eitaa logo
🇮🇷شهدای گمنام و مدافعان حرم🇮🇷
358 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
6.3هزار ویدیو
95 فایل
💐حرم مطهر امام زادگان،هاشم ابن علی علیه السلام و فاطمه بنت العسکری سلام الله علیها،مرقد مطهر شهدای گمنام و مدافعان حرم💐 🌹ارتباط با ادمین🌹 📲 @mahmood_S64
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷صف بسته‌اند لشکر خوبان به انتظار... ✍ انتشار دستخط رهبر انقلاب بر لوح تصویرسازی شهدای مدافع حرم استان خوزستان 🔹️رهبر انقلاب بر حاشیه لوح تصویرسازی شهدای مدافع حرم استان خوزستان که در جریان دیدار اخیر دست‌اندرکاران دومین کنگره ۲۴ هزار شهید استان خوزستان به نمایش درآمده بود، اینگونه نوشتند: ✏️ بسم الله الرّحمن الرّحیم - سلام خدا و اولیائش بر ارواح طیبه‌ی این شهیدان عزیز سیّدعلی خامنه‌ای 🖼 این لوح شامگاه پنج‌شنبه ۱۷ اسفند در جریان برگزاری کنگره شهدای استان خوزستان در اهواز منتشر شد. ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
مأموران عراقی اردوگاه موصل اکثراً افرادی ساده لوح، بزدل و کوته فکر بودند و بچه های آزاده نیز از همین سادگی آن ها نهایت استفاده را می کردند. به عنوان نمونه، عراقی ها در اردوگاه مرغ و خروسی داشتند که وظیفه نگهداری و جوجه کشی از آن ها به عهده بچه ها بود و آن ها با استفاده از همین یک مرغ و خروس توانسته بودند حدود دوازده جوجه مرغ پرورش بدهند. یک بار یکی از مأموران عراقی یک عدد تخم مرغ، سفارش داد و ما گفتیم فردا برایت خواهیم آورد. فردای آن روز بچه ها طبق نقشه ای که پیاده کرده بودند، با استفاده از گچ یک تخم مرغ گچی درست کردند و به او گفتند تا روغن داخل ماهیتابه بریزی، تخم مرغ را برایت می آوریم. وقتی تخم مرغ را به دست او دادیم با آن چند ضربه به لبه ماهیتابه زد، ولی دید که نمی شکند. چند ضربه محکم تر زد، باز دید نمی شکند. سپس قدری تخم مرغ را برانداز کرد و تازه متوجه شد که تخم مرغ گچی است و بچه ها او را دست انداخته اند! در این موقع همگی از خنده روده بُر شده بودیم و صورت قرمز و خشمگین مأمور عراقی بر شدت ما می افزود. او که وضعیت را بدین گونه دید، با عصبانیت بچه ها را تهدید کرد که تلافی این کار را درخواهد آورد و سرافکنده و خجل از حماقتی که به خرج داده بود، از آسایشگاه خارج شد! کتاب طنزدراسارت، صفحه:82📚 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
1_3750433911.apk
حجم: 24.65M
📱 | 📥پیشنهاد_دانلود 📥 🔻معرفی نرم افزار ادعیه ره توشه زائرین شهدا شامل: (زیارت عاشورا، دعای عهد،دعای توسل و...) به همراه ترجمه و فایل صوتی با صدای استاد فرهمند. ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
12.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد... ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
|حمید و همت از آن روزهای جوانی که یک محله از دستش شاکی بودند تا ۱۷ اسفند ۶۲ که ترک موتور حاج همت به شهادت رسید، فاصله زیادی نمیشود!🕊🩸 حمید زندگی پر فراز و نشیبی داشت و یکی از نقاط عطف آن شهادت برادرش بود...برادر حمید شهید انقلاب بود! رفتن برادر اولین تلنگر برای حمید بود؛ و رفتار صبورانه و مقتدرانه مادر در مقابل این مصیبت تلنگری دیگر...💎 انقلاب که پیروز شد، فرصت انقلاب را برای خیلی ها مهیا کرد!⭐️ سیدحمیدِ بعد از انقلاب زمین تا آسمان با روزهای گذشته اش تفاوت داشت... اما هنوز راه ادامه داشت! سرنوشت او را به وادی معلمی کشاند... اما روح بی قرار او چند وقتی بیشتر نتوانست در کلاس درس بماند...🌊✨ مدرسه را رها کرد و راهی جبهه شد! مسیر جبهه اش با چمران آغاز شد و با همت به پایان رسید؛❤️‍🩹 ترک موتور حاج همت، عملیات خیبر، جایی در جزیره مجنون و در سالروز شهادت حضرت مادر سلام الله علیها... معبری به آسمان گشوده شد و حمید و همت برای همیشه آزاد شدند تا رسالت معلمی‌شان را جوری دیگر ادامه دهند! حالا سالهای سال است که خیلی ها در مدرسه آن دو تربیت میشوند...🦋 مدرسه ای که برای ثبت نامش، انگار تنها یک دل شکسته کافی است🥺 و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
❤️: «شهادت به خون و تیر و ترکش نیست، آن روز که خدا را با همه چیز و در همه چیز دیدیم، شهید شده ایم.» 🌹شهادت: ۱۸ اسفند ۱۳۹۰، ۶ روز مانده به تولد ۲۲ سالگی اش در حادثه تصادف در مناطق جنگی جنوب غرب کشور هر کاروان راهیان نوری که وارد منطقه جنوب می‌شد، یک گروه بچه‌های خادم‌الشهدا، همراه با راوی آن منطقه به کاروان برای روایت‌گری و هم راه بلد منطقه و هماهنگ کننده ملحق می‌شدند. بچه‌های گروهی که با شهید رحیمی بودن، مستقر در کوه های اهواز (میشداغ )بود که کاروان‌ها را برای دیدن از مناطق و پادگان دژ برده بودن که شهید رحیمی یکی از کسانی بود که اتوبوس هارو هماهنگ می کرد،جلوی درب خروجی پادگان دژ در حال دویدن بود که پاهاش گیر می‌کنه و در جلوی یکی از اتوبوس ها به زمین می‌خوره، راننده هم که تازه به حرکت افتاده بوده اونو نمی‌بینه، شهید حجت الله هم هرچی سعی می‌کنه از زیر اتوبوس بیاد بیرون نمیتونه، و لاستیک‌های اتوبوس با اون همه وزن از روی بدن ضعیف و ظریفش رد می‌شه، با فریاد بچه های ستاد شهید صیاد شیرازی، راننده فکر می‌کنه الآن روی کسی هست برای همین اشتباهاً دنده عقب می‌گیره و دوباره به روی پیکر شهید حجت‌الله میاد و همینطور وایمیسه، راننده میاد پایین و وقتی با این صحنه مواجه میشه دچار شک عصبی می‌شه و به سرعت سوار اتوبوس می‌شه و اتوبوس رو از روی پیکر شهید برمی‌داره، ولی دیگه خیلی دیر شده بود، چون شکم شهید رحیمی پاره شده و روده‌هاش بیرون اومده بود و به آرزوش که شهادت بود رسیده بود ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol