17.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به حکمتش دل بسپار🌷
صبور بودن عالیترین نماد ایمان است،
و خویشتن داری عالیترین عبادت،
و نتیجه توکل و اعتماد به
خداوند،آرامش است.🌿
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/11331
برای ۳روز آینده نوبت تبلیغ خالی داریم
👆ادمین شهیدبرزگر
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼بوی گلها عالمی
💫را مست و حیران میکند
🌼دیدن مهدی
💫هزاران درد درمان میکند
🌼مدعی گوید
💫که با یک گل نمیگردد بهار
🌼من گلی دارم
💫که عالم راگلستان میکند
🌼سـلام گل همیشه بهـارم🌼
عيدت مبارک پدر ومولای شیعیان
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/11334
💥کرم آلاء طوس اصلی💥
💯طبیعی
✳️یک کرم معجزه گر و فوق العاده در درمان:
✔️کمردرد
✔️پادردوزانودرد
✔️دردپهلو
✔️دردهای عضلانی
✔️روماتیسم
✔️سیاتیک
✔️نقرس
✔️گرفتگی وکوفتگی عضلات
✍حاوی:
🔷روغن سیاهدانه
🔸روغن منداب
🔷روغن زیتون
🔸روغن حنظل
🔷روغن شترمرغ
🔸روغن کوهان شتر
محصولات تقویتی؛ طبیعی متنوع دیگه هم دارن؛
🔴بفرماییداینم لینک ورود به کانالشون👇
https://eitaa.com/shampu_tabiat
شماره تماس سفارش تلفنی محصول👇
09220981405
1.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قرار روزانه...اینم کلیپ سفارشی شما👆
💫اللهم عجل لولیک الفرج.
هدیه به اهلبیت (ع)
سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان (عج)
امام وشهدا؛شهیدبرزگر..
۸صلوات محبت کنید...
رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج
(الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید.
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
🆔@ShahidBarzegar65
#داستان یک رنج...
یک کودک نه ساله همراه با خواهرش در گوشهای از مسجد نشسته بود. دستهایش را بلند کرده بود و نمیدانیم از خدا چه میخواست.
لباسهایش وصلهدار بود، اما بسیار تمیز بود. صورت کوچک او از اشکها خیس شده بود.
بسیاری از مردم به او توجه داشتند، اما او کاملاً غافل از همه چیز، با خدا در حال صحبت بود. وقتی که بلند شد، یک فرد غریبه دست کوچک او را گرفت و از او پرسید:
"از خدا چه میخواهی؟"
کودک پاسخ داد:
"پدرم فوت کرده است، برای او بهشت میخواهم.
مادرم همیشه گریه میکند، برای او صبر میخواهم.
خواهرم از مادرم لباس میخواهد، برای او پول میخواهم."
غریبه پرسید:
"آیا به مدرسه میروی؟"
کودک گفت:
"بله، میروم."
غریبه دوباره پرسید:
"در کدام کلاس هستی؟"
کودک پاسخ داد:
"نه، استاد، من درس نمیخوانم.
مادرم چانه درست میکند، من آنها را به بچههای مدرسه میفروشم.
بچههای زیادی از من چانه میخرند. این کار ماست."
هر کلمه کودک به روح من نفوذ کرد.
غریبه با دلی ناتوان پرسید؟
"آیا اقوامی ندارید؟"
کودک گفت:
"مادرم میگوید که فقرا هیچگونه اقوامی ندارند.
مادرم هیچگاه دروغ نمیگوید، اما وقتی که ما غذا میخوریم و من به او میگویم:
'مادر! تو هم غذا بخور'، او میگوید که من خوردم.
در این لحظه به نظر میرسد که او دروغ میگوید."
غریبه شگفتزده و ناراحت شد.
کودک گفت:
"من هر روز به این مسجد میآیم.
هیچکس از من هیچگاه سؤال نکرده است.
اینجا همه مردم پدر مرا میشناختند، اما هیچکس ما را نمیشناسد."
کودک با صدای بلند گریه کرد و گفت:
"دایی جان! وقتی پدر بمیرد، همه مردم غریبه میشوند."
هیچ جوابی برای سوالات کودک نداشتم.
خدا میداند که چقدر دیگر کودکان معصوم وجود دارند که در زخمهای آرزوهایشان گرفتارند.
لطفاً یک تلاش کنید،
و در محیط اطراف خود به یتیمان و افراد بیپناه کمک کنید.
شاید آنها به یک تکه نان نیاز دارند.
اینگونه تغییراتی در خود و جامعه ایجاد میکنیم
.https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/11335
12.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بابا باهات قهرم...خیلی قشنگه
شهدا جانبازان شرمنده ایم
🆔@ShahidBarzegar65
5.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوزادان بانام علیّاً ولی الله لبخندمیزنند👆
🥰الهی:
💠✨تو را سپاس که کمال دین
❤️✨و اتمام نعمتت
❤️✨را در ولایت امیرالمؤمنین،
💠✨علی بن ابیطالب علیهالسلام ،
❤️✨نهادی ،تو را سپاس میگوییم
❤️✨و شکر میکنیم
💠✨ای مهربان ترین مهربانان
❤️که مارا شیعه مولا علی ع قراردادی
❤️✨دوستان خوبم
بحق شادی اهل بیت علیه السلام
💠✨حاجت روا باشید؛🤲
التماس_دعا
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/11342
#برگی از زندگی مادرشهیدبرزگر
[تاکنون برای احدی نگفته] بسیارشنیدنی😭یاعلی✨
یکی از روزها خبردادند شخصی بی پناه وآواره همراه باخانواده وارد روستاشده
و اکنون در گوشه ای از سرچشمه پناه گرفته؛ منزل ما کنارچشمه بود
بااجازه همسرم مقداری غذابرایشان بردم
چندروزی گذشت ؛ هوای سردپائیزی در راه بود.همسر و مادرم تصمیم گرفتند این خانواده را در یکی از اتاقهای حیاط مادرم پناه دهند و اینگونه در کارهای کشاورزی ؛ منزل در کنار خدمه دیگر کمک حال اموراتمان باشند ودستمزد بگیرندتاعزتشان تامین شود؛
همه چیز بخوبی داشت پیش می رفت که
همسایه مادرم ادعاکرد چند دسته پول در دستمالی داشته که ناپدیدشده ؛ و قطعا کار پناهنده است و مقصر اصلی را مادرم می دانستند چون که بی پناهی ناشناس را پناه داده است.
اما آن بنده خدا به همسرم گفت:
حاضرم قسم بخورم من دزدنیستم.
همسرم که دید آبروی انسانی درخطراست
شبانه مدعی ؛ پناهنده؛ مادرم را به منزلمان دعوت کردو پرسید: مقدار پولت چقدر بود؟ گفت : فلان مبلغ.
همسرم
پناهنده و مادرم را روبروی مدعیان نشاند و مابینشان قرانی گذاشت و گفت: من این مبلغ را تمام وکمال از زیر قرآن رد کرده به دست تو میدهم که عادلتر وآگاه تر ازخداوند کسی نبوده ونیست.مدعی با این حرف همسرم باعصبانیت ازجایش بلند شد وگفت:
خدا را برای پول خودم شاهدمیگیری
شخص پناهنده و مادرهمسرت که پناهشان داده مقصرند وباید پولم را در ملاعام پرداخت کنند و بعد هم با دادوبیداد منزل را ترک کرد.
پناهنده میگریست بخاطر گناه نکرده ای که یک عمر آبرویش را بردند و معلوم نبود چه سرنوشتی درانتظارش بود.
اما همسرم گفت: نگران نباش تازنده ام نمیگذارم بی پناهی از درخانه ام رانده شود.
مادرشهیدنقل میکرد👇
آن شب خواب عجیبی دیدم
درعالم رویا؛ خودم؛ را در میان طوفانی سردرگم وحیران دیدم نمیدانستم کجابروم؛ که ازسمت قبله مردی بسیار نیرومند؛ بصورتی پوشیده از نور؛ سوار بر شیر نری به طرفم آمد
سلامی داد و پرسید:
اینجاچه میکنی؟
گفتم در طوفان راه گم کرده ام و نمی توانم از دریای خروشان عبورکنم
شمشیر دوسری دردست داشت که در قلاف برد و به سمتم گرفت وگفت:
از شمشیر بگیر بیا بالا
من شما را از دریای طوفانی عبورمیدهم
حضورش قوت قلب عجیبی میداد
سوار برشیر پشت سر ایشان نشستم از شال کمرش گرفتم و باسرعت از دریای طوفانی گذشت آسمان آبی؛ نورآفتاب؛ هوای دلپذیرپدیدار گشت.
وقتی پیاده شدم؛ تشکرکردم گفتم:
آقا؛ شماکیستی؟چرا مرانجات دادی؟
دستش را بر سینه کوباند وفرمود:
منم علی ابن ابی طالب؛ امیرالمومنین لنگر آسمانها وزمین؛ اسدالله الغالب؛
که ازحال شیعیانم خبردارم و اجازه نمیدهم احدی اتهام برتو و همسرت روادارد.
از این به بعد هرمشکلی پیش آمد
فقط صدایم بزن؛ ادرکنی یا اسدالله الغالب 😭
خودم راچون برق وبادی خواهم رساند.
حالا باخیال راحت مسیرت را ادامه بده
صبح که بیدارشدم فهمیدم خیری در راه است وهمین شد.
فرداشب دوباره مدعیان به منزلمان آمدند
اما برای عذرخواهی و حلالیت.
اما پناهنده؛ هرگز راضی نشد...
آنها میگفتند:
صبح که بیدار شدند پولشان پیداشده؛ حتی یک ریال کم نشده؛
۲۰سال بعد همین جریان برای مدعی پیش آمد ودراین دنیا تاوان سختی داد.
آنجا خواب رفع اتهام مولا یادم آمد
از آن موقع هروقت غرق درمشکلات میشوم؛ اسدالله الغالب را به یاری خود می خوانم
خوب یادم هست؛ وقتی محمدعلی گمنام شد؛ باز متوسل شدم و فرزندم شب[روز] قدرماه رمضان۱۳۶۶ تفحص شد؛ همانگونه که خودم ازخدا و آقاخواسته بودم باپیکری سالم تحویلم داد[نذرسیب]
پدرشهیدازبزرگان[خَیِّران] منطقه خراسان بودند(از سروسامان دادن جوانان فقیرگرفته تامدرسه سازی؛ مسکن؛ جهیزیه؛ اعطای زمین به فقرا؛ و...)ومنزل پدرومادرشهیدبرزگر
پناهگاه فقرا و درماندگان و بی پناهان بود
عزت و ذلت دست خداست وهیچکس نمیتواند دربرابرقدرت خداوند برتری جوید.
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/11344
کلام مولا علی علیه السلام✨
و چه بسیارند!
جمع کنندگانی که
در آینده، آنچه را جمع کرده اند،
جا خواهند گذاشت...
18.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️تمام لذت عمرم همین است
که مولایم امیرالمومنین است
#حسن_آبادی
#میلاد_امام_علی #روز_پدر
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/11345