فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♡نماهنگـــ شــہدایے♡
الهـے عَظُـــــمَ البلاء...
اَللّهـُــمَ ؏َجَّلِ لِوَلیِڪَ الفرج
✍داستان تشریف ایت الله مرعشی در سرداب مقدس خدمت اقا امام زمان عج
شب به نیمه رسیده بود و خواب به چشمانم نمیآمد و درگیر فکر و خیال شده بودم. با خود گفتم: «شب جمعه شایسته است که به سرداب مقدس بروم، زیارت ناحیه مقدسه را بخوانم و حاجات خود را از آن حضرت بخواهم. با آن که کمی خطرناک است و امکان دارد از ناحیه کسانی که دشمنی قلبی با اهل بیت پیامبر(ص) و شیعیان دارند مورد تعرض واقع شوم. هر چند که بهتر است با چند نفر از همراهان به آنجا بروم ولی این موقع شب شایسته نیست باعث اذیت دوستانم بشوم و اگر تنها بروم بهتر امکان درد و دل با آقا را دارم.» با این افکار از جایم برخاستم، وضو گرفتم و به آهستگی از حجره خارج شدم. شمع نیم سوختهای که به روی طاقچه راهرو بود را در جیب گذاشتم و به سمت سرداب مقدس راه افتادم. همه جا تاریک بود و سکوت مرگباری را در سرتاسر مسیر احساس میکردم. قبل از ورود به سرداب مقدس، لحظهای ایستادم و درگی نمودم. درب سرداب را به آهستگی به داخل هل دادم و پا به داخل گذاشتم و با احتیاط از پلهها پایین رفتم. انعکاس صدای پایم، مرا کمی به وحشت انداخت. به کف سرداب که رسیدم شمع را روشن کردم و مشغول خواندن زیارت ناحیه مقدسه شدم. بعد از مدت کمی صدای پای شخصی را شنیدم که از پلهها پایین میآمد. صدای پاهایش درون سرداب میپیچید و فضای ترسناکی ایجاد میکرد. خواندن زیارت ناحیه را رها کردم و رویم را به سمت پلهها برگرداندم. مرد عرب ژولیده و درشت هیکلی را دیدم که خنجری در دست داشت و از پلهها پایین میآمد و میخندید؛ برق چشمان و دندانها و خنجرش، ترس مرا چند برابر کرد و ضربان قلبم را بالا برد. دستم از زمین و آسمان کوتاه بود و عزرائیل را در چند قدمی خود میدیدم. احساس میکردم لبها و گلویم خشک شدهاند؛ عرق سردی بر پیشانیام نشسته بود و نمیدانستم چکار کنم. پای مرد خنجر به دست که به کف سرداب رسید، نعره زنان به سوی من حمله کرد و در همان لحظه شمع را خاموش کردم و پا به فرار گذاشتم. آن مرد نیز در تاریکی سرداب به دنبال من دوید و گوشه عبای من را گرفت و با قدرت به سوی خود کشاند. در آن لحظه به امام زمان (عج) توسل نمودم و بلند فریاد زدم: «یا امام زمان». صدایم درون سرداب پیچید و چندین بار تکرار شد که در همان لحظه مرد عرب دیگری در سرداب پیدا شد و رو به مردم مهاجم فریاد زد: «رهایش کن» و بلافاصله مرد عرب قوی هیکل، بیهوش بر زمین افتاد و من نیز که تمام توانم را از دست داده بودم دچار ضعف شدم. در حالی که میلرزیدم به زانو درآمدم و به روی زمین افتادم. کمی بعد احساس کردم فردی مرا صدا میزند. چشمانم را که باز کردم دیدم شمع روشن است و سرم به زانو مرد عربی است که لباس بادیه نشینان اطراف نجف را بر تن دارد. هنوز در فکر مرد مهاجم بودم، نگاهم را که برگرداندم، دیدم همچنان بیهوش در وسط سرداب افتاده است. خواستم برخیزم و بنشینم اما رمق نداشتم. مرد عرب مهربان، چند دانه خرما در دهانم گذاشت که هرگز خرما یا هیچ غذای دیگری با آن طعم و مزه نخورده بود. در حالی که سر به زانوی آن مرد داشتم به من گفت: «خوب نیست در مواردی که خطر تو را تهدید میکند تنها به اینجا بیایی، بهتر است بیشتر احتیاط کنی. اگر تعدادی از شیعیان حداقل روزی دوبار به حرم عسکریین مشرف شوند باعث میشود که همه شیعیان با آرامش و امنیت بیشتری بتوانند به زیارت بیایند.» سپس در مورد کتاب «ریاض العلماء» میرزا عبدالله افندی گفت: «ای کاش این کتاب ارزشمند پیدا شود و در اختیار اهل علم و دیگر مردم قرار گیرد.» حرفهایش که به اینجا رسید، یک لحظه در فکر فرو رفتم که چگونه ممکن است فردی به یکباره در این سرداب تاریک ظاهر شود و نام مرا بداند و حتی چطور ممکن است که فردی بادیه نشین، میرزا عبدالله افندی و کتابش را بشناسد؟ و چطور توانست با یک نهیب، آن مرد قوی هیکل را آنگونه نقش بر زمین کند؟. هنوز در این افکار غوطهور بودم که ناگهان متوجه شدم از آن مرد مهربان خبری نیست. به خود آمدم و فریاد زدم: «ای وای، سرم در دامان آقا، مولا و مقتدایم حضرت حجت بن الحسن المهدی(عج) بوده و ساعاتی نیز با او حرف زدهام اما او را نشناختهام. غم عالم بر دلم نشست، با دیدهای اشکبار، از سرداب به قصد زیارت حرم عسکریین خارج شدم تا بلکه یار را در آنجا بجویم در حالی که هنوز مرد غول پیکر مهاجم عرب، بیهوش در کف سرداب افتاده بود.
📚منبع: کتاب تشرفات مرعشیه،
تألیف حسین صبوری
روایتگرے حاج حسین کاجی"
🌷رفتم سر مزار رفقای شهیدم و
فاتحه ای خوندم و برگشتم
شب تو خواب رفقای شهیدم رو دیدم
گفتن: فلانی خیلی دلمون برات سوخت
گفتم: چرا
جواب دادن:
وقتی اومدی مزار ما فاتحه خوندی
ما شهدا آماده بودیم هرچی از خدا میخوای
برات واسطه بشیم
ولی تو هیچی طلب نکردی و برگشتی
خیلی دلمون برات سوخت...
🌹رفتین مزار شهدا
حاجت هاتون رو بخواید
برآورده میشه...
شهدا زنده هستند وناظر ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببخشید سردار سلیمانی پشت خط هستند با شما کار مهمی دارند لطفاً گوشی را بردارید📞📲
#شهید | #حاج_قاسم_سلیمانی
🌷🌷🌷🕊🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 ماجرای خواب آیتالله حاج آقا حسین فاطمی درباره دیدار امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) و امام خمینی(ره) از زبان شیرین مرحوم آیتالله فاطمینیا
#آیت_الله_فاطمی_نیا
شادی روحشان صلوات💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥حال خوب یعنی این ...💫
💥این مهربونی رو هیچ جای دنیا پیدا نمیکنی😍
باور کنیم بر علیه مردم ایران خیلی تبلیغ
ناجوانمردانه میشه؛وگرنه بهترین کشوری که ملتش به انسانیت پایبنده همین ایران هست.ولی هر روز از یک شغل مردم رو بدبین میکنند یک روز پلیس؛یک روز بازاری وآزاد؛ یک روز طلبه ها؛ یک روز معلمها؛ یک روز پزشکان و....
قبول داری؟! بازی کثیفشون رو؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌حرف حساب...
حالا میفهمم که برای داشتن یک مشت آرزوی زودگذرجوانیم را هدر دادم.
ساده بگیریم یا سخت.زندگی میگذرد
ثانیه ها رَحم به جوانی ما نمیکند پس بجای حسرت نداشته ها؛با همان اندک داشته های خودت شادمان باش.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨بسیار شنیدنی
من یک خانم از برزیل هستم،
مسیحی کاتولیک بودم،
بخاطر اعوجاجات در آن، بی دین و بی خدا شدم،
یک آقای ایرانی، مرا با رفتارش جذب دین کرد،
با سوره توحید مسلمان شدم،
با حسین ع، شیعه شدم،
به ایران آمدم،
با خادم جمکران ازدواج کردم،
و....
حتما تمام ۹ دقیقه رو ثانیه به ثانیه ببینید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"شعر طنز نمازدر محضر مقام معظم رهبری"
مواظب باشیم اگه خواستیم نماز بخونیم 👆اینطوری نماز نخونیم😅
💠اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم💠
بفرمایید لبخندحلال😂👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زخم زبان🥺👅
با این زبون میشه مسخره کرد، با همین زبون میشه روحیه داد
با این زبون میشه ایراد گرفت، با همین زبون میشه تعریف کرد
با این زبون میشه دل شکست، با همین زبون میشه دلداری داد
با این زبون میشه آبرو برد، با همین زبون میشه آبرو خرید
با این زبون میشه جدایی انداخت، با همین زبون میشه وصل کرد
با این زبون میشه آتش زد، با همین زبون میشه آتش رو خاموش کرد
اگر اختیار هیچ چیزُ نداشته باشیم، اختیار زبونمونُ که داریم ...
زبون استخون نداره ولی استخوان میشکونه حواسمون به اختیار زبونمون باشه🍃🙏
حواسمان به دلهایمان باشد:
آلوده اش نکنیم
👌زیرا خداوند
از هر چه بگذرد از حق الناس نمی گذرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر نازی کند دختـر،
خریدارش پدر باشد..💔:)
دختر شهید علی آقابابایی از شهدای
حمله به کنسولگری ایران در دمشق که
مراسم چهلم پدرش مصادف شده
با روز دختر 🥹🌿!-
#دختران_شهدا 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #سفر_مشهد_و_خواب_شهادت
.
▪️خاطره ای از خانم فاطمه صدیقی همسر سردار شهید احمد شکی:ماه مبارک رمضان سال ۶۲ بود؛من و احمد به مشهد مقدس مشرف شدیم. در پابوس آقا علی ابن موسی الرضا(ع) احمد خوابی دید و به من گفت: فاطمه جان! دیشب در خواب یکی از شهدای محله را دیدم. همگی در حرم آقا بودیم. به او گفتم: تو که شهید شدی!
▪️ گفت: آره احمد جان! من آمده ام بشارتی بهت بدم که انشاءالله خیلی طول نخواهد کشید که تو هم در زمره یاوران سیّدالشهداء(ع) مهمان ما می شوی. پرسیدم: حالا کی؟
گفت: منتظر باش تا سه سال دیگر...
بعد انگار وسط زوّار محو می شود.
تا به خودم آمدم حیران شدم که این شهید کجا غیبش زد...
.
#احمد_شکی
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌این مدح و دعاچقدر دلنشینه 😍
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌷
#سلام_برحسین🤚
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند🌴
🌷ألّلهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌷أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
#بوقت روشنفکری...
عقیده یا رفتار؟؟؟؟🤔
کدومش شخصیه کدومش اجتماعی؟!👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺زائران امام هشتم غافلگیر شدند!
#شگفتانه...آقا😊😢
حس فوق العاده دریافت غذای متبرک حضرت از جایی که فکرش را هم نمیکردند...
صلوات: تنها دعايي هست كه حتما مستجاب مي شود.
صلوات : بهترين هديه از طرف خداوند براي انسان است.
صلوات : تحفهاي از بهشت است.
صلوات : روح را جلا ميدهد.
صلوات : عطري است كه دهان انسان را خوشبو ميكند.
صلوات : نوري در بهشت است.
صلوات : نور پل صراط است.
صلوات : شفيع انسان است.
صلوات : ذكر الهي است.
صلوات : موجب كمال نماز ميشود.
صلوات : موجب كمال دعا و استجابت آن ميشود.
صلوات : موجب تقرب انسان است.
صلوات : رمز ديدن پيامبر در خواب است.
صلوات : سپري در مقابل آتش جهنم است.
صلوات : انيس انسان در عالم برزخ و قيامت است.
صلوات : جواز عبور انسان به بهشت است.
صلوات : انسان را در سه عالم بيمه ميكند.
صلوات : برترين عمل در روز قيامت است.
صلوات : سنگينترين چيزي است كه در قيامت بر ميزان عرضه ميشود.
صلوات : محبوبترين عمل است.
صلوات : آتش جهنم را خاموش ميكند.
صلوات : فقر و نفاق را از بين ميبرد.
صلوات : زينت نماز است.
صلوات : بهترين داروي معنوي است.
صلوات : گناهان را از بين ميبرد
اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
31.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام علیکم:دوستان جدید:
به کانال شهیدمحمدعلی برزگر خوش آمدید💌🕊
✨معرفینامه شهیدمحمدعلی برزگر
📚صاحب کتاب ازقفس تاپرواز
👌لینک ورود به کانال شهیدبرزگر👇
🆔@ShahidBarzegar65
لطفا دوستان خود را با شهید آشنا فرمایید.باتشکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای تلفن پسری را از خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود. پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟
مادر گفت: ۲۵ سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی؟ فقط خواستم بگویم تولدت مبارک. پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد..
صبح سراغ مادرش رفت. وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت ولی مادر دیگر در این دنیا نبود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندا حاجت مان را براورده و عاقبت همه را ختم بخیر بگردان دعا هایمان را مستجاب فرما
الهی آمین یارب العالمین 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@jomlatzibaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج.
سلام آدینه زیبای بهاریتون بخیر و شادی
💚 تو بيا عزيز زهرا
که تو سيد جهاني
❤️ که تو هم بهار مردم
که تو هم بهار جاني
💙 تو بيا که چشم مردم
به ره عنايت توست
💕 که تو هم طبيب دلها
که تو نور دیدگانی
💌ازحضور وفعالیت شما خوبان همیشه همراه بی نهایت متشکریم.
اجرتان باشهدا...التماس دعا
یاعلی..
👌پُستها هر ۲۴ساعت یکبار بارگزاری میشود.
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه...
💫اللهم عجل لولیک الفرج.
هدیه به اهلبیت (ع)
سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان (عج)
امام وشهدا؛شهیدبرزگر..
۳صلوات محبت کنید...
رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج
(الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید.
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
🆔@ShahidBarzegar65
دبيرستان كه بوديم يه دبير فيزیک و مكانیک
داشتيم كه قدش خیلی كوتاه بود
اما خیلی نجيب و مؤدب با حافظه خیلی خوب
قبل اينكه بياد گچ و تابلو پاک كن رو
میذاشتيم بالای تابلو كه قدش نرسه
برشون داره، هر دفعه میگفت
آقا من از شما خواهش كردم
اينا رو اونجا نذارين اما باز میذارين!
يه روز سر كلاسش يه مگس گرفتيم
و نخ بستيم به پاش، تا برميگشت رو تابلو
بنويسه مگس رو رها ميكرديم وز وز تو كلاس
و تا برميگشت رو به ما نخش رو ميكشيديم
بنده خدا ميموند اين صدا از كجاست
آخر سر هم نفهميد و مگسه هم با نخ پاش
از پنجره فرار كرد
با وجود اين همه شیطونیای ما
خیلی دوسمون داشت و باهامون كار میکرد
كه بتونيم همه مسائل فیزیک مکانیک رو
حل كنيم
چند سال گذشت، انترن بودم
تو اورژانس نشسته بودم كه ديدم اومد
خیلی دلم براش تنگ شده بود سلام كردم
و كلی تحویلش گرفتم كه ما مديون شمائیم
و از اين حرفها
بعدم براش چائی آوردم و نشستيم به
مرور خاطرات اون وقتها كه يهو يه لبخند زد
و گفت تو دانشگاه هم نخ میبندی پای مگس؟!
خشكم زد
عه مگه شما فهمديد كار من بود؟!
چرا هیچی بهم نگفتيد؟!
باز یه نگاه معلمی و از سر محبت بهم كرد
و با لبخند گفت:
حالا اون گچ و تابلو پاک کن كه میگفتم
نذاريد اون بالا رو خیلی گوش میدادید؟!
دعواتون میکردم از درس زده میشدید
حيف استعدادتون بود درس نخونيد
وقتی يه معلم ببينه دانش آموز بازیگوشش
دكتر شده جبران همه خستگیها
و اذيتهاش ميشه
كاش تنبيه میشدم اما اينطور شرمنده
نمیشدم! اذیتهای ما رو به روی ما نمیآورد
نكنه از درس زده شیم اونوقت ما اون
قد كوتاه رو میدیدیم اين روح بزرگ رو نه
واقعاً معلمی شغل انبیاست
نه برا تعلیم فیزیک و مكانیک
واسه تعليم صبر و حلم و هزار خصلت ديگه
كه فقط تو آموزش انبیاء ميشه پيدا كرد.
درود برمعلمانی که هدفشان لبخند خدا ویادگیری کودکان معصوم است.
✍از خاطرات دکتر سید محمد میرهاشمی
جراح و متخصص چشم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرمایید حال خوب😊
🎥 گوشواره بابرکت دختر شهید که به امام رضا هدیه شد و انگشتر اهدایی رهبر انقلاب به همسر شهید،که نیم میلیارد تومان فروش رفت وخرج زندانیان شد
#شهید | #انصاری🕊💌
🆔 @shahidBarzegar65
🍃داستان مجید را بسیاری با «مجید سوزوکی» اخراجیها مقایسه کردهاند. پسر شروشور و لات مسلکی که پایش را به جبهه میگذارد و بهیکباره متحول میشود؛
🍀اما خواهر مجید میگوید مجید قربانخانی، مجید سوزوکی نیست: «بااینکه خودش از مجید اخراجیها خوشش میآمد؛ اما نمیشود مجید ما را به مجید اخراجیها نسبت داد. برای اینکه مجید سوزوکی به خاطر علاقه به یک دختر به جبهه رفت؛ اما مجید به عشق بیبی زینب همهچیز را بهیکباره رها کرد و رفت.
🌿از کار و ماشین تا محلهای که روی حرف مجید حرف نمیزد. مجید سوزوکی اخراجیها مقبولیت نداشت؛ اما مجید ما خیلی محبوب بود. ماشین مجید همیشه بدون هیچ قفل و دزدگیری دم در پارک بود.
🌾هیچکس جرات این را نداشت که به ماشین او دست بزند. همه میدانستند ماشین مجید است. برای مجید همه احترام قائل بودند؛ اما او با همه اینها همهچیز را رها کرد و رفت.»
منبع : مهر نیوز