eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
8.8هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
5.9هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 لینک کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا پرواز را به ما بیاموز تا مرغ دست آموز نشویم و از نور خویش آتش در ما بیفروز تا در سرمای بی خبری نمانیم، خون شهیدان را در تن ما جاری گردان تا به ماندن خو نکنیم و دست آن شهیدان را بر پیکرمان آویز تا مشت خونینشان را برافراشته داریم. خدایا چشمی عطا کن تا برای تو بگرید، دستی عطا کن تا دامانی جز تو نگیرد، پایی عطا کن که جز راه تو را نرود و جانی عطا کن برای تو برود... ✍ وصیت نامه شهیدعلی اکبر عربی ؛ مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها سلام از شهرستان خمین. شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید مدافع حرم🕊🌹 "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از زندگی نهایت استفاده رو ببریم... تا فردا از بعضی کارایی که میتونستیم انجام بدیم وندادیم پشیمون نشیم... "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انسان نجات مییابد: از "تکبر"با سلام کردن از "مصیبت"با صدقه دادن از "بیماری"با دعا کردن از "حرص" با شکر کردن از "غصه"با صبر کردن امیدوارم زندگی تون خالی از تمام بدیها باشه "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
🔘داستان کوتاه مدرسه ای اقدام به بردن دانش آموزانش به اردو میکنه، که در مسیر حرکت اتوبوس به یک تونل نزدیک می شوند که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده میشود که حداکثر ارتفاع سه متر، و ارتفاع اتوبوس هم سه متر. ولی چون راننده قبلا این مسیر رو اومده بود با کمال اطمینان وارد تونل میشود و ولی سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده می شود و در اواسط تونل توقف میکند. پس از آروم شدن اوضاع مسولین و راننده پیاده میشوند. پس از بررسی اوضاع مشخص میشود که یک لایه آسفالت جدیدی روی جاده کشیده شده که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و ... اما هیچکدام چاره ساز نبود. پسر بچه ای از اتوبوس پیاده شده و گفت که راه حل این مشکل را من میدونم، که یکی از مسوولین اردو بهش گفت که برو بالا پیش بچه ها و و از دوستات جدا نشو!! پسر بچه با اطمینان کامل گفت که به خاطر کوچکیم دست کمم نگیر و یادت باشه که سر سوزن به این کوچکی چه بلایی سر بادکنک بزرگ در می آره مرد از حاضر جوابی کودک تعجب کرد و راه حل از او خواست. بچه گفت که پارسال در یک نمایشگاهی معلممان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چه جوری عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درونمان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در اینصورت می توانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم. مسوول به او گفت که بیشتر توضیح بده. پسر بچه گفت : که اگر بخواهیم این مساله را روی اتوبوس اجرا کنیم باید باد لاستیکهای اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند . پس از این کار اتوبوس از تونل عبور کرد. خالی کردن درون از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت؛ رمز عبور از مسیرهای تنگ زندگی است . "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
🌹همیشه لباس کهنه می‌پوشید. سرآخر اسمش پای لیست دانش‌آموزان کم بضاعت رفت. مدیر مدرسه دایی‌اش بود. همان روز عصبانی به خانه خواهرش رفت‌. مادر عباس بابایی، برادرش را پای کمد برد و ردیف لباس‌ها و کفش‌های نو را نشانش داد. گفت: عباس می‌گوید دلش را ندارد پیش دوستان نیازمندش اینها را بپوشد.💐 "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
✍از عالمـــــۍ پـــــرسیدند: بالاترین چند ڪیلو است ڪه یه نفـــــر بزنه بهش بگـــــن پهلوان؟! عالم در جواب گـفتن بالاترین وزنه یه نیم یا 1ڪیلویی است ڪه یه نفر بتواند هنگام نماز صــــبح از روی خــــود بلند ڪند هرڪی بتــونه اون وزنه رو بلند ڪند باید بهـــــش گفت . 👈رسول الله فرموده اند ترڪ↶↶ نـــــماز صــبح : نور صورت نـــــماز ظهـــر : بركت رزق نـــــماز عصــر : طاقت بدن نـــــماز مغرب : فايده فرزند نـــــماز عـشاء : خواب را از بين میبـــــــــــــــــــــــــــــــــــرد "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
22.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| آقای کَرَم وقتی که کلافه و در به درم هر طوری شده میام تا به حرم مگه من چندتا دارم... •حاج رضا عرفانیان "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
❣خاطرات شهیدبرزگر 📚کتاب ازقفس تاپرواز ✨طلبه ناشناس از تیپ امام جعفرصادق (ع)به جبهه اعزام شدم.برادرم محمد درکاشان طلبگی میخواند. به منطقه که رسیدم یکی ازدوستان برادرم رادیدم اومیگفت:با محمدآمده! با اوسراغش رفتیم.محمدبا گروهی از رزمندگان دریک سنگر مشغول گفتگو بودند.وقتی رسیدم درآغوشم کشید. ازاوپرسیدم:چرا بالباس طلبگی نیامدی؟گفت:اینطورمرا به خط مقدم نمی برند.تا این را گفتم؛رزمنده ها یکی یکی اطرافمان حلقه زدندکه چه گفتی اخوی؟!داش ممد طلبه است؟!جان مابگودرست شنیدیم؟ گفتم:بله.چطور؟گفتند:چرا تابحال خودش را طلبه معرفی نکرده! اولی گفت:پس بگوچراهرکس مسئله شرعی که برایش پیش می آیدسراغش میرود.پیرمردی گفت:او راچون فرزندم دوست دارم؛بجای سالخورده ها نگهبانی میدهد؛سر وصورتمان را اصلاح می کند؛لباسمان رامیشوید. سومی گفت:آقامحمدباماقران کارمی کند عجب مدیحه سرایی میکند؛چه عارفانه نمازشب میخواند؛ازصدای هق هق نیمه شبش برای نمازشب بیدارمیشویم. چهارمی گفت:درگردان هرکس بااوکشتی گرفته حریف اونشده.نوجوانی گفت: چقدرکاربا انواع سلاح راخوب میداند وبه تازه کارهابادقت آموزش میدهد. پنجمی گفت:درحمله سرنترسی دارد ازتخریب گرفته تاخط مقدم.باداش ممد که آشنا شدم ترسم ازسربازی درمنطقه جنگ ریخت حتی باما فوتبال والیبال بازی میکندمیخواهم بعدسربازی به خدمتم درمنطقه ادامه دهم. آنقدرصدای همهمه بلندشد که رزمنده ای دادزد:والله کاکاممد آچار فرانسه است. خدایی میدان رزم را تبدیل کرده به میدان بزم.بیچاره دشمن. همه خندیدنداِلّا محمدکه باپیشانی خیس مدام بعداستغفار بحث راعوض میکرد روایتگر:هیبت الله برزگر 🌷سمت چپ اول نفرنشسته شهیدبرزگر
گنجشکی با نوک کوچکش آب به آتش میریخت. به اوگفتند:تو نمی‌توانی !!! گفت؛شایدنتوانم آتش را خاموش کنم اما وقتی خدا می پرسد زمانی که دوستت در آتش میسوخت چه کردی؟ میگویم«هر چه از من بر می آمد.» ‌ ‌ "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا