1.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16838
.سلامتی آقا صلوات 😢
#آجرکاللهیاصاحبالزمانعج
✋لبیک_امام_خامنه ای
📢 توصیه حضرت آیتالله خامنهای به قرائت قرآن و دعا برای پیروزی جبهه مقاومت
❤️رهبر انقلاب اسلامی در پاسخ به سوالی، قرائت سوره فتح، دعای ۱۴ صحیفه سجادیه و دعای توسل را برای پیروزی جبهه مقاومت توصیه کردند.
#داستان ...واقعی
کیف مدرسهای پسر و دخترم رو دادم برای تعمیرات، نو بودند ولی بند حمایل و یکی از زیپهای هرکدوم خراب شده بود. کاغذ رسید رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده.
دو روز بعد، برای تحویل کیفها مراجعه کردم. هر دو تا کیف تعمیر شده بودند. کاغذ رسید رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار به من گفت: شما میهمان امام زمان هستید! هزینه نمی گیرم، فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید!
از شنیدن نام مولا و آقایمان، کمی جا خوردم!
گفتم: تسبیحِ صلوات رو حتما میخونم، ولی لطفا پول رو هم قبول کنید! آخه شما زحمت کشیدهاید و کار کردهاید.
گفت: این نذر چند سال منه. هر صدتا مشتری، پنج تای بعدیش نذر امام زمانه!
بعد هم دسته قبضهاش رو به من نشون داد. هر از چندگاهی روی تهفیشِ قبضها نوشته شده بود: میهمان امام زمان!
گفت: این یه نذر و قراردادیه بین من و امام زمان و نفراتی که این قبضها به اونا بیفته؛ هرکاری که داشته باشن، مجانی انجام میشه فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن!
اصرار من برای پرداخت هزینه، فایده نداشت! از تعمیرکار خداحافظی کردم، کیفها رو برداشتم و از مغازه اومدم بیرون. اون شب رو تا مدتها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکارِ عزیز فکر میکردم.
به این فکر کردم که اگر همه ما در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم!
"اللهُم َّعجِّل لوَلیِّک َالفَرَج 🤲
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17499
3.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدی که بهخاطر یک پیچ بیتالمال، هزاران کیلومتر را برگشت!
🔹روایتی از شهید عبدالله ایجادی که به خاطر بازگرداندن یک پیچ از بیتالمال هزاران کیلومتر راه رفته را برگشت و آن را تحویل داد.
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17500
لحظه به اسارت در آمدن قهرمان چزابه..
🕊شهید ماشاءالله پیل افکن، 🌹
در ادامه عملیات چزابه.
شش شبانه روز در مقابل و پشت جبهه دشمن بدون وقفه برای نجات تیپ ۷۷خراسان از محاصره، با دشمنان جنگید و آنقدر از مهمات ذخیره و دپو شده دشمن استفاده کرد تا مهمات آن محدوده به پایان رسید، آنگاه با لب تشنه و بدن خسته و گرسنه، و چشم ترکش خورده ایی که ۶ شبانه روز نخوابیده، در محاصره دشمن قرار گرفت و تنهایی به اسارت دشمن در آمد .
اين قهرمان نا شناخته به تنهایی دو شبانه روز گردانهای زرهی و پیاده دشمن را زمین گیر کرد تا تیپ مشهد از محاصره، رهایی یابد.
دشمنان شکست خورده، خشم خود را، با شکنجههای متعدد، از جمله بریدن دو دست توان مندش از بازو، و بیرون آوردن دو چشم او، و شکستن دندان هایش، و پوست کندن سر و جمجمه اش و همچنین محاسن شریفش با پوست و گوشت صورتش، و با نشاندن صدها گلوله در پیکر پاکش، اینگونه از او انتقام گرفتند
و چه عاشقانه به ديدار حق شتافت🌹 🕊
یاد و نامش گرامی 🌹
شادی روحش #صلوات 🌷
✨ اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْ
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17501
اولین پیراهن مشکی....🖤
محرم بود...
و محمدعلی ۵ ساله ام با برادراش با چه ذوقی رفت مسجد و با چهره درهم و گرفته برگشت.منزل...
ازش پرسیدم: چی شده مادرجان؟!
زنجیر بهت نرسید؟!!!! گفت:رسید..
گفتم: پس چی شده؛ عزیزم.
پرسید: مادر : اسمت چیه؟!
گفتم: تو که میدونی؛ فاطمه ام.
گفت: یعنی من پسر فاطمه ام؛امام حسین هم پسر حضرت فاطمه ع
درسته؟!!!!!
گفتم : آره...مادرجان..درسته....
شهر رفتن کار سختیه؛ اما بهت
قول میدم تا سال بعد مثل داداشا
با پیراهن مشکی بری عزای مولا حسین
.محمدعلی یک جمله ای گفت؛
که جیگرم رو آتش زد؛ اینکه
امشب سخنران مسجد گفته:
مادر امام حسین ع براش پیراهنی دوخته
کاش.....
مادرمن هم پیراهنی برام می دوخت.
با این حرف محمدعلی؛ جیگرم آتش گرفت؛ هر کار کردم اون شب خواب به چشمم نرفت
نصف شبی رفتم سراغ صندوقچه چوبی چراغ گردسوز رو گذاشتم لب تاقچه
و بالاخره از توی بغچه چادر کهنه ام را پیداکردم و رفتم توی پستو و چرخ خیاطی روبه راه انداختم و تا اذان صبح پیراهن مشکی براش دوختم...
و تا شب بعد چیزی بهش نگفتم؛
نزدیک اذان که میخواس آماده رفتن به مسجد بشه ؛ از پیراهن مشکی رو نمایی کردم؛ اونقدر ذوق کرده بود که مثل پروانه
دورم می چرخید و تشکر میکرد...
اولین پیراهن مشکی محمدعلی این شد
و آخرین لباس هم لباس پاسداری بود که از سرزمین امام حسین. تفحص شد..
🌹خاطرات شهید برزگر
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17502
12.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼ماجرای شنیدنی خواب یک خادم:
نبش قبر در صحن مطهر حرم امام رضا علیه السلام...
🌱آقا جان، ما روت حساب کردیما آقا...
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17503
#خاطرات_شهید
●وقتي جنازه ي علي را براي طواف به دور ضريح امام رضا(ع) برديم هنگام طواف هر چه به خدّام گفتیم وصیت کرده که:
– «وقتی پیکرم را برای طواف به حرم میبرند مدت بیشتری پای ضریح نگه دارند.» آنها قبول نکردند؛ به تابوت چهل شهیدی که کنار ضریح قرار داده بودند اشاره کردند و جواب دادند:«مگر جمعیت زائران را نمیبینید؟حرم شلوغه و پیکر شهید شما هم مانند بقیه شهدا وارد حرم میشه و همراه بقیه خارج میشه.»
●خداّم متوجه شدند كه از تابوت خون مي چكد. به همين خاطر گفتند: جنازه را در كنار ضريح روي زمين بگذاريد تا پلاستيكي بياوريم و دور تابوت بپيچيم. چون امكان دارد خون در بين راه روي زمين بريزد و همه جا را نجس كند.
●تقريباً نيم ساعتي طول كشيد تا پلاستيك آوردند. اما موقعي كه مي خواستند پلاستيك دور تابوت بپيچند ديگر اثري از خون نبود. خلاصه چند روزي از خاك سپاري محمد علي گذشت كه وصيت نامه اش را پيدا كرديم، او وصيت كرده بود وقتي جنازه اش را براي طواف به حرم امام رضا (ع) برديم. چند دقيقه اي تابوتش را در كنار ضريح بگذاريم. به لطف و قدرت خدا همانطور شد كه وصيت كرده بود.
✍به روایت خواهربزرگوارشهید
📎جانشین گردان یدالله لشگر۵نصر
#سردارشهید_محمدعلی_نیکنامی🌷
●ولادت : ۱۳۴۳ مشهد
●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۳ شلمچه ، عملیات کربلای ۵
🌺 صلوات
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17505
18.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨🕊✨
👆ماجرای این خانم نابینا روشنیدی؟؟؟
اربعین را ثروت نساخت...
ایمان و پایمردی فقرا نگه داشت🌱😢😢🌱🦋
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17506
25.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 توو دهنی مجید جوادی
در مــــــــــرز مــِـــــهـــــران...
#کربلا
#اربعین
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17507