eitaa logo
هر روز با شهدا
65.7هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
20 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 💠مهدي همواره مي گفت شهدا زنده اند و به اين حرف اعتقاد قلبي داشت. ما اين را در رفتار و عمل مهدي به عينه مشاهده مي كرديم. براي همين هميشه به رفتار وكردارش توجه داشت، چون خود را در محضر خدا و شهدا مي ديد. 💠هر زمان از كنار عكس شهيدي رد مي شديم، سلام مي داد. يك بار از كنار عكس شهيد ابراهيم هادي عبور كرديم. مهدي سلام كرد. باتعجب به مهدي گفتم: مهدي جان حمدي بخوان، صلواتي بفرست، چرا سلام مي كني؟ 💠گفت: «ابراهيم زنده است و داره ما رو مي بينه.... » 📙مدافعان حرم. اثر گروه شهید هادی شهید مدافع حرم🕊🌹 🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت هفتاد و هفتم ( ادامه قسمت قبل ) توی سنگر نشس
کتاب زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت هفتاد و هشتم ( ادامه قسمت قبل ) یکباره از فاصله دور به سمت خط می امدیم .یک خاکریز به سمت خط مقدم کشیده شده بود.احمد اقا از بالای خاکریز حرکت میکرد.ما هم از پایین خاکریز می آمدیم. فرمانده گروهان از دور شاهد حرکت ما بود. یکدفعه فریاد زد: برادر نیّری بیا پایین الان تیر می‌خوری. احمد آقا سریع از بالای خاکریز پایین امد. همین که کنار من قرار گرفت گفت: من تو این منطقه برام هیچ اتفاقی نمیفته. محل شهادت من جای دیگری است.! چند روز بعد دیدم خیلی خوشحاله. تعجب کردم و گفتم: برادر نیّری ندیده بودم انقدر شاد باشی؟! گفت: من تو تهران دنبال یک کتاب بودم ولی پیدا نکردم. اما این جا توانستم این کتاب رو پیدا کنم. بعد دستش را بالا اورد.کتاب "سیاحت غرب" در دست احمد آقا بود. ادامه دارد ... با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
🌹بسیجی شهیدحسن لک 🍃فرزند : علی اکبر 🌹تاریخ تولد : ۱۳۴۰/۶/۳ 🍃متولد : شهرستان دورود 🌹تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۳/۲ 🍃محل شهادت : حاج عمران 🌹محل دفن : روستای دریژان سفلی از توابع شهرستان دورود شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
📗کتاب : الگوی تربیت نیروی انسانی در تشکل های مردمی🕊 کتاب «در مکتب مصطفی»؛ جستاری علمی درباره سیره تربیتی شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده❤، به عنوان الگوی تربیت نیروی انسانی در تشکل های مردمی است که در واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تهیه شده است. ۱۰۴ صفحه ⚫️قیمت کتاب 30/000 تومان @hasebabu 🌷@shahedan_aref
تو سینه زدے و عرش اللهی شد جایگاهت ما هم سینه زدیم . . . نوڪرے تو ڪجا و نوڪرے ما . . . شهيد مدافع حرم 🕊🌹 سردارحاج 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🌱ولادت: ۱۳۶۴/۰۴/۳۰رامسر، مازندران 🕊شهادت:۱۳۹۴/۰۹/۲۹ خانطومان سوریه 👧🏻 تعداد فرزندان: یک فرزند دختر به نام سنا 🔲مزار مطهر شهید: شهریار، گلزار شهدای بهشت رضوان ؛ در کنار مزار دوست صمیمی اش، شهیدمصطفی صدر زاده🌷 🧔🏻پدرش در دو مرحله؛ یکی به دست منافقین در درگیری چالوس در سال ۶۰ و یکی عملیات محرم در جبهه جانباز شد. 🧕🏻 صحبتهای همسر شهید: 🌹آقا سجاد ورزشکار، مربی کشتی و بسیار مهربان بود. معرفت بارزترین ویژگی ایشان بود که زبانزد عام و خاص بودند. 💌وقتی پيام‌هایی را كه در مدت مأموريتش داده بود، ميخوانم ، ميفهمم كه مي خواسته مرا برای امروز آماده كند. گفته‌ بود: « هر موقع بيتاب شدی آيه‌الكرسی بخوان. دلت را با ياد بی‌بی زینب ( س) آرام كن؛ او كوه صبر است خودش دلت را آرام ميكند.» 🌹 «سنا را هم به خانم رقيه(س) سفارش كردم تا او را آرام كند.» 💔سجاد همیشه به من ميگفت: «سعيده‌ جان شهيد خيلی مدد ميدهد تا نروم شهيد نشوم متوجه نميشوی. اگر شهيد شوم تفاوت را احساس ميكنی كه بيشتر با شما هستم!» 🍀خيلی خوشحالم كه به آرزويش رسيد، از او خواستم برايم دعا كند. 📝بخشی از وصیتنامه شهید: مرگ پلی است به سوی جهان ابدیت و ان‌شاءالله این پل با شهادت رقم بخورد، صبر در مصیبت اجر عظیم الهی را دارد، در مصیبت‌ها، فقط برای امام حسین (ع) گریه کنید. شهید مدافع حرم🕊🌹 🌷@shahedan_aref
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹دختر شهید مدافع حرم محمد رضایی: دلتنگ بابام هستم. میتونید منو ببرید پیش بابام؟!😞😭 🇮🇷آنچه به شما نمی‌گویند🇮🇷 شهید 🌷@shahedan_aref
نقلی از همسر شهید مدافع حرم رضا کارگر برزی: یک مرتبه جلو بچه ها گفت اجازه هست کف پاهات ببوسم تا آمدم پام جمع کنم کفت پای من بوسید بعد بهم گفت اینکار میکنم تا بچه ها یاد بگیرند شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃شهید مهدی زین الدین : 🕊همیشه لباس بسیجی به تن داشت، پوتین هایش رنگ و رو رفته بودند و موهای سرش را مانند سربازان عادی می تراشید. متواضع بود. چیزی که محبت زین الدین را در دل ها جا می کرد، سادگی اش بود. دنبال تشریفات و در بند پست و مقام نبود. راحت بود و بی تکلّف. در جمع رزمندگان بود؛ با آنها غذا می خورد، درد دل هایشان را می شنید و از همه مهم تر، به آنان بسیار احترام می گذاشت. این بود که خواسته یا ناخواسته، همه را دنبال خود می کشید! عاقبتتون شهدایی...❣ شهید 🕊🌹 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا