❥◆✧ فرمان مولا ✧◆❥
••●❥🍃🌸✧🌸🍃❥●••
◥✧ آیت الله حاج میرزا احمد سیبویه، ساكن تهران، از آقای شیخ حسین سامرایی كه از اتقیای اهل منبر در عراق بودند، نقل كردند:
✨ در ایامی كه در سامرا مشرف بودم، در روز جمعهای، طرف عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست. حالی پیدا كردم و متوجه مقام حضرت صاحب الأمر علیه السلام شدم.
🔰در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم كه به فارسی فرمود:
〖به شیعیان و دوستان بگویید كه خدا را به حق عمهام حضرت زینب علیهاالسلام قسم دهند، كه فرج مرا نزدیك گرداند.〗
راستی ...
چندبار به همین فرمان سادهی مولایمان عمل کردهایم؟!
📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج ۱، ص ۲۵۱.
••●❥🍃🌸✧🌸🍃❥●••
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لوليك_الفرج
@fadaeian_eslami
خوشا آنان که با عزت ز گیتی / بساط خویش برچیدند و رفتند
ز کالاهای این آشفته بازار / شهادت را پسندیدند و رفتند...
تعجب میکنم از بخیل!
شتاب میگیرد به سوی فقری که از آن فراریست..... در دنیا مانند فقیران زندگی می کند و در آخرت حساب ثروتمندان را از او خواهند کشید
امیر المومنین علی علیه السلام
خدایا گیر کردم بین گناه کردن و نکردن
گناه کنم جواب عقل داده ام و
گناه نکنم جواب دل داده ام
چه دنیای برعکسی شده است این روزها......
#خاطره
حمید آقا خرید کردن از بازارو دوست نداشتن
دلیلش هم به خاطر وضع حجاب بعضی از خانمها بود ...
هر وقت مجبور بودیم برای خرید بریم بازار سعی میکرد سریع برگرده و عصبی میشد
با اینکه بسیار سخت پسند بود ولی نهایت تلاششو میکرد سریع تر برگرده
چون شرایط حجاب خانمها و رفتار آقایون براش قابل تحمل نبود .
شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی
@fadaeian_eslami
هرکه حریم الهی را نگاه دارد
خداوند از بن بست رهایش میکند
و به او روزی میرساند
از جایی که گمان نمی برد ...
قرآن کریم
@fadaeian_eslami
#زندگی_به_سبک_شهدا🌷
✍️رضایت خدا ملاک کارتان باشد
یه روز دیدم شهید باقری با سر و وضع خاکی و گلی از در اومدن داخل اتاق😳 گفتم :فرمانده چه خبر کجا بودید که این طور خاکی و گلی شدید ؟ لبخند ملیحی زد 🙂و رفت نشست .میدونستم داره از گفتن موضوع خودداری میکنه . چند روزی تکرار شد تا اینکه ی شب که شیفت بودم گاه و بی گاه خوابم میبرد و چرت میزدم یک لحظه متوجه شدم سایه ای از جلوی چشمام رد شد وسوسه شدم و سایه رو تعقیب کردم ببینم چکار میکنه😉 دنبالش رفتم دیدم ایشون مشغول نظافت حیاط و سرویسهای بهداشتی هستند خجالت کشیدم 😥و دویدم سمتشون و از ایشون خواستم ادامه کار رو به من بسپرن و گفتم : شما فرماندهی این کارا وظیفه ماست که نیروی شما هستیم .ایشون جواب دادن کاری که واسه رضای خدا باشه جایگاه انسان رو تغییر نمیده 👌من این کارو دوست دارم و انجام میدم چون میدونستم بچه ها نمیذارن انجام بدم قبل از نمازصبح و تو تاریکی انجام میدم.😊 از خودم خجالت کشیدم سرمو پایین انداختم و گفتم به خدا قسم شما خیلی بزرگواری..🕊
🌺#شهید_حجت_باقری
@fadaeian_eslami