eitaa logo
شهید علی جمشیدی(شهید مدافع حریم اهل بیت)
66 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
363 ویدیو
8 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم این کانال مربوط به خاطرات شهید علی جمشیدی و آرمانهای او و دیگر شهدا می باشد یا زهرا (س) تقدیم به ساحت مقدس امام زمان (عج) و اصحابش و ارواح پاک و مطهر شهدای اسلام بخصوص شهدای مدافع حرم ارتباط با ادمین:
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻به پيامبر گفتند هرچه ‌بخواهی به شما می‌دهيم! فرمود: اگر خورشيد را در دست راستم و ماه را در دست چپم بگذاريد، حرف من «لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ» است. «لَكُمْ دينُكُمْ وَ لِیَ دین». نه من خدای شما را می‌پرستم، نه شما خدای من را می‌پرستيد؛ من موحدم و شما بت‌پرست. بر سر چه چيز معامله کنيم؟ درگيری دو جبهۀ حق باطل در عالَم، محکم است. خدا و پيامبر اين درگیری را تثبيت کرده‌اند و دیگران نمی‌توانند آن را حل‌وفصل کنند! قرآن می‌فرمايد: «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ..». شأن این آیات، دهم هجری است، ولی مختص سال دهم هجری نيست، برای تاريخ است. استاد میرباقری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️فرمانده آزادگان 🌷 شهید مهدی زین الدین: ◾️هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می‌کنند. شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات🥀🕊
🏴هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجادعلیه السلام ◾️از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: ‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! ◾️در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️2.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... ▪️صلی الله علیک یا سیدالساجدین ، الامام العارفین،زین العابدین.. 📚برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
تابوت‌ تیر خورده‌ و یک‌ قبر‌ بی‌حرم این‌ هم‌ جــزای‌ آن‌ همه‌ آقایی‌ و کرم ...
نامِ‌ تو را ادامه‌ی‌ زهرا(س) نوشته‌اند تو ، مادری‌ترین پسرِ خانواده‌ای ...!!
اولین‌ باری‌ که‌ درکربلا بودم زخمی‌داشتم‌،که‌ از دیگران‌ بود و چه‌ بامعرفت‌ بود‌ حُسین او مرا با تمام زخم‌هایم دوست‌ داشت اما حالا زخمهایی از دوری او دارم.. جز در کربلا کجا ملاقاتت کنم! دلسوز منی حسین.. https://eitaa.com/shahid_Ali_jamshidi
🔹می‌گویند روزی یک شترچران ، مجنون را در صحرا دید و زبان به ملامتش گشود. (( مجنون به خاطر این که پدر لیلی با ازدواجش مخالفت کرده بود سر به صحرا گذاشته بود و ترک زندگی عادی کرده بود. عشق لیلی باعث شده بود رفتارهای او را به دیوانه‌ها ماننده کنند و از این رو به او مجنون گفتند. )) 🔹شتر چران به مجنون گفت : دست از این کارهایت بردار و عاقل شو! اگر عاشق لیلی هستی خودم دیدم با شخص دیگری ازدواج کرد و دیگر به او امیدی نداشته باش! اگر با لیلی ات بودی سر وکار من او را دیدمش با دیگری یار سر زلفش به دست دیگران است تو را بیهوده در صحرا دوان است 🔹 مجنون نگاه عاقل اندر سفیهی به شترچران کرد و گفت : آخر تو را چه به سخن گفتن از عشق؟! تو از این دنیا چیزی غیر از شتر و پشم و شیرش چه می دانی؟ ملامت کردن هم آدابی دارد. تو ای شترچران ؛ باید به حال من غبطه بخوری که راهی برای بُرون رفت از این زندگی حیوانی پیدا کرده‌ام. آن وقت امر جابجا شده و من را ملامت می کنی ...؟!!! میان عاشق و معشوق رمزی است چه داند آنکه اشتر می چراند؟ ---------------------------- 🔹 این روزها شترچران ها و عمر سعدها که از عشق حسین بی خبرند و جز شیر و پشم شتر چیزی از دنیا نمی شناسند زبان به ملامت عشاق اباعبدالله الحسین علیه السلام گشوده اند و زیارت پیاده اربعین را به نقد و گاهی به سخره گرفته‌اند. توصیه می کنم همین بیت قاآنی را نثارشان کنید: میان عاشق و معشوق رمزی است چه داند آنکه اشتر می چراند؟!!