردار هور علی هاشمی و همرزمانش گرامی باد. 🌷@shahedan_aref
🌷 شهید همت: 🌿 من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه از خدا بازم میدارد، متنفرم. 📚 کتاب طنین همت 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍شهید آیت‌الله دستغیب ره : سبب حضور قلب در نماز ، بیشتر به این است که نماز نزد او مهم باشد و این مطلب پیدا نمی‌شود مگر وقتی که راستی به حقارت دنیا یقین کند و باورش شود که آخرت بهتر و پایدارتر است "و الآخرة خیر و أبقی" و بداند که وسیله ی تحصیل آخرت ، نماز است. صبحتون شهدایی🕊❣ 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هفتمین روز به نیت شهید🕊🌹 ❤️ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❤️ برای همه گرفتارا دعا کنید🙏 🌷@shahedan_aref
🌷 🌷 !! 🌷لحظه‌ای که جانباز شدم، به دلیل این‌که چند ترکش به صورتم خورده بود، حس نمی‌کردم که جانباز شده‌ام. خیلی با آرامش بودم اما بعد از حدود پنج دقیقه حس کردم خیلی درد دارم. وقتی امدادگر پاهایم را می‌بست، در ضمیر ناخودآگاهم احساس کردم پاهایم قطع شده است، اما دستم را نمی‌دانستم. بعد با آمبولانس من را به اورژانس مهران بردند، چون بدن بسیار قوی‌ای داشتم وقتی دکتر آستین‌های لباسم را قیچی می‌کرد، هم‌چنان به هوش بودم ولی نمی‌دانستم اعضای بدنم قطع شده است. بعد از حدود دو روز که در فرودگاه باختران به هوش آمدم، به سختی اندازه یکی _ دو سانت، سرم را از روی برانکارد بالا آوردم و دیدم.... 🌷و دیدم پاهایم قطع شده است، اما اصلاً ناراحت و نگران نشدم. چون زمان عملیات آماده‌باش بودیم موهایم بلند و سر و صورتم خونی و خاکی شده بود. با دست راستم خون‌های بین موهایم را پاک می‌کردم. تا آمدم با دست چپم این کار را انجام دهم، دیدم قطع شده است. خنده‌ام گرفت. پیرمردی که بالای سرم بود و داشت با گاز استریل لب‌هایم را نمناک می‌کرد، گفت: «به من می‌خندی؟» گفتم: «نه، به تو فکر نمی‌کنم.» گفت: «‌پس به چی می‌خندی؟» گفتم: «والا من نمی‌دانستم که دست چپم هم قطع شده، حالا که فهمیده‌ام، خنده‌ام گرفته است.» : جانباز سرافراز ۷۰ درصد قطع دو پا و یک دست علی عباس‌پور، برادر شهید حیدرعلی عباس‌پور منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 🌷@shahedan_aref