eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
8.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ما و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات @Mahya6470 لینک کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از خدا بخواییم و از رحمتش ناامیدنشیم... گاهی با تلخی دیگران رو کمک میکنیم... شایداون طرف فکرکنه آدمِ بی انصاف وسطحی نگر ومغروری هستی اما می ارزه به اینکه کمکش کنی... کمکش کن... حتی اگه به ضررت تموم بشه... نترس خدا از نیتت آگاهه 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️سخنرانی کوتاه... کلیپ عقیدتی سیاسی...جالبه گوش کنید👆 📜موضوع: چرا اسرائیل باید از بین برود؟ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ❇️ پوشالی بودن ارتش باصطلاح مقتدر رژیم صهیونیستی ============================= 🔹 رژیم سفاک صهیونیستی، وقتی نتوانست در مقابل طوفان الاقصی رزمندگان فلسطینی مقاومت کند، مناطق مسکونی، غیر نظامی، بیمارستان‌ها را با انواع موشک ها، سلاح های سنگین و بمب ها، خصوصا بمب‌های ممنوعه فسفری مورد هدف قرار داد و این در حالی است که رزمندگان فلسطینی با رویکرد دینی، اخلاقی و رعایت قواعد بین المللی، نظامیان متجاوز و البته مناطق شهرک نشین مسلح به انواع سلاح ها را مورد هدف قرار دادند. 👈 و این یعنی اینکه رژیم اشغالگر خون آشام صهیونیست در میدان جنگ، قدرت مقابله با رزمندگان مقاومت فلسطینی را ندارد و دست به کشتار مردم بی دفاع فلسطین می زند. 👈 در نتیجه؛ می توان گفت؛ رژیم صهیونیستی از آخرین ابزار بازدارندگی خود در برابر رزمندگان فلسطینی استفاده می کند و این گرچه قتل عام کودکان و زنان بی دفاع را بدنبال دارد ولی نمی تواند برگ برنده برای رژیم کودک کش صهیونیست باشد. 👈 و در پایان می توان گفت؛ ابهت پوشالی ارتش صهیونیستی به اینکه یکی از ارتش های قدرتمند دنیاست، آشکار شد و رزمندگان فلسطینی در صورت تداوم مقاومت و مقابله با رژیم صهیونیستی می توانند در آینده نزدیک سرزمین مادری و قدس شریف را آزاد نمایند. باتشکر ازمتنِ استادگرانقدرمحمدعلی برزگر 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدیما.... نمیدونم چی داشتیم چی نداشتیم اما روزای خوبی داشتیم... ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌ ❤تنها خاطره هاست که می ماند. 🆔@ShahidBarzegar65
سفارش امروز شهدا.... حسن آقا می گفت : " فقط تهش حواست باشه سربلند باشی پیش اون کسی که باید، جوابی برای گفتن داشته باشی . " شهید🕊🌹 🆔@shahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوقت روشنفکری...‌ جهل فرهنگی...فقر عقیده....تا کجا؟! مگرحضرت زهرا(س)تنهاوارث پیامبرمان نبود...؟! مگر اهل بیت (ع)سلاله ایشان نیستند؟! این کلیپ گریه داره... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خيلي محشره اين متن : گله هارابگذار! ناله هارابس كن! روزگارگوش ندارد كه تو هي شِكوه كني! زندگي چشم ندارد كه ببيند اَخمِ دلتنگِ تو را... فرصتي نيست كه صرف گله وناله شود! تابجنبيم تمام است تمام!! مهرديدي كه به برهم زدن چشم گذشت.... ياهمين سال جديد!! بازكم مانده به عيد!! اين شتاب عمراست ... من وتوباورمان نيست كه نيست!! ***زندگي گاه به كام است و بس است؛ زندگي گاه به نام است و كم است؛ زندگي گاه به دام است و غم است؛ چه به كام و چه به نام و چه به دام... زندگي معركه همت ماست... زندگي ميگذرد... زندگي گاه به راز است و ملامت بدهد؛ زندگي گاه به ساز است و سلامت بدهد؛ زندگي گاه به ناز است و جهانت بدهد؛ چه به راز و چه به ساز و چه به ناز... زندگي لحظه بيداري ماست... زندگي ميگذرد... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
واقعی حتما بخون خیلی قشنگه پسر فقیری که از راه فروش خِرت و پِرت در محله های شهر، خرج تحصیل خود را بدست میآورد یک روز به شدت دچار تنگدستی شد. او فقط یک سکه ناقابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار میاورد، تصمیم گرفت از خانه ای تقاضای غذا کند. با این حال وقتی دختر جوانی در را به رویش گشود، دستپاچه شد و به جای غذا یک لیوان آب خواست. دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه است. برایش یک لیوان شیر بسیار بزرگ آورد. پسرک شیر را سر کشیده و آهسته گفت: چقدر باید به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت: هیچ. مادرمان به ما یاد داده در قبال کار نیکی که برای دیگران انجام می دهیم چیزی دریافت نکنیم. پسرک در مقابل گفت: از صمیم قلب از شما تشکر می کنم. پسرک که هاروارد کلی نام داشت، پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمی خود را قویتر حس می کرد، بلکه ایمانش به خداوند و انسانهای نیکوکار نیز بیشتر شد. تا پیش از این او آماده شده بود دست از تحصیل بکشد. سالها بعد... زن جوانی به بیماری مهلکی گرفتار شد. پزشکان از درمان وی عاجز شدند. او به شهر بزرگتری منتقل شد. دکتر هاروارد کلی برای مشاوره در مورد وضعیت این زن فراخوانده شد. وقتی او نام شهری که زن جوان از آنجا آمده بود شنید، برق عجیبی در چشمانش نمایان شد. او بلافاصله بیمار را شناخت. مصمم به اتاقش بازگش ت و با خود عهد کرد هر چه در توان دارد، برای نجات زندگی وی بکار گیرد. مبارزه آنها بعد از کشمکش طولانی با بیماری به پیروزی رسید. روز ترخیص بیمار فرا رسید. زن با ترس و لرز صورتحساب را گشود. او اطمینان داشت تا پایان عمر باید برای پرداخت صورتحساب کار کند. نگاهی به صورتحساب انداخت. جمله ای به چشمش خورد: همه مخارج با یک لیوان شیر پرداخته شده است. امضا هاروارد کلی# زن مات و مبهوت مانده بود. به یاد آنروز افتاد. پسرکی برای یک لیوان آب در خانه را به صدا در آورده بود و او در عوض برایش یک لیوان شیر آورد. اشک از چشمان زن سرازیر شد. فقط توانست بگوید: خدایا شکر... خدایا شکر که عشق تو در قلبها و دستهای انسانها جریان دارد. آرزوتوازخدابخواه،بعدآیه زیروبخون: بسم الله الرحمن والرحیم لاحول ولاقوه الابالله العلی العظیم❣ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
# ازدواج پدرمادرشهیدبرزگر (واقعاجالبه) روایتگر:مادرشهید(فاطمه راستگو) سه ساله بودم که ازپدریتیم شدم زندگی برماسخت میگذشت روزی خاله سکینه در منزلمان مهمان شد.او وقتی اوضاع مارا دیدبااجازه همسرش آقاذبیح الله مارا به روستای محل سکونتش برد ودریکی از اتاق‌هایش جایمان داد.شوهرخاله انسان خیرخواه وثروتمندی بودهمه چیز خوب پیش می رفت تا اینکه خاله سکینه را درد زایمان گرفت وکاری از دست قابله برنیامد خاله جوانم از دنیارفت امانوزادمتولد شد.ازمیان گلّه؛گاوی بودکه شیرش به نوزادمی آمدو شوهرخاله هر روزگاو را برای شیرجوشی به باغچه مجاورش می برد ونوزادباخوردن شیرِ گاو بزرگ میشد.۶ ماه ازتولدنوزاد گذشت تااینکه تقدیرتلخ وعجیب دیگری پیش آمد.ظهریکی از روزها شوهرخاله گاو را خون آلود به حیاط آورد.گويا شوهرخاله برای ساعتی گاو را درباغچه رها کرده وهمان لحظه درغیابش گرگی ازپرچین به حیوان حمله کرده بود چندروزبعدگاو مُرد و بعداز آن شیرِهیچ گاو یا گوسفندی به حال نوزاد نیامد ومدتی بعدنوزاد۶ماهه فوت کرد. ۴تا ازدخترخاله هابسیارکوچک بودندومن ومادرم از آنهامراقبت میکردیم. سالهاگذشت ونوجوان شدم تااینکه یکی ازروزها دخترخاله ی بزرگتر؛مرا برای پدرش (شوهرِخاله)خواستگاری کرد. من وشوهرخاله هردو بی خبربودیم اما به خاطر دخترخاله ها ازدواج کردیم و پدرمادرشهیدبرزگرشدیم دخترخاله می گوید: مادرشهیدبیشترازفرزندان خودش به ما اهمیت میداد.بعدازدواج پابه پای پدرم مارا در تدارک خانه بخت وجهیزیه یاری کرد؛بعدهر زایمان مثل مادر از ما پرستاری می‌کرد. فاطمه آنقدرمهربان بود که هنوز هم ازاو بعنوان مادر یادمیکنیم. روحشان شاد 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚داستان عجیب نانوا_و_مشتری مسیحی بوقت روشنفکری.... ❤️خدایا تو شاهد باش از آنچه درتوانم بودکوتاهی نکردم قصدم یاریش بود تا بنده ات تنها برتو تکیه کند نه بر خالق ضعیف ونیازمندی چون من... حَسبُنا الله نِعمَ الوَکیل... نِعمَ المُولا ونِعمَ النَصّیر 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوش کنیدچقدر حق میخونه.☝️ 🌹امشب ز غم غزه کسی خواب ندارد تشنه اند دراین شهر کسی آب ندارد اگر نسلهای بعد؛ ازشماپرسیدند؟ بگویید کربلا را باچشم خود دیدیم 🌹بِایِّ ذَنب قُتِلَت ازجنین خفته در دل مادر تانوزاد ۶ماهه تا قاسم و علی اکبر تا ابالفضل وزینب تا خیمه های سوخته تا دامنهای آتش گرفته تا ۳ساله های لرزان وحیران مانده از آوار تافریادهای هل من ناصرینصرنی تا قحطی آب همه رادیدیم... بیایید... سهمی در سیراب شدن این طفلهای بی پناه داشته باشیم حتی قدر یک ظرف آب...تا اگر قیامت از توپرسیدند بگو دیدی آقابقولم وفاکردم گفته بودم کاش درکربلا بودم فرزندانت رایاری میکردم... قیامت دورنیست... هیچکدام از فردایمان خبر نداریم... یاری کنیم تا یاری شویم... شماره کارت هلال احمر👇 6367-9570-7875-8336 برای حمایت ازفلسطین مظلوم بپاخیزیم... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قشنگ میگه👆 میدونی قولِ خدا چیه؟! 🌗اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً پس نگران مشکلات نباش خدا حلش میکنه توفقط بهش اعتمادکن... بسپاربه خودش... درست میشه... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قصه گرگ ولک لک... کسانی که با اسرائیل(گرگ خون آشام) هم پیمان شده اند بایدبدانند خدمت به ظالم سودی ندارد اِنَّ الباطلَ کانَ زَهوقاً.... خدایا: کمکم کن..تا قدر خدمات ومحبتهای عزیزانم؛دوستانم را بدانم.... 🆔@ShahidBarzegar65
از امام علی(ع) سوال کردند: سنگین‌تر از آسمان چیست؟ فرمود: تهمت به انسان بےگناه. از دریا پهناورتر چیست؟ فرمود: قلب انسان قانع. از زهر تلخ‌تر چیست؟ فرمود: صبر در برابر نادان ها ‌ ‌ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... کن لولیک دلنشین مقام معظم رهبری ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشراست ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... "شهیدبرزگر"💫 🆔@ShahidBarzegar65
... آقاى سيد محمد رياضى يزدى شاعر معروف حكايت كرد كه دوستى داشتم از صلحا و خوبان وى می‌گفت روزى با سيدى بزرگوار در جائى نشسته بوديم شيخ ابراهيم نام كه با دوستم سابقه مودت داشت بر ما وارد شد پس از تعارفات معمول سيد به او گفت: آقا شيخ ابراهيم ماجراى خود را با مرحوم حاج شيخ حسنعلى اصفهانى براى رفيق ما بازگو شيخ گفت: از گيلان به زيارت مشهد آمدم و در آن شهر هر چه پول داشتم مصرف شد بدون خرجى ماندم حساب كردم تا مراجعت به وطن به پانصد تومان احتياج دارم به حرم مشرف شدم و به امام عرض كردم: به پانصد تومان نيازمندم كه به گيلان بازگردم انتظار مرحمت دارم اما تا روز ديگر خبرى نشد مجدداً در حرم عرض حاجت كردم و گفتم: سيدى، من گداى متكبرى هستم و اين بار هم احتياج خود را به حضورت عرض می‌کنم اما اگر عنايتى نفرمائى ديگر بار نخواهم آمد و چيزى نخواهم گفت ولى يادداشت می‌کنم كه امام رضا عليه السلام مهمان نواز نيست چون از حرم خارج گرديدم شنيدم كه از پشت سر كسى مرا صدا می‌زند بازگشتم ديدم شيخى است كه بعداً فهميدم او را حاج شيخ حسنعلى اصفهانى می‌خوانند حاج شيخ مرا مخاطب ساخته و فرمودند: آقا شيخ ابراهيم گيلانى چرا اينقدر جسورانه در محضر امام سخن گفتى؟ شايسته نيست كه چنين بى ادب و گستاخ باشى سپس پاكتى به من دادند از اطلاع شيخ بر مكنونات باطنى خود و سخنى كه سراً با امام خود در ميان نهاده بودم غرق تعجب شدم به خانه آمدم و پاكت را گشودم با كمال شگفتى ديدم كه پانصد تومان است تصميم گرفتم كه صبح روز ديگر به خانه حاج شيخ بروم و از او بپرسم كه چگونه از راز دل من آگاه شده و اين پول از كجا است؟ اما شب در خواب ديدم كه شيخ به خانه آمدند و فرمودند: آقا شيخ ابراهيم تو به پانصد تومان پول حاجت داشتى به تو داده شد ديگر از كجا دانستم و از كجا آوردم به تو مربوط نيست بدان كه اگر براى اين پرسش به خانه من بيائى تو را نخواهم پذيرفت از خواب بيدار شدم و ديگر برای اين كار به خانه ايشان نرفتم و به گيلان بازگشتم 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ شهید نورعلی شوشتری سرباز بود. در مسابقات تیراندازی ارتش اول شد. گذاشتندش گماشتۀ پسرخالۀ شاه. راضی نبود. می‌گفت اوضاع خانواده‌اش اصلاً خوب نیست و هیچ قید و بندی ندارند. از غصه مریض شد. چند روزی بازداشتش کردند. گفتند اگر اینجا بمانی، می‌بریمت گارد شاهنشاهی. زیر بار نرفت. گفت: «دین و ایمانم را به هیچ قیمتی نمی‌فروشم.» فایده‌ای نداشت. او را انداختند بیرون… مادرش که فوت کرد، برگشت روستای یِنگِجه. مینی‌بوس خرید. از روستاهای اطراف مسافرها را سوار می‌کرد تا قوچان. هر روز به شاگردش می‌گفت: «اگر کسی نداشت، کرایه نگیر.» همیشه ده-پانزده نفری مهمانش بودند! 📚برگرفته از کتاب نور علی 🌷 (هم استانی شهیدبرزگر) 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما یک نامه از طرف دارید💌 👌پیام اختصاصی آقا اللهم عجل لولیک الفرج 🕋 🆔@ShahidBarzegar65
اسراییل نمیداند اگر تمام کودکان غزه را هم بکشد... بازهم مادری کودکش را در سبد خواهد گذاشت و خدا او را بزرگ میکند. آنقدر بزرگ که کاخ فرعونیان فرو بریزد.. 🏴🖤 ❤️اللَّهُمَّ عجّل لِولیّک الفرج حمایت مالی از مظلومین فلسطین👇 *12# 🆔@ShahidBarzegar65
صفای قدیم را یادتان هست؟ نه سرما سرمای آن روزهاست، نه حال ما مثل گذشته‌ست ما گول خوردیم. فکر کردیم گوشی هوشمند دست بگیریم و با انگشت تصویرهای حیرت‌انگیز را جابه‌جا کنیم همه چیز ساده‌تر و هیجان‌ انگیزتر می‌شود. ولی گیر افتادیم. زمان از دست‌مان در رفت. همه چیز سخت‌تر شد ! شهدا بُردند... 🆔@ShahidBarzegar65
✨ داستان قیمت بهشت... 😎زنی از کنار مرد معلول ذهنی رد شد که چوبی در دست داشت وبا آن روی زمین می کشید. دلش به حال او سوخت و از او پرسید: اینجا چه می کنی؟ وی گفت: من بهشت را می کشم و آن را به قطعات تقسیم می کنم ، زن لبخند زد و به او گفت: آیا می توانم تکه ای از آن را بخرم؟ قیمتش چنده؟ مرد نگاهی به زن انداخت و گفت: بله ، تکه ای بیست درهم است. زن به مرد معلول بیست درهم و مقداری غذا داد و رفت زن در آن شب خواب دید که در بهشت است صبح برای شوهرش آنچه که در برخوردش با مرد معلول اتفاق افتاده بود تعریف کرد شوهر برخاست و نزد مرد رفت تا قطعه ای از بهشت را از او بخرد و به او گفت: من می خواهم یک قطعه بهشت بخرم ، چقدر است؟ مرد گفت: من نمی فروشم مرد متحیر شد و به او گفت: دیروز به همسرم قطعه ای به مبلغ بیست درهم فروخته ای؟! مرد معلول گفت: همسرتان با بیست درهم نمی خواست بهشت از من بخرد او میخواست دل من را شاد کند، اما شما ، شما فقط دنبال بهشت هستید و بهشت قیمت ثابتی ندارد زیرا ورود به بهشت از راه "همدردی ودلجویی از دیگران" امکان پذیر است 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. تا آخر گوش کن❤️ بازهم پنجشنبه از راه رسید... بیاد شهداکه باشیم شفاعتگرمامیشوند... اما اگر بیاد رفتگان....نباشیم مانیز روزی به پرمخاطب ترین کانال دنیا یعنی کانال مرگ می پیوندیم... چه بخواهیم چه نخواهیم... دست ما کوتاه میشوداز داشته هایمان ...وباچشمانی پرالتماس به صلوات ودانه ای خرما منتظربازمانده ها میمانیم خدایا: تا به خودمون بجنبیم میگن برگه ها بالا. 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوای کربلایی👆 این پیام توسل به شهید رو شماخوبان فرستادین..👇 سلام خوبین قبول باشه میخاستم توسلم به شهید برزگر روتعریف کنم ما عازم کربلا شدیم اربعین امسال.. به نجف که رسیدم گفتن حرم سمت خانما بستس وبه ضریح راه نداره منم توسل کردم به شهیدبرزگر ۵ زیارت عاشورا خوندم که بتونم ازنزدیک پدراصلی و معنوی مون(امیرالمومنین ع) رو زیارت کنم باچشم خودم دیدم راه بازشد برای استراحت رفتیم صحن حضرت زهرا واز اونجا رفتیم طبقه سوم روبه روی گنبد وگلدسته نشستیم خلوت وساعت ها نگا کردیم وحرف زدیم اومدیم پایین دنبال دوستامون که دیدم یه روضه ی قشنگی برای حضرت رقیه خادمای خانم ایرانی گرفتن تاحالا نشنیده بودم 😭😔😔 وبعد تبرکی میدادن ازاونجا شنیدم که سرداب (زیرزمین) امام علی باز شده ورفتیم زیارت اونجا یه زیارت خوب وخلوت هم اونجا کردیم همه خواب بودن ،بعدشم تبرکی گرفتیم ازنذورات حرم . دلم میخاست برم زیر ناودون طلا نماز بخونم اونجارو هم گفتن بستس ولی باز شنیدیم ازخادما یه دربازه باورمیکنیداونجا هم رفتم وخداگواهه اول برا فرج آقا دعا کردیم ما یه شب نجف بودیم خیلی شلوغ بود ولی هردفعه که اسم‌شهیدرو می‌آوردم... یجوری برا ما خلوت میشد وزیارت میکردیم انگار راه باز میشد وبرکت زمانی هم خیلی داشت اونجا گفتم شهید واقعا نشون دادی زنده ای ازت ممنونم... هرگز رهام نکن... هرجا به در بسته خوردم بازم واسطم باش واقعا زیارت چسبید بهتر ازاونی که فکرشومیکردم... شهدا زندن رابطشون کنید بین خودتون وخدا هرگاه شهدارا یاد کنید آنهانیز شمارا نزد اباعبدالله یادخواهندکرد... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... کن لولیک دلنشین مقام معظم رهبری ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشراست ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... "شهیدبرزگر"💫 🆔@ShahidBarzegar65