روزی اسب پیرمردی فرار کرد، مردم گفتند:
چقدر بدشانسی!
پیر مرد گفت : ازکجا معلوم
↻♥↻
فردا اسب پیر مرد با چند اسب وحشی برگشت
مردم گفتند:
چقدر خوش شانسی!
پیرمرد گفت: از کجا معلوم
↻♥↻
پسر پیرمرد از روی یکی از اسبها افتاد و پایش شکست.
مردم گفتند:
چقدر بدشانسی!
پیرمرد گفت از کجا معلوم!
↻♥↻
فردایش از شهر آمدند و تمام مردهای جوان را به جنگ بردند به جز پسر پیرمرد که پایش شکسته بود.
مردم گفتند :
چقدر خوش شانسی!
پیرمرد گفت : از کجا معلوم!
↻♥↻
زندگی پر از خوش شانسی ها و بدشانسی های ظاهری است، شاید بدترین بدشانسی های امروزتان مقدمه خوش شانسی های فردایتان باشد.
از کجا معلوم؟!
مقدرات الهی را ؛نام خوشانسی ؛بدشانسی نگذاریم
فکرهای منفی را دورکنیم ومثبت بیندیشیم
🆔@ShahidBarzegar65
۳۰ آبان ۱۴۰۲
25.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بوقت روشنفکری...
ما مالک هیچ چیز وهیچکس دراین دنیا نیستیم
بعدهر از دست دادنی؛به دست آوردن بهتری همراه است.این قانون طبیعته
مالک اصلی خداست
🆔@ShahidBarzegar65
۳۰ آبان ۱۴۰۲
هوای سرد وشیشه های بخار گرفته
بوی نفت توعلاالدین
گرمای پاهات زیر کرسی
وصدای قل زدن خورشت
تودیگ مسی
عطرچایِ قندپهلویِ دستساز مادر
دیوارهای پرازخاطره
ودرکنارهم بودن اعضای خانواده
یک چُرتِ عصرونه زیر پتوپلنگی
خستگی رو ازتنت بیرون میکشه
که هیچ....
حتی فکرکردن بهش
حال آدمو خوب میکنه
درسته از قدیما خیلی فاصله گرفتیم ولی
عکسای قدیمی میزارم واستون
که حداقل ازحس خوبِ خاطره ها جانمونیم...
الهی که حال دل همتون خوب باشه
و لحظاتتون شـاد😊🍂🍁
🆔@ShahidBarzegar65
۳۰ آبان ۱۴۰۲
3.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا
ما رو حتی شده یک قدم به امام عمرمون نزدیک کن
🆔@ShahidBarzegar65
۳۰ آبان ۱۴۰۲
2.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچوقت نا امیدنشو
باورکن خداوند...
یک راه عالی واست کنارگذاشته
🆔@ShahidBarzegar65
۳۰ آبان ۱۴۰۲
17.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄
به یاد تمام حاضران بی نشان...🌷
تقدیم به قلب صبور وچشمان همیشه منتظر مادران شهدا؛
مخصوصا شهدای گمنام❤️
🆔@ShahidBarzegar65
۳۰ آبان ۱۴۰۲
۳۰ آبان ۱۴۰۲
۱ آذر ۱۴۰۲
1.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قرار روزانه...
#اللهم کن لولیک
#صدای دلنشین مقام معظم رهبری
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
"شهیدبرزگر"💫
🆔@ShahidBarzegar65
۱ آذر ۱۴۰۲
#داستان از عالم قبر چه خبر؟
🔹همسر شخصی از او پرسید:
پس از مرگ چه بلایی به سرمان میآورند؟
🔸مرد پاسخ داد:
هنوز نمردهام و از آن دنیا بیخبر هستم، ولی امشب برایت خبر میآورم.
🔹یکراست رفت سمت قبرستان. در یکی از قبرهای آخر قبرستان خوابید. خواب داشت بر چشمهای مرد غلبه میکرد؛ ولی خبری از نکیرومنکر نبود.
🔸چند نفری با اسب و قاطر بهسمت روستا میآمدند. با صـدای پای قاطرها، مرد از خواب پرید و گمان کرد که نکیرومنکر دارند میآیند.
🔹وحشتزده از قبر بیرون پرید. بیرونپریدن او همان و رمکردن اسبها و قاطرها همان!
🔸قاطرسواران که به زمین خورده بودند تا چشمشان به مرد افتاد، او را به باد کتک گرفتند.
🔹مرد با سروصورت زخمی به خانه برگشت.
🔸همسرش پرسید:
از عالم قبر چه خبر؟!
🔹گفت:
خبری نبود، ولی این را فهمیدم که اگر قاطر کـسی را رم ندهی، کاری با تو ندارند!
🔻واقعیت همین است:
◽اگر نان کسی را نبریده باشیم؛
◽اگر آب در شیر نکرده باشیم؛
◽اگر با آبروی دیگران بازی نکرده باشیم؛
◽اگر جنس نامرغوب را بهجای جنس مرغوب به مشتری نداده باشیم؛
◽اگر به زیردستان خود ستم نکرده باشیم؛
◽و اگر بندگی خدا را کرده باشیم؛
🔹هیچ دلیلی برای ترس از مرگ وجود ندارد!
💢خدایا آخر و عاقبت ما را ختم بهخیر کن.
🆔@ShahidBarzegar65
۱ آذر ۱۴۰۲
۱ آذر ۱۴۰۲
15.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره شنیده نشده از روز قبل از شهادت، شهید حسین خرازی
از زبان حاج حسین یکتا
🆔@shahidBarzegar65
۱ آذر ۱۴۰۲