زندگیمان داشت به #حالت عادی پیش میرفت❗️ تا اینکه جنگ سوریه شروع شد؛⚔ سید اعتقاد داشت اسلام مرز جغرافیایی ندارد و در هرجایی که فریاد #مظلومی بلند میشود باید به پا خیزیم و کمک کنیم؛ در هرجایی که باشند فرقی نمیکند؛❌ ایران، افغانستان، سوریه، پاکستان باشند .یک جور #غیرت خاص به ائمه(ع) داشتند؛ به ویژه به حضرت زینب (س).سید حکیم تنها برای دفاع از #ارزشهای اسلام و حفظ حرم حضرت زینب (س) رفتند✌️
#شهید_مدافع_حرم
سید محمد حسن حسینی 🌹
#
4_536665092872208415.mp3
8.14M
🔉 مداحے صوتے بیادماندنے
#منم_باید_برم
#آره_برم_سرم_بره
🔹 سید رضا نریمانی
🌹 بہ یاد همہ ے شهداے مدافع حرم🌹
💔 #رفیق_شهیدم 💔
شهیدمحمودرضا بیضایی
@shahid_Beyzaii
🍃#زرنگ_باش!
اگرمیخواهی صدقه بدی همینطور صدقه نده...صدقه را ازطرف امام رضا(ع)برای سلامتی آقا امام زمان بده.
برای دو معصوم بده... ممکن نیست خداوند این صدقه را رد کند.
حاج آقا مجتبى تهرانی
#شهیدمحمودرضابیضائی 🌹
@shahid_beyzaii
#نوشته
گفت: راستے جبهه چطور بود؟
گفتم : تا منظورت چه باشد .
گفت: مثل حالا رقابت بود؟
گفتم : آری.
گفت : در چے؟ 😳
گفتم :در خواندن نماز شب.😊
گفت: حسادت بود؟
گفتم: آری.
گفت: در چے؟ 😮
گفتم: در توفیق شهادت.😇
گفت: جرزنے بود؟ 😳
گفتم: آری.
گفت: برا چے؟
گفتم: براے شرڪت در عملیات .😭
گفت: بخور بخور بود؟😏
گفتم: آرے .☺
گفت: چے میخوردید؟ 😏
گفتم: تیر و ترڪش 🔫
گفت: پنهان ڪارے بود ؟
گفتم: آرے .
گفت: در چے ؟
گفتم: نصف شب واڪس زدن ڪفش بچه ها .👞
گفت: دعوا سر پست هم بود؟
گفتم: آرے .
گفت: چه پستی؟؟
گفتم: پست نگهبانے سنگر ڪمین .💂
گفت: آوازم مے خوندید؟ 🎙
گفتم: آرے .
گفت: چه آوازے؟
گفتم:شبهای جمعه دعاے ڪمیل .
گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ 🌫
گفتم: آرے .
گفت: صنعتے یا سنتی؟؟ 😏
گفتم: صنعتے ، خردل ، تاول زا ، اعصاب💀☠
گفت: استخر هم مے رفتید؟ 💧
گفتم: آرے ...
گفت: ڪجا؟
گفتم: اروند، ڪانال ماهے ، مجنون .🌊
گفت: سونا خشک هم داشتید ؟
گفتم: آرے .
گفت: ڪجا؟
گفتم:تابستون سنگرهاے ڪمین ،شلمچه، فڪه ،طلائیه.
گفت: زیر ابرو هم برمے داشتید؟
گفتم: آرے
گفت: ڪے براتون برمے داشت؟😏
گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه .😞
گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟😏😏 گفتم: آرے
خندید و گفت: با چی؟
گفتم: هنگام بوسه بر پیشونے خونین دوستان شهیدمان😭😔
سڪوت ڪرد و چیزے نگفت!!!
شادی روح شهیدانمان صلوات 🌸