eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
15هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
9هزار ویدیو
2 فایل
صاحبِ کتاب از قفس تا پرواز(شهید محمدعلی برزگر): ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 کانال شهیدبرزگر https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🌟✼═══┅ 🕊🌿ملاقات با امام زمان 🕊🌿 مدرسه قدیمی (جستجو در تشرفات معاصر) طلبه ای از اهالی مشهد که بسیار علاقه مند به وجود مقدس امام زمان علیه السلام و مناجات خدمت حضرتش داشت نقل میکرد در یه صبح بهاری که تازه شکوفه ها سر زده بودند... برای قدم زدن بیرون آمدم ... چون نزدیک حرم رسید ناخودآگاه درب مدرسه قدیمی تقریبا ناشناخته که بیش ۵۰ سال قدمت دارد مواجه شد...(مدرسه ای که درس برگزار نمیشود و گاهی میزبان طلاب است) چون درب باز بود بی اختیار وارد شد... خادم مدرسه پیرمردی بود که در اتاق کوچک دهلیز نشسته بود... تعدادی هم در مدرسه بودند فکر کرد من با آنها هستم پس نگاهی کرد و منم سلام کردم 👇داخل که شدم ... چند نفر بودند با لباس ها و دشداشه های سفید بوی عطری فضا را گرفته بود ... با روی خوش از من دعوت کردند یکی گفت صبحانه آماده است و سفره پهن است ... شیخ مهمان ماست... با من همراهی کرد تا سر سفره نشستیم جالب بود که نان محلی و پنیر و کنجد و گردو... داشتند !! خیلی مودب بودند و تمام آداب را رعایت میکردند‌‌‌... نوجوانی که حدود ۱۶ یا ۱۷ سال سن داشت رو به رویم نشسته بود سوالاتی پرسید که جواب قانع کننده ای نداشتم ... با تعجب گفت مگر توحید مفصل را نمیخوانی گفتم خوانده ام گفت با دقت بخوان شیخ !! جواب سوال ها آنجاست و اینها مقدمات معرفت است... تشکر کردم و برخاستم 👇 در حیاط مدرسه یکی از آنها در حال ساختن وضو بود و من در فکر فرو رفته بودم ناگهان به من گفت صدای گریه می آید... میشنوی ... دقت بیشتر کردم و حواسم جمع شد دیدم از اتاق پایین که درش نیمه باز هست صدای گریه و ناله بلند است... نزدیک شدم دیدم سیدی جلیل القدر بر زمین نشسته اند که شال سبزی بر سر انداخته که شانه هایش را پوشانده بود و بسیار بی تاب است دیدم یکی از آن جوان ها در کنارش هست و روضه حضرت قاسم (ع) را به زبان عربی میخواند... و ایشان به شدت گریه میکرد... مدتی توقف کردم و حالم دگرگون شد... احساس کردم بیشتر بمانم احساس کنند برای استراق سمع ایستاده ام و خلاف ادب باشد لذا برگشتم... گفتم فردا باز به دیدنشان می آیم... 👇فردا که آمدم کسی را ندیدم‌...رفته بودند پیرمرد خادم از رفتن زود هنگام آن ها ناراحت بود و  گفت شب قبل از آنکه اینا بیایند در خواب دیده مدرسه پر از نور شده تا جایی که چشم جایی را جز سفیدی نبیند... خیلی تاسف خوردم که چرا روز گذشته بیشتر نماندم... ▪️اللهم عجل لولیک الفرج▪️ https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/18590
7.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این شهید اصفهانی تا‌ حالا گره‌های بزرگ زیادی رو با دست‌های کوچکش باز کرده ‎‎‌‌‎‎https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/18591
🔴‼️پاسدار شهیدی که مقام معظم رهبری مزارش را پنج مرتبه زیارت کرد شهید عبدالمهدی مغفوری که مزارش از شهرهای شمالی و غربی ایران تا هزاران کیلومتر دورتر، زائر دارد. شهیدی که حاجت روا می کند و معمولا کسی دست خالی از سر قبرش برنمیگردد. شهیدی که قبل از تدفین ، سوره مبارکه کوثر را تلاوت نمود. شهیدی که هنگام تدفین ، از او صدای اذان گفتن شنیده شد. شهیدی که در سجده ها و قنوت نمازش ، دعای کمیل را می خواند. شهیدی که با همان لباس خاک آلود برگشته از ماموریت به خواستگاری رفت. شهیدی که روی قالی های خانه نمی نشست. می گفت: نشستن روی این قالی‌ها مرا از یاد محرومان غافل می کند. شهیدی که در هفته چند ساعت برای خود "کسر کار" می زد. می گفت: در حین کار احتمال می رود یک لحظه ذهنم به سمت خانه، همسر و یا فرزندم رفته باشد، وقت کار، من متعلق به بیت المال هستم و حق استفاده شخصی ندارم. شهیدی که حاج قاسم سلیمانی معتقد بود مزارش شفاخانه است و درباره اش گفت: «ما افتخار می‌کنیم شهید مغفوری که امروز قبرش امامزاده شهر ماست، برای استان کرمان است؛ شهیدی که هیچ شبی نافله شبش قطع نشد. ما افتخار می‌کنیم به شهید مغفوری 🕊🕊🕊🕊🕊🕊 ‌‌‌‌‌https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/18592 هم محله شهیدمغفوری توی کانال داریم؟! پیوی لطفا
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای واقعی بسیارشنیدنی😢 امام زمان توی لس آنجلس هم هست https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/18594
💫پارت (۳۶) جلد دوم کتاب ازقفس تاپرواز خاطرات شهیدمحمدعلی برزگر🌷 📝دلجــــــویی 🌷بحبوبۀ جنگ بود و مردم روزهای سختی را می گذراندند و با کمبود مایحتاج روزمرّه و یا فراق عزیزانشان رو به رو بودند. هرکس به نوعی خودش را مسئول حفاظت از میهن می دانست؛ یکی با مالش و دیگری با جان، همه برای پا بر جایی انقلابی اسلامی، مرحوم امام ره را همراهی می کردند 🌷همسرم مرتّب به جبهه میرفت و حال خوشی نداشتم و در واقع آخرین روزهای بارداری ام را سپری میکردم. شدّت درد و سختی هر زایمانم خودم و قابله را به زحمت طاقت فرسایی می انداخت. 🌷 پسرم؛ مجتبی به دنیا آمد. ولی چند ماه بعد نوزادم بر اثرتب شدید تشنّج کرد و این چهارمین فرزندم بود که مدّتی پس از تولّد می.مرد 🌷از زندگی ناامید شدم، شبها بالش روی پا میگذاشتم و برای فرزند از دست‌رفته ام لالا یی می خواندم، تا از شدّت گریه بی حال می شدم و خوابم می برد، افسرده بودم، حوصلۀ صحبت با کسی را نداشتم. 🌷ازطریق نامه محمّد از مرگ نوزاد باخبر شد. بنده خدا با وجود طولانی بودن مسیر و مشغلۀ درسی‌اش باز هم برای دل جویی از ما خود را از شهرستان کاشان به روستا رساند. 🌷او به محض رسیدن به منزلم آمد و با من سخن گفت: زن داداش! به بچه های مانده ات هم فکر کرده ای ؟ غصّۀ شما از حضرت رباب و فرزندش بیشتر که نیست، 🌷خواهشی دارم، اگر مایل باشی به شهرستان قـُــم برویم، هم زیارت می کنید و حال روحی شما عوض می شود، هم سیاحت می کنید و بچه ها آب و هوایی تازه میکنند، خالی از لطف نخواهد بود، 🌷قول می دهم نظر حضرت کریمه مایۀ دلگرمی به زندگی خواهد شد. در ضمن کمی از محیط غم بار اینجا دور باشی برایت بهتر است با پیشنهاد او دختران خواهش.کنان به التماس افتادند و مرا راضی به مسافرت کردند 🌷محمّد گهوارۀ خالی از طفلم را در انباری گذاشت و روز بعد به اصرار و همراهش راهی قم شدیم. محمّد ما را به مسافرخانه برد و پس از رفع خستگی به زیارت حضرت معصومه رفتیم 🌷چقدر دلچسب بود، با نگاه اوّل به گنبد انگار کوله بارِ غمی را از دوشم برداشته باشند، نماز خواندم و طوافی کردم و از خدای حضرت کریمۀ اهل بیت طلب آرامش کردم و از ایشان خواستم تا خداوند فرزند دیگری به من عنایت فرماید و باماندنش مرهمی بر زخم های کهنه ام باشد. 🌷مسافرت تمام شدوچند روز بعد به روستا برگشتیم مدّتی گذشت که پروردگار به دعای خواهر امام رضا حاجتم را اجابت کرد و صاحب فرزند دیگری شدم. 🌷حال روحی.ام برگشت ولی محمّدعلی هرگز به خانه برنگشت.😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد : من بهترین شعرم را برای امام حسن علیه‌السلام سرودم به بهانه ۲۷ شهریور، روز شعر و ادب پارسی محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، خاطره‌ای کمتر شنیده شده درباره استاد از زبان مرحوم محسن عسکری، مداح پیشکسوت آذری، ببینیم. https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/18601
تانک‌عراقی‌آتش‌گرفت‌ویک‌سرباز‌خودش راازتانک‌به‌بیرون‌پرت‌کرد، گیج‌بود‌و به‌اطرافش‌نگاه‌میکردناگهان‌سرجایش ایستاد‌و‌قمقمه‌اش‌را‌برداشت‌و‌شروع به‌آب‌خوردن‌کردتا‌شروع‌کرد‌به آب‌خوردن، یکی‌از‌بچه‌ها‌اورا‌نشانه گرفت‌علی‌اکبرزد‌زیراسلحه‌اش وگفت:چیکار‌میکنی؟ مگه‌نمیبینی‌داره‌آب‌میخوره؟! نگذاشت‌بزندش‌و‌گفت: شمابایدمثل‌امام‌حسین{علیه السلام}باشید نه‌مثل‌دشمنان‌امام‌حسین‌ع.. ♥! https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/18602
1.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگیزشی معرفتی برای طلاب عزیزآوردم تامیتونیدمنتشرکنید ؛ دشمن سوزه🔥 🔻نه تنها آخوندا از نرفتند، بلکه داریم به کشور یک میلیاردی هم صادرشون می‌کنیم😁😂.😂.. ✨ امام زمان پسند، صلوات https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/18603
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️معجزه خواندن سوره واقعه در شب جمعه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/18604
حاج‌قاسم را خیلی دوست داشت. یک قاب عکس حاج‌قاسم داشت که آن را روی کمد می‌گذاشت و هر روز به آن نگاه میکرد. # شهید_آرمان_علی‌وردی🕊👇 https://eitaa.com/massir1400/67125‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/massir1400/67130
13.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه نیت کمک به امام زمان علیه السلام کنی برای فرج ،، امکان بازگشت هست https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/18607