eitaa logo
هر روز با شهدا
67.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
20 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هجدهمین روز به نیت شهید🕊🌹 ❤️ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❤️ برای همه گرفتارا دعا کنید🙏 🌷@shahedan_aref
🌷 شهید همت: 🌿 دنیا چیزی نیست که انسان از آن روی گردان باشد. لکن دل به دنیا بستن را نمی پسندم... شخصیت حقیقی خود را که مقام است به وَرطه فراموشی نمی سپارم. 📚 کتاب طنین همت 🌷@shahedan_aref
🩸 🔹 دو تا پسر عمو و هر دو هم شهید یکی شهید دفاع مقدس و دیگری شهید مدافع حرم ◇شهید سید جمال قریشی، شهادت تیرماه ۱۳۶۵ مهران، مسئول تبلیغات گردان علی اکبر علیه السلام لشگر۱۰ ◇ شهید حاج سید احمد قریشی، شهادت مرداد ۱۴۰۰، فرمانده ستاد لشگر فاطمیون شب زیارتی سیدالشهداست به نیابت از شهدا زیارت عاشورا بخونیم و به شهدا متوسل بشیم. اگر شب جمعه شهدا را یاد کنیم. شهدا نیز ما را نزد اباعبدالله یاد می کنند. شادی روح مطهرهمه شهدابخوانیم فاتحه مع الصلوات🌷 شهدا در هیاهوی محشر ما رو فراموشمون نکنید شهید مدافع حرم🕊🌹 شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 نماهنگ «حضرت بابا» 🔸گروه سرود نوگلان فاطمی عید سعید غدیر خم بر همگان مبارک😍❣ 🌷@shahedan_aref
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت پنجاه دوم : مطلع الفجر ( ۱ ) ✔️ راوی : حسین الله کرم 🔸مدتي از عزل بنی صدر از فرماندهي كل قوا گذشت. براي درهم شكستن عظمت ارتش عراق، سلسله عملياتهائي در جنوب، غرب و شمال جبهه هاي نبرد طراحي گرديد. در هشتم آذرماه اولين عمليات بزرگ يعني طريق القدس انجام شد و اولين شكست سنگين به نيروهاي حزب بعث وارد شد. طبق توافق فرماندهان، دومين عمليات در منطقه گيلا نغرب تا سرپل ذهاب كه نزديكترين جبهه به شهر بغداد بود انجام ميشد. لذا از مد تها قبل،كار شناسائي منطقه و آمادگي نيروها آغاز شده بود. مسئوليت عمليات اين محور به عهده فرماندهي سپاه گيلا نغرب بود. همه بچه هاي اندرزگو در تكاپوي كار بودند. مسئوليت شناسايي منطقه دشمن به عهده ابراهيم بود. اين كار در مدت كوتاهي به صورت كامل انجام پذيرفت. ابراهيم براي جمع آوري اطلاعات، به همراه يكي از كردها به پشت نيروهاي دشمن رفت. آنها طي يك هفته تا نفتشهر رفتند. 🔸ابراهيم در اين مدت نقشه هاي خوبي از منطقه عملياتي آماده كرد. بعد هم به همراه چهار عراقي كه به اسارت گرفته بودند به مقر بازگشتند! ابراهيم پس از بازجوئي از اسرا و تكميل اطلاعات لازم، نقش ههاي عمليات را كامل كرد و در جلسه فرماندهان آنها را ارائه نمود. سرهنگ عليياري و سرگرد سلامي از تيپ ذوالفقار ارتش نيز با نيروهاي سپاه هماهنگ شدند. بسياري از نيروهاي محلي از سرپل ذهاب تا گيلانغرب در قالب گردانهاي مشخص تقسي مبندي شدند. اكثر بچه هاي اندرزگو به عنوان مسئولين اين نيروها انتخاب شدند. چندين گردان از نيروهاي سپاه و داوطلب به عنوان نيروهاي خط شكن، وظيفه شروع عمليات را بر عهده داشتند. 🔸فرماندهان در جلسه نهايي، ابراهيم را به عنوان مسئول جبهه مياني، برادر صفر خوشروان را به عنوان فرمانده جناح چپ و برادر داريوش ريز هوندي را فرمانده جناح راست عمليات انتخاب كردند. هدف عمليات پاكسازي ارتفاعات مشرف به شهرگيلان، تصرف ارتفاعات مرزي و تنگ ههاي حاجيان و گورك و پاسگا ههاي مرزي اعلام شده بود. 🔸وسعت منطقه عملياتي نزديك به هفتاد كيلومتر بود. از قرارگاه خبر رسيد كه بلافاصله پس از اين عمليات، سومين حمله در منطقه مريوان انجام خواهد شد. همه چيز در حال هماهنگي بود. چند روز قبل از شروع كار از فرماندهي سپاه اعلام شد: عراق پاتك وسيعي را براي باز پس گيري بستان آماده كرده، شما بايد خيلي سريع عمليات را آغاز كنيد تا توجه عراق از جبهه بستان خارج شود. 🔸براي همين، روز بعد يعني بيستم آذر 1360 براي شروع عمليات انتخاب شد. شور وحال عجيبي داشتيم. فردا اولين عمليات گسترده در غرب كشور و بر روي ارتفاعات شروع ميشد. هيچ چيز قابل پي شبيني نبود. آخرين خداحافظي بچه ها در آن شب ديدني بود. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم  👉 شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
💢دیدار با خانواده های شهدا بعد از پنجاه شصت روز تازه از راه رسیده بود و با خود لبخند همیشگی و بوی خاکریز را آورده بود. بچه ها را در آغوش گرفت و گونه هایشان را بوسید. زود صبحانه را آماده کردم. تند تند لقمه هایش را خورد و بلند شد. می دانستم می خواهد به کجا برود. گفتم: «بعد از این همه مدت نیامده می خواهی بروی؟ لااقل چند ساعتی پیش بچه ها بمان. اگر بدانی چقدر دلشان برای تو تنگ شده...» با لحن ملایمی گفت: «حضرت رباب (س) را الگوی خودت قرار بده. مگر نمی دانی که بچه های شهدا چشم انتظار همرزمان پدرشان هستند تا به آنها سر بزنند و حالشان را بپرسند.» کار همیشگی اش بود نمی توانست توی خانه دوام بیاورد. باید می رفت و به خانواده تک تک شهدا و همرزمانش سر می زد. شهید 🌷@shahedan_aref
در کلام شهدا... 🌷💌 🌱بزرگترین روز و زيباترين عید برایش عید غدیر بود.هدیه میخرید و به اطرافیان میداد شیرینی و شکلات پخش می‌کرد اعتقاد داشت ما شیعه هستیم و ولایت خیلی برایمان مهم است و باید برای همه فرهنگ بشه که بزرگترین عیدمان است. هدیه دادن و طعام دادن در این روز توصیه امامان و بزرگان دین ماست که باید به آن عمل کنیم. شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
با هم رفتیم ارومیه. شب توی راه بودیم. از سحر منتظر بودیم ماشین بایستد، نماز صبح بخوانیم. می خواست به قهوه خانه ای جایی برسد. جاده بود و بیابان. تا می رسیدیم به خوی، نماز قضا می شد. 🔹مهدی جوش می زد. آخر بلند شد و به راننده گفت همان جا نگه دارد. کتش را پشت و رو کرد که من روی آن بایستم و خودش روی خاک ها نماز خواند. شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
کتاب زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت شصت ( ادامه قسمت قبل ) شنیده بودم در واحد سیاسی سپاه مشغول فعالیت است. شماره تلفن محل کار ایشان را داشتم، تماس گرفتم و شروع کردم سر به سر احمدآقا گذاشتن.. وقتی فهمید که من هستم خندید و گفت: اینجا وقت من در اختیار سپاه است. اگر کاری داشتی شب توی مسجد صحبت می کنیم. شب هم توی مسجد به سراغ احمداقا رفتم، می دانستم نیروهای واحد سیاسی اطلاعات مهمی در اختیار دارند. گفتم: احمداقا چند تا از خبرهای دست اول را به من بگو! نگاهی به من کرد و برای اینکه دل من را نرنجاند چند خبر مهم همان روز که همه‌ی مردم از اخبار شنیده بودند بیان کرد! احمداقا دوسال در واحد سیاسی سپاه حضور داشت، در این مدت به او اجازه‌ی حضور در جبهه را نمی دادند. تا اینکه توانست موافقت مسئولان را برای حضور در جبهه بگیرد و به صورت بسیجی راهی شد. ادامه دارد ... با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref