نقل است به شهید رجایی گفتند:
چهرهات به ریاست جمهوری نمیخورد!
گفت:
بله میدانم، اما به درد نوکری مردم میخورد...
#شهید_محمد_علی_رجایی
#هفته_بسیج_گرامیباد
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #استوری | #سالروز_شهادت
🔻#شهید_علی_چیت_سازیان: شهدا برای کسانی زنده اند که قدر آنها را بدانند ...
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
📔 #بخوانید | #کتاب_شهدایی
📚 عنوان کتاب: دلیل
🔻روایتی از حماسه نابغه اطلاعات عملیات سردار #شهید_علی_چیت_سازیان
✍🏼نویسنده:حمید حسام
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
14.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 #پیام_فرمانده | #سالروز_شهادت
🔻رهبر معظم انقلاب:
همسر او [علی چیتسازیان] میگوید در آخرین باری که آمد منزل و بعد [از آن] رفت و شهید شد و دیگر ندیدیمش؛ نیمهشب همینطور نشسته بود و اشک میریخت و گریه میکرد. با اینکه مرد باصلابت و قدرتمند و فرمانده کاملاً باصلابتی بود و اصلاً اهل گریه و این چیزها نبود؛ اما اشک میریخت.
گفتم چرا اینقدر گریه میکنی؟
گفت: فلانی را خواب دیدم. رفیق همراهش را، معاونش را. معاونش را خواب دیده بود که قبل از او شهید شده بود.
میگوید دستش را محکم گرفتم و گفتم باید به من بگویی. ما اینهمه با همدیگر رفتیم راهکار پیدا کردیم. اینها نیروهای اطلاعات عملیات بودند که بلدچی یگانها میشدند. قبلاً میرفتند راهها را پیدا میکردند، باز میکردند تا یگانها بتوانند حرکت کنند بروند جلو. ما اینهمه رفتیم با همدیگر راه باز کردیم، راهکار پیدا کردیم. راهکار این قضیه چیست؟ این قضیهی شهادت؟ این را به من بگو، چرا من شهید نمیشوم؟
میگوید یک نگاهی به من کرد و گفت:
📌راهکارش اشک است، اشک.»
۹۵/۱۲/۴
#شهیدعلی_چیت_سازیان
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🔰 #معرفیشهید | #سالروز_شهادت
#شهید_علی_چیت_سازیان
🔅 تاریخ تولد: ۲۰ آذر ۱۳۴۱
📆 تاریخ شهادت: ۴ آذر ۱۳۶۶
📌مزار شهید: گلزار شهدا همدان
🕊محل شهادت : گامو
💢 دیده می گشایم و چشم هایت گشایش قلبم میشود. این بار اما نمیخواهم با کلمات بازی کنم و کلمات عجیب وجودم را فرا گرفته اند. گویی دستانم را به چشمانت سپرده اند و قلمم توان این موج سرشار از علاقه را ندارد.
♻️ میخواهیم از سیم خاردار های دشمن عبور کنیم اما نمیشود و اینک سخنت نیز چاره ی دل های درمانده ی ما میشود که میگفتی اگر میخواهید از سیم خاردار دشمن عبور کنید باید از سیم خاردار نفستان عبور کنید و شما چه زیبا مین های این جاده را خنثی کردید و ما در این میدان پاره های تکه تکه ای هستیم که هر کدام به سویی روانه شده ایم.
💠 حال این روزها عطر تورا گرفته است؛ عطر آسمانی شدنت؛ آسمان را از خود بیخود کرده. ما زمینیان میان راهی عجیب مانده ایم. در میانی از قلبمان خوشحال برای پرکشیدنت و در میانی دیگر مالامال از غصه و غم برای از دست دادنت. این روزها ما به یادت هستیم و عجیب محتاج آنیم که یادمان کنی. دستمان به سویت روانه شده، دستهایمان را گیرایی؟!
✍نویسنده : #اسماء_همت
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
📊 #اینفوگرافیک | #سالروزشهادت
🗓 ۴آذرماه، سالروز شهادت،
#شهید_علی_چیت_سازیان در سال ۱۳۶۶
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ|#سالروز_شهادت
🔻#شهید_علی_چیت_سازیان:همین شهدایی که جلوی ما هستندمی بینیم که بارها مجروح شدند...
و دو مرتبه برگشتند به خط مقدم
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | #مرکز_چند_رسانه_ای
🌟 عبور کن...
🔻 تنها راه عملیات در دل #اروند همین است "تنها کسی می تواند از سیم خاردار دشمن عبور کند که در سیم خاردار نفس خویش گیر نکرده باشد"
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🔰 #معرفیشهید | #سالروز_شهادت
#شهید_حمید_سیاهکالیمرادی
🔅 تاریخ تولد: ۴ اردیبهشت ۶۸
📆 تاریخ شهادت: ۴ آذر ۱۳۹۴
📌مزار شهید: گلزار شهدا قزوین
🕊محل شهادت : سوریه
📍 باور کن از تو نوشتن برای من دشوار است، باور کن این روزها اینجا کسی عجیب چشم انتظار توست؛ چشم انتظار همان چشم هایِ همت گونه ی تو! کسی زیر آسمانِ خدا هر شب تورا آرزو میکند و در رویاهایش محتاج ثانیه ای از صدای تو است.
📎 برادر جان! جان یاری نمیکند، وگرنه فریاد میزدم تا نامت را به جهانی بشناسانم. از عاشقانه هایت میگفتم، با اشک هایم مزارت را پاک میکردم و با لبخند زمزمه میکردم: #یادت_باشد.
💎 قدم هایم یاری نمیکند وگرنه آنقدر می دویدم تا نهایت خود را به تو می رساندم. به پاهایت می افتادم و از تو طلب برادری کردن در حق این خود گناهکارم را داشتم...
♦️ تو؛ شهیدِ پاییزیِ این کشوری! تمامِ عاشقانه هایت هم در پاییز رقم خورد! از کربلا رفتنت تا ازدواج و نهایت قبولی ات نزد سه ساله ی ارباب. اصلا خیالِ من این است که پاییز زیبایی اش را از وجودِ تو گرفته و من نیز عاقبتم به دست تو در پاییز ختم به حسین(س)شد...
🔘 حمیدِ همت ! اگر نبودی چه کسی خوش طعمیِ چایِ روضه ها را به ما می چشاند و چه کسی تا بی نهایت به پایِ روسیاهی های ما میماند تا عاقبت بخیرمان کند؟!
✍🏻 نویسنده : #اسماء_همت
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #استوری|#سالروز_شهادت
🔻#شهید_حمید_سیاهکالی:
شرمنده ام از اینکه یک جان بیشتر ندارم تا در راه ولی عصر(عج) و نایب برحقش امام خامنه ای (مدظله العالی) فداکنم...
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️توصیف جالب استاد رحیمپور ازغدی از بچه بسیجی های مقاومت
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
بـاور کنـید چـادر شـمـا نـعمـت اسـت،
قدر این نعمت را بـدانیـد كه بـه برکت
مجاهدت حضرت زهرا(سلاماللهعلیها)
به دست آمده!🌱
•شهیدمجتبیباباییزاده🕊🌹•
#فاطمیه
#شهیدانه
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
❤️ #آیات_فتح؛ #دعای_نصر | توصیه رهبر انقلاب به قرائت سوره فتح، دعای ۱۴ صحیفه سجادیه و دعای توسل برای پیروزی جبهه مقاومت
🖥 رسانه KHAMENEI.IR برای سهولت دسترسی مؤمنین، صوت این موارد را بازنشر میکند.
🎙بشنوید👇
شهید حسین خرازی خیلی دوست داشتنی بود. در اوج آن هیبت حیدری همیشه لبخند به لب داشت.
ساده زیست و بیآلایش بود. فکرش را بکنید، فرمانده لشگر با دوچرخه موتوری به سپاه میآمد و آنجا با اتوبوس همراه بسیجیها به خوزستان میرفت.
#نعم_الرفیق_ما❤️
#سیره_شهدا
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
.
.
رفیقشگفت:
حسینتوکهپاسدارنیستی
نمیترسیبعدازشهادتت
فراموشبشی؟!
گفت:وصیتکردم
رویقبرم بنویسند:
کارگرشهیدحسینبواس
#شهیدحسینبواس🌱
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
📌 شهیدی که تماشاچی در تشییعاش را شفاعت میکند
🔹️۲۷ سال از شهادت و مفقودی حمیدرضا گذشته بود. خواهرش دیگر طاقت دوری نداشت؛ رفت کنار مزار شهید پلارک، همرزم برادرش، او را به حضرت زهرا (س) قسم داد که خبری از برادرش حمیدرضا به او بدهد.
◇ گفت: «به حمید بگو به خواب خواهرت بیا و خبری از خودت بده!»
◇ خواهرش با گریه تعریف میکرد: فردای آن روز خواب دیدم جمعیت زیادی در بلوار سردار جنگل در منطقه پونک تهران در حرکت هستند.
◇صدای حمیدرضا را شنیدم؛ گفت: خواهر اینها همه برای تشییع پیکر من آمدهاند و به اذن خدا همهی آنها را شفاعت خواهم کرد.
◇ بعد اشاره به عابری کرد که در کنار جمعیت بود اما توجهی به آنها و شهدا نداشت، گفت: حتی او را هم شفاعت خواهم کرد.
◇ از خواب که بلند شدم فهمیدم در بوستان نهجالبلاغه تهران شهید گمنام تشییع و تدفین کردهاند.
◇ بعدها با پیگیری خانوادهی شهید و آزمایشات DNA هویت این شهید اثبات شد.
◇ اگر به بوستان نهجالبلاغه تهران رفتید، شهیدِ وسط یادمانِ شهدای گمنام که متعلق به شهید حمیدرضا ملاحسنی است.
#شهید_حمیدرضا_ملاحسنی
#شفاعت_شهید
💐خاطرات و وصیتنامه این شهید والامقام در کتاب پنجاه سال عبادت ذکر شده.
🌷این شهید تحت تاثیر و تربیت سردار شهید مجید حشمتی در گردان عمار بود.
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 استقبال از پیکر ۶ شهید گمنام دفاع مقدس در فرودگاه بیرجند
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🇮🇷 برنامه تشییع و تدفین ابدان مطهر شهدای گمنام در استانها 🇮🇷
📍 "خراسانشمالی" میزبان ۶ شهید گمنام
https://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/3345
📍 "خراسانجنوبی" میزبان ۶ شهید گمنام
https://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/3346
📍 "همدان" میزبان ۵ شهید گمنام
https://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/3347
📍 "مرکزی" میزبان ۵ شهید گمنام
https://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/3348
📍 "اصفهان" میزبان ۱۱ شهید گمنام
https://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/3349
🔰 این فهرست در حال تکمیل است...
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
👌 #نذر_رهایی
🔐 کلید این زندان در دستان توست!
✨ در نظر داریم
به میمنت روز بسیج مستضعفین
با دریافت کمک های مالی بسیجیان و عموم مردم ایثارگر شهرستان آران و بیدگل
«یک مادر آبرومند از اهالی شهرمان» را از بند زندان آزاد کنیم.
▫️ ۵ آذرماه
▫️از ساعت ۹ تا ۱۱ صبح
▫️ مصلای نمازجمعه آران و بیدگل
📎 ➕ همچنین با ایجاد #دیوار_طلایی
و ایستگاه #ایران_همدل، آماده دریافت هدایای مردم شریف شهرستان به جبهه مقاومت و مردم مظلوم غزه و لبنان هستیم...
#بسیج_با_مردم_برای_مردم
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #استوری | #حاج_قاسم
♦️کجاییـد ای شهیدان خدایی!
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🔻فرار #شهید_ابراهیم_هادی از وسوسه شیطان🔻
🟡ابراهیم گرفته و ناراحت بود... رفتم کنارش ازش پرسیم: چیشده داش ابرام؟ مشکلی پیش اومده؟
اول نمی گفت. اما بعدش به حرف اومد: چند روزه دختری تو این محله به من گیر داده و میگه تا تورو به دست نیارم ولت نمی کنم...!
🟢 رفتم تو فکر یدفعه خندیدم!
ابراهیم گفت: خنده داره؟
گفتم:داش ابرام ترسیدم فکر کردم چی شده... با این تیپ و قیافه ای که تو داری این اتفاق عجیب نیست!
🔵 گفت: یعنی چی؟! یعنی بخاطر تیپ و قیافه ام این حرفو زده؟ گفتم: شک نکن…!
🟣 روز بعد تا ابراهیم رو دیدم خندم گرفت... با موهای تراشیده اومده بود محل کار و بدون کت و شلوار... فردای اون روز با پیراهن بلند به محل کار اومد و باچهره ای ژولیده تر... حتی با شلوار کردی و دمپایی آمده بود...
🔴 ابراهیم مدتی این کار را ادامه داد تا از این وسوسه شیطانی رها شد...
📚سلام بر ابراهیم ۱
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | #یادمان_شهدای_شرهانی
♦️شـهادت بال نمی خواهد! حال می خواهد...
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
تلنگر👌
ماهمیشھفکرمیکنیمشھدا یه
کارخاصیکردنکہشھیدشدن❗
نهرفیق...🖐🏻
اونا خیلیکارهارونکردنکه شھید
شدن :))!
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
📚 روز شمار #انقلاب، #دفاع_مقدس و شهدا؛
____🎀🎀🎀🎀🎀_____
🗓 ( ۵ آذر ماه )
🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺
🖌۱• تشکیل بسیج مستضعفین به فرمان حضرت امام خمینی (ره) (۱۳۵۸ ه. ش)
🖌۲• روز بسیج مستضعفین
🖌۳. سالروز قیام مردم گرگان ( ۱۳۵۷ ه.ش )
🌷🪴🌻🌷🪴🌻🌷🪴🌻
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🦋🦋🦋 🪶🪶🪶 🕊🕊🕊
📝خاطرات شهدا | #سیره_شهدا
اومد گفت: میشه ساعت 4 صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت 4 صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون، بیست الی بیستوپنج دقیقه گذشت، اما نیومد، نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب میخونه و زار زار گریه میکنه، بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصفجون کردی، میخواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و میخوام داروهام رو بخورم؟ برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من 16 سالمه، چشام مریضه، چون توی این 16 سال امام زمان (عج) رو ندیده، دلم مریضه بعد از 16 سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم، گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم.
🔻خاطرات #ﺷﻬﯿﺪ_عباس_ﺻﺎﺣﺐ_ﺍلزمانی
❤️🧡💛💚💙💜🤍🤎
۱۰۵۴ روز ( ۲ سال و ۱۰ ماه و ۲۰ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین #خوشنام در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است.
💐🌹🍀💐🌹🍀💐🌹🍀
✅#شهدای_گمنام و#مدافعان_حرم💐
📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
📚 #کتاب
🤲 بسم رب الشهدا
🎬 #قسمت_بیست و دوم
🗓 دو شنبه : ۵ آذر ماه ۱۴۰۳
🇮🇷#شهيد_حاج_اسماعیل_فرجوانی
🔻کتاب بی آرام
🌹 به روایت زهرا امینی (همسر شهید)
🖌نوشته: فاطمه بهبودی
🔰ناشر:انتشارات سوره مهر
📎 خوب و بد زندگی را تحمل کرده بودم. به خاطر عشق و علاقه ای که به اسماعیل داشتم به خیالم هم نمیرسید که شهید شود. بعد از شهادتش هفته ای رد نمی شد که به خوابم نیاید. مدتی بعد از شهادت اسماعیل، کارت شناسایی سپاهش را از من خواستند. همۀ خانه را زیرورو کردم؛ پیدا نشد. آخر، یک شب در خواب به من گفت دختردایی این همه دور خودت نچرخ کارت توی فلان کشو است! از خواب که بیدار شدم گیج و منگ بودم. یادم نمی آمد کدام کشو را گفت. بعد یک روز وسط کارهایم یک مرتبه یادم آمد. بی معطلی رفتم و دیدم همان جاست که گفته بود. گاهی توی خواب از مشکلاتم برایش میگفتم و او راهنمایی ام میکرد. همیشه میگفت هر جا باشم تنهایت نمیگذارم. راست میگفت؛ واقعاً تنهایم نگذاشت. تا پانزده سال هر بار زنگ در خانه را می زدند توی دلم میگفتم حتماً پسردایی است. شاید پسردایی باشد! کاش پسردایی باشد! و هر بار که در باز میشد فقط بغض بود که در گلویم میشکست. سال آخر عمرش تا میآمد به اهواز، میرفت سراغ ساخت خانه مان. راستش من هم بدم نمیآمد و انتظار با هم بودن را میکشیدم. همه کارهای ساختمان را انجام داده بود، مانده بود کاشی کاری حمام و سرویس بهداشتی. اما آرزوی من تقدیرم نبود و اسماعیل نتوانست کار خانه را تمام کند. بعد از شهادتش فرمانده لشکر، سید حمید مسعود نیا را فرستاد خانه را تکمیل کرد.
حاج خانم پیام فرستاده بود که پیکر حاج اسماعیل را آورده اند؛ بیا.
دست و پایم انگار با من نمی آمد که بروم خانه. حاج خانم روی تابوت را باز کرده بودند. مردم میرفتند فاتحه ای می فرستادند و برمیگشتند. پای من نمیکشید. حاج خانم صدا زد: «زهرا» بیا تو. اسماعیلمون رو آورده ان!
قدمی برداشتم، صدای یکی از همسایه ها گوشم را پر کرد: چهار تا تیکه استخوون آوردن برای دلخوشی شون.
صدای خانم های مسجد را می شنیدم
- حالا مطمئنید اسماعیله ؟!
- من دیدم؛ چهار تا پاره استخون بود و یه جمجمه !
- از کجا معلوم اینا استخونای پسرشونه ؟ یک مرتبه انگار یکی زیر بغلم را گرفت و برد پای تابوت. پلک هایم می پرید و نمی توانستم به مستطیل چوبی که اسماعیل را قاب کرده بود نگاه کنم. جرئت نداشتم استخوان و جمجمه پوسیده کسی را که همه علاقه و عشق زندگی ام بود ببینیم. یکی انگار سرم را خم کرد. دیدم اسماعیل توی تابوت خوابیده است. ریشهای مشکی اش را شانه زده بود و لبخند دور چشمهایش چین انداخته بود. چنگ زدم
بغلش کردم. هق هق زدم.
- به خدا خود اسماعیله
حاج خانم اسماعیل را مثل کودک قنداقی به آغوش کشید، تکانش می داد و با او حرف می زد و گریه میکرد. یادم افتاد تعریف کرده بود یک روز رفتم پای شیر کنار حوض حبانه را آب کنم. برای یکی از کرایه نشین ها مهمانی از هند آمده بود. هندی خوب براندازم کرد. بعد به آقا محمد جواد گفت: خانومت بارداره، بنده خدا حاج خانم نمیدانسته و باردار اسماعیل بوده !
چشم دوختم به تابوت زیر لب گفتم:
- پسردایی به وعده ت وفاکردی و اومدی اما چقدر دیر! فکر نکردی کمرم از این مصیبت خرد میشه! فاطمه مان از دنیا رفت، امیر سه ساله و نیمه مان حالا هجده ساله شده. معصومه خوب نشد.
پسردایی! حتماً تا الان پیکر همه نیروهات برگشته که تو هم دلت اومده بیایی.
اشک بی اختیار از صورتم می چکید. یادم افتاد که می گفت وقتی شهید شدم به خاطر من خودت را اذیت نکن. اشکت را بی دلیل نریز. برای امام حسین گریه کن. مدام در فکر امیر بودم، جوانی شده بود برای خودش. میگفت زندگی من با توجه بابایم می چرخد. اگر نبود نمیدانم حال و روزم چطور بود. با اینکه فقط هجده سال داشت عاقل و فهمیده بود. میگفت بابایم رابطه پدر و فرزندی را با من حفظ کرده است. در سخت ترین شرایط زندگی، دستم را می گیرد و من را از مشکلات زندگی به راحتی رد میکند. اصلاً فرزند حاج اسماعیل بودن، با این همه ارادتمند، حس و حال عجیبی دارد. همین که فکر میکنم بابایم حاج اسماعیل فرجوانی است، به من آرامش میدهد.