eitaa logo
مشکوه
89 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
3.5هزار ویدیو
292 فایل
جهت ارتباط با ادمین /قربانخانلو @s_khanloo این کانال به یادشهید چمران وموضع دشمن شناسی اینجانب می باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
1_13025506636.pptx
11.77M
✳️پاورپوینت راهبردها و جنایات رژیم صهیونیستی 📚کانال بانک پاورپوینت👇 @bankpowerpoint ✳️برای دوستان خود فوروارد کنید. •••✾•🌿🌺🌿•✾•••
1_12992410602.pptx
3.17M
✳️پاورپوینت شهید اسماعیل هنیئه 📚کانال بانک پاورپوینت👇 @bankpowerpoint ✳️برای دوستان خود فوروارد کنید. •••✾•🌿🌺🌿•✾•••
power_matni_khotbeh-hazrat-zeinab-dar-kufe (1).ppsx
4.74M
✳️ پاور‌پوینت خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در مجلس یزید 📚کانال بانک پاورپوینت👇 @bankpowerpoint ✳️برای دوستان خود فوروارد کنید. •✾•🌿🌺🌿•✾•
هدایت شده از معیار
31.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 چرا ما انقدر تحریم میشیم؟ تقصیر کیه؟ 🍃🌹🍃 | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
هدایت شده از معیار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 روایت محمدرضا پهلوی از ۵۴ سال حکومت خود و پدرش 🍃🌹🍃 | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
هدایت شده از معیار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 شباهت دو خادم در مسیر پیاده روی اربعین حسینی به شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🍃🌹🍃 📌جهت شادی روح تمامی شهدای انقلاب اسلامی و امام شهیدان صلواتی هدیه بفرمایید | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
💠 کشف حقایق علمی در مورد قوانین اسلام. چرا آقایان نباید از طلا استفاده کنند؟ 🤔 -استفاده از طلا براي مردان روی هورمونهایی که از هیپوفیز دربدن پخش میشود تأثیر منفی میگذارد ومیتوان به کاهش ترشح تستسترون وکمبود اسپرماتوزوئید، و در نهایت کاهش قدرت جنسی و احتمال عقیم شدن آنها اشاره کرد. 💠 تحلیل کوتاه. اسلام استفاده از طلا را برای مردان حرام میداند. و امروز از نظر علمی ثابت شده استفاده از طلا در مردان (متاسفانه امروز با الگوگیری از نطفه های ناپاک غربی در ایران بین پسران رواج پیدا کرده و حتی برخی دکتر و مهندس و ورزشکاران مرد از طلا استفاده میکنند که از نظر شرعی لحظه به لحظه آن در حال گناه است) باعث کاهش مردانگی و بروز حس زنانگی در مردان می شود ولی در زنها موجب تقویت حس زنانگی و دلبری انها می شود. 💠 شاید برخی پسرها که خیلی فاز دخترونه میزنن بخاطر همون زنجیرهای طلائی هست که گردنشونه و همچنان داره میره تا کامل به یک دختر..... تبدیل بشه.😂 . به سیاست و فرهنگ بپیوندید.👇 https://eitaa.com/Shabaniesarouie
💠 کشف حقایق علمی در مورد قوانین اسلام. چرا آقایان نباید از طلا استفاده کنند؟ 🤔 -استفاده از طلا براي مردان روی هورمونهایی که از هیپوفیز دربدن پخش میشود تأثیر منفی میگذارد ومیتوان به کاهش ترشح تستسترون وکمبود اسپرماتوزوئید، و در نهایت کاهش قدرت جنسی و احتمال عقیم شدن آنها اشاره کرد. 💠 تحلیل کوتاه. اسلام استفاده از طلا را برای مردان حرام میداند. و امروز از نظر علمی ثابت شده استفاده از طلا در مردان (متاسفانه امروز با الگوگیری از نطفه های ناپاک غربی در ایران بین پسران رواج پیدا کرده و حتی برخی دکتر و مهندس و ورزشکاران مرد از طلا استفاده میکنند که از نظر شرعی لحظه به لحظه آن در حال گناه است) باعث کاهش مردانگی و بروز حس زنانگی در مردان می شود ولی در زنها موجب تقویت حس زنانگی و دلبری انها می شود. 💠 شاید برخی پسرها که خیلی فاز دخترونه میزنن بخاطر همون زنجیرهای طلائی هست که گردنشونه و همچنان داره میره تا کامل به یک دختر..... تبدیل بشه.😂 . به سیاست و فرهنگ بپیوندید.👇 https://eitaa.com/Shabaniesarouie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑زنگ عبرت 👆 بی بند و باری نتیجه اش میشود قانون جنگل و هجوم گرگهای گرسنه به دختران و زنان... به سیاست و فرهنگ بپیوندید.👇 https://eitaa.com/Shabaniesarouie
🔰بازداشت ۱۴ تروریست داعشی در ۴ استان کشور 🔹وزارت اطلاعات: در عملیات‌های انجام‌ شده توسط ادارات کل اطلاعات استان‌های تهران، البرز، فارس و خوزستان با همکاری جامعه اطلاعاتی کشور، ۱۴ نفر از عناصر هدایت‌شده از سوی گروهک آمریکایی-صهیونیستی موسوم به «داعش خراسان» شناسایی و با دستور مرجع قضایی بازداشت شدند. 🔹متهمان مورد اشاره در چند روز اخیر با هدف انجام عملیات‌های تروریستی و به‌صورت غیرقانونی وارد کشور شده بودند. 🔹۷ فرد داعشی در استان فارس و ۷ تروریست دیگر در استان‌های تهران، البرز و خوزستان دستگیر شدند.
🔻تحلیل های تک خطی از ماجرای مجلس به این فهم ما گرفتار تحلیل های تک خطی و توئیتری هستیم. الزام اختصار کارکتری، باعث شده است فکر و قضاوت مان هم تک خطی باشد. کلا دچار یک عادت تحلیلی شدیم؛ بسیط انگاری حوادث. تحلیل تک خطی یک ویژگی اصلی دارد و ان اینکه باید بسیار ساده شود تا قابل جمع بندی باشد. برای همین در اکثر اوقات در تحلیل های توئیتری یک نتیجه بیشتر وجود ندارد. ماجرای یا سیاه است یا سفید. ادم های یا خائن می شوند یا خادم. طبیعی است که سرریز این تحلیل ها به دیگر رسانه های اجتماعی نیز همین سوگیری نادرست را ایجاد می کند. 🔻اما ابعادی که در تحلیل تک خطی نیست چیست؟ 🔻معتقدم اقای پزشکیان اشتباه کرد از رهبرانقلاب اسم آورد. دلائلش روشن است و عبور کنیم. به نظرم یک یا دو وزیر پیشنهادی باید به دلیل نسبت با اغتشاش و فتنه حذف می شدند. این نیز احتمالا روشن است. 🔻حالا این حرف ها چه تفاوتی با خطای تحلیل تک خطی دارد؟ ثمره نهایی خطای تحلیل های تک خطی اینست که افراد احساس شکست می کنند. احساس ناامیدی از آینده. احساس اینکه همه یا اکثرا خائنند. احساس اینکه تا همه را تکفیر نکنند دلشان خنک نمی شود. اما تحلیل چند وجهی ثمره اش اینست که اشکال را می بیند اما جامع تحلیل می کند و دچار مطلق انگاری نمی شود. ویژگی تحلیل جامع اینست که در نسبت با واقعیت شکل می گیرد. 🔻اما آنچه باید روشن شود چیست؟ حالا که ماجرا روشن شد بیائید کمی فکر کنیم. چرا؟ دقیقا چرا رهبرانقلاب با این لیست همراهی کردند؟ چه تفاوتی بین ما و رهبری وجود دارد که ایشان اجمالا تائید می کنند و ما برنمی تابیم و به خسارت محض میرسیم؟ دقت کنیم بالاخره رهبرانقلاب اجمالا این افراد را برای تصدی وزارت خانه ها تائید کردند. ممکن است بگوئیم از بین نامزدهای که پزشکیان آورده است رهبری تائید کردند. درست است. مجلس هم با همین استدلال حق داشت رد کند و بگوید دولت گزینه بهتری بیاورد. اما باز دقیق شویم. رهبری انقلاب همین گزینه را می توانستند رد کنند. اما نکردند. اگر انقدر مثل ما ماجرا را حیثیتی می دیدند باید رد می کردند. فرق تحلیل ما و ایشان چیست؟ به نظرم ریشه همه بحث ها اینجاست. 🔻بجز علت ها به حکمت ها هم فکر کنیم. چه بسا لازم بود خبر درز کند تا یک واقعیت را پیش روی ما قرار دهد. فرق تحلیل ما و رهبری انقلاب. چه بسا حکمتش اینجاست. 🔻این تفاوت ها کجاست؟ دقیق تر شویم. 🔻یکم. رهبرانقلاب پذیرفتند که مردم به یک جهت گیری سیاسی منسوب به غیرانقلابی رای دادند. احتمالا خیلی از ما ها هنوز در فضای انتخاباتیم و دوست داریم کابینه دلخواه ببندیم. پس گام اول پذیرفتن واقعیت است. حالا رهبرانقلاب با همین واقعیت می خواهند کشور را جلو ببرند. با خودمان مرور کنیم. ببینیم ما نیز در دل همین نیت داریم؟ چه بسا اگر نیت مان این بود همچنان در دعوای جلیلی ها و قالیبافی ها نمی ماندیم. 🔻دوم. رهبرانقلاب از دولت ها حمایت می کنند. حمایت حداکثری رهبری انقلاب دلیل روشن دارد آنهم صلاح مردم و کشور و انقلاب است. این دولت موفق شود موفقیت همه است. پس حمایت نیز شد یک اصل. در شعار نمانیم. اگر حمایت را پذیرفتیم لوازمی بر آن حاکم است. یعنی باید کمک کرد آنچه رئیس جمهور فکر می کند درست است، همان پیش رود تا بعدا نگویند نشد و نگذاشتید. نقد و اصلاح نیز در مسیر اجرا. 🔻سوم اینکه رهبرانقلاب آدم ها را صفر و یک نمی بینند. آدم ها به دو دسته خائن و خادم تقسیم نمی شوند. نگاه حذفی ندارند. شاخص ارزیابی تعیین می کنند اما می دانند که آدم ها را نمی توان از آسمان آورد. همین ها هستیم که هستیم. آدم ها نقطه قوت دارند و ضعف . باید جمع زد. شرایط آدم ها را می بینند. همه نمی توانند بصیرت انقلابی داشته باشند. یکی ممکن است یک جا اشتباه کندو بعدا پیشمان شود. راه بازگشت برای آدم ها می بینند. برای همین است با امثال لاریجانی و انصاری و احمدی نژاد و غیره هم کار می کند و حذف شان نمی کند. اساسا هنر رهبری انقلاب اینست که با همین افراد انقلاب را سمت قله برده است. 🔻چهارم. رهبرانقلاب پیچیدگی اجرا را می بیند. آرمان خواهی را بدون واقع نگری توهم می داند. می داند که اصل اول حرکت کشور است. توقف کشور به دلائل طبیعی طی پنج ماه اول سال خسارت بالایی به کشور زده است. باید کشور حرکت کند. باید وزرا تعیین شوند تا چرخ کشور بچرخد. اصلاح باید در حرکت صورت گیرد. کشورتاب و تحمل توقف بیش از این ندارد. 🔻خلاصه اینکه جامع ببینیم. تحلیل مان را به افق تحلیلی رهبری انقلاب نزدیک کنیم. امیدوار باشیم و صبوری کنیم. وظیفه و تکلیف ما این روزها چشم به چشم رهبری است که چه چیز را هدف گرفتند؛ هدف اصلی نیز فقط کمک به دولت است تا کارهای انقلاب و مردم پیش رود. ✍ محسن مهدیان
آیا همه این جماعت این‌گونه فکر می‌کنند و حاضرند خود نقادی را شروع کنند؟ هرچه هست اینکه پزشکیان گفتمان و ادبیاتش هیچ ربطی به این طیف ندارد و در عین حال هارمونی هویتی از نظر سیاسی وجود دارد. معتقدم فرصت مناسبی برای «اصلاح در اصلاحات» فراهم است. پزشکیان اصلاحات را عدالت و مبارزه با تبعیض اعلام کرد، اما همین حرف را وقتی رهبری در سال ۱۳۷۹ می‌زد این طیف مسخره می‌کردند و آن را انحراف از مسیر اصلاح طلبی می‌دانستند.  اگر راهبرد نظام جذب حداکثری است، در چشم‌انداز آینده باید گفتمان و رفتار این جماعت را مجدداً بررسی کند. کنش آنان و واکنش‌های حاکمیت حتی در برخی موارد باعث بسته شدن فضا نسبت به گذشته شد. به طور مثال ۲۲۰ نفر از آنان که با همین نظارت استصوابی وارد مجلس ششم شدند، حتماً الان نمی‌توانند در همان تراز ورود کنند؛ بنابراین اگر این جماعت واقعاً گذشته سیاسی خود و مواجهه با نظام برآمده از اندیشه امام را اشتباه می‌دانند، اقرار نمایند، حرف بزنند و مدل‌های غربی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را ر‌ها کنند. اگر چنین کنند نوبت حاکمیت است که کم کم آغوش خود را باز نماید. پزشکیان می‌تواند در هر دو طرف نقش بازی کند و نه وفاق اضطراری، بلکه وفاقی مبتنی بر محوریت اصول انقلاب اسلامی و اندیشه سیاسی-الهی امام شکل بگیرد. ان‌شاءالله
پزشکیان و چشم انداز اصلاح طلبی سرمقاله روزنامه جوان -عبدالله گنجی  اصلاح‌طلبــان هماننـــد اصولگرایـــان دارای طیف هستند، اما برای این یادداشت آنان را به دو طیف کلی تقسیم می‌کنیم تا خوانندگان متوجه شوند که منظور یادداشت همه اصلاح‌طلبان نیستند.  وجه مشترک اصلاح‌طلبان این است که همه آنان یکپارچه نقاد هستند و هیچ همراهی گفتمانی با سیاست‌های نظام و جهت‌گیری‌های آن نداشته‌اند. اما یک طیف (مانند عارف، پزشکیان، هادی خامنه‌ای و...) نقدشان (درست یا غلط) به رفتار‌ها و روش‌هاست. به طور مثال می‌گویند چرا شورای نگهبان فلانی را رد کرد؟ چرا برخورد گشت ارشاد این‌گونه است؟ چرا تبعیض زیاد است؟ چرا مذاکرات به فلان گونه پیش نمی‌رود؟ اما طیف دومی هستند که مسئله‌شان روش‌ها و رفتار‌ها نیست، وجود شورای نگهبان را نقض دموکراسی و انتخابات آزاد می‌دانند. ولایت فقیه را نابود‌کننده دموکراسی می‌دانند، نه گشت ارشاد که حکومت را واجد صلاحیت برای اجرای احکام اجتماعی اسلام نمی‌دانند و اصولاً به وجود حکم اجتماعی و سیاسی در اسلام باورمند نیستند. آنچه در ادامه می‌آید منظور این طیف است. این طیف-حتی برخی از افراد خارج کشور آن- از آقای پزشکیان حمایت کردند، اما گذشته آنان از ۷۶ تاکنون نشان می‌دهد به جز سلاح، همه راه‌های عبور از جمهوری اسلامی را طی نموده‌اند که هم خود آسیب دیدند، هم به نظام ضربه زدند، هم در شکاف ملت-دولت بعضاً نقش اساسی ایفا کرده‌اند. عملکرد آنان از مطالبه تغییر قوانین در مجلس ششم تا جلسات محفلی -که هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۲۲فروردین ۷۷ به نمونه‌ای از آن اشاره می‌کند- طراحی انقلاب رنگی با رمز تقلب، تحریم انتخابات، سیاه‌نمایی و تفسیر جمهوری اسلامی با ادبیاتی مانند «انتخابی- انتصابی»، «حاکمیت دوگانه»، «یکه سالاری در مقابل مردم‌سالاری»، «استبداد دینی» و «دیکتاتوری صالحان» و ده‌ها مفهوم دیگر متنوع بود و مطالبه آنان در کتب، رسانه و تریبون‌ها، عبارت از جمهوری‌خواهی، دموکراسی‌خواهی، مشروطه خواهی، عرفی‌گرایی و حذف روحیه انقلابی از گفتمان جمهوری اسلامی بوده است.  حال سؤال این است که با پزشکیان چگونه مواجه خواهند شد؟ پزشکیان جز اینکه مدتی وزیر دولت اصلاحات بوده و به‌دست همین طیف استیضاح شده است، هیچ وابستگی فکری-ساختاری به اصلاحات ندارد، گویی «حسین مظفر» دوم جبهه اصلاحات است که وزیر آموزش و پرورش خاتمی بود، اما هیچ نسبتی با اصلاح طلبی که جایگزین چپ شده بود نداشته و ندارد.  این طیف در انتخابات اخیر همه آنچه را گفته بودند یا نوشته بودند، عامدانه یا موقتاً یا تدبیراً یا ناچاراً یا اضطراراً کنار گذاشته‌اند و از سعید حجاریان تا علوی‌تبار تا اکبر گنجی، خانواده تاج‌زاده و ده‌ها نفر دیگر به میدان همراهی وارد شدند. سؤال دوم این است که این‌ها از پزشکیان چه می‌خواهند؟ آرزوی نگارنده این است که آنان پزشکیان را به مثابه دریچه‌ای نجات‌بخش دیده باشند که باعث شد بدون عذرخواهی و بدون خداحافظی با گذشته و چراغ خاموش وارد نظام شوند.  این جماعت سال ۷۶ و ۷۸ (مجلس ششم) وارد قدرت نشدند تا از مواهبش بهره ببرند. آن روز خود قدرت برایشان اصالت نداشت بلکه استحاله ماهیت حقیقی جمهوری اسلامی مسئله‌شان بود، اما امروز آن ادبیات و آن مانیفست و آن تنفری را که از تریبون مجلس ششم تولید می‌شد، نمی‌بینیم.  فرض اول آن است که فهمیده‌اند اشتباه کرده‌اند و گرفتار روشنفکری رمانتیک-فضایی شده بودند و نظرات پست‌مدرن، آشنایی با مکاتب انتقادی و باور به منشأ غیرالهی مشروعیت، آنان را گرفتار کرده بود و خداوند وسیله‌اش را فراهم کرد که دست به کمربند پزشکیان بگیرند و وارد این طرف آب شوند و به آن فضا و آن باور‌ها برنگردند.  فرض دوم اینکه طولانی بودن دوران تبعید سیاسی از یک سو و قوام و دوام جمهوری اسلامی از سوی دیگر آنان را خسته کرد، لذا واقع‌گرایی را برگزیدند و همراه نظام شدند و در عین حال دوست ندارند درباره گذشته خود بشنوند یا عذرخواهی کنند.  فرض سوم عنصر زمان است، یک نفر از این جماعت می‌گوید: اصلاح طلبی بدون برو برگرد یعنی دموکراسی‌خواهی و در عین حال می‌گوید «ما اقتضامحور عمل می‌کنیم» و باید زمان قبض و بسط آنچه می‌خواهیم فراهم باشد و شاید «اکنون» را زمان کری‌خواندن نمی‌دانند و مسئله مردم هم چیز دیگری است. این طیف در انتخابات اخیر حتی یک کلمه یا یک عبارت ساختارشکن و یا ادبیات گفتمانی دموکراسی غربی را به کار نبردند. این تدبیر است یا بازگشت، نمی‌دانیم. آنچه باقی است و در نگاه مجلس و نگاه دستگاه‌های نظارتی اعمال می‌شود اینکه سوابق این‌ها پاک نشده است و قابل کتمان هم نیست و سوءظن حاکمیت را هم برطرف نکردند. به طور مثال یک نفر از این طیف که از نظر کارایی هم فرد قابل دفاعی است، درباره عملکرد خود در مجلس ششم گفته است «اشتباه کردم».
🔰بازداشت ۱۴ تروریست داعشی در ۴ استان کشور 🔹وزارت اطلاعات: در عملیات‌های انجام‌ شده توسط ادارات کل اطلاعات استان‌های تهران، البرز، فارس و خوزستان با همکاری جامعه اطلاعاتی کشور، ۱۴ نفر از عناصر هدایت‌شده از سوی گروهک آمریکایی-صهیونیستی موسوم به «داعش خراسان» شناسایی و با دستور مرجع قضایی بازداشت شدند. 🔹متهمان مورد اشاره در چند روز اخیر با هدف انجام عملیات‌های تروریستی و به‌صورت غیرقانونی وارد کشور شده بودند. 🔹۷ فرد داعشی در استان فارس و ۷ تروریست دیگر در استان‌های تهران، البرز و خوزستان دستگیر شدند.
🔻تحلیل های تک خطی از ماجرای مجلس به این فهم ما گرفتار تحلیل های تک خطی و توئیتری هستیم. الزام اختصار کارکتری، باعث شده است فکر و قضاوت مان هم تک خطی باشد. کلا دچار یک عادت تحلیلی شدیم؛ بسیط انگاری حوادث. تحلیل تک خطی یک ویژگی اصلی دارد و ان اینکه باید بسیار ساده شود تا قابل جمع بندی باشد. برای همین در اکثر اوقات در تحلیل های توئیتری یک نتیجه بیشتر وجود ندارد. ماجرای یا سیاه است یا سفید. ادم های یا خائن می شوند یا خادم. طبیعی است که سرریز این تحلیل ها به دیگر رسانه های اجتماعی نیز همین سوگیری نادرست را ایجاد می کند. 🔻اما ابعادی که در تحلیل تک خطی نیست چیست؟ 🔻معتقدم اقای پزشکیان اشتباه کرد از رهبرانقلاب اسم آورد. دلائلش روشن است و عبور کنیم. به نظرم یک یا دو وزیر پیشنهادی باید به دلیل نسبت با اغتشاش و فتنه حذف می شدند. این نیز احتمالا روشن است. 🔻حالا این حرف ها چه تفاوتی با خطای تحلیل تک خطی دارد؟ ثمره نهایی خطای تحلیل های تک خطی اینست که افراد احساس شکست می کنند. احساس ناامیدی از آینده. احساس اینکه همه یا اکثرا خائنند. احساس اینکه تا همه را تکفیر نکنند دلشان خنک نمی شود. اما تحلیل چند وجهی ثمره اش اینست که اشکال را می بیند اما جامع تحلیل می کند و دچار مطلق انگاری نمی شود. ویژگی تحلیل جامع اینست که در نسبت با واقعیت شکل می گیرد. 🔻اما آنچه باید روشن شود چیست؟ حالا که ماجرا روشن شد بیائید کمی فکر کنیم. چرا؟ دقیقا چرا رهبرانقلاب با این لیست همراهی کردند؟ چه تفاوتی بین ما و رهبری وجود دارد که ایشان اجمالا تائید می کنند و ما برنمی تابیم و به خسارت محض میرسیم؟ دقت کنیم بالاخره رهبرانقلاب اجمالا این افراد را برای تصدی وزارت خانه ها تائید کردند. ممکن است بگوئیم از بین نامزدهای که پزشکیان آورده است رهبری تائید کردند. درست است. مجلس هم با همین استدلال حق داشت رد کند و بگوید دولت گزینه بهتری بیاورد. اما باز دقیق شویم. رهبری انقلاب همین گزینه را می توانستند رد کنند. اما نکردند. اگر انقدر مثل ما ماجرا را حیثیتی می دیدند باید رد می کردند. فرق تحلیل ما و ایشان چیست؟ به نظرم ریشه همه بحث ها اینجاست. 🔻بجز علت ها به حکمت ها هم فکر کنیم. چه بسا لازم بود خبر درز کند تا یک واقعیت را پیش روی ما قرار دهد. فرق تحلیل ما و رهبری انقلاب. چه بسا حکمتش اینجاست. 🔻این تفاوت ها کجاست؟ دقیق تر شویم. 🔻یکم. رهبرانقلاب پذیرفتند که مردم به یک جهت گیری سیاسی منسوب به غیرانقلابی رای دادند. احتمالا خیلی از ما ها هنوز در فضای انتخاباتیم و دوست داریم کابینه دلخواه ببندیم. پس گام اول پذیرفتن واقعیت است. حالا رهبرانقلاب با همین واقعیت می خواهند کشور را جلو ببرند. با خودمان مرور کنیم. ببینیم ما نیز در دل همین نیت داریم؟ چه بسا اگر نیت مان این بود همچنان در دعوای جلیلی ها و قالیبافی ها نمی ماندیم. 🔻دوم. رهبرانقلاب از دولت ها حمایت می کنند. حمایت حداکثری رهبری انقلاب دلیل روشن دارد آنهم صلاح مردم و کشور و انقلاب است. این دولت موفق شود موفقیت همه است. پس حمایت نیز شد یک اصل. در شعار نمانیم. اگر حمایت را پذیرفتیم لوازمی بر آن حاکم است. یعنی باید کمک کرد آنچه رئیس جمهور فکر می کند درست است، همان پیش رود تا بعدا نگویند نشد و نگذاشتید. نقد و اصلاح نیز در مسیر اجرا. 🔻سوم اینکه رهبرانقلاب آدم ها را صفر و یک نمی بینند. آدم ها به دو دسته خائن و خادم تقسیم نمی شوند. نگاه حذفی ندارند. شاخص ارزیابی تعیین می کنند اما می دانند که آدم ها را نمی توان از آسمان آورد. همین ها هستیم که هستیم. آدم ها نقطه قوت دارند و ضعف . باید جمع زد. شرایط آدم ها را می بینند. همه نمی توانند بصیرت انقلابی داشته باشند. یکی ممکن است یک جا اشتباه کندو بعدا پیشمان شود. راه بازگشت برای آدم ها می بینند. برای همین است با امثال لاریجانی و انصاری و احمدی نژاد و غیره هم کار می کند و حذف شان نمی کند. اساسا هنر رهبری انقلاب اینست که با همین افراد انقلاب را سمت قله برده است. 🔻چهارم. رهبرانقلاب پیچیدگی اجرا را می بیند. آرمان خواهی را بدون واقع نگری توهم می داند. می داند که اصل اول حرکت کشور است. توقف کشور به دلائل طبیعی طی پنج ماه اول سال خسارت بالایی به کشور زده است. باید کشور حرکت کند. باید وزرا تعیین شوند تا چرخ کشور بچرخد. اصلاح باید در حرکت صورت گیرد. کشورتاب و تحمل توقف بیش از این ندارد. 🔻خلاصه اینکه جامع ببینیم. تحلیل مان را به افق تحلیلی رهبری انقلاب نزدیک کنیم. امیدوار باشیم و صبوری کنیم. وظیفه و تکلیف ما این روزها چشم به چشم رهبری است که چه چیز را هدف گرفتند؛ هدف اصلی نیز فقط کمک به دولت است تا کارهای انقلاب و مردم پیش رود. ✍ محسن مهدیان
آیا همه این جماعت این‌گونه فکر می‌کنند و حاضرند خود نقادی را شروع کنند؟ هرچه هست اینکه پزشکیان گفتمان و ادبیاتش هیچ ربطی به این طیف ندارد و در عین حال هارمونی هویتی از نظر سیاسی وجود دارد. معتقدم فرصت مناسبی برای «اصلاح در اصلاحات» فراهم است. پزشکیان اصلاحات را عدالت و مبارزه با تبعیض اعلام کرد، اما همین حرف را وقتی رهبری در سال ۱۳۷۹ می‌زد این طیف مسخره می‌کردند و آن را انحراف از مسیر اصلاح طلبی می‌دانستند.  اگر راهبرد نظام جذب حداکثری است، در چشم‌انداز آینده باید گفتمان و رفتار این جماعت را مجدداً بررسی کند. کنش آنان و واکنش‌های حاکمیت حتی در برخی موارد باعث بسته شدن فضا نسبت به گذشته شد. به طور مثال ۲۲۰ نفر از آنان که با همین نظارت استصوابی وارد مجلس ششم شدند، حتماً الان نمی‌توانند در همان تراز ورود کنند؛ بنابراین اگر این جماعت واقعاً گذشته سیاسی خود و مواجهه با نظام برآمده از اندیشه امام را اشتباه می‌دانند، اقرار نمایند، حرف بزنند و مدل‌های غربی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را ر‌ها کنند. اگر چنین کنند نوبت حاکمیت است که کم کم آغوش خود را باز نماید. پزشکیان می‌تواند در هر دو طرف نقش بازی کند و نه وفاق اضطراری، بلکه وفاقی مبتنی بر محوریت اصول انقلاب اسلامی و اندیشه سیاسی-الهی امام شکل بگیرد. ان‌شاءالله
پزشکیان و چشم انداز اصلاح طلبی سرمقاله روزنامه جوان -عبدالله گنجی  اصلاح‌طلبــان هماننـــد اصولگرایـــان دارای طیف هستند، اما برای این یادداشت آنان را به دو طیف کلی تقسیم می‌کنیم تا خوانندگان متوجه شوند که منظور یادداشت همه اصلاح‌طلبان نیستند.  وجه مشترک اصلاح‌طلبان این است که همه آنان یکپارچه نقاد هستند و هیچ همراهی گفتمانی با سیاست‌های نظام و جهت‌گیری‌های آن نداشته‌اند. اما یک طیف (مانند عارف، پزشکیان، هادی خامنه‌ای و...) نقدشان (درست یا غلط) به رفتار‌ها و روش‌هاست. به طور مثال می‌گویند چرا شورای نگهبان فلانی را رد کرد؟ چرا برخورد گشت ارشاد این‌گونه است؟ چرا تبعیض زیاد است؟ چرا مذاکرات به فلان گونه پیش نمی‌رود؟ اما طیف دومی هستند که مسئله‌شان روش‌ها و رفتار‌ها نیست، وجود شورای نگهبان را نقض دموکراسی و انتخابات آزاد می‌دانند. ولایت فقیه را نابود‌کننده دموکراسی می‌دانند، نه گشت ارشاد که حکومت را واجد صلاحیت برای اجرای احکام اجتماعی اسلام نمی‌دانند و اصولاً به وجود حکم اجتماعی و سیاسی در اسلام باورمند نیستند. آنچه در ادامه می‌آید منظور این طیف است. این طیف-حتی برخی از افراد خارج کشور آن- از آقای پزشکیان حمایت کردند، اما گذشته آنان از ۷۶ تاکنون نشان می‌دهد به جز سلاح، همه راه‌های عبور از جمهوری اسلامی را طی نموده‌اند که هم خود آسیب دیدند، هم به نظام ضربه زدند، هم در شکاف ملت-دولت بعضاً نقش اساسی ایفا کرده‌اند. عملکرد آنان از مطالبه تغییر قوانین در مجلس ششم تا جلسات محفلی -که هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۲۲فروردین ۷۷ به نمونه‌ای از آن اشاره می‌کند- طراحی انقلاب رنگی با رمز تقلب، تحریم انتخابات، سیاه‌نمایی و تفسیر جمهوری اسلامی با ادبیاتی مانند «انتخابی- انتصابی»، «حاکمیت دوگانه»، «یکه سالاری در مقابل مردم‌سالاری»، «استبداد دینی» و «دیکتاتوری صالحان» و ده‌ها مفهوم دیگر متنوع بود و مطالبه آنان در کتب، رسانه و تریبون‌ها، عبارت از جمهوری‌خواهی، دموکراسی‌خواهی، مشروطه خواهی، عرفی‌گرایی و حذف روحیه انقلابی از گفتمان جمهوری اسلامی بوده است.  حال سؤال این است که با پزشکیان چگونه مواجه خواهند شد؟ پزشکیان جز اینکه مدتی وزیر دولت اصلاحات بوده و به‌دست همین طیف استیضاح شده است، هیچ وابستگی فکری-ساختاری به اصلاحات ندارد، گویی «حسین مظفر» دوم جبهه اصلاحات است که وزیر آموزش و پرورش خاتمی بود، اما هیچ نسبتی با اصلاح طلبی که جایگزین چپ شده بود نداشته و ندارد.  این طیف در انتخابات اخیر همه آنچه را گفته بودند یا نوشته بودند، عامدانه یا موقتاً یا تدبیراً یا ناچاراً یا اضطراراً کنار گذاشته‌اند و از سعید حجاریان تا علوی‌تبار تا اکبر گنجی، خانواده تاج‌زاده و ده‌ها نفر دیگر به میدان همراهی وارد شدند. سؤال دوم این است که این‌ها از پزشکیان چه می‌خواهند؟ آرزوی نگارنده این است که آنان پزشکیان را به مثابه دریچه‌ای نجات‌بخش دیده باشند که باعث شد بدون عذرخواهی و بدون خداحافظی با گذشته و چراغ خاموش وارد نظام شوند.  این جماعت سال ۷۶ و ۷۸ (مجلس ششم) وارد قدرت نشدند تا از مواهبش بهره ببرند. آن روز خود قدرت برایشان اصالت نداشت بلکه استحاله ماهیت حقیقی جمهوری اسلامی مسئله‌شان بود، اما امروز آن ادبیات و آن مانیفست و آن تنفری را که از تریبون مجلس ششم تولید می‌شد، نمی‌بینیم.  فرض اول آن است که فهمیده‌اند اشتباه کرده‌اند و گرفتار روشنفکری رمانتیک-فضایی شده بودند و نظرات پست‌مدرن، آشنایی با مکاتب انتقادی و باور به منشأ غیرالهی مشروعیت، آنان را گرفتار کرده بود و خداوند وسیله‌اش را فراهم کرد که دست به کمربند پزشکیان بگیرند و وارد این طرف آب شوند و به آن فضا و آن باور‌ها برنگردند.  فرض دوم اینکه طولانی بودن دوران تبعید سیاسی از یک سو و قوام و دوام جمهوری اسلامی از سوی دیگر آنان را خسته کرد، لذا واقع‌گرایی را برگزیدند و همراه نظام شدند و در عین حال دوست ندارند درباره گذشته خود بشنوند یا عذرخواهی کنند.  فرض سوم عنصر زمان است، یک نفر از این جماعت می‌گوید: اصلاح طلبی بدون برو برگرد یعنی دموکراسی‌خواهی و در عین حال می‌گوید «ما اقتضامحور عمل می‌کنیم» و باید زمان قبض و بسط آنچه می‌خواهیم فراهم باشد و شاید «اکنون» را زمان کری‌خواندن نمی‌دانند و مسئله مردم هم چیز دیگری است. این طیف در انتخابات اخیر حتی یک کلمه یا یک عبارت ساختارشکن و یا ادبیات گفتمانی دموکراسی غربی را به کار نبردند. این تدبیر است یا بازگشت، نمی‌دانیم. آنچه باقی است و در نگاه مجلس و نگاه دستگاه‌های نظارتی اعمال می‌شود اینکه سوابق این‌ها پاک نشده است و قابل کتمان هم نیست و سوءظن حاکمیت را هم برطرف نکردند. به طور مثال یک نفر از این طیف که از نظر کارایی هم فرد قابل دفاعی است، درباره عملکرد خود در مجلس ششم گفته است «اشتباه کردم».
🔻نقلیّاتِ‌ رأی‌ساز و شبهه‌تراش: استفاده‌ی ابزاری از رهبر انقلاب 🖊مهدی جمشیدی ۱. رهبر انقلاب در در طول دهه‌های گذشته، بارها تصریح کرده‌اند که بنای ورود در امور اجرایی را ندارند و ولایت فقیه، به معنی «هدایت کلّی انقلاب» است و نه به معنی حضور در جزئیّات. رهبر انقلاب به دلیل «مطلقه‌بودنِ» ولایت فقیه، از حق مداخله برخودار است و می‌تواند در همه‌ی امور حضور یابد و نباید تصوّر کرد که اختیارهای ولیّ‌فقیه، محدود به مواردی است که در اصل صدوده قانون اساسی آمده است، اما مسأله این است رهبر انقلاب می‌خواهد قانون و کارگزاران، تعیین‌کننده باشند و ساختار سیاسی، وابسته به شخص نباشد و بتواند به صورت طبیعی و روندی، به حرکتش ادامه بدهد. از طرف دیگر، بر اساس نظریه‌ی «مردم‌سالاری دینی»، برخی از انتخاب‌ها و تصمیم‌ها به مردم واگذار شده و رهبر انقلاب در این قلمرو، به نظر مردم احترام می‌گذارد و به تعبیر خودشان، از نظر مردم، «پیروی» می‌کند. ایشان نمی‌خواهد بخش‌های مختلف حاکمیّت، بی‌اختیار و بی‌اراده باشند و همه‌چیز، از یک شخص برخیزد و مردم نیز از اثرگذاری واقعی، برکنار بمانند. ولیّ‌فقیه می‌خواهد هم حاکمان و هم مردمان، رشد سیاسی بیابند و این از مسیر تجربه و نظرورزی و مسئولیّت و اختیار، ممکن است. این نظامِ سلطنت است که شاه، به جای همه فکر می‌کند و تصمیم می‌گیرد و برای هر امری باید به سراغ شاه رفت. ولایت فقیه، صورتِ‌ دینیِ ‌سلطنت نیست و استبداد آشکار و پنهان، هرگز با ولایت فقیه جمع نمی‌شود. ۲. ارجاعات متعدّد و صریح رئیس‌جمهور به رهبر انقلاب در جلسه‌ی رأی اعتماد، توانست بسیاری از نمایندگان را منفعل سازد و در نهایت، همه‌ی وزرای پیشنهادی رأی آوردند؛ چنان‌که متأسفانه حتی وزیر خارجه‌ی پیشنهادی نیز خودش را به رهبر انقلاب ارجاع داد و مخالفت با خودش را به معنی ناولایی بودن مجلس تفسیر کرد. من از جلسه‌ی خصوصیِ رهبر انقلاب با رئیس‌جمهور، اطلاعی ندارم، اما می‌دانم سنّت و سیره‌ی رهبر انقلاب، هیچ‌گاه مبتنی بر «فضاسازی» در برابر اختیارهای قانونیِ‌ مجلس نبوده و ایشان نخواسته با بیان نظراتش، مسیر و مدار انتخاب واقعی و تصمیم مستقل را تغییر بدهد؛ اما کسانی همواره کوشیده‌اند با بیان «نقلیّات» و «شنیده‌ها» از ایشان، به تصمیم‌گیری‌هایی که در مدار رایج قانونی هستند، جهت بدهند و به نام «اراده‌ی رهبر انقلاب»، اراده‌ی خودشان را حاکم کنند. دراین‌حال، روشن است که رهبر انقلاب، هزینه‌ی گرایش‌ها و سلایق سیاسی می‌شوند و اگر حاصل این تصمیم‌ها ناصواب باشد، ایشان نیز در افکار عمومی، «شریک» و «سهیم» شمرده خواهند شد. از این گذشته، اثرگذاری نقلیّات از رهبر انقلاب بر مجلس در جایی که امور، مطابق قانون در حال انجام هستند و مجلس باید از اختیار خویش استفاده کند و آزادانه و مستقل نظر بدهد، به «صوری»‌ و «سفارشی» شدن مجلس خواهد انجامید. تصمیم‌هایی که در سایه‌ی این نقلیّات گرفته می‌شوند، دیگر تصمیم نیستند و دیری نخواهد گذشت که جریان روشنفکریِ سکولار بر اساس همین بدعت‌های ناصواب، این‌گونه تصویرسازی خواهد گرفت که در پشت‌صحنه‌ی سیاست ایران، رهبر نشسته و کارگزاران، همچون «عروسک‌های خیمه‌‌شب‌بازی» هستند و «جمهوریّت» با نظریه‌ی ولایت فقیه، سازگار نیست. ۳. در دوره‌ی حاکمیّت اصلاح‌طلبان - که رئیس‌جمهور کنونی نیز به آن تعلّق سیاسی دارد - بارها گفته شد که رهبر انقلاب، عملکرد فراقانونی دارد و ولایت فقیه، قانون را بلعیده و نهادهای انتصابی، نهادهای انتخابی را تهی کرده‌اند و جمهوریّت، به یک انتخابات حداقلی فروکاهیده شده است و دولت و رئیس‌جمهور، بیش از یک تدارکات‌چی نیست. نیروهای فکری جریان اصلاحات، با تعابیری همچون «دولت پنهان» و «هسته‌ی سخت قدرت» و «سلطانیسم»، به رهبر انقلاب کنایه زدند و ایشان را در برابر مردم‌سالاری تعریف کردند. این‌که در اغتشاش‌های اخیر، نسبتِ «دیکتاتوری» به ایشان داده شد، حاصل بذری بود که دهه‌ها، رسانه‌های اصلاح‌طلبیِ‌سکولار در ذهن برخی کاشته بودند. محمد خاتمی در آغاز ریاست‌جمهوری‌اش، به رهبر انقلاب گفته بود که من فقط در چهارچوب قانون با شما تعامل خواهم داشت؛ کنایه به این‌که من ولایت فقیه را درچهارچوب قانون می‌پذیرم و حجّیّت ولیّ‌فقیه را برآمده از قانون می‌دانم و نه شرع و نیابت امام معصوم - علیه‌السلام - اما چندی بعد که خودِ‌ او در دولت با دشواری مواجه شده بود، از رهبر انقلاب، توقع گشایش فراقانونی - و در واقع، حکم حکومتی - داشت. جریان اصلاح‌طلبیِ سکولار، چنین اوصافی دارد؛ استفاده‌ی ابزاریِ امروزِ اینان از رهبر انقلاب، طلبکاری فردای آنها را در پی خواهد داشت و دوباره رهبر انقلاب به کانون حمله‌های رسانه‌ای آنها تبدیل خواهد شد. سخن آنها این است و خواهد بود که رهبر انقلاب، «مداخلات پنهان» دارد، اما «مسئولیّت تصمیم‌ها» را متوجّه دیگران می‌کند.
هدایت شده از معیار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 | ماجرای حمله موش‌ها به سربازان صهیونیست‌ چه بوده است؟ 🍃🌹🍃 | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
33.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨رونمایی از فرودگاه نظامی زیرزمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران 🔹 اهمیت پایگاه هوایی مخوف عقاب ۴۴ ارتش از زبان سرلشکر باقری و امیر عبدالرحیم موسوی ┄┅═✧●📌👇●✧═┅┄ 🎙@zaghsiah
🔴 تحلیلی بر یک پرابهام! 🔹️ مدتی بود می خواستم درباره شکل گیری کابینه جدید نکاتی بنویسم اما بهتر دیدم اندکی صبر کنم تا مجلس نظرش را در خصوص وزرای پیشنهادی اعلام کند و بعد بنده نکاتی را بنویسم. 🔹️ مؤکداً توصیه میکنم محور های ذیل را در ذهنتان کنارهم بگذارید و خوب به آنها فکر کنید تا تحلیل درستی از اتفاقات امروز مجلس داشته باشیم: 🔸1_ پزشکیان در مرحله اول معرفی وزرا نشست هایی را با دستگاه‌های نظارتی کشور داشت و تا آنجا که بنده میدانم و البته اطلاعات دقیقی هم دارم همه افرادی را که دستگاه های نظارتی در خصوص آنها نظر منفی داشتند کنار گذاشت و انصافا همکاری بسیار خوب و قابل تقدیری در گام اول با این دستگاه ها انجام داد. اگر افراد لیست اول به مجلس معرفی شده بودند و رأی می‌آورند کشور دچار چالش بسیار بزرگی می شد. گزینه های اولیه برای وزارت کشور، اطلاعات و دفاع و برخی وزارت خانه های مهم دیگر، بعد از نظر منفی دستگاه های نظارتی، با روی گشاده توسط پزشکیان کنار گذاشته شد. الا یکی از وزرا که به دلیل دوستی و ارتباط شخصی پزشکیان او درخواست داشت تا با یک ارشاد و توجیه و ، دستگاه های نظارتی صلاحیتش را تایید کنند و به قول معروف، به او ببخشند! 🔸2_کشور به لحاظ شرایط داخلی نیازمند وفاق، همگرایی، های سیاسی، رفع چالش های حوزه اجتماعی و آرام سازیِ است. بعد از فتنه1401 کشور به لحاظ سیاسی اجتماعی در وضعیت بسیار بدی قرار گرفت. شکل گیری دولت پزشکیان که تقریبا از عمده سلایق سیاسی کشور در درون آن حضور دارند می‌تواند تاحدی کاهش دهنده چالش های سیاسی و گسل های اجتماعی باشد. وفاق بین مجلس و دولت در این راستا می‌تواند بسیار موثر باشد. 🔸3_ شرایط بین‌الملی و منطقه ای پیش روی کشور فوق العاده حساس است، حتی از دوران دفاع مقدس و حوادث چهل سال گذشته نیز این شرایط خطیر تر و پیچیده تر است. کشور اکنون نیازمند یک و همگرایی سیاسیِ جریان های مختلف سیاسی و تشکیل دولت قوی و یک حاکمیت کاملا همدل و همسو است تا بتوان از این حساس عبور کرد. در چنین شرایطی لازم بود مجلس در یک قابل درک و منطقی و تا حدودی تساهل در معیار ها، تشکیل یک دولت هماهنگ با مجلس را رقم بزند. بی شک اگر رأی اعتماد وزرای کابینه چالشی می شد و یک دعوای سیاسی کش دار در قالب رد وزرا و معرفی وزرای جدید شکل می‌گرفت، کشور دچار ضعف انسجام ملی در داخل می شد و برای نقش آفرینی منطقه ای دچار چالش و ضعف می‌گشت. 🔸4_ رهبرانقلاب و برخی مسئولین نظارتی، با توجیه رئیس جمهور نسبت به این شرایط خطیر و توصیه به کنار گذاشتن گزینه‌های پرمسأله، زمینه تسریع و تسهیل شکل گیری دولت را فراهم نمودند. 🔸5_ واقعیت این است که پزشکیان ضعیفترین رئیس‌جمهور تاریخ پس از انقلاب است، کابینه هم خیلی قوی نیست. در این شرایط مجلس می‌توانست برخی از وزرا را رد کند و یا در برخی موارد به بعضی از وزرا مثلا وزیر خارجه رأی پایینی بدهد. اما در این صورت چالش تشکیل کابینه ادامه می‌یافت و ممکن بود پزشکیان با روحیاتی که دارد به تقابل با مجلس بپردازد و زمینه یک نزاع سیاسی فراهم شود اما به نظر بنده مجلس امروز تقریبا هوشمندانه رفتار کرد و با از شرایط موجود یک نشان داد و با این انعطاف هم پزشکیان را به اصطلاح نمک گیر خود کرد، هم نقد های خود را به وزرا پیشاپیش اعلام کرد و از آنها خواست تا در مسیر اجرایی کشور به این نقد ها توجه کنند. 🔸6_ما نیازمند عبور پیروزمندانه از شرایط کنونی هستیم. رویارویی ما با نظام سلطه صهیونیستی عالم در نقطه کانونی فلسطین اشغالی و در برابر قطعی‌ست. بنابراین یک آمادگی ملی و انسجام داخلی نیاز داریم که لازمه اش برخی انعطاف های تاکتیکی‌ست. معنی این انعطاف پایین آمدن از اصول نیست. 🔸7_ دو اتفاق در جلسات رأی گیری اصلا خوب نبود؛ اول انتساب معرفی وزرا به رهبر انقلاب توسط پزشکیان که قرائت درستی از ماوقع رایزنی های رئیس جمهور با رهبری نبود و دوم اینکه مجلس می‌توانست در خصوص بعضی از وزرا با صراحت بیشتری نظر بدهد. به نظر یک حمایتی به کلیت کابینه تعارضی با رأی منفی به دو یا سه گزینه پیشنهادی که واقعا حداقل شرایط لازم را ندارند، نداشت. رأی اعتماد لیستی و یکدست شائبه ذهنی منفی در جامعه ایجاد می کند. بخشی از نتایج این رأی اعتماد قطعا توسط جامعه به زد و بندهای سیاسی تفسیر خواهد شد. کاش قالیباف و برخی بزرگان دیگر در مجلس حواسشان به این آسیب بود!/مجتبی صدیقی