eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
14.1هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
8.6هزار ویدیو
2 فایل
صاحبِ کتاب از قفس تا پرواز(شهید محمدعلی برزگر): ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 تعرفه https://eitaa.com/Barekatkhaneh/ کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
‹‹ مسلمان شدن به برکت نام فاطمه (علیهاالسّلام) ›› 🌱یکی از ذاکران نقل می‌کند: در محضر آیت الله العظمی سیّدمحمّد هادی میلانی بودم. یک مرد و زن آلمانی همراه دختر خود وارد شدند. پس از تعارفات معمول گفتند: ما آمده‌ایم به شرف اسلام نائل شویم. آیت الله میلانی فرمودند: علّت چه چیز است؟ آن مرد عرض کرد: پهلوی دخترم که در محضر شما نشسته در حادثه‌ای شکست و استخوان‌هایش خورد شد؛ چنان که پزشکان از معالجه‌ی او عاجز شدند و گفتند: باید عمل شود؛ ولی عمل خطرناک است. دخترم راضی نشد و گفت: اگر در بستر بمیرم بهتر از آن است که در زیر عمل از دنیا روم. به هر حال او را به خانه آوردیم. ما یک خدمتکار ایرانی داریم که او را بی‌بی صدا می‌زنیم. دخترم به او گفت: من تمام اندوخته‌ی مالی خود را راضی هستم، بدهم که صحّت به من برگردد؛ امّا فکر می‌کنم باید ناکام و با دل پرغصّه بمیرم. بی‌بی گفت: من یک طبیب را سراغ دارم که می تواند تو را شفا دهد. گفت: حاضرم تمام پول و موجودیم را به او بدهم. بی‌بی گفت: تمام آنها برای خودت باشد. بدان من علویّه‌ام و جدّه‌ی من زهرا (علیهاالسّلام) است که پهلوی او را به ظلم شکستند. تو با دل شکسته و اشک جاری بگو: یا فاطمه‌ی زهرا!! مرا شفا بده... 🌱دخترم با دل شکسته شروع کرد به صدا زدن و از آن بانوی معظمّه یاری خواستن. بی‌بی هم در گوشه‌ی خانه با گریه می‌گفت: یا فاطمه‌ی زهرا! این بیمار آلمانی را با خود آورده‌ام و شفای او را از شما می‌خواهم. مادرجان! کمک کن و آبروی مرا نگه دار. 🌱آن مرد اضافه کرد: من هم از دیدن این واقعه در گوشه ی حیاط منقلب شدم... دخترم مرا صدا زد و گفت: پدر! بیا که دردم ساکت شده. جلو رفتم و دیدم او کاملاً شفا یافته. گفت: بانوی مجلّله‌ای نزدم آمد و دست به پهلویم کشید. گفتم: شما کیستید؟ فرمود: «من همانم که او را می‌خوانی.» دخترم برخاست و راحت شد و دانستم که اسلام حق است. حالا به ایران آمده ایم و به خدمت شما رسیده ایم تا مسلمان شویم. مرحوم میلانی و حاضران از این معجزه مسرور شدند و شهادتین و سایر امور اسلامی را به او آموختند و آنان با نورانیّت اسلام رفتند. فضائل الزّهراء، ص۱۰۹‹🤍🌼› https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10365
10.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥کلیپ گریه ملائک 💥سه جا ملائکه آسمون بلند بلند گریه میکنند... امون از بچه های شهدا😢🕊❤️‍🔥 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شادی روح تمامی شهدا صلوات https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10366
✍شهیدی که در روز شهادت حضرت زهرا سلام الله به دنیا آمد و در روز شهادت حضرت زهرا سلام الله به شهادت رسید... 💢شهادت به رسم فاطمی طلبه شهید سید محمود اسدی... 🔹شهید سید محمود اسدی در تاریخ ۱۳ جمادی الاول در شب شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه سلام الله علیها در ایام فاطمیه دهه اول دیده به جهان گشود... 🔸و هم چنین در ۱۳جمادی الاول و باز در در ایام فاطمیه دهه اول در عملیات كربلای ۵ در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل گردید. 🔹آقای علی علویان از همرزمان شهید پس از پیدا كردن پیكر بی جان سید محمود مشاهده كردند كه آن شهید که پیشانی بند یا فاطمه الزهرا سلام الله داشت از ناحیه پهلو مورد اصابت گلوله قرار گرفته است... 🔸و هم چنین صورت شهید در اثر برخورد گلوله به زمین افتاده و كبود گردیده در واقع آن شهید جلوه ای از مادرش حضرت فاطمه سلام الله علیها به خود گرفته بود. https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10368
4.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊گذری کوتاه بر زندگی شهیدخلبان کشوری خلبانی که می‌خواست قلبش را به امام هدیه دهد؛ خلبانی که شهید چمران به او می‌گفت ستاره درخشان جبهه‌های غرب خلبان نمونه انقلابی صلوات✨🕊 https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10369
3.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیــد‌گمنـام سـلـام🕊 ❤️‍🔥‌سلام بر آن شهیدانی که با رفتند و بدون آمدند.... ❤️‍🔥‌‌‌سلام بر شهیدانی که با خود رفتند و بر مردم آمدند.. ❤️‍🔥‌سلام بر آن شهیدانی که رفتند و با آمدند... باران های زلال دلهای غبارگرفته شهر خوش آمدید✋🕊💌 https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10370
4.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖌 عجیب گلایه از (علیه السلام) و مشاهده خانه (سلام‌الله‌علیها) https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10371
2.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# عزای مادر... ☕️ خانه مرتب است و حیاط آب و جارو شده. آب در سماور می‌جوشد و چای هل‌دار حسابی دم کشیده است. استکان‌ها کنار هم قطار شده‌اند و قندان‌ها پر از قندند. عزاداران یک‌به‌یک نشسته‌اند. زانوی غم بغل گرفته‌اند و چشمشان به در است. منتظر صاحب‌عزای مادرند. مگرمی‌شودپسر به مجلس عزای نیاید⁉️ 🍃اللهم عجل لولیک الفرج ✨به احترام حضرت مادر و یتیمانش شمع رو به نیت ظهورآقا و روشن شدن دلتون به حاجت رواییتون گذاشتم🕯🪔🕊 https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10371
🏷 . ▫️حاج قاسم ؛ سید ابراهیم خیلی جای اشکها ودغدغه هاتون در مجلس روضه‌ی مادر، توی بیت رهبری خالی بود . دغدغه شما ؛ حفظ دین و خدمت به مردم بود... ای با آبرو ها ، کنار حضرت زهرا یادی از ما هم بکنید ‌... https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10373
5.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ان شاالله وقتی روز قیامت صدا کردند فاطمیون کیا هستن...؟ ما رومون بشه دستمون رو بلند کنیم...😭 https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10374
7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در مراسم ایام فاطمیه ، بیشتر کارها با خودش بود؛ ازجـارو زدن تاچـای دادن.  • برای تمیز کردن سرویس های بهداشتی محل بیت الزهرا ، کارگر گرفته بودیم. تا فهمید، رفت پایین نگذاشت کارگـرها دست بزنند. بعد همه را بیرون کرد! در را بست و مشغول تمیـز کردن شد. بعـد از مدتی آمد بیـرون؛ یک نفس راحت کـشید و گـفت: «آخیش! منـم تونستم به عـزاداران حضرت زهـرا (سلام الله علیها) یه خدمتی بکنـم.» 📚 کتاب سلیمانی عزیز ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10376
4.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان یک شام ساده؛ یک کلاس درس رفتار مادربهترین الگوی تربیت برای فرزند نسلی کیمیا https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10377
+خب؛ بسلامتی آبجی ؛ میخای اسم دختر نازت رو چی بزاری؟! _ بنفشه.... +چرا حالا بنفشه؟! _به اسم دوتا دخترا(حکیمه-فرشته)میاد. هم آهنگ هم هست. صدا زدنشون قشنگ میشه. +خب..اگه من یک اسم هماهنگ قشنگتربگم ؛ قبول میکنی؟! -چی مثلاً؟! +فاطمه.... +ببین من اصرار ندارم؛ ولی یکی از وظایف پدرومادر انتخاب نام نیک وبامعناست دیگه وظیفم بود راهنماییت کنم حالا خودت هرچی صلاح میدونی... فورا بحث رو عوض کرد وموقع رفتن گفت: من فردا عازمم؛ کاری نداری؟! و رفت. -اون شب حرفای محمد خیلی به دلم نشست؛ نتونستم بخوابم -صبح فرداش آفتاب نزده بچه ها رو بیدارکردم؛وگفتم: حکیمه؛ فرشته همین الان برین خونه مادربزرگ به دایی محمدبگین مامانم کارواجبی داره..بیا -خوشبختانه محمد لحظه های آخر به دادم رسید؛ +جان آبجی؛ کارم داشتی؟! آره داداش جان... بیا اسم این بچه رو فاطمه بزار برو... میخام خودت اذان واقامه براش بگی +چشم... بعداز اذان واقامه با خوشحالی گفت +اسمت رو بشناس فاطمه... دایی جان...خیلی دوستت دارم❤️ مادرت برام خاطره قشنگی ساخت. وقتی مادرت منو اینقدر خوشحال کرد ببین چقدر خدا وپیامبرش رو خشنودکرد مبارکت باشه آبجی... مطمئن باش..در دنیا وآخرت بَچَت نام نیک داره..و حضرت فاطمه س به حرمت نام بابرکتش هواشو داره. - داداش حالا بیا صبحونه بخوریم... +دورت بگردم. اتوبوس حرکت میکنه از اعزام جامیمانم. از سرم بوسید ورفت. -سال بعد داداش محمدم مفقودالاثر شد. -محمدراست میگفت: نام فاطمه...خاطره قشنگی ساخت💌😢 ✨خاطرات شهیدمحمدعلی برزگر🌹 📚برگرفته از کتاب ازقفس تاپرواز 🕊راوی: محبوبه برزگر(خواهرشهید) آزاد👌 https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10379