eitaa logo
مشکوه
86 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
292 فایل
جهت ارتباط با ادمین /قربانخانلو @s_khanloo این کانال به یادشهید چمران وموضع دشمن شناسی اینجانب می باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
17.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قربانخانلو ۱۸۲۰۵: بیانات امام خامنه ای کلیپ_ویژه خواهش می کنم در حد 2دقیقه ببینید 🔸عدالت اجتماعی قسمت دوم 📎مجموعه 13: سبک زندگی ایرانی اسلامی
👌پاسخ حجت‌الاسلام سید حمید روحانی به موسوی خوئینی‌ها. 👌حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحمید روحانی عضو سابق مجمع روحانیون مبارز در یادداشتی به نامه اخیر موسوی خوئینی‌ها واکنش نشان داد. به گزارش مشرق، حجت‌الاسلام حمید روحانی از اعضای دفتر امام خمینی(ره) و عضو سابق مجمع روحانیون مبارز که هم‌اکنون مدیریت بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی را برعهده دارد، در یادداشت شفاهی به بررسی نامه اخیر سید محمد موسوی خوئینی‌ها به رهبر معظم انقلاب پرداخته است. متن یادداشت شفاهی حجت‌الاسلام روحانی به شرح زیر است: برای من اولین سوالی که مطرح می‌شود این است که آقای خوئینی‌ها قاعدتاً یک انسانی است که بینش سیاسی دارد و فهم و درک دارد که مقام رهبری یک مقام اجرایی نیست، پس چرا در نامه‌ای خطاب به رهبری، از مشکلات مردم که تورم روزافزون همراه با کاهش درآمد اقشار گسترده است و زندگی مردم را با دشواری‌های طاقت‌فرسا روبه‌رو کرده شکایت می‌کند؟ اولین چیزی که به ذهنم خطور می‌کند این است که می خواهد با زبان بی‌زبانی به رهبری بگوید چرا نمی‌گذارید با آمریکا کنار بیاییم و تا با ‌آمریکا کنار نیاییم مشکلات حل نمی‌شود. اکنون که این مشکلات بوجود آمده بخاطر این است که شما نمی‌گذارید ما در مقابل ‌آمریکا تسلیم شویم. برجامِ اول به نفع آمریکا تمام شد و درصددند برجام 2 و 3 هم به ثمر برسانند. بگذاریم آمریکا سیاست‌هایش را در ایران اجرایی کند و خلع سلاح شویم و در مقابل استکبار جهانی تسلیم باشیم! این نخستین‌حرف آقای خوئینی‌ها است. وگرنه وی می‌فهمد که جایگاه رهبری ربطی به مسائل اجرایی ندارد و تورم و مشکلات معیشتی به امور اجرایی مربوط است و در اختیار افرادی است که در راس وزارتخانه‌ها و دولت هستند. امثال آقای خوئینی‌ها چند سال قبل از به قدرت رسیدن دولتِ تسلیم‌طلب، رسماً این موضوع را تبلیغ می‌کردند که مشکلات ممکلت بدون مذاکره با آمریکا حل نمی‌شود و بیکاری و بی‌مسکنی و نداشتن امکانات مادی و فقر و بدبختی به این مربوط می‌شود که با آمریکا رابطه نداریم. مقام معظم رهبری آن زمان برای حل این موضوع اجازه دادند کسانی که فکر می‌کنند با مذاکره مشکلات حل می‌شود، مذاکره کنند. در خاطرم هست همان زمان فرمودند: من با مذاکره مخالفت نمی‌کنیم اما آن را بیهوده می‌دانم و آدم عاقل کار بیهوده نمی‌کند. در آن ایام، سازشکاران و تسلیم طلبان وارد صحنه شدند و تاسیسات هسته‌ای را پلمپ کردند و نتیجه آن برجام بی‌ فرجامی شد که جز بی آبرویی چیزی برایشان نداشت. اکنون امثال خوئینی‌ها جرات نمی‌کنند از مذاکره با ‌آمریکا سخن بگویند لذا در لفافه حرف می‌زنند. اولین حرف وی در این نامه این است که با آمریکا مذاکره کنیم تا مشکل تورم و بیکاری حل شود. درحالی‌که انسان عاقل دوبار از یک سوراخ گزیده نمی‌شود و وابستگی به آمریکا با جانشان عجین شده است. دومین مسئله که در این نامه مطرح می‌شود، دفاع از دولت شیخ حسن روحانی است. سیاست بی کفایتی و بی سیاستی و تخریب کشور و فلج شدن اقتصاد کشور در دولت متبوع موسوی خوئینی‌ها بود و حالا قصد دارند دولت را از مشکلات تبرئه کنند. این روشی است که این روزها اکثر دولتمردان در پیش گرفته‌اند. رئیس جمهور در نطقی می‌گوید ما از گرانی و تورم اعلام بیزاری می‌کنیم! این سبک و سیاقی است که در طول این سالها داشته و تلاش می‌کرده خود را تبرئه کند. کما اینکه در ملاقات رهبری با مسئولان وقتی آقای روحانی نطق کرد و از "بایدها" سخن گفت، رهبر انقلاب فرمودند مخاطب این بایدها خود رئیس جمهور است! اینها با همین شیوه تلاش دارند خود را از پاسخگویی تبرئه کنند. سومین موضوعی که از این نامه بدست می‌آید، انتقام از رهبری است. در طول 30 سال گذشته که آیت‌الله خامنه‌ای با درایت جهان تشیع را رهبری کردند، در مقابل توطئه‌ها و نقشه‌هایی که تسلیم طلبان برای درهم شکاندن خط امام(ره) انجام دادند، با هوشیاری و آگاهی و مقاومت این توطئه‌ها را در هم شکستند و به‌همین دلیل بخشی از جریان اصلاحات از ایشان کینه دارند. فتنه 88 از آن فتنه‌های بی نظیری بود که تمام استکبار جهانی پشت آن ایستاد و برخی سفارخانه‌ها و دستگاه های جاسوسی کشورهای معارض در آن نقش داشتند. رهبری با درایت خویش توطئه‌ها را نقش بر آب کردند، لذا می‌خواهند به هر نحوی به رهبری ضربه بزنند و این هم نقشه‌ای است که در نامه خوئینی‌ها دیده می‌شود. چهارم، زیر سوال بردن اصل ولایت‌فقیه است! آقای خوئینی‌ها جایی گفته بودند که از ابتدا ولایت‌فقیه را قبول نداشتم و می‌خواهند به نحوی به مردم بفهمانند که مسئله اساسی مملکت، مشکل ولایت‌فقیه است. البته باید توجه داشت جریان اصلاحات و شخص آقای خوئینی‌ها مدتی است مضمحل شدند و در جامعه و پیشگاه ملت ایران جایی ندارند ولی در تلاشند به‌نحوی سری در سرها داشته باشند. این آقا هم برای اینکه نامش بر سر زبان‌ها بیفتد به رهبری جسارت می‌کند ت
ا سر زبان‌ها بیفتد و باید این را بگویم که از این پس از اینگونه نامه‌ها و سخنرانی‌ها بیشتر می‌شود چراکه اصلاح طلبان در حال اضمحلال هستند و به قول معروف "الغریق یتشبث بکل حشیش" (انسان در حال غرق به هر خار و خاشاکی چنگ می‌زند). برای آنکه سر زبان‌ها باشند، بیشتر از این به مقام معطم رهبری توهین می‌کنند. پنچمین نکته، چراغ سبز نشان دادن به جهانخواران و بیگانگان است که بگویند جریان غربگرای داخل ایران، علی‌رغم همه شکست‌ها و ناکامی‌ها همچنان وجود دارد و زنده است و کار می‌کند. نکته بعدی که باید از خوئینی‌ها پرسید این است که در طول 7 سال گذشته کجا بودند؟ ملت ایران در طول سالهای سرکار بودن دولت روحانی، با فقر، بیکاری، سیل و زلزله دست و پنجه نرم می‌کرد و دولت کوچک‌ترین توجهی به مردم نکرد و جان مردم را به لب رساند اما وی یاد این گرانی و تورم و مشکلات نبود؛ حالا بعد 7سال از خواب بیدار شده‌اند و اشک تمساح می‌ریزند. این اصلاح طلبان که من آنها را تسلیم‌طلب می‌دانم، دنبال این هستند که آمریکا را به این کشور برگردانند و فرش قرمز برایشان بیندازند و این دست و پا زدن‌ها برای حاکم کردن خط سازش است و علی رغم همه توطئه‌های خط سازش در 40 سال گذشته، امروز می‌بینیم خط سازش، رسوا و بی‌اعتبارتر از گذشته شده است.
*طوفان جلیلی در پاسخ نامه نویسی خوئینی ها* .....درد سرتان ندهم حاج آقا! از جمهوریت کینه دارید چرا به ولایت سنگ می زنید؟ جمهوری ؛ اوضاعتان را غیر قابل دوام می کند دیگر. نمی شود یک بار سوار شد و برای همیشه از گرده ملت سواری گرفت. و از ولایت به همین خاطر مکدرید که پشتیبان جمهوریت است.بین خودمان باشد بعضی از رفقای اصولگرایتان هم همین گلایه را از ولایت دارند. تقاضایی که شما سال 88 از رهبری داشتید بعضی رفقای راستی تان خرداد 76 داشتند و هردوتان تو دهنی خوردید، هم از مردم هم از رهبری. از مردم ترسیده اید اقای خوئینی ها.نه به خاطر تورم و گرانی.نگرانیتان از گرانی نیست از آگاهی است. یادتان هست برای بزک برجام ؛ از صدر تا ذیل‌تان چه تدلیس ها کردید؟عبای پیامبر به دوش گرفتید و به مشاطگی شیطان مشغول شدید. حالا مردم دارند می بینند فرجام پیشگویی هایتان را که : " باغ برجام چه سیب ها و گلابی هایی خواهد داد!" تاوانِ برجام عزیزتر از جانتان را رهبری باید بدهد؟! اگر کدخدا ، خَدویی هم کف دست رفقای ذوق‌زده‌تان نیانداخت ؛ تلافی‌اش را سر نظام می‌خواهید در بیاورید؟ جناب مفسر قرآن! بیشتر تلاش می‌کردید شاید می‌توانستید کذب بودن قرآن (این منبع دانسته های نامتعارف!) را ثابت کنید و دروغ بودن «انهم لا اَیمان لهم» را به مردم نشان بدهید. نشد؟ چرا فحشش را به خامنه‌ای می‌دهید؟ خامنه‌ای چه کند که آیه قرآن(این منبع دانسته های نامتعارف) غلط در نیامده؟ که اقیانوسی که به ملت نشانش دادید سراب بوده و کابوس‌تان شده؟ "امضای کری تضمین بود " و قسم موکد پروردگار که " ان تنصروا الله ینصرکم" تضمین نبود! با عمامه‌های سیاه و سفیدتان به منبر رفتید که مردم! وعده‌های خدا پوچ است به وعده شیطان دل ببندید! کلید مشکلات شما در دست کدخدای مودب و باهوش - همانکه آن پیرمرد شیطان بزرگش می‌نامید - است. حالا که « یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ ۖ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلَّا غُرُورًا » آشکار شده چنگ به چهره آقا می‌اندازید؟ خامنه‌ای گفت بروید در خانه‌های ۵۰ میلیاردی بنشینید و دم در کاخ سفید ختم امن یجیب بگیرید و دنبال کلید بگردید تا مشکلات حل بشود ؟ ختم امن یجیب جواب نداد؟ کنسرت بگذارید، ؛ شاید جواب داد.بلدید که. از این شعبده‌ها که زیاد در آستین دارید، چند تایش را رو کنید. سلبریتی هم که علی‌برکت‌الله تا دلتان بخواهد دارید. بگویید کمکتان کنند.در ایران هم که لازم نیست باشند حتماً. از همان کانادا یا لس‌آنجلس یا پاتایا یا آنتالیا هم می‌توانند توییت کنند دلسوزی تان را. «النصیحت لائمه المسلمین»تان را و از تیرانا البته. حساب کرده اید احتمالاً رویشان: «نعم العون علی طاعه الله»! خدا برکت بدهد به بن سلمان. تا دلتان بخواهد رسانه درست کرده برایتان و سلبریتی خریده برای دلسوزی هایتان. بن سلمان را که یادتان هست؟ برادرزاده ملک خالد و ملک فهد. به دنیا نیامده بود هنوز آن روز که راهپیمایی وحدت و تظاهرات برائت از مشرکین راه افتاد در مکه و مدینه. امیرالحاج بودید حاج آقا یک زمان‌هایی. چه راه درازی را آمده اید حاجاقا تا تیتر یکِ بی بی سی و عیران عنترنشنال. خسته نباشی دلاور.خداقوت پهلوان!
‏فیلم از طرف قربانخانلو
🔻طی عمليات تفحص در منطقه چيلات، پيكر دو شهيد پيدا شد... 🔹يكی از اين شهدا نشسته بود و با لباس و تجهيزات كامل به ديوار تكيه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود. شهيد ديگری لای پتو پيچيده شده بود. معلوم بود كه اين درازكش مجروح شده است. اما سر شهيد دوم بر روی دامن اين شهيد بود، يعنی شهيد نشسته سر آن شهيد دوم را به دامن گرفته بود. 🔸پلاک داشتند، پلاكها را ديدم كه بصورت پشت سر هم است. 555 و 556، فهمیدیم که آنها باهم پلاک گرفته اند. معمولا اینها که باهم خیلی رفیق بودند، باهم پلاک می گرفتند. اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر دیدیم آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است. پدری سر پسر را به دامن گرفته است. 🔹شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است، اهل روستای باقر تنگه بابلسر. 🔺قلب آدم به درد میاد. خدا میدونه حال این پدر لحظه ای که پسرش زخمی بوده و درد میکشیده چی بوده💔
‏فیلم از طرف قربانخانلو
جنجال نامه آیت‌الله موسوی خوئینی‌ها به رهبری و انتقادش از وضع کنونی جمهوری اسلامی سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها یکی از شناخته شده‌ترین یا به بیان دقیق‌تر ازجمله مهم‌ترین بزرگان در قید حیات نظام جمهوری اسلامی است، در سکوت روزگار گذرانیده و حالا از قرار معلوم این روزها قصد شکستن این روزه سکوت را دارد؛ چنان‌که در 2 هفته گذشته با 2 نامه سرگشاده دوباره به صفحه اصلی اخبار رسانه‌ها بازگشته؛ بازگشتی که برای او بی‌جنجال هم نبود. روزنامه «اعتماد» نوشت: نماینده بنیانگذار جمهوری اسلامی در ماجرای اشغال سفارت ایالات متحده در تهران، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده مجالس خبرگان رهبری و شورای اسلامی و حالا دبیرکل مجمع روحانیون مبارز است. سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها یکی از شناخته شده‌ترین یا به بیان دقیق‌تر ازجمله مهم‌ترین بزرگان در قید حیات نظام جمهوری اسلامی است، در سکوت روزگار گذرانیده و حالا از قرار معلوم این روزها قصد شکستن این روزه سکوت را دارد؛ چنان‌که در 2 هفته گذشته با 2 نامه سرگشاده دوباره به صفحه اصلی اخبار رسانه‌ها بازگشته؛ بازگشتی که برای او بی‌جنجال هم نبود چنان‌که روز گذشته و 24 ساعت پس از انتشار نامه‌اش به رهبری، کنشگران و البته مطبوعات و رسانه‌های متعلق به منتهی‌الیه راست سیاست ایران، یکی پس از دیگری دست به کار تخطئه او و کارنامه‌اش در انقلاب شدند؛ به‌ طوری که مهم‌ترین روزنامه این جریان سیاسی، عملا او و کلاس‌های درسش را عامل ترور شهیدان مطهری و مفتح معرفی کرد! موسوی‌خوئینی‌ها در جریان نامه خود به رهبری که درست 16 روز پس از نامه‌اش به مهدی کروبی و درخواست رفع حصر از «خداوند» تدوین شده، انتقادهایی اساسی به وضع فعلی ایران مطرح و خواستار «درنگ» در این ملاحظات شده است. او در بند دوم نامه خود صراحتا از وضع امروز جامعه گلایه کرده و می‌نویسد: «آنچه از مسموعات و مشاهدات و مطالعه گزارش‌ها و تحلیل‌ها دریافت کرده‌ام آشکارا حاکی از آن است که آنچه در ذهن و زبان بسیاری از مردم و در زندگی آنان می‌‌گذرد، زیبنده نظامی نیست که با پرچم اسلام به دنیا معرفی می‌شود.»  او سپس به مساله‌ای اشاره می‌کند که چند سالی است ازسوی تحلیلگران چپ و راست تحت‌ عنوان «بحران مشروعیت» از آن یاد شده و می‌نویسد: «در ذهن این مردم باورهایی که پشتوانه استحکام و نیز مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی بود، به گونه‌ای روزافزون آسیب دیده و می‌بیند.»  این چهره تاثیرگذار نظام جمهوری اسلامی، اشاره به مشکلات اقتصادی و معیشتی موجود در جمهوری اسلامی را از یاد نبرده و در ادامه این مرقومه آورده است: «تورم روزافزون، همراه با کاهش درآمد اقشار گسترده، نه‌تنها زندگی امروز مردم را گرفتار دشواری‌های طاقت‌فرسا کرده که ناهنجاری درون بسیاری از خانواده‌ها را گسترش داده و آنان را نگران آینده نامعلوم خود و فرزندان‌شان ساخته است. علاوه بر این مردم گرفتار در تلاطم زندگی و مشکلات طاقت‌سوز معیشتی، بسیارند انسان‌های ناراضی از اوضاع فرهنگی و سیاسی که گرفتار بی‌عدالتی‌های غیرقابل ‌انکار شده‌اند.»   انتظار از عالی‌ترین مقام موسوی خوئینی‌ها در ادامه خطاب به رهبری آورده است: «البته هنوز کم نیستند کسانی که اصلاح امور و تغییر وضع نامطلوب کنونی را از عالی‌ترین جایگاه مدیریت کشور انتظار می‌کشند. در چشم این خیل عظیم، اوضاع غیرقابل‌ دوام‌ امروز صرفا معلول تصمیمات مدیرانی که می‌آیند و می‌روند، نیست (که البته این آمدن‌ها و رفتن‌ها هم خارج از چارچوب اراده عالی و حاکم بر کل مقدرات کشور نیست). از نگاه مردم، شیوه مدیریت در بالاترین سطح، و قدرت نافذ آن، نقش‌آفرین اصلی در تمام یا اکثر مهام امور کشور است. مردمی که چنین انتظاری دارند هرگز الزامات و محدودیت‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی (که البته 40 سال از آن گذشته است) و نیز کینه‌توزی دشمنان انقلاب، به‌ویژه امریکا و رژیم غاصب صهیونیستی را نادیده نمی‌گیرند.» موسوی خوئینی‌ها، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز همچنین در ادامه این نامه نوشته است:« همچنین آنان از پیامدهای دفاع مقدس غافل نیستند و به شهیدان و مجاهدان و نقش‌آفرینان آن حماسه ملی و اسلامی - که فرزندان همین ملت بودند - سپاس و درود بی‌پایان تقدیم می‌کنند. اما همین مردم بر این باورند که مدیریت کشور، به‌ویژه عالی‌ترین سطح آن باید با ملاحظه همین مشکلات و چالش‌ها شیوه‌ای در مدیریت امور به کار می‌بست که امروز گرفتار این آشفتگی‌های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و... نمی‌شدیم.»   سرنوشتی محتوم یا ... مهم‌ترین بخش نامه موسوی خوئینی‌ها به عالی‌ترین مقام جمهوری اسلامی شاید بخش پایانی آن باشد. آنجا که خطاب به رهبری، از شیوه اداره کشور بر اساس «محاسبات متعارف» یا «مبادی غیرمتعارف» طرح پرسش می‌کند: «اگر شیوه‌ای که تاکنون به کار رفته، نتیجه محاسبات متعارف و بر اساس آرا و تحلیل‌های شناخته‌ شده در حکمرانی است، پس هستند پرشمار صاحب‌نظرانی که ح
ق دارند و باید مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد بگشایند و درست و نادرست این روش را تذکر دهند و اصلاح آن را با تاکید درخواست کنند و نگران پیامدهای ناگوار بهره‌مندی از این حق طبیعی و الهی نباشند.»موسوی خوئینی‌ها بر این اساس در ادامه این نامه می‌نویسد:«  اما اگر مبنای تصمیمات این چند دهه دانسته‌هایی از مبادی غیرمتعارف است که تنها در اختیار خواصی از بندگان خدای متعال است که بنده و امثال بنده هیچ حظّی از آن نداریم و در نتیجه، آنچه بر کشور و مردم و جمهوری اسلامی می‌گذرد سرنوشتی محتوم و گریزناپذیر است؛ پس همگان تسلیم امر محتوم و مشیت الهی خواهیم بود.» چپی‌ها و موضع دوگانه آنچه در این میان کمی غیرقابل پیش‌بینی بود، حمله و انتقاد برخی چهره‌های اصلاح‌طلب یا نزدیک به این جریان سیاسی به نامه موسوی‌خوئینی‌ها به عالی‌ترین مقام جمهوری اسلامی بود. صادق زیباکلام در همین رابطه در اظهاراتی که «فردا» آن را منتشر کرده، درباره این نامه گفته است: «اگر قرار باشد در دادگاهی متهمان به وجود آمدن وضع کنونی احضار شوند؛ نخستین فردی که باید در آن دادگاه حاضر و محاکمه شود خود آقای موسوی‌خوئینی‌هاست.» احمد زیدآبادی نیز در همین راستا و درباره تاثیر این نامه به «انصاف‌نیوز» گفته است: «حوزه تاثیر بر نظام تصمیم‌گیری این نامه‌ها به خصوص از طرف فردی مانند آقای خوئینی‌ها، اگر معکوس نباشد، صفر است.» اظهارنظری که این پرسش را به ذهن متبادر می‌کند که منظور زیدآبادی از «تاثیرگذاری سیاسی» چیست؛ چه آنکه هر چه نباشد، نامه موسوی‌خوئینی‌ها دست‌کم واکنش‌هایی گسترده به همراه داشته که از جمله می‌توان به اظهارنظر خود زیدآبادی اشاره کرد. در نقطه مقابل اما محمدصادق جوادی‌حصار، عضو ارشد حزب «اعتماد ملی» نه‌تنها سخنی در انتقاد از این نامه به زبان نیاورده که برعکس به‌ نوعی از آن استقبال کرده و در تفسیر چرایی نگارش آن به یک شبکه تلویزیونی فارسی‌زبان مستقر در لندن گفته است: «آقای خوئینی‌ها در این نامه گفته که آنان به عنوان یاران امام نیز نسبت به روندهای اخیر که مردم را از گذشته و آینده جمهوری اسلامی ناامید کرده، انتقاد داریم.» این فعال سیاسی اصلاح‌طلب همچنین در بخش دیگری از اظهارات خود موسوی‌خوئینی‌ها را چهره‌ای معرفی می‌کند که همواره رابطه بهتری با جوانان داشته و برای نمونه به سال‌های فعالیت او در روزنامه «سلام» اشاره می‌کند. این روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب همچنین درباره چرایی نگارش بند پایانی نامه توسط خوئینی‌ها خطاب به رهبری به برخی عقاید و باورهای جامعه مبنی بر «ارتباط رهبری با امام زمان» و «ممنوعیت انتقاد از ایشان» اشاره کرده است. مطبوعات؛ آن‌سو فریاد این‌سو سکوت کنار اظهارات فعالان سیاسی و رسانه‌ای، نامه موسوی‌خوئینی‌ها که ظهر شنبه منتشر شد؛ واکنش‌هایی را در رسانه‌های منتهی‌الیه راست و چپ سیاست ایران برانگیخت، واکنش‌هایی که بیشتر به رسانه‌های جریان اصولگرا و فریاد اعتراض آنان از این نامه انتقادی اختصاص داشت؛ چراکه دست‌کم روز گذشته رسانه‌های جریان سیاسی اصلاح‌طلب، از خبرگزاری‌های معتبر این جریان گرفته تا روزنامه‌های‌شان، خواسته یا ناخواسته در قبال این نامه به سکوت محض اکتفا کنند؛ هرچند در این میان برخی پایگاه‌های خبری نزدیک به این جریان سیاسی، به انتشار نامه موسوی‌خوئینی‌ها پرداختند. اعتراض اصولگرایان به این نامه از همان روز شنبه و با گزارش پایگاه خبری «مشرق» آغاز شد. این پایگاه خبری به نوعی نگارش نامه به رهبری را «جرم» تلقی کرده و نوشته که «فرماندهان فتنه جدید» فضا را «مساعد» دیده و «حتی به نامه‌نگاری علنی به رهبر انقلاب روی آورده‌اند.» برخلاف «مشرق»، خبرگزاری تسنیم، «انتقاد» از شیوه «مدیریت کلان» کشور را بلامانع دانسته ولی درباره نامه موسوی‌خوئینی‌ها نوشته است: «از فردی همچون موسوی‌خوئینی‌ها و اصلاح‌طلبانی که استخوان‌بندی و شاکله تسخیر لانه جاسوسی امریکا را برعهده داشتند، ورود به نقد مدیریت کلان کشور، آن‌ هم در شرایطی که مهم‌ترین نقدشان در این حوزه است، مصداق یک تناقض و پررویی است.» نقطه اوج این واکنش‌ها اما احتمالا به روزنامه «کیهان» و یادداشت حسین شریعتمداری، اختصاص داشت؛ آنجا که این روزنامه‌نگار اصولگرا نه‌تنها مواضع سیاسی موسوی‌خوئینی‌ها، بلکه مواضع اعتقادی او را به شدیدترین شکل ممکن به باد انتقاد گرفت و در حالی نوشته که «نگارنده قصد داشت به آقای خوئینی‌ها بگوید قسم حضرت عباست را باور کنیم یا دم خروس را ولی پشیمان شدم زیرا احترام ایشان برای حضرت عباس علیه‌السلام به جِد مورد تردید است!» که نمی‌توان به ‌سادگی از یاد برد که آیت‌الله موسوی‌خوئینی‌ها از جمله روحانیون مورد وثوق بنیانگذار جمهوری اسلامی بود. راستی‌ها و «تئوری توطئه» نامه موسوی‌خوئینی‌ها به عالی‌ترین مقام جمهوری اسلامی و انتقادش از وضع کنونی ایران و افزایش مشکلات اقتصادی، مطابق انتظار با انتقادهای تند و تیز اصولگ
رایان و رسانه‌های متعلق به این جریان سیاسی در ایران مواجه شد. عبدالله گنجی، مدیرمسوول روزنامه «جوان» در همین رابطه در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی توییتر نوشت که «روح کلی نامه موسوی‌خوئینی‌ها به رهبری همانند نامه‌های دیگر اصلاح‌طلبان است. می‌دانند کدام مشکلات ریشه نگرشی، مدیریتی و کدام به‌ خاطر اصرار بر اصول انقلاب است، اما گویی هیچ نمی‌دانند اما تلاش کرده به سیاق طیف مدرن فحش‌نامه و نفاق‌نامه جلوه نکند. موقعیت زمانی صدور نامه مهم‌تر از متن است.» او درباره «زمان» نگارش نامه نیز نوشته است: «زمانی نامه نوشته می‌شود که وزن‌کشی درون جریانی برای تصاحب سطوح عالی تشکیلات شروع شده است.» اینکه منظور گنجی از رقابت بر سر تصاحب «سطوح عالی» چیست، پرسشی است بی‌پاسخ ولی محمد مهاجری، روزنامه‌نگار اصولگرا درباره این نامه، به «انصاف‌نیوز» می‌گوید: «امثال آقای خوئینی‌ها که از این دست نامه‌های سرگشاده می‌نویسند، به ‌دنبال تاثیر و تعامل نیستند. به ‌نوعی دنبال گروکشی‌اند یا به‌ دنبال این هستند که فضای جامعه را تحریک کنند.» علی خضریان، عضو جبهه پایداری تهران در مجلس یازدهم نیز در همین رابطه نوشته است: «اینکه امثال آقایان تاجزاده و موسوی‌خوئینی‌ها تلاش دارند تا نوک مطالبات اقتصادی جامعه را همزمان با رهاشدگی مشکوک بازار و بدون بازخواست از دولت، به ‌سمت رهبری سوق دهند، حکایت از طراحی اتاق‌ فکر جریان غرب‌گرا جهت گروگان‌گیری معیشت مردم و بازتولید ظرفیت اجتماعی بستن با کدخدا دارد.» در همین راستا، کیان عبداللهی، مدیرمسوول خبرگزاری «تسنیم» هم در توییتر خود به انتقاد از موسوی‌خوئینی‌ها پرداخته و نوشته است: «خلاصه نامه موسوی‌خوئینی‌ها به رهبری: ما و دوستان‌مان 40 سال هر کاری برای نابودی ملت از دست‌مان برمی‌آمد انجام دادیم؛ دیروز که چپ بودیم از آن‌ سوی بام و سپس از این سوی بام افتادیم. دیگر بامی باقی نگذاشتیم، شما بیا اوضاع را درست کن