eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
5.4هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ما و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدمحمودکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوای جانسوزبخواب عزیزدلم...👆 کشی در فلسطین ❇️ بایدن هم گفته کار خودشونه! بایدن خطاب به نتانیاهو: به‌نظر می‌رسد این حمله از سوی" طرف مقابل" است، نه شما. پ. ن: پس به وحوش آمریکا، اسرائیل و آشوب طلبان سال قبل در ایران باید گفت: " پیوندتان نامبارک ای نامردها" ♦️به خون ناحق ریخته کودکان و زنان فلسطین، انشاءالله بایدن در خون غوطه‌ور خواهد شد. ✨تشکر از استادگرانقدرمحمدعلی برزگر 🆔@ShahidBarzegar65
ساکن کاشان بودیم.تابستون سال ۱۳۶۴پدرم فوت کرد پسرارشدبودم.مادرم برای مردم خیاطی میکرد.با اندک پس انداز مادرم بساط دستفروشی سر چهار راه؛به راه انداختم چندتا ازلوتیهای محل گفتن سیگارفروشی کسب و دخلش بهتره منم مجاب شدم وخلاصه تامین معاش روشروع کردم. باهمه سختیها خوشحال بودم ازاینکه تونستم باری ازدوش مادرم بردارم یادمه یک روزظهر پائیزی یه آقای جوان اتوکشیده وباکلاس مشتری شد؛وهمه جنسمو خرید.بهش نمیخورداهل این برنامه ها باشه.ازش پرسیدم:شما؟؟با لبخنددستشو آوردجلو محمدعلی برزگرم🤝 کف دستمو کوبیدم به کف دستش: کوچیکتون جعفرم. پرسید:اگه کاری بهترازاین پیدا بشه هستی؟به چشاش زل زدم گفتم:سودش خوب باشه چراکه نَه؟ ازم پرسید:کلاس چندمی؟گفتم:امسال مدرسه نمیرم. گفت:فردا همین ساعت میام دنبالت. جنسامو بهم پس داد وگفت:ایناروهم واسه آخرین بار بفروش فردای اون روز منو برد بازارچه.رفتیم وارد یک عطاری کاملا سنتی شدیم. پیرمرد تا داش ممدرو دیدگل ازگلش شکفت؛انگار قبلا هماهنگ کرده بود شدم شاگرد عطاری. حقوقم دوبرابرسیگارفروشی بود درآمدماهیانه؛محیط امن وآبرومندانه . اونجا داش محمد چندتا قول ازم گرفت؛ اینکه :نماز،مدرسه وخانواده رو ترک نکنم.بهش قول مردونه دادم ومشغول بکارشدم. از اولین حقوقم یک جعبه شیرینی واسه خانوادم گرفتم مادرم همیشه دعاگوی داش محمدبود. چندماه بعدبرای تشکریک پارچه پیراهنی وبهترین عطر روگرفتم و رفتم سراغش(حوزه امام خمینی)اماگفتند: آقامحمدچندی پیش رفت جبهه میگن حین شهادت مفقودالاثرشده تاخونه گریه کردم به جبران خوبیهاش به هر۳قولم عمل کردم درس خوندم وحالا کارمند شرکت برق هستم 🌹خاطراتی از شهیدبرزگر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنگام ثمر دادنِ مان بود خزان شد... خدایا: بواسطه شهدا عاقبت بخیرمان فرما... دنیا آخرتمان را همچون شهدا بهاری و بی خزان؛قراربده الهی آمین...🤲 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... کن لولیک دلنشین مقام معظم رهبری ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... "شهیدبرزگر"💫 🆔@ShahidBarzegar65
لطف بی منت مردی در بازار خلافی کرد و حاکم او را به زندان انداخت. زنش پیش یکی از یارانش رفت و گفت چه نشسته ای که دوستت پنج سال به حبس افتاده‌! برخیز و مرامی به خرج بده ! مرد هم خراب مرام شد و یکشب از دیوار قلعه بالا رفت و از لای نگهبانان گذشت و خودش را به سلول رفیق رساند. مرد زندانی خوشحال شد و گفت ایول داداش!دمت گرم. زود باش زنجیرها را باز کن که الان نگهبان ها می رسند. ولی دوستش گفت: میدانی چه خطرها کرده ام؟از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. بعد زنجیرها را باز کرد. به طرف در که رفتند مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. رفتند پای دیوار قلعه که با طناب خودشان را بالا بکشند. مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. با دردسر خودشان را بالا کشیدند. همین که خواستند از دیوار به پایین بپرند. مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. مرد زندانی فریاد زد: نگهبان ها! نگهبان ها! بیایید این مرد می خواهد من را فراری بدهد! تا نگهبان ها آمدند مرد فرار کرده بود. از زندانی پرسیدند چرا سر و صدا کردی و با او فرار نکردی؟ مرد گفت: پنج سال در حبس شما باشم بهتر است که یک عمر زندانی منت او باشم! خداوند نمیگزارد در زندگی از گرسنگی بمیرید، فقر را تحمل کنید، تن به دشواری بدهید اما زیر بار منت هیچکس نروید. هیچکس. هیچکس خدا رحمان در کتابش میفرماید: نیکی های خودرا با منت گذاشتن زائل نکنید تو نیکی میکُنُ و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دَهَد باز 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️شهید مدافع حرمی که اذن شهادتش را از حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها گرفت 🔸داستانی از زندگی شهید مصطفی نبی لو، شهید مدافع حرمی که پس از چهار بار اعزام به سوریه سرانجام در سال ۱۳۹۶ در منطقه دیرالزور سوریه به شهادت رسید. 🆔@ShahidBarzegar65
🌿 جوان دزفولی و تنها رزمنده‌ی خوزستانی که در به شهادت رسید.. 🔹 «محمد حسین اثنی عشری» شهید دزفولی انتفاضه ی فلسطین و رهایی قدس شریف است که کمتر کسی نامش را شنیده است. ◇ محمد حسین تنها رزمنده انتفاضه خوزستانی است که شجاعت ها و ابتکارات وی، باعث شناسایی او توسط نیروهای رژیم صهیونیستی شد و سرانجام در عملیاتی که در دهم آذرماه سال ۱۳۵۹ در سواحل جنوب لبنان انجام شد، قایق حامل محمدحسین و تعدادی از رزمندگان فلسطینی و لبنانی مورد اصابت قرار گرفت و به شهادت رسید و چیزی از محمد حسین برای تقدیم به مادرش باقی نماند. 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوقت روشنفکری...‌گوش کنید👆 واقعامولاناقشنگ گفته کور دوربین کَرِ تیزشنو برهنه دراز دامن.... میدونی اینها چه کسانی هستند؟ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ازمتفاوت بودن نترس ازخوبی کردن ناامیدنشو سبک زندگی خودت را داشته باش وحتی اگرنتیجه اش تنهایی بود بِدان که تنهایی، بهتر از بودن در میان کسانی ست که تورا درصورتی دوست دارند که مانندِآنها رفتارکنی! مهم رضایت خداست...ولاغیر ‌ 🆔@ShahidBarzegar65
متن حقی بود دلم نیومد نذارمش👇 ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺍﮔﻪ ﺑِﺸﮑﻨﻪ،ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼَﺴﺒﯽ نِمیشهﺩُﺭﺳﺘﺶ ﮐﺮﺩ،مثلِ👈ﺩﻝِ ﺁﺩما؛حُرمَت خوبان ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺭﻭ ﺍﮔﻪ ﺑُﺨﻮﺭﯼ،ﺑﺎ ﻫﯿﭻ چیزی ﻧِﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑِﺮﯾﺰﯾﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ،مثلِ👈ﻣﺎﻝِ ﺑﭽﻪ یتیم ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﻗَﺪﺭﺷﻮ دونست،مثلِ👈پدرومادر ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺭﻭ ﻧِﻤﯿﺸﻪ ﺗَﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍد،ﻣﺜﻞِ👈ﮔُﺬﺷﺘه ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ پوﻟﯽ ﻧِﻤﯿﺸﻪ ﺧَﺮﯾﺪ،ﻣﺜﻞِ👈ﻣُﺤﺒﺖ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺭﻭ ﻧَﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺩَﺳﺖ ﺩﺍﺩ،ﻣﺜﻞِ👈عقایدت و دوستِان ﻭﺍﻗِﻌﯽ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﻫَﺰﯾﻨﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ،اﻣﺎﺣﺎلت رو خوب میکنه،ﻣﺜﻞِ👈ﺧَﻨﺪﯾﺪﻥ؛محبت کردن؛ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺧﯿﻠﯽ ﮔِﺮﻭﻧﻪ،ﻣﺜﻞِ👈تاوان ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺧﯿﻠﯽ تَلخه،ﻣﺜﻞِ👈ﺣَﻘﯿﻘت ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺧﯿﻠﯽ ﺳَﺨﺘﻪ،مثلِ👈ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺧﯿﻠﯽ ﺯِﺷﺘﻪ،ﻣﺜﻞِ👈ﺧﯿﺎنت ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﺍَﺭﺯﺷﻪ،ﻣﺜﻞِ👈ﻋِﺸق ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﺜﻞِ👈ﺍِﺷﺘﺒاه یه چیزی.. *هَمیشه هَوامون رو داره،مثلِ👈خدا 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چوپان و مار چه کسی ارزش خوبی دارد...؟! تقدیم به نوجوان‌های کانال که گفتن حکایت آموزنده بزارین...بفرمایید 🆔@ShahidBarzegar65
پدرمان منتظرمان است؛آماده‌ایم؟ حجت الاسلام استـــــاد قرائتی : فرض کنید اعضای خانواده می‌خواهند به مهمانی بروند. پدر زودتر از همه، لباس و کفش را می‌پوشد، آماده می‌شود، ماشین را روشن می‌کند و سر کوچه، منتظر آمدن بچه‌هایش می‌شود اما در خانه، یکی از بچه‌ها دنبال کفشش می‌گردد، دیگری دنبال جورابش و.. در این جا پدر آماده و منتظر آمدن بچه‌هایی است که هنوز آماده نشده‌اند. امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) هم منتظر ماست؛ نه این که ما منتظر او باشیم! چون همیشه انسان کامل آماده است و منتظرِ کسانی است که هنوز آماده نشده‌اند... {کتاب تمثیلات مهدوی، صفحه۸۴} 🆔@ShahidBarzegar65
‌ سفارش امروزشهدا... هر کاری کنی یکی ناراضیه، پس برای کسی کار نکن مراقب اعمالمون باشیم... شهید حسین معز غلامی🌷 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبرخدا...دروغای بنده ها... به همون اندازه که توقع داریم خدا به سلام واستغفارای ما اهمیت بده... همون اندازه بایدبنده ها جواب بنده ها روبا مهربونی بدیم گاهی جواب سلام خدا توجه کردن به بنده هاشه... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوای شهدایی....👆 سلام بر کسانی که دیگران را به یاد خدا می اندازند 🆔@shahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... کن لولیک دلنشین مقام معظم رهبری ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... "شهیدبرزگر"💫 🆔@ShahidBarzegar65
💠مرحوم نخودکی می‌فرمایند: در آن زمان که در صحن عتیق رضوی به تزکیه مشغول بودم روزی پیری ناشناس بر من وارد شد و گفت: یا شیخ دوست دارم که یک اربعین خدمتت را کمر بندم گفتم: مرا حاجتی نیست تا به انجام آن پردازی گفت: اجازه ده که هر روز کوزه آب را پر کنم به اصرار پیر تسلیم شدم هر روز علی الصباح به در اطاق می‌آمد و می‌ایستاد و با کمال ادب می‌خواست تا او را به کاری فرمان دهم و در این مدت هرگز ننشست چون چهل روز پایان یافت گفت: یا شیخ من چهل روز تو را خدمت کردم حال از تو توقع دارم تا یک روز مرا خدمت کنی در ابتدا اندیشیدم که شاید مرد عوامی باشد و مرا به تکالیف سخت مبتلا کند ولی چون یک اربعین با اخلاص به من خدمت کرده بود با کراهت خاطر پذیرفتم پیر فرمان داد تا من در آستانه اتاق بایستم و خود در بالای حجره روی سجاده من نشست و فرمان داد تا کوره و دم و اسباب زرگری برایش آماده سازم این کار با آنکه بر من به جهاتی دشوار بود به خاطر پیر انجام دادم و لوازمی که خواسته بود فراهم ساختم دستور داد تا کوره را آتش کنم و بوته بر روی آتش نهم و چند سکّه پول مس در بوته افکنم و آنگاه فرمود آنقدر بدمم تا مس‌ها ذوب شود از ذوب آن مس‌ها آگاهش کردم گفت: خداوندا بحق استادانی که خدمتشان را کرده‌ام این مس‌ها را به طلا تبدیل فرما و پس از آن به من دستور داد بوته را در«رجه» خالی کن و سپس پرسید در رجه چه می‌بینی؟ دیدم طلا و مس مخلوط است او را خبر دادم گفت: مگر وضو نداشتی؟ گفتم: نه فرمود تا همانجا وضو گرفتم و دوباره فلز را در بوته ریختم و در کوره دمیدم تا ذوب شد و به دستور وی و پس از ذکر قسم پیشین بوته را در «رجه» ریختم ناگهان دیدم که طلای ناب است آن را برداشتیم و به اتفاق نزد چند زرگر رفتیم پس از آزمایش، تصدیق کردند که زر خالص است آنگاه طلا را به قیمت روز بفروخت و گفت: این پول را تو به مستحقان می‌دهی یا من بدهم؟ گفتم: تو به این کار صاحب اختیار هستی سپس با هم به در چند خانه رفتیم و پیر پول را تا آخرین ریال به مستحقان داد نه خود برداشت و نه به من چیزی بخشید و بعد از آن ماجرا از یکدیگر جدا شدیم و دیگر او را ندیدم ↲افلاکیان خاک نشین 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ _صبح همان روزی که قرار بود برود، گفت: من دیشب خواب عجیبی دیدم، حواست باشد. خواب دیدم که شهید شده‌ام و تیر به اینجا خورد. دقیقاً جایی که تیر خورده بود را نشانم داد. گفت: بعد افتادم زمین و شهید باکری و شهید زین‌الدین آمدند بالای سرم، یک آقایی می‌دوید تا من را اذیت کند. من که آمدم بلند شوم، شهید باکری دستش را گرفت و گفت: این از ماست، تازه آمده، با این کارت نباشد. بعد دست من را گرفت و من بلند شدم. راوی: همسر شهید 💚 تاریخ شهادت: ۹۴/۷/۲۵ ...🌷🕊 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روشنفکری👆 🇵🇸 پاسخ به شبهه ای که حتی ذهن خودی ها رو هم درگیر کرده✊ انتشارحداکثری =صدقه جاریه❇️ ✍همه توان رژیم صهیونیستی علیه مقاومت ☄رژیم صهیونیستی بعد از ۲۲ روز جنگ و بمباران شدید علیه مردم بی دفاع فلسطین خصوصا غزه، چندشب پیش با همه ادوات و ماشین جنگی زمینی، هوایی و دریایی خود وارد عمل شد تا کار غزه را تمام نموده و اشغالگریش را بر کل فلسطین گسترش دهد. ☄اما رزمندگان جان برکف مقاومت حماس با داشته‌های نظامی و معنوی خود در مقابل ارتش به اصطلاح مجهز دنیا قرار گرفته و توانستند دشمن صهیونیستی را بعد از چند روز تبلیغات رسانه‌ای پر طمطراق مبنی بر عملیات زمینی برای فتح کامل فلسطین ناکام گذاشته و عقب نشینی و شکست مفتضحانه را بر دشمن صهیونیستی تحمیل نمایند. ☄این یعنی؛ قدرت ایمان یک جنبش و سازمان خدامحور شهادت طلب می تواند بر قدرت انواع سلاح های مدرن و روز پیروز شود. و در نتیجه می توان می گفت: عنقریب پیروزی از آن مردم فلسطین خواهد بود و آن روز خیلی دیر نیست. تشکر از استادگرانقدر محمدعلی برزگر 🆔@ShahidBarzegar65
روزی روزگاری دروغ به حقیقت گفت: «میل داری با هم به دریا برویم و شنا کنیم؟» حقیقت ساده لوح پذیرفت و گول خورد. آن دو باهم به کنار ساحل رفتند، وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباس هایش را در آورد. دروغ حیله گر لباس های اورا پوشید و رفت. از آن روز همیشه حقیقت عریان و زشت است، اما دروغ در لباس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان میشود 🆔@ShahidBarzegar65