1.16M
✍خاطره ای از آزاده سرافرار حاج حسن ابراهیمی که در سفر راهیان نور پیرامون شهید غلامرضا نهویی اتفاق افتاد...
🌹یاد کنید شهدا را مخصوصا شهید غلامرضا نهویی را با صلوات...
#شهید_غلامرضا_نهویی
@shahid54
51.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍شهیدی که تازه داماد بود کت و شلوار دامادی اش را بعد از شهادت به کمیته امداد می دهند وقتی وسایلش را برای موزه دفاع مقدس کرمان می دهند شب به مادرش می گوید چرا فانوسقه ام را ندادید شهید سید محمد علی ابراهیمی به روایت سردار حسنی سعدی...
#شهید_سید_محمد_علی_ابراهیمی
@shahid54
هدایت شده از عنایات و کرامات شهدا
11.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معجزه عشق
به جمع ما در کانال معجزات شهدا بپیوندید👇👇👇👇
@shahid54
هدایت شده از شهید جواد اللّٰه کرمی«کانال۱۲»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضیها شبیه عطر بهارنارنج هستند
در کوچه پس کوچههای دلت
نفس می کِشند ...
#شهیدمدافعحرمجواداللهکرم
#التماسدعایفرج
#کانال۱۲
@shahid_javad_allahkaram
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
هدایت شده از عنایات و کرامات شهدا
13.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍وصیت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به خادم امام رضا علیه السلام آقای امیر عارفی برای خواندن شعر ای صفای قلب زارم بر پیکرش
🟢در یکی از روزها که قرار بود شستشوی حرم انجام شود و الحمدلله که به کشیک ما رسیده بود؛ ما وارد بر روضه منوره شدیم و طبق همان عادت همیشگی بنا به آماده کردن فضا کردیم.
🔸دیدم سردار شهیدمان هم وارد شد.
🔹شروع کردم به خواندن شعر معروفی که زمزمه عاشقانه ای است و خیلی ساده است
🔸ای صفای قلب زارم هر چه دارم از تو دارم تا قیامت ای رضا جان سر ز خاکت بر ندارم.
🔹منم خاک درت غلام و نوکرت مران از در مرا به جان مادرت علی موسی الرضا
🔸غیر تو یاری ندارم با کسی کاری ندارم گر مرا از در برانی جای دیگر من ندارم
🔹تو خوبی من بدم به این در آمدم به جان فاطمه مکن مولا ردم علی موسی الرضا علی موسی الرضا...
🔸حاج قاسم فرمودند که اگر روزی جنازه من آمد توی این حرم بیا و قول بده دوباره این را برای من بخون؛ با همان لهجه کرمانی گفتند.
https://eitaa.com/joinchat/3330801947Cd7995e7fe3
هدایت شده از عنایات و کرامات شهدا
12.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍پیکر شهید حیدر خلیلی که بعد از هشت سال کاملاً سالم بود.
🔸شهیدی که به تازگی در رفسنجان به خاک سپرده شد.
🌹شادی روح مطهر و ملکوتی اش صلوات
https://eitaa.com/joinchat/3330801947Cd7995e7fe3
✍کرامات شهدا...
🌹عنایت شهید سید جلال طباطبایی به مادر بیمارش...
🔹چند روزی حال خوبی نداشتم و به گونهای مریض شده بودم و از سمتی دلم نمیخواست مزاحم فرزندانم بشوم و دلم شکسته بود.
🔸سرم را بر بالش نهادم و به خواب رفتم در خواب فرزندم سید جلال را دیدم حالم را پرسید به او گفتم که حالم خوب نیست و پولی در بساط ندارم که به دکتر مراجعه کنم.
🔸فرزندم سید جلال گفت در کیفی که لباسهای جبهه من در آن هست و سالهاست که خاک میخورد مقداری پول هست.
🔹بعد از اینکه مادر شهید از خواب برمیخیزد به اتاق انباری میرود و کیف را باز میکند و میبیند مقداری پول نو در آن کیف موجود هست وقتی با این صحنه روبرو میشود دلش پر میگیرد و به فرزندان و همسایگانش اطلاع میدهد.
🔸این اتفاق باعث شد تا سید جلال بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد و مزار مطهرش امروزه زیارتگاه عاشقان راه امام حسین علیه السلام یعنی شهادت قرار بگیرد.
#شهید_سید_جلال_طباطبایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥺❤️معجزهی توسل به شهدا رو ببینید
🌟کرامت شهید سید سجاد خلیلی از اون نازنین های خانطومان ,😭
#کلیپ_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😳‼️کرامت و خاطره ای حیرتانگیز از شهید احمد علی نیری
🕊 شهید احمد علی نیری یکی از بزرگترین شهدای دفاع مقدس است ...
از همین لحظه تصمیم گرفتم با خدا معامله کنم
#شهید_عارف
شفا گرفتن زن غریبه به دست شهید.
🌱در به در دنبال خانه مادرم میگشت. تا بالاخره پیدا کرد. درب منزل را دقالباب و مادر در به رویش گشود. اجازه گرفت و وارد شد. در و دیوار خانه را بوسید و گفت:
کلی دنبال منزلتون گشتم تا پیدا کردم. شهید شما درد کلیه من که نیاز به عمل داشت را شفا داد.
مادر جریان را پرسید. اینطور جواب داد.
از درد کلیه رنج میبردم. به دکتر مراجعه کردم. گفت کلیهات نیاز به عمل جراحی دارد. شب از درد و نگرانی خوابم نبرد. لحظاتی به خواب رفتم. در عالم خواب جوانی بر بالینم آمد. کاسهای آب به دستم داد. گفت بخور تا درد کلیهات خوب شود. از دستش گرفتم و نوشیدم. نامش را پرسیدم. گفت بنده شهید عبدالحمید تقیزاده بهبهانی هستم. از خواب بیدار شدم. متوجه شدم دیگر دردی ندارم. صبح به دکتر مراجعه کردم. عکس و آزمایش گرفتم. دکتر گفت کلیه شما سالم است و نیاز به هیچ عملی ندارد. به گلزار شهدا رفتم. گشتم تا مزار شهید را پیدا کردم. کنار مزارش نشستم. قرآن خواندم و دعایش کردم. از چند نفر آدرس منزل شما را پرسیدم. آنقدر گشتم تا آدرس را پیدا کردم. حال آمدهام تا کسی که در خواب دیدم را ببینم. عکس شهید را نشانم بدید تا حرفم ثابت شود.
مادر چند عکس را نشانش داد. عکس مورد نظرش نبود. تا اینکه عکس مورد نظرش را دید. آن را بوسید و گفت:
شهید با همین قیافه آمد و آب را به دستم داد.
بعداز آن روز هر سال، تا پدر و مادرم زنده بودند در همان تاریخ به منزل ما مراجعه میکرد و هدیهای برای آنها میآورد.
۲۶ دی ماه سالگرد شهادت شهید بر اثر بمباران شیمیایی در عملیات کربلای پنج گرامی باد.
✍حسن تقیزاده بهبهانی