..اتوبوس درخم جاده سبز چالوس، راه می پیمود 🌷 شهـید علی اکبـر بلـیـغ،چشمانش را به کوهساران انداخته و از این همه زیبایی طبیعت به ذوق آمده بود.آهـی کشـید! گویی روحش در کالبدش نمی گنجید؛ گویی میل پریدن داشت. شب هنگام،وارد محوطه ای بزرگ شدیم. فرودگاه نظامی ارتش بود. به خط شدیم. فرمانده شهید«رستمی» پُر نشاط دورمان میچرخید. هواپیماراه افتادوسرعت گرفت. قلبهـادرانتظار یک حـادثه می تپید. شهیدرستمی:«برادران! مقصد سنندج است.شهر دست نا اهلان است؛دست کوموله ودمکرات. این راهی غیر قابل برگشت است.اینجـا آخـر دنیـاست!.» همگی شهادتین برلب و آرام هم دیگر را بوسیدیم.کوه های اطراف دست ملحدین بودو روی فرودگاه آتش می بارید.هواپیما آرام چرخی زد روی زمین نشست. سرعتش آرام آرام کم شد.درب هواپیما باز شد؛دستور فرمانده این بود:«بچه هـا بپـریدپاییـن!»هواپیما درحرکتی کُندما را پایین ریخت ودرهمان حال سرعت گرفت و رفت.همگی سینه خیز به سوی سالن فرودگاه خزیدیم.رگبار آتش روی ما می بارید.چند نفر از همراهان گلوله خوردند.اگر فرودگاه رامیگرفتند؛ رگ حیاط شهروشریان تدارکات سپاه را بریده بودند.واردسالن شدیم.درگوشه ای جنازه مطهریاران شهیدکه برای بردن به پشت جبهه آورده بودند،صحنه دردناکی رغم زده بود.صورتهای جوانشان پربودازخون.ما مبهوت بودیمُ اشک بی اراده می بارید.سیدروحانی کنارپیکرشهـدا ذکـر میگفت لحظه به لحظه آتش می بارید.فرمانده دستور رفتن به سنگرهای شنی دراطراف را داد.ما سینه خیزبه سنگرها خزیدیم وبا خشمی مقدس،آتشی بی امان برروی بلندی های اطراف باراندیم. 🔹 جنگ آنچنان نامردانه بودکه قصیده این رنج رادردفتر نمی توان گنجـاند.

ظلم نکنید هوای مستاجرهاروداشته باشیم زندگی سخته...خیلی هم سخت حجت‌ الاسلام و المسلمین دانشمند 🆔@shahidBarzegar65

مدرسه که می رفتیم هر بار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیم معلممون میگفت مواظب باش خودتو جا نزاری و ما می خندیدیم و فکر می کردیم نمیشه خودمونو جا بزاریم! بزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت از خودمونو جا گذاشتیم... توی یه سفر... توی یه کوچه...خیابون... توی یه خاطره...آلبوم.. توی قدیما...بچگیامون... وحالا .... اینقدر دور شدیم از خود واقعیمون که دلمونو خوش کردیم به خاطرات دور... 🆔@ShahidBarzegar65

یادت باشه... داشته های تو آرزوی خیلیاست... پس همین حالا بگو... خدایاشکرت...🤲 🆔@ShahidBarzegar65

👌چرابایددعاکنیم؟ فایده اش چیه؟ حق داریم بدونیم دکتر_صاحبی واسمون میگه تا آخرش گوش کن واقعا قانع میشیم. 🆔@ShahidBarzegar65

#فضیلت‌دائم‌الوضو‌بودن 🔹با آنکه آیات و روایات زیادی بر دایم الوضو بودن تأکید دارند، با این حال وضو گرفتن برای بسیاری از ما سخت است! گویا نمی دانیم چه خیر کثیری را از دست می دهیم: 1⃣ رزق و روزیت فراوان می گردد... از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: کسی که دوست دارد بر خیر و برکت منزلش بیفزاید، هنگام غذا خوردن وضوء بگیرد… 2⃣ خشک نکردن آب وضو حسنه دارد... امام صادق (علیه السلام) فرمودند : کسى که وضو بگیرد و با حوله اعضاى وضو را خشک کند، یک حسنه براى او نوشته مى شود و کسى که وضو بگیرد و صبر کند تا دست و رویش خود خشک شوند، سى حسنه براى او نوشته مى شود… 3⃣ عمرت زیاد می شود... رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: سعی کن طاهر و با وضو باشی که خداوند بر طول عمرت می افزاید…. 4⃣خواب با وضو، عبادت است... رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: کسی که با وضو بخوابد بستر او برایش مسجد می شود، و خوابش (ثواب کسی را دارد که) به نماز مشغول است تا این که شب را به صبح رساند و اگر کسی بدون وضو خوابید بسترش برای او قبر خواهد بود و مانند مرداری می ماند تا صبح شود 5⃣مرگ با وضو، شهادت است... رسول خدا فرمودند: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود 6⃣در قیامت نورانی می شوی.. پیامبر خدا می فرمایند: فردای قیامت خدای متعال امّت من را بین بقیّه‌ ی امّت‌ها در حالی محشور می‌کند که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند روسپیدند و پیشانی‌های نورانی‌ دارند. أللَّھُـمَ‌؏َـجِّلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْفَرَج‌بحق‌الزینب؏ 🆔@ShahidBarzegar65

#تلنگرانه... این کلیپ روبادقت ببین... 🆔@ShahidBarzegar65

💢#بهترین_همنشین_کیه؟! 🔸کوتاه و شنیدنی الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم‎🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🆔@ShahidBarzegar65

#قِصه های غُصه دار پسرک باصدایی لرزان گفت : بابا پس فردا از طرف مدرسه مارو اردو می بَرَن.. ۱۰۰ هزار تومن پول بهم میدی؟؟ بابا سرشو بلند نکرد باصدای آرام گفت : فردا کمی بیشتر مسافر میبرم پسر با وعده شیرین پدر خوابید صبح رفت کنار پنجره باران ریز و تندی میبارید قطره های باران برای رسیدن به زمین انگار مسابقه داشتن بند دل پسرک پاره شد ... باخود گفت : تو این بارون که کسی سوار موتور بابا نمیشه حالا قطرات اشک پسرک با قطرات بارون هماهنگ شده بود... خدایا هیچ پدرمادری رو شرمنده بچه هاش نکن ‌‌‌‎‌ 🆔@ShahidBarzegar65

اللهم عجل لولیک الفرج... انشالله تمام آرزوهایی که باحکمت خداومصلحت ما سازگاره برآورده بخیربشه واسه هممون...🤲 🆔@ShahidBarzegar65

تعدادی ازدوستان پرسیدین اجازه برداشت وکپی ازمطالب کانال شهیدبرزگر وجودداره؟ بله ..لینک روهم بزاریدممنون میشیم اینطورهم نشرمطالب وهم معرفی شهیدتوسط شما انجام میشه ودرثواب سهیم هستین. ممنون از دوستانی که کانال رو نشرمیدن...🙏🕊 🆔@ShahidBarzegar65