پارت۱۰۵،۱۰۶،۱۰۷شهید محمد علی برزگر.mp3
زمان:
حجم:
7.02M
پارت 105.106.107 ازمجموعه
🌹خاطرات شهیدمحمدعلی برزگر
💌خاطره/جان پناه
📚کتاب ازقفس تاپرواز
همرزم شهید: آقای امروزی
✨#تلنگرانه زیبا
🌸از دانایی پرسیدند:
نظرت درمورد علی (ع) چیه؟
ایشان پرسید:
بهترین مکان کجاست؟
گفتم: مسجد
پرسید:بهترین عمل چیه؟
گفتم:نماز
پرسید بهترین نماز؟
گفتم صبح
پرسید:بهترین قسمت نماز؟
گفتم: سجده
پرسید:بهترین قسمت بدن؟
گفتم: سر
پرسید :بهترین قسمت سر؟
گفتم پیشانی
پرسید:بهترین ماه؟
گفتم:،رمضان
پرسید:بهترین شب؟
گفتم: شب قدر
پرسید:بهترین نحوه مردن؟
گفتم: شهادت
انوقت به من گفت:
مولا علی در#ماه_رمضان در#شب_قدر ودرمسجد در محراب مسجد،در حال نماز،
نماز صبح درسجده نماز فرق مبارکش شکافت!
یعنی هنوز مات ومبهوت این نتیجه گیری بسیار زیباهستم
✨السلام علیک یا #امیرالمومنین(ع)
#حضرت_علی_ع
جانم به فدایت امیر المومنین🙏🙏
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14520
1.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️خطر....مهمممم..توجه کنیدلطفا
مراقب باشید. به هرکسی اعتمادنکنید
🎥 دوستان این قضیه برای خونه هم صدق میکنه طرف عکسای یه خونه رو میزاره برای اجاره بعد قیمت نصف بازار با این ترفند پولتونو میخورن
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14523
🔰 به پسرش یاد داده بود که جلوی فرزندانِ شهدا او را "عمو" صدا بزنند تا فرزندان شهدا ناراحت نشوند.
🕊 #شهید_جمال_رضی
✨ #مدافعان_حرم
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14524
14.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍چقدر آروم می کنه این نجوا.....
این کلام خداست...
بعد از هر سختی آسانی است...🌱
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14526
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋#اللهــــمعجللولیڪالفــرج
✅تعرفه تبلیغات ارزان در ۲ کانال ⏳
با ویویی بالا..بفرمایید👇👇👇
https://eitaa.com/Barekatkhaneh
✅کانال شهیدبرزگرهر۲۴ ساعت
شبها مطلب بارگزاری می کند
💌پنجشنبه شب نوبت تبلیغمون خالیه.
میتونیدنوبت بگیرید
قرآن کریم.صفحه 31
قرار هر روز ما....
جهت تعجیل درظهور امام عصر؛
هدیه به ۱۴معصوم؛ امام وشهدا؛ اموات؛ رفع گرفتاری ازامور همه ؛بویژه اعضای کانال؛ پیروزی ونجات مظلومین جهان
✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14473
1.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨قرار روزانه..
رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج
(الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید.
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
🆔@ShahidBarzegar65
ازتبلیغات دور ازشان کانال معذوریم.
#داستان بسیار شنیدنی
▪️پیرزن مؤمنهای بود که سرکه میگرفت و از آن کسب درآمد میکرد. روزی خاطره عجیبی تعریف کرد.
▫️گفت:
در فصل پاییز انگور و سیب ضایعات را میخریدم و در خمره میریختم تا سرکه شوند و شکر خدا بعد از فوت همسرم، روزیِ مرا خدا از این راه میرساند و به راحتی زندگی میکردیم. حتی سرکه با اینکه زکات واجب ندارد ولی من سهم فقرا را همیشه کنار میگذاشتم.
▪️دخترم ازدواج کرد و برای تهیه جهیزیه او مجبور شدم یک بار زکات سرکه را ندهم و سرکه را گران بفروشم چون سرکههای من در شهر بیهمتا بود و همیشه مشتریها و تقاضاهای زیادی داشتم.
▫️با اینکه سود زیادی کرده بودم ولی همه چیز برخلاف پیشبینی من اتفاق افتاد و برعکس دورههای قبل آنچه کسب کردم هیچ برکتی نداشت.
▪️نوبت بعد که سرکه گذاشتم، تمام سرکههای من تبدیل به شراب شد. بسیار تأسف خوردم و برای من این اتفاق نادر و عجیب بود.
▫️با یکی از مشتریان سرکه که برای تحویل سرکه آمده بود، موضوع را در میان گذاشتم و گفتم:
این بار برای فروش چیزی ندارم.
▪️او کنجکاو شد و برای تأمین ضرر من حاضر بود شراب را به بالاترین قیمت بخرد و بین طالبان مسکر بفروشد. دیدم شیطان مرا در ظلمت دیگر و آزمون دیگری برای نفسم قرار داده است.
▫️بدهکاری جهیزیه دخترم آزارم میداد طوری که اگر تمام شرابها را میفروختم به راحتی بدهیهای خود را میپرداختم.
▪️شیطان دنبال گشودن ظلمت دیگری بر من بر روی ظلمت قبلیام با اغوای خود بود که زکات نداده و گرانفروشی کرده بودم. شیطان قصد داشت روزی مرا از خدا به تمتع از دنیا محدود و دنیا و آخرت مرا ویران سازد.
▫️سحرگاهان که برای نماز بیدار شدم با استعاذه و لعن شیطان به زور توانستم حریف نفس خود شوم.
▪️به مدد الهی همه خمره را در چاه فاضلاب خانه خالی کردم و گفتم:
خدایا! من غلط کنم با فروختن شراب، نافرمانی و معصیت تو بنمایم.
▫️بعد از ریختن شراب به اتاق خود برگشتم و کلی گریه کردم.
▪️نزدیک ظهر مرد جوانی درب خانه مرا زد و گفت:
از تهران آمده است و دنبال سرکهای خوب برای درستکردن سکنجبین برای فشارخون پدرش میگردد.
▫️در خانه شیشهای سرکه برای خودم داشتم که برای رضای خدا به او بخشیدم و هرچه پول خواست بدهد، نگرفتم. چون عادت داشتم سرکه را اگر برای دوا و درمان میخواستند هدیه میکردم.
▪️یک هفته از این داستان گذشت. روزی در خانه بودم که مردی با مبلغ زیادی پول درب منزل را زد و گفت که پدر آن مرد جوان فشار خونش تنظیم شده، طوری که اطبا از طبابت آن عاجز شده بودند و این هدیه از طرف پدر آن مرد است.
▫️با همان مبلغ، بدهی جهیزیه دخترم را دادم و با مدد الهی دوباره از راه حلال به درستکردن سرکه در منزل و کسب معاش پرداختم. و این اغوای شیطان را به توفیق الهی با نوری که از بخشش خود کسب کردم، دفع نمودم.
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/14527