کف خیابان🇵🇸
بسم رب الحسین #خاطرات_حاج_حسین ( عشق به سپاه ) زمانی که حسین میخواست وارد سپاه بشه , ما مخالفت ب
#طرح 🌹🍃
#شهید_حسین_معز_غلامی ❤️
#عشق_به_سپاه
@shahid_beyzaii
💠⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸⚫️
⚫️🔸⚫️ 🔸
🔸⚫️ 💠 💠 ⚫️
⚫️ 💠 🌹 🔸
🔸 🌹 💠 ⚫️
⚫️ 💠 💠 ⚫️🔸
🔸 ⚫️ 🔸⚫️
⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸⚫️💠
#مسئولیت_پذیری
#شهیدمدافع_حرم
#حسین_معزغلامی
یک شب ۱۰ نفر همراه سید مجتبی برای کمین
می روند. در مسیر تمام اصول نظامی را رعایت میکنند تا به نقطۀ کمین میرسند. در همین حین یکی از برادران همراه، نیاز به دستشویی پیدا می کند و از گروه جدا میشود و فاصله میگیرد. هنوز چند قدمی جلو نرفته بود که صدای انفجاری با رعد و برق در هم آمیخته باعث می شود نیروهای همراه همه هول کنند و پخش شوند .حسین قبلاً با امثال این موضوع برخورد کرده بود پس با خونسردی به سراغ نیروی جداشده رفت و دید که پایش از ران جدا شده و آویزان است. او پا را با چفیه بست و چون در عمق دشمن بود، مجروح را بر پشت خود گرفت و دو کیلومتر حمل کرد تا به آمبولانس رسید. تمام طول مسیر خودش با همان جثه ی لاغری که داشت آن مجروح را حمل کرد تمام گروه نیز به موقعیت اصلیشان بازگشتند. او از وضعیت پیش آمده به شدت ناراحت بود و اشتباه نیروی عمل کننده را بر گردن خود میدانست و تا لحظه ی شهادتش خیلی از این موضوع پیش آمده دلخور بود .
💠⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸
⚫️🔸⚫️
🔸⚫️💠💠
⚫️ 💠🌹
🔸
@shahid_beyzaii
💠⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸⚫️
⚫️🔸⚫️ 🔸
🔸⚫️ 💠 💠 ⚫️
⚫️ 💠 🌹 🔸
🔸 🌹 💠 ⚫️
⚫️ 💠 💠 ⚫️🔸
🔸 ⚫️ 🔸⚫️
⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸⚫️💠
#کرامت_شهید
#شهیدمدافع_حرم
#حسین_معزغلامی
من امسال نا امید بودم ودل شکسته ؛
مدتیه پدر و همسرم اختلاف خیلی بزرگی پیداکرده بودند .طوری که حاضر نمی شدن هم دیگر رو ببینن. من هم چون همدان زندگی می کنم به ناچارقبول کردم که از خانوادم دور باشم .خیلی سخت گذشت . ی شب داشتم کانال شهدای مدافع حرم و نگاه می کردم که متوجه شهادت شهید غلامی شدم . دلم ازبس گرفته بود گفتم :
ان شاء الله به تشییع شهید میرم و کلی آروم میشم که بعد متوجه شدم مراسم تهران برگزارمیشه. بازم دلم شکست.
گفتم : حتما لیاقت نداشتم تومراسم حضورداشته باشم. یک روزقبل خاک سپاری شهید داشتم می رفتم شهرمون البته با شوهرم ولی از اول طی کرده بود من تورو می رسونم خونه پدر و مادرت برو تا عصری بشین غروب میام دنبالت بریم. منم هیچی نگفتم ولی نزدیک های راه ی دفعه یاد شهیدافتادم بهش متوسل شدم که شهیدغلامی بهم لطف کن ، کاری کن پدرم وهمسرم باهم آشتی کنن من ۱۰۰ تا زیارت عاشورا هدیه می کنم به روح مطهرت هرچند ته دلم می دونستم
نمی شه چون هم پدرم وهم همسرم هردو مغرور و ی دنده بودند. وقتی نزدیک خونه پدرم شدیم یه دفعه پدرم اومد بیرون و با همسرم روبوسی کرد باورم نمی شد انگار داشتم خواب
می دیدم خیلی راحت هردوباهم آشتی کردن چیزی که امکان نداشت ولی آنقدرکه شهید پیش خدا با آبرو بودن که روی من گناه کاروزمین ننداختن وخدابه حرمت خون پاک شهید غلامی به من عنایت ویژه ای کردن .
💠⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸
⚫️🔸⚫️
🔸⚫️💠💠
⚫️ 💠🌹
🔸
@shahid_beyzaii
💠⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸⚫️
⚫️🔸⚫️ 🔸
🔸⚫️ 💠 💠 ⚫️
⚫️ 💠 🌹 🔸
🔸 🌹 💠 ⚫️
⚫️ 💠 💠 ⚫️🔸
🔸 ⚫️ 🔸⚫️
⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸⚫️💠
#وصیتنامه
#شهیدمدافع_حرم
#حسین_معزغلامی
《بسم رب الشهداء و الصدیقین》
#بایاری خدا و توسل به اهل بیت(علیهم السلام) این وصیت نامه را می نویسم
ان شاءالله که بعد از مرگم بازوخوانده شود
#سلام برآنهایی که رفتند مثل ارباب بی کفن جان دادند ، من خاک پای شهدا هستم شهدایی که برای دفاع از اسلام رفتند و جان عزیز خود را جز بر طبق اخلاص ندادند
#خداکند به مدد شهدا و دعای دوستانم مرگ من نیز شهادت قرار گیرد که بهترین مرگ هاست
#بعداز مرگم به پدرم توصیه می کنم که مانند اربابم حسین(علیه السلام)صبرکند و بی تابی نکند و خوشحال باشد که در راه خدا جان دادم
#وهمینطور مادرم به مدد اسوه ی صبر و استقامت در کربلا حضرت زینب(سلام الله علیها)صبور باشد چون با گریه هایش مرا شرمنده می کند
#واگربه فیض شهادت رسیدم خدایی ناکرده هیچ سازمان و ارگانی را مقصر ندانید
#هروقت به سرقبرم آمدید سعی کنیدکه روضه حضرت علی اکبر(علیه السلام)و یا حضرت زهرا(سلام الله علیها)بخوانید و مرا به فیض بالای گریه برسانید
#هروقت قصد داشتید خیری به بنده حقیر برسانید آنرا به هیئات مذهبی به عنوان کمک بدهید
#ازخواهران و خانواده ی آنها طلب حلالیت می کنم اگر نتوانستم نقش برادری را خوب ایفا کنم
#درکفنم یک سربند یا حسین(علیه السلام) وتربت کربلا قرار دهید
#تامیتوانید برای ظهور
حضرتوحجت(عج الله تعالی فرجه شریف)دعاکنید که بهترین دعاهاست
#هم به خانواده و هم دوستانم بگویم که دربدترین شرایط اجتماعی،اقتصادی و...پیرو ولایت فقیه باشید و هیچ گاه این سید مظلوم حضرت آسیدعلی آقا را تنها نگذارید
#امربه معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید نگذارید خون شهدا پایمال شود
#این شعر بر روی سنگ قبرم حکاکی شود
ان شاءالله ؛....
مردغسال به جسمو سرمن خورده مگیر
چندسالیست که از داغ حسین لطمه زنم
سرقبرم چو بخوانند کمی روضه شام
سرخود با لبه ی سنگ لحد می شکنم
#اَللّهُمَّ الرزُقنا شَفاعَتَ الحُسَین یَومَ الوُرودوَثَبِت لی قَدَمَ صِدق عنِدَکَ مَعَ الحُسَین وَاَصحابَ الحُسَین(عَلَیه السَّلام)
نام : حسین نام خانوادگی : معزغلامی نام پدر : علی اکبر
💠⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸
⚫️🔸⚫️
🔸⚫️💠💠
⚫️ 💠🌹
🔸
@shahid_beyzaii
دکتر احمدرضا بیضائی :
🌷چقدر غبطه خورده بودم به محمودرضا بخاطر پاسدار شدنش و چقدر حالش خوب شده بود از اينكه پاسدار شده بود.
بارها پيش آمد كه به او گفتم:
"توى اين لباس از ما به شهادت نزديكترى؛ خوش به حالت".
وقتى اين را مى گفتم مى خنديد.
🌷وقتى پاسدار شد، مثل اين بود كه به همه چيز رسيده و ديگر هيچ آرزويى در اين دنيا ندارد.
محمودرضا لباس پاسدارى را با عشق پوشيد.
گاهى كه افتخار مى دهد و به خوابم مى آيد توى همين لباس مى بينمش.
آنطرف هم مشغول پاسدارى از انقلاب است!