🔴 گروه ناشناس فلسطینی "کتائب الصاعقه" تصاویری از مراحل تولید موشک های خود منتشر کرد.
توصیه رهبری درباره «بیانیه گام دوم» در جلسهای خصوصی
آیتالله شبزندهدار در جلسه درس خارج فقه با اشاره به دیدار آخرین بارش با رهبر انقلاب روایتی از آنچه ایشان درباره «بیانیه گام دوم انقلاب» گفته بودند را نقل کرده است:
ایشان فرمودند که من روی این بیانیه خیلی زحمت کشیدم و فرمودند من بنای بر این ندارم که اگر چیزی نوشتم یا مطلبی میگویم از دیگران درخواست کنم که روی آن کار کنند ولی راجع به این میگویم این کار را بکنند. این درخواست و مطالبه را ایشان دارند.
من ... در مشهد به طلاب عرض کردم که این بیانیه را مثل کتب درسی به مباحثه بگذارید و بعد در راه نشر و تبیین و پیادهسازی آن تلاش کنید. خود ما هم هر روز یک بخشی از بیانیه را همینجا قرائت خواهیم کرد.
تبیین و تحلیل بیانیه گام دوم انقلاب توسط آیت الله شب زنده دار
جلسه اول: 28/11/1397
إن شاءالله در طی جلساتی بعضی از فرازهای بیان بسیار مهم، عالمانه، دلسوزانه و فکر شدهی مقام معظم رهبری دام ظله العالی را متعرض می شویم، هم تذکاراً برای خودمان و اینکه مایه تدبر و تأمل بیشتر برای خودمان و گامی جهت انتشار، تبیین و پیادهسازی آن بیانیه برداریم.
بعد از آن که ایشان حمد وثنای الهی را بجای میآورند و درود و سلام بر محمد و آل می فرستند در فراز اول سخنانشان میفرمایند:
«از میان همهی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت می گمارد؛ و در میان ملّتهایی که بهپا خاسته و انقلاب کردهاند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و بهجز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند».
یعنی یا انقلاب شان به ثمر ننشسته یا اگر به ثمر نشسته است آرمانها فراموش شد و راه منحرف شده است و به کج راهه رفتهاند. اما به لطف خدای متعال این انقلاب این چنین نبوده است.
« امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّهی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همهی وسوسههای که غیرقابل مقاومت بهنظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دومین مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمّدنسازی شده است. درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوم میشود».
اینها یک واقعیتهایی است که به آن توجه میدهند« و أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ» ضحی/14؛ این از آن نعمتهایی است که ما باید هم به یاد خودمان بیاوریم. و هم در افراد دیگر به آن توجه بدهیم. این همان نعمت بزرگ خدای متعال بود که فرمودهاند: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَب إِلَیْک فِی دَوْلَة کَرِیمَة تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَام وَ أَهْلَه وَ تُذِل بِهَا النِّفَاق وَ أَهْلهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاة إِلَى طَاعَتِک وَ الْقَادَة فِی سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة».
مفاد این کلام این نیست که آرمانها حتما پیاده شده یا محقق شده است، بحث در این است که از آن آرمانها دست برداشته نشده است و نظام درصدد پیاده کردن آنها بحمدالله تبارک و تعالی است. ممکن است که [آن آرمان ها] پیاده نشده باشد.
کمرنگ پیاده شده باشد یا حتی در بعضی از امور خلاف آنچه که در نظر بوده است انجام شده باشد که مورد به مورد وجود دارد و همین موارد مورد گلایه مندی شدید است و کفران نعمت حساب می شود.
در راس این هرم بحمدالله رهبری وجود دارند و مراجع بزرگوار و حوزههای علیمه و مردم متدین و خداجو هستند، راه راهی است که بنابرا ن جهت وجود دارد. و این گفتهها برای این است که راه گم نشود، کم رنگ نشود و بیتوجهی به آن نشود.
این خیلی لازم است که همه ما این وظیفه را داریم که ان شاءالله گام برداریم و متوجه باشیم.
منبع: پندهای سعادت
مقام زن دراسلام
با عرض تسلیت به مناسبت شهادت فاطمه الزهرا (س) مقام زن در اسلام هرچند بسیار کوتاه بیان می گردد.
بیشتر افراد ویا جریان های که نسبت به اسلام مقدسات دینی اسلام منتقد هستند یا بی اطلاع هستند ویا از روی عناد وبا هدف تضعیف وتردید، نواقص ورفتار تبعض آمیزی که در دین خود دارند آن را به اسلام نسبت می دهند. لکین امکان بیان همه آن در این نوشته موجزنمی باشد. به بخش بسیار کوچک آن اشاره می گردد.
همانطور كه گفته شد زن در ادیان توحیدی و غيرتوحيدي داراي جایگاه و منزلت متفاوتي است. در آيين بودا زن مانند تمساح و نهنگ مخوف در رود زندگي منتظر مينشيند تا شناوري را شكار كند. در آيين تحريف شدة يهود، براي زن هيچگونه شخصيت و منزلتي قائل نبودند. البته شكي نيست كه تمام پيامبران، مدافع ارزش و مقام زن و مخالف ستم به او بودهاند، ولي قانونهاي تحريف شده كتابهاي مقدس، سبب شد در آيين يهود زن و دختر را مايه ننگ بدانند زن در آيين زرتشت نه انسان، بلكه شيء به شمار ميآمد. زن به اندازهاي كم ارزش بود كه حتي در انديشه و سخن و رفتارش از خود ارادهاي نداشت و ديديم در آيين مسيحيت نيز گرچه سراسر مهرباني و رحمت است و در آن به مدارا با زنان سفارش شده، ولي پس از تحريف، ارزش زن در آن بسيار پايين آمد. زن شري ضروري، وسوسهاي طبيعي و ... است و زن را همان «حواي مجسم» ميدانند كه آدم را از فردوس برين محروم ساخت و هنوز آلتي در دست شيطان است.
اما با ظهور اسلام، دريچههاي روشنايي به سوي زن باز شد. در اسلام ارزش ويژهاي به زن بخشيده شد و يازده امام را از صلب دخترش رسول خدا(ص) قرار داد. پيامبر اسلامي با گراميداشت زنان و به ويژه تكريم دخترش( فاطمه س) نقش مؤثري در باطل كردن سنتهاي خرافي جاهلیت داشت.
پيامبر(ص) ميفرمايند: «دختران خود را ناپسند مدانيد، به درستي كه دختران، مونس انسان و گران بهايند.»
رسول گرامي(ص) در گراميداشت و احترام به دخترش فاطمه(س) پيش گام و الگوي ديگران بود و ميفرمايد: «در هديه دادن به فرزندانتان برابري را رعايت كنيد، ولي اگر ناگزيريد برخي از آنها را بر ديگري ترجيح دهيد، دختران را بر پسران مقدم داريد.»
برخلاف ديدگاههايي كه همسر را همچون شيء ميدانست و براي او ارزشي قائل نبود. پيامبر گرامي(ص) ميفرمايد: «بهترين شما كسي است كه براي زن و دخترانش بهترين باشد.»
پس از رسول خدا(ص)، جانشينان آن حضرت، يعني امامان معصوم(ع) بر كرامت و منزلت زن تأكيدكردهاند:
امام صادق(ع) ميفرمايد: «بهترين زنان كساني هستند كه در هنگام نعمت، شكرگزار باشند و در صورت نداري، راضي و خشنود باشند.»كشكول، ج ۲، ص ۵۰.
و نيز ميفرمايد: «مردي كه زنان را بيشتر دوست داشته باشد، ايمانش فزوني مييابد.»
حضرت مهدی(عج) ميفرمايد: «دختر پيامبر براي من الگويي نيكوست.»
اين اوج شخصيت و ارزش انساني زن را نشان ميدهد. بنابراين پيامبر دين مبين اسلام حضرت محمد(ص)( با سيره رفتاري خويش به زنان همچون مردان ارزش بخشيد، چنان كه در جريان بيعت، زنان نيز همپاي مردان، با ايشان بيعت كردند. در جريان ظهور و قيام منجي جهان نيز خواهند بود و بر اساس روايت، پنجاه زن در ركاب ايشان به همراه مردان، خواهند جنگيد. در سرتاسر قرآن كريم از زنان، همسان و همدوش با مردان ياد شده است، آنجا كه ميخوانيم: «همانا كليه مردان و زنان مسلمان، مردان و زنان با ايمان و مردان و زنان اهل طاعت و عبادت و مردان و زنان راستگوي و مردان و زنان صابر و مردان و زنان خدا ترس و خاشع و مردان و زنان خيرخواه مسكين نواز و مردان و زنان روزهدار و مردان و زنان خوددار از تمايلات حرام و مردان و زناني كه ياد خدا بسيار كنند، براي همهي آنها خدا مغفرت و پاداش بزرگ مهيا ساخته است.»
خلاصه اينكه صدق و ایمان، خشوع و صبر و تمام برتريها و ويژگيها در دين مبين اسلام، ميان مردان و زنان به صورت برابر بيان شده است و اين نشاندهندهي استعداد و توانايي زنان در رسيدن به مراتب والاي كمال و قرب الهي است. نيك به خاطر داريم كه حضرت امام خمینی(ره) فرموند: از دامن زن، مرد به معراج مي رود.
هدایت شده از مشکوه
توصیه رهبری درباره «بیانیه گام دوم» در جلسهای خصوصی
آیتالله شبزندهدار در جلسه درس خارج فقه با اشاره به دیدار آخرین بارش با رهبر انقلاب روایتی از آنچه ایشان درباره «بیانیه گام دوم انقلاب» گفته بودند را نقل کرده است:
ایشان فرمودند که من روی این بیانیه خیلی زحمت کشیدم و فرمودند من بنای بر این ندارم که اگر چیزی نوشتم یا مطلبی میگویم از دیگران درخواست کنم که روی آن کار کنند ولی راجع به این میگویم این کار را بکنند. این درخواست و مطالبه را ایشان دارند.
من ... در مشهد به طلاب عرض کردم که این بیانیه را مثل کتب درسی به مباحثه بگذارید و بعد در راه نشر و تبیین و پیادهسازی آن تلاش کنید. خود ما هم هر روز یک بخشی از بیانیه را همینجا قرائت خواهیم کرد.
تبیین و تحلیل بیانیه گام دوم انقلاب توسط آیت الله شب زنده دار
جلسه اول: 28/11/1397
إن شاءالله در طی جلساتی بعضی از فرازهای بیان بسیار مهم، عالمانه، دلسوزانه و فکر شدهی مقام معظم رهبری دام ظله العالی را متعرض می شویم، هم تذکاراً برای خودمان و اینکه مایه تدبر و تأمل بیشتر برای خودمان و گامی جهت انتشار، تبیین و پیادهسازی آن بیانیه برداریم.
بعد از آن که ایشان حمد وثنای الهی را بجای میآورند و درود و سلام بر محمد و آل می فرستند در فراز اول سخنانشان میفرمایند:
«از میان همهی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت می گمارد؛ و در میان ملّتهایی که بهپا خاسته و انقلاب کردهاند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و بهجز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند».
یعنی یا انقلاب شان به ثمر ننشسته یا اگر به ثمر نشسته است آرمانها فراموش شد و راه منحرف شده است و به کج راهه رفتهاند. اما به لطف خدای متعال این انقلاب این چنین نبوده است.
« امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّهی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همهی وسوسههای که غیرقابل مقاومت بهنظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دومین مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمّدنسازی شده است. درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوم میشود».
اینها یک واقعیتهایی است که به آن توجه میدهند« و أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ» ضحی/14؛ این از آن نعمتهایی است که ما باید هم به یاد خودمان بیاوریم. و هم در افراد دیگر به آن توجه بدهیم. این همان نعمت بزرگ خدای متعال بود که فرمودهاند: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَب إِلَیْک فِی دَوْلَة کَرِیمَة تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَام وَ أَهْلَه وَ تُذِل بِهَا النِّفَاق وَ أَهْلهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاة إِلَى طَاعَتِک وَ الْقَادَة فِی سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة».
مفاد این کلام این نیست که آرمانها حتما پیاده شده یا محقق شده است، بحث در این است که از آن آرمانها دست برداشته نشده است و نظام درصدد پیاده کردن آنها بحمدالله تبارک و تعالی است. ممکن است که [آن آرمان ها] پیاده نشده باشد.
کمرنگ پیاده شده باشد یا حتی در بعضی از امور خلاف آنچه که در نظر بوده است انجام شده باشد که مورد به مورد وجود دارد و همین موارد مورد گلایه مندی شدید است و کفران نعمت حساب می شود.
در راس این هرم بحمدالله رهبری وجود دارند و مراجع بزرگوار و حوزههای علیمه و مردم متدین و خداجو هستند، راه راهی است که بنابرا ن جهت وجود دارد. و این گفتهها برای این است که راه گم نشود، کم رنگ نشود و بیتوجهی به آن نشود.
این خیلی لازم است که همه ما این وظیفه را داریم که ان شاءالله گام برداریم و متوجه باشیم.
منبع: پندهای سعادت
اقسام جهاد
عالمان دین جهاد را به دو نوع تقسیم کردهاند که البته از دو زاویهای دیگر میتوان آن را به سه بخش تقسیم کرد:
جهاد دفاعی
این نوع از جهاد برای دفع تجاوز انجام میپذیرد. هنگامی که حقوق افراد یک جامعه یا یک ملت مانند: آب و خاک، مال و ناموس، دولت و مکتب و ارزشهایی که مورد قبول یک جامعه اسلامی است از سوی دشمنان خارجی یا مخالفان داخلی مورد هجوم و تجاوز قرار گیرد، بر مسلمانان اعم از زن و مرد و کوچک و بزرگ واجب است با تمام توان و با هر وسیله ممکن به جهاد و مبارزه با متجاوز برخیزند و از حقوق شخصی، ملّی و آیین خود و هم نوعان دفاع کنند.
جهاد ابتدایی
گاهی تجاوز در سرزمینی خارج از مرزهای یک کشور اسلامی واقع میشود؛ مانند تجاوز متجاوزان به مردم فلسطین، بوسنی، عراق و افغانستان. یا به قول استاد شهید مرتضی مطهری (رحمةاللهعلیه): گاهی انسانیّت و ارزشهای انسانی مانند آزادی، که «اینها از حقوق یک فرد و یا از حقوق یک ملت برتر است (و) مقدستر است و دفاع کردن از آنها پیش وجدان بشری بالاتر است»، مورد هدف و تجاوز دشمن قرار میگیرد، در این صورت بر مسلمانانی که از معرکه به دور هستند و به حسب ظاهر به آنان تجاوز نشده است، واجب است به یاری همنوعان خود بشتابند و از حقوق آنان و نیز ارزشهایی که از سوی بدخواهان متجاوز مورد تعرض قرار گرفته است دفاع کنند.
جهاد با نفس
امیرمؤمنان علی (علیهالسّلام) میفرماید: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لشکری را برای پیکار با دشمن فرستاد و پس از بازگشت پیروزمندانه به آنان فرمود: «خوش آمدند گروهی که جهاد کوچک را انجام دادند، امّا جهاد بزرگتر همچنان بر گردن آنها باقی است. پرسیدند: جهاد بزرگتر کدام است؟ فرمود: جهاد با نفس»
حقیقت جهاد اسلامی
اسلام دینی است فطری که از راه دلیل و برهان و بهرهگیری از صفای باطن و فطرت پاک انسانها، راه توسعه و نفوذ در دل انسانها و ایجاد فضایی مناسب برای زندگی شرافتمندانه براساس ارزشهای انسانی را برای همگان فراهم میسازد. این دین با خونریزی، ویرانی، نابسامانی و با هدف کشورگشایی و تجاوز به حقوق دیگران سر سازش ندارد و به قول استاد مطهری: «هر نوع قتالی و جنگی به عنوان تجاوز،) و به عبارت دیگر جنگ برای استخدام نیروهای اقتصادی یا انسانی یک قومی به هیچ وجه از نظر اسلام روا نیست. از نظر اسلام اینگونه جنگها نوعی ظلم است. جهاد فقط به عنوان دفاع و در واقع مبارزه با یک نوع تجاوز است که میتواند مشروع باشد.»
جهاد کبیر
جهاد در بیانات رهبر انقلاب اسلامی امام خامنه ای:
امروز جنگ نظامی مطرح نیست؛ امروز برای کشور ما جنگ نظامیِ سنّتی و متعارف احتمال بسیار ضعیفی است لکن جهاد باقی است؛ جهاد یک چیز دیگر است. .. فقط بهمعنای جنگ نظامی نیست؛ جهاد یک معنای بسیار وسیعتری دارد. در بین جهادها جهادی هست که خدای متعال در قرآن آن را «جهاد کبیر» نام نهاده: وَ جٰهِدهُم بِه جِهادًا کَبیرًا؛ در سورهی مبارکهی فرقان است؛ «بِه» یعنی به قرآن، «جٰهِدهُم بِه» یعنی بهوسیلهی قرآن با آنها جهاد کن؛ جِهاداً کَبیرًا. این آیه در مکّه نازل شده. درست توجّه کنند جوانهای عزیز! در مکّه جنگ نظامی مطرح نبود؛ پیغمبر و مسلمانها مأمور به جنگ نظامی نبودند، کاری که آنها میکردند کار دیگری بود؛ همان کار دیگر است که خدای متعال در این آیهی شریفه میگوید: وَ جٰهِدهُم بِه جِهادًا کَبیرًا. آن کارِ دیگر چیست؟ آن کارِ دیگر، ایستادگی و مقاومت و عدم تبعیّت . فَلا تُطِعِ الکٰفِرینَ وَ جٰهِدهُم بِه جِهادًا کَبیرًا؛ از مشرکین اطاعت نکن. اطاعت نکردن از کفّار همان چیزی است که خدای متعال به آن گفته جهاد کبیر. این تقسیمبندی غیر از تقسیمبندی جهاد اکبر و جهاد اصغر است: جهاد اکبر که از همه سختتر است، جهاد با نفْس است، همان چیزی است که هویّت ما را، باطن ما را حفظ میکند؛ جهاد اصغر، مجاهدت با دشمن است، منتها در بین جهاد اصغر یک جهاد هست که خدای متعال آن را «جهاد کبیر» نام نهاده که آن همین است. «جهاد کبیر» یعنی چه؟ یعنی اطاعت نکردن از دشمن، از کافر؛ از خصمی که در میدان مبارزهی با تو قرار گرفته اطاعت نکن. اطاعت یعنی چه؟ یعنی تبعیّت؛ تبعیّت نکن. تبعیّت نکردن در کجا؟ در میدانهای مختلف؛ تبعیّت در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، در میدان فرهنگ، در میدان هنر. در میدانهای مختلف از دشمن تبعیّت نکن؛ این شد «جهاد کبیر».
بیانات در دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین علیهالسلام 1395/03/03
هدایت شده از محمدعلی جابری
﷽؛
👈 طرح جمعآوری نذورات دوستداران #سردار_سلیمانی برای هدیه دادن کتاب #عمو_قاسم به کودکان و نوجوانان ایران زمین از سوی هیئت امام حسن مجتبی علیهالسلام.
👈 برای مشارکت در این طرح، هزینه تعداد مورد نظر خود (هر کتاب 14000 تومان) را به شماره کارت 6037991899970531 به نام هیئت امام حسن مجتبی علیهالسلام واریز کنید و فیش آن را به شماره 09100982610 پیامک نمایید.
👈 کتاب #عمو_قاسم در کمتر از دو ماه به چاپ چهارم رسیده و هم اکنون در حال ترجمه به چهار زبان عربی، انگلیسی، فرانسوی و اسپانیولی است.
👈 لطفا به عشق سردار این پیام را نشر دهید.
برای دیدن چهار نمونه از داستانهای کتاب به کانال زیر مراجعه نمایید.👇
https://eitaa.com/amoghasem
در تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی روزهایی وجود دارد که ماهیتی فراتر از یک روز چند ساعته داشته و در طول روزها و سالها، همچون خورشیدی تابان به نورافشانی و گشایش در امور کشور پرداخته و باعث برهم خوردن آرامش خفاشها و مستکبران درندهخو میشود. نهم دیماه 88 یکی از همان روزهای نورانی و پرتلألو و به فرمایش حضرت امام راحل یومالله است که بسیاری از مدعیان دروغین حقوق ملت را رسوا کردهاست. حماسه نهم دی تنها یک حضور عاشورایی و فراگیر مردم ولایتمدار ایران اسلامی در صحنه دفاع از انقلاب اسلامی، ارزشهای دینی، ولایتفقیه و... در برابر کودتاچیان امریکایی و فتنهگران سبز اموی نبود، بلکه کالبدشکافی دقیق و بررسی مدارک و مستندات و رخدادهای تلخ مربوط به وقایع هشت ماهه «از شب شمارش آرای انتخابات ریاستجمهوری دوره دهم در سال 88 تا 6 دیماه همان سال» نشان میدهد که واقعه موصوف بیتردید یک اختلاف ساده و بدون برنامهریزی قبلی، بین دو نامزد انتخاباتی نبوده است، بلکه:
1 - یک کودتای مخملین امریکایی و یک مدل براندازی از طریق انتخابات ریاستجمهوری بود.
2 - این کودتای امریکایی دارای برنامه دقیق و مدون بود.
3 - کودتای سال 88 فاز دوم از برنامه 30 ساله پروژه براندازی سه مرحلهای انقلاب اسلامی موسوم به «پروژه 2020» بود.
٤ - نقطه مقابل جریان به اصطلاح معترض بیتردید یک نامزد و رئیسجمهور وقت نبود بلکه طرف مقابل فتنهگران ؛ مردم، نظام و رهبری بودند.
5 - ریشههای داخلی کودتای 88 را باید در سالهای حاکمیت به اصطلاح اصلاحطلبان بر قوه مجریه و مجلس ششم و طرحریزی براندازی پارلمانی جستوجو کرد، زمانی که از تریبون کنفرانس صهیونیستی برلین علیه نظام نقشه کشیده و از پشت تریبون مجلس شورای اسلامی ضرورت برگزاری رفراندوم و عبور از حکومت ولایت فقیه و طرح جمهوری منهای ولایت فقیه را فریاد میکردند. زمانی که در پلونوم چهارم حزب منحله مشارکت با وقاحت تمام گفتند و نوشتند که از آنجا که تغییر قانون اساسی و رسیدن به جمهوری منهای ولایت فقیه از طرق قانونی میسر نبوده و همه راههای قانونی و صدور مجوز رفراندوم در اختیار همان کسی است که ما قصد کنار گذاشتنش را داریم پس باید درست مانند مدل انقلاب 57 مردم را به کف خیابانها کشانده و با تعطیلی کارخانجات، صنعت، مدارس، دانشگاهها و... کشور را به سمت آشوب و هرج و مرج بکشانیم.
6 - در کودتای مخملین 88 ردپا و حضور مستقیم صهیونیستها، غربیها و وهابیون در کنار طیف وسیع و گستردهای از تندروها و افراطیون اردوگاه اصلاحات، سلطنتطلبها، منافقین، لیبرالهای وطنی، غربزدگان و غربگدایان، مرفهین بیدرد، خستهها و بریدهها، بیبصیرتها، طبقه اشراف، فرصتطلبها، اراذل و اوباش و... مشهود است.
7 - فتنه 88 قطعاً یک اعتراض اننخاباتی نبود بلکه شورش علیه قانون، شرع، مدنیت و رأی مردم و قلدری به سبک امریکایی بود که جمهوریت نظام، اصل نظام و ولایت فقیه را نشانه رفته بود. در جنگ احزاب و کودتای مخملین و امریکایی 88 فتنهگران بیشترین صدمات مادی، معنوی، آبرویی و حیثیتی، اعتباری داخلی و بینالمللی را به نظام اسلامی وارد کرده و با نشانهروی اصل نظام و ولایت فقیه بزرگترین حماسه انتخاباتی کشور و رفراندوم بالای ٤0 میلیونی را بهکام مردم تلخ کرده و زمینه را برای دخالت آشکار دشمنان و نظام سلطه در امور داخلی کشور فراهم کردند. حلم و مدارای نظام با اصحاب فتنه و همپیالههای سرویسهای جاسوسی غرب و دستور گیرندگان از جورج سوروس کار را به جایی رساند که دشمنان بیرونی با تصور باطل و غلط ضعف نظام در برخورد با ایادی فتنه، طرح حمله به خیمههای عاشورا و راهاندازی مدلی برای جنگ داخلی در بهمن ماه 88 در دستور کار قرار داده و در شب عاشورای حسینی برنامه شیطانی خود را با اطمینان از دوقطبی بودن مردم اجرایی کردند اما به یکباره با حضور همگانی و آتش به اختیار مردم همه چیز تغییر کرده و تومار فتنه در هم پیچیده شد و نهم دی ماه به حماسهای چه بسا بزرگتر از 22 بهمن تبدیل شد:
1 - نهم دی سند پایبندی مردم به دین، ولایت و اصل نظام و نماد تجدید بیعت مردم با انقلاب و آرمانهای حضرت امام است.
2 - یک مدل بومی و ملی برای ایستادگی در برابر زیادهخواهی دشمنان و ایادی دشمن و زیادهخواهان داخلی است.
3 - نماد نبرد ذیشعورهای سیاسی با بیشعورهای سیاسی است که نظام اسلامی را در برابر کودتا، فتنهگران و بیشعورهای سیاسی بیمه کرد.
٤ - حماسه 9 دی انقلاب نسل سوم مردم ایران و سند ماندگاری و اصالت جمهوری اسلامی است.
5 - حماسه 9 دی معیار سنجش انقلابی بودن و انقلابی ماندن مسئولان و معیار سنجش انتخاب مسئولان برای خدمت کردن و پذیرفتن مسئولیتها است.
6 - حماسه 9 دی سند اصالت و انقلابی بودن نسل سومیها است و ابطال تحلیلهای غلط برخی احزاب سیاسی و رسانههای وابسته به آنان مبنی بر بیانگیزه شدن نسل جوان را به
اثبات رساند.
هنوز حتی یک دهه هم از حماسه بزرگ 9 دی علیه خوارج و نهروانیان انقلاب نگذشته است که متأسفانه عدهای در داخل و خارج تلاش میکنند تا با هوچیگری و انجام عملیات روانی:
1 - اصل ماجرا تحریف شود
2 - به فراموشی سپرده شود
3 - جای شاکی و متشاکی عوض شود
٤ - از خط قرمز بودن خارج شود.
5 - برای توطئههای جدید در آینده زمینه چینی شود.
امروز نظام اسلامی ما با یک جریان نفاق پنهان داخلی مواجه است که نان انقلاب و مردم را میخورند ولی زیر علم فتنهگران سینه زده و باساز کودتاچیان میرقصند و آب را به آسیاب آنان میریزند.
و اما نکته کلیدی:
1 - در نهمین سالگرد حماسه 9 دی چرا باید شاهد ریزش 9 درصدی نمایندگان ملت باشیم، چرا باید 9 درصد از نمایندگان مردم (2٤ نفر) خود را در مقابل طرح قدس قرار داده و با آن مخالفت کنند.
2 - چرا نسبت به بزرگترین دستاورد نظام در مقابله با جنگ نرم دشمن و انهدام برج و باروی یک کودتای مهندسی شده امریکایی با بیمهری مسئولان، دولتمردان، هنرمندان، اصحاب رسانه، فیلمسازان و... مواجهیم.
3 - چرا برخی از مدیران و دولتمردان و نمایندگان مجلس و... نهتنها خط قرمز را در باره فتنه 88 رعایت نمیکنند بلکه در مسیر حساسیتزدایی و رفع حصر از باغیان و فتنهگران تلاش میکنند.
٤ - چرا فتنهگران از گذشته ننگین خود اظهار ندامت و پشیمانی نمیکنند و چرا باور قطعی خود را در باره صحت و سلامت انتخابات 88 به مردم صادقانه نمیگویند. چرا برای جبران خسارات بیشمار مادی و معنوی به بار آمده از ندانمکاری آنان آستین خود را بالا نمیزنند.
5 - چرا باید برخی از مسئولان با بیبصیرتی به جای واداشتن فتنهگران به کرنش در برابر ملت، موذیانه برای رفع حصر تلاش میکنند.
عموم مردم ایران خوب میدانند که ارزش حماسه 9 دی کم از حماسه جنگ تحمیلی نیست و با قدردانی و حراست از این حماسه بزرگ در برابر همه بیمهریها و کج سلیقگیها و اقدامات بر خلاف حماسه جاوید نهم دی خواهند ایستاد.
یادداشت جوان/سید عبدالله متولیان
🔹9 دی؛ روزی که مردم به پادوهای آمریکا تودهنی زدند
🔸عوامل و حامیان فتنه 88 اگرچه شبکه خبیث استکبار، صهیونیسم، نوچههای اروپایی، پادوهای مفلوک و فراری و عناصر معاند متظاهر به اصلاحطلبی بودند و خیالهای شومی در سر داشتند اما از مردم مصمم و مبارز ایران اسلامی در روز نهم دیماه 88 تودهنی خوردند.
جای سیلی مردم به دشمن در 9 دی 88 هنوز درد میکند؛ دشمن چهره چرکین و واقعی خود را نزدیکتر آورده بود. امروز یازدهمین سالگرد آن حماسه مثالزدنی است. بدخواهان بدطینت انقلاب از مردم بصیر ایران اسلامی آنچنان کشیده و تودهنی خوردند که هرگز فراموش نمیکنند.
فتنه و آشوب نیابتی سال 88 که کارگزاری داخلی، مدیریت خارجی و خیال باطل براندازی داشت، به سد محکم مردم خورد و با خیزش عمومی و مردمی سرنگون شد.
فتنهگران با پشتوانه سران فتنه و با دروغ بزرگ و وحشیگری و اغتشاش علنا روی نام جمهوری اسلامی خط کشیدند، علیه ارکان قانون اساسی فحاشی کردند و شعار «انتخابات بهانه است - اصل نظام نشانه است» سر دادند...
ادامه مطلب👇
http://kayhan.ir/fa/news/207262
تکرار سه فتنه زمان مولاعلی(ع) در زمانه ما
فتنه رنگی جمل:
سهم خواهی- حبس خانگی – انحراف توسط فرزند
(ناکثین)
فتنه مذاکره:
با شیطان بزرگ – فریب خوردن ابوموسی اشعری
(قاسطين)
فتنه القای ناکارآمدی:
القای عدم عدالت توسط مذهبیهای احمق
(مارقین یا خوارج)
در فتنه اول:
یاران نزدیک پیامبر (طلحه و زبیر) که بعد از شهادت پیامبر اکرم، در سایه رانت به ثروت زیادی رسیده بودند، وقتی دیدند نمیتوانند در حکومت امام علی(ع) به پست و مقام برسند با همراه کردن خانواده پیامبر (یعنی عایشه) و به بهانه خون خواهی عثمان، علیه جانشین پیامبر شورش کردند. بسیاری از مسلمانان در این فتنه کشته شدند.
زبیر از اولین یاران پیامبر(ص) و علی(ع) بود که حب جاه و مقام او را منحرف کرد و هر بار میخواست برگردد، پسرش او را منصرف میکرد. زبیر به شکل بدی کشته شد. علی(ع) که از کشته شدن دوست قدیمیاش (یعنی زبیر) در حال انحراف ناراحت بود، وقتی چشمش به صورت بی جان زبیر افتاد، خطاب به جسد او فرمود: تو مدتی با پیامبر خدا مصاحب بودی و با او پیوند خویشاوندی داشتی (زبیر پسر عمه پیامبر بود) ولی شیطان بر عقل تو مسلط شد و کار تو به این جا انجامید.
این فتنه رنگی بود و به جمل (یعنی شتر سرخ مو که عائشه بر آن سوار بود) شهرت یافت- در آخر با اینکه عایشه موجب فتنه و قتل بسیاری از مسلمانان شده بود، حضرت علی(ع) عایشه را به حبس خانگی محکوم کرد تا در سایه بهره برداری از سابقه او، فتنه دیگری طراحی نشود و مردم بیشتری در این وسط کشته نشوند!
در فتنه دوم:
سپاه حضرت علی(ع) با سپاه شیطان بزرگ زمان (یعنی معاویه) در جنگ بود و چون معاویه در حال شکست بود، پیشنهاد مذاکره داد. برخی یاران ساده لوح و پشیمان حضرت علی(ع) فریب خوردند و پیشنهاد مذاکره را باور کردند. حضرت که از عاقبت کار مطلع و شیطان بزرگ را پایبند به عهدش نمیدانست، قبول نمیکرد و میفرمود به آنها اعتماد نکنید.
منافقین داخلی و درون خیمه علوی، با پیوند زدن معیشت و راحتی مردم به مذاکره با شیطان بزرگ معاویه، با فشار افکار عمومی، توافقی را به حضرت علی(ع) تحمیل کردند که خسران آن برای علی(ع) مشخص بود.
هر چند حضرت برای اینکه یاران جاهلش به عینه عهدشکنی معاویه را درک کنند، یکی از یاران زیرک و باهوشش (مالک اشتر) را برای مذاکره تعیین کرد اما منفعت طلبان پشیمان از مبارزه با فضاسازی، مالک را تندرو و جنگ طلب معرفی و درخواست تعیین گزینهای به عنوان مذاکره کننده داشتند که خود را مسلط به آداب مذاکره، باسواد و صلح طلب (ابوموسی اشعری) معرفی میکرد.
مذاکره ابو موسی اشعری ساده لوح و عمروعاص شیطان مدتی به طول انجامید تا اینکه ابوموسی فریب خورد و بر خلاف آداب مذاکره با شیطان، ابتدا شرایط طرف مقابل را اجرا کرد و انگشتر را از دستش بیرون آورد. معاویه و عمروعاص اما در مقابل نه تنها به تعهدات خود عمل نکردند که برخلاف آن رفتار کردند.
این جماعت بعد از شکست مذاکراتی که ادعا میکردند با آن همه مشکلات را حل میکنند، به جای اینکه به راهکارهای تعیین شده ولی زمان خود تن بدهند و مسئولیت این مذاکره تحمیلی را بپذیرند، در رسانههای عمومی زمان خود و از پشت تریبون، مسئولیت مذاکرات را متوجه علی(ع) کردند و گفتند ما اشتباه کردیم، پس چرا علی قبول کرد پس علی هم اشتباه کرده!
اما فتنه سوم:
برخی از یاران حضرت علی(ع) که به مذهبیهای بی بصیرت شناخته میشدند، به این نتیجه رسیده بودند که حکومت علوی ناکارآمد و ناعادلانه است. این جماعت که در نتیجه جنگهای متعدد و تخلفهای برخی مدیران به این نتیجه رسیده بودند، از اینکه علی(ع) مطابق اشتیاق آنها عمل نمیکند، به حضرت اعتراض میکردند و با فشار و تعصب یک سوی نگری، قصد داشتند ایشان را وادار به توبه کنند.
این جماعت که خود را از حضرت علی(ع) عادلتر و دین شناستر میدانستند، هر روز به بهانهای با حق مطلق جلوه دادن خود، به نظام علوی اعتراض میکردند و آن را منحرف شده از اصول عدالت میدانستند.
نهروانیها سه خصوصیت عجیب داشتند: همه را فاسد میدانستند و برای ولی مسلمین زمان خود، تعیین تکلیف میکردند، تنها خود را عدالت طلب و دین دار واقعی میدانستند و ابایی نداشتند تا جلوتر از امام حرکت کنند، و در آخر اینکه به راحتی به دیگران تعرض میکردند.
در تمام این فتنهها رهبر زمان بهتر از دیگران و بیش از آنها به وجود مشکلات آگاهی داشت، اما جامعه اسلامی بویژه خواص، به جای همراهی با راهکارهای امام، یا عقبتر از او و یا جلوتر از امام، نسخه مطلوب خود را طلب و اجرا میکرد.
مراقب فتنهها باشیم که فتنه گر شاید از رفیقان بوده باشد.
هدایت شده از کانال خبری تحلیلی بصیرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجموعه کلیپ های معاونت سیاسی سپاه
قطب نما 164| عمارهای زمانه ما
این تصاویر را همه آنهایی که در 22 خردادماه 1388 به پای صندوق های رای آمده بودند به خاطر دارند!
تصویر متعلق به میرحسین موسوی است که روزگاری توسط آیت الله خامنه ای به عنوان نخست وزیر به مجلس شورای اسلامی معرفی شده بود.
https://basirat.ir/fa/news/327289
هدایت شده از روشنا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گزارش CBS از افزایش 30 درصدی خودکشی نوجوانان آمریکایی ؛
پای رسانه های اجتماعی درمیان است...
🔸از سال 2000 به این سو نرخ خودکشی نوجوانان 28درصد افزایش داشته است که بهمعنای میانگین مرگ 5 نوجوان در روز است.
🔸در این میان نرخ خودکشی در بین پسرهای نوجوان بین 15 تا 19 سال، بیش از 30درصد افزایش داشته است و نرخ خودکشی بین دختران نوجوان نیز بیشترین میزان در 40 سال گذشته را داشته است.
🔸حال شبکه CBS در این گزارش، دلایل شدت یافتن این مسئله را از منظر تاثیرات احتمالی استفاده از رسانههای اجتماعی و رسانه های نظیر اینستاگرام مورد بررسی قرار داده.
حقایق آمریکا
🌓 روشنا
🆔 https://eitaa.com/roshana_ir
🆔 https://rubika.ir/roshana_ir
بخش نخست
شناخت فتنه و عوامل و موانع بصیرت
چه کارکنیم فتنه رابهتر بشناسیم تا از انحراف ها درامان بمانیم هر چند شناخت فتنه با توجه به تلاش پنهانی و گمراه کننده آن دشوار است و همین ویژگی فتنه باعث می شود که برخی از افراد در دام آن گرفتار شوند . اما مهمترین عامل شناخت فتنه ، برخورداری از بصیرت و شناخت لازم است .در سایه بصیرت و شناخت مناسب است که انسان می تواند فتنه ها را شناسایی نموده و برخورد مناسب با آن داشته باشد . بصیرت دارای الزامات و موانعی است که به اختصار بدان اشاره خواهیم کرد .
« عوامل و الزامات کسب بصیرت»
۱.علم و آگاهی ؛ علم و آگاهی زیر بنای اصلی شناخت و تشخیص امور را تشکیل می دهدکه بدون آن انسان گرفتار گمراهی و انحراف خواهد شد .برای تشخیص حق و باطل نقطه آغازین ,کسب علم و شناخت حق و باطل و به تعبیر دیگر شناخت سره از ناسره است بدون علم و آگاهی انسان قادر به رسیدن به شناخت صحیح نخواهد بود و حضرت علی علیه السلام چه زیبا می فرمایند « لا تری الجاهل الا مفرطا او مفرّطا» « انسان نادان را نمی بینی مگر اینکه در میان افراط
( زیاده روی ) و تفریط( کند روی) ( نهج البلاغه , حکمت , ۷۰) حرکت در مسیر اعتدال و مصون ماندن از زیاده روی و کند روی که انحراف را به دنبال خواهد داشت , در گرو کسب علم و معرفت است . به ویژه تشخیص حق و باطل در دین , نیازمند شناخت و آگاهی کامل نسبت به مبانی و اصول دینی از منابع اصیل و کارشناسان متعهدعلوم دینی است چه در غیر این صورت خطر افتادن در ورطه خطا و گمراهی وجود دارد .
۲. معیار قرار دادن حق و سنجش افراد بر اساس آن ؛ یکی از معیارهای مهم شناخت فتنه ها , شناخت حق و باطل و سنجش افراد بر اساس آن است نه اینکه افراد ملاک و معیار سنجش حق و باطل قرار بگیرند حضرت علی علیه السلام می فرمایند :
«انّ الحق لا یعرف بالرجال اعرف الحق تعرف اهله » همانا حق به شخصیتها شناخته نمی شود , خود حق را بشناس تا پیروان آن را بشناسی »
( محمدی ری شهری , محمد , میزان الحکمه , قم, دار الحدیث , ۱۳۷۷, ج ۳, ص ۱۲۳۸)
همچنین فرمودند« ان دین الله لایعرف بالرجال بل بآیه الحق , فاعرف الحق تعرف اهله »« همانا دین خدا با موقعیت اشخاص شناخته نمی شود بلکه با معیار و نشانه حق شناخته می گردد , پس حق را بشناس تا اهلش را بشناسی »( همان ) در پاره ای موارد انحرافات و کجروی ها به دلیل معیار قرار دادن افراد بجای محور قرار دادن حق و باطل و سنجش افراد بر اساس آن است . از این رو همانگونه که حضرت علی علیه السلام می فرمایند : « وانظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال »« بنگر به آنچه گقته شده نه به گوینده سخن »( آمدی , عبد الواحد , غرر الحکم , ترجمه محمد علی انصاری , ج ۱, ص ۳۹۴)
۳. زمان شناسی ؛ از معیارهای مهم شناخت فتنه ، شناخت زمان و آگاهی نسبت به احوال و مقتضیات زمان است که بدون توجه به آن نمی توان حق و باطل را در زمان خویش به صورت صحیح تشخیص داد . امام صادق علیه السلام فرمودند:« العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس »« کسی که به زمان خویش آگاه باشد مورد هجوم اشتباهات قرار نمی گیرد .»( مجلسی , محمد باقر , بحار الانوار , تهران, مکتبه الاسلامیه , ج ۷۸, ص ۲۶۹)
۴- شناخت حقیقت ولایت و ولی امر زمانه خود:
شناخت ولی امر زمان در اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که بنا به فرموده رسول گرامی خدا صل الله علیه و آله اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همانند کسی است که به مرگ جاهلیت قبل از اسلام مرده است (بحار، ج ۲۳، ص ۹۴ )لذا شناخت خود ولی امر مسلمین در این زمان راهکار اصلی و مهمی است که می تواند انسان را به بصیرت برساند شناخت همانگونه که حضرت علی علیه السلام در سخنانی خطاب به دو تن از یاران خود در این باره می فرماید :فَإِنَّهُ لَا یَبْلُغُ أَحَدٌ مِنْ شِیعَتِنَا حَدَّ الِاسْتِبْصَارِ حَتَّى یَعْرِفَنِی بِالنُّورَانِیَّةِ فَإِذَا عَرَفَنِی بِهَا کَانَ مُسْتَبْصِراً بَالِغاً کَامِلًا... (بحار الأنوار ج ۲۶ ص ۷ )
هیچ کس از شیعیان به بصیرت نمی رسند مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند پس هنگامی که مرا به این مقام شناختنند بطور تمام و کمال به بصیرت یافته اند .....
و در ادامه آن شناخت ولی فقیه در عصر غیبت که تداوم امامت و حکومت اسلامی در این عصراست برای کسب بصیرت و در امان ماندن از فتنه ها لازم است .
۵- پیروی از عالمان وارسته
امام محمد باقر علیه السلام در وصف علماء ربانی می فرماید :
قَالَ الباقر علیه السلام :« الْعَالِمُ مَعَهُ شَمْعَةٌ تُزِیلُ ظُلْمَةَ الْجَهْلِ وَ الْحَیْرَةِ فَکُلُّ مَنْ أَضَاءَتْ لَهُ فَخَرَجَ بِهَا مِنْ حَیْرَةٍ أَوْ نَجَا بِهَا مِنْ جَهْلٍ »(الإحتجاج على أهل اللجاج ج ۱ ص۱۷ )
عالم مانند کسی است که به همراه خود شمعی دارد که بوسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین می رود و هر کس که به
نور آن روشنی یافت پس از حیرت خارج شده و از جهل نجات می یابد
ادامه دارد...
هدایت شده از #بیدارباش
بایدها و نبایدهای تفسیر امام خمینی.pdf
47.9K
🌀#یادداشت
✅موضوع: بایدها و نبایدهای تفسیر امام خمینی (ره)
✍️#دکتر_عبدالله_گنجی
مدیرمسئول روزنامه جوان
🌐نسخه Pdf
#ثامن
#روشنگری
#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h