آرام بخواب #ادواردو!!!
نگران صلیبی که بر #مزارت گذاشتهاند نباش؛تو #خدارابا نام #الله میشناسی
🇮🇹🔹🇮🇹🌹🇮🇹🔹🇮🇹
#شهیدمحمودرضابیضائی
@shahid_beyzaii
10.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 توسـل به امـام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)
#استاد_عالی
#توسل_به_امام
#سخنرانی_کوتاه
@shahid_beyzaii 💯
#میخواهم_گمنـام_بمانم
شب قبل از عملیات خیبر نیروهایش را جمع کرد تا از آنها حلالیت بطلبد:
«عزیزان! این آخرین دیدار من با شماست💔، باید بدانید که احتمالاً از گردان ما هیچکس برنخواهد گشت، یا شهید خواهیم شد یا مجروح، باید مردانه بجنگیم✌️، پس کسی با ما بیاید که می خواهد حماسهی عاشورا بیافریند»🍃
صحبت هایش که تمام شد، همه به دورش حلقـه زدند. برای این که رضا را بغل کنند و ببوسند، با هم مسابقه گذاشته بودند، هر لحظه نزدیک بود که زیر دست و پای رزمنده هایی که عاشقانه دوستش داشتند، آسیب ببیند! شمعی شده بود که همه پروانه وار به دورش حلقه زده بودند.🌱
شب عملیات نیروها سوار قایق می شدند تا به دل دشمن بزنند☄. سکوت شب بود و قایقهایی که موتور خاموش حرکت می کردند تا دشمن متوجه حضور آنها نشود👀. همه ساکت بودند، یا زیر لب ذکر میگفتند. رضا برگشت و به یکی از همرزمانش گفت که نمیخواهد جنازه اش به سبزوار برگردد.🙂
در وصیت نامه اش هم نوشته بود: «آرزو دارم اگر شهید شدم، همانند شهیدان گمشده جنازهام در بیابان ها بماند و در میـدان جنگ به خاکم بسپارند، خداوندا میخواهم که غریب شهید شوم و شهید بی کفن باشم🕊، می خواهم در این بیابان باشم تا به کربلا نزدیک تر باشم. »
تقدیر رضا در عملیات خیبر رقم خورد، همانگونه که آرزو میکرد: گمنـامی در شهـادت، رضا شبیه شهدای کربلا شهید بی کفن لقب گرفت، چرا که جنازه اش هیچ وقت پیدا نشد.😢😔
#شهید_جاویدالاثر_غلامرضا_پروانه
#فرمانده_گردانرعد_تیپ21امامرضا
و اما...
مژده یوسف به کنعان آمده...
آقارضا پس از ۳۶ سال در راه بازگشت است...😭💔
@shahid_Beyzaii
🍃🍃🌹
ای کشتگان عشق برایم دعا کنید
یعنی نمی شود که مرا هم صدا کنید؟
این دست های خسته و خالی دخیلتان
درد مرا هم به حکم اجابت دوا کنید
فریاد چشم های مرا هیچ کس ندید
پس یک نگاه محبت به من بینوا کنید
ای مردمان رد شده از هفت شهر عشق
رحمی به ساکنان خم کوچه ها کنید
کوچیده اید مگر صبرتان کجاست؟
من می رسم ز ره تو را به خدا پا به پا کنید
این کوله بار حادثه این کوله بار عمر
باید عبور کرد شهیدان برایم دعا کنید
🍃🍃🌹
@shahid_beyzaii 💯
یاصاحب الزمان
💫اگر قسمت شود رویت ببینم
💫نه دور از تو ، كنار تو نشینم
💫ز گلزار مصفاى وجودت
💫گلى از دست و از پایت بچینم
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
@shahid_Beyzaii
از چراغانی چشمان تو
من جان دارم
بی تو
یک نسبت نزدیک
به باران دارم!
روشنم
از تو و آن منحنی لب هایت!
من
به لبخند پر از صبح تو
ایمان دارم...
#سلام_صبحتون_شهدایی
#شهید_محمودرضا_بیضائی 🌷
@shahid_Beyzaii
بیـن ایــن انسانـــهای رنگــارنگـــ! 👥
که خیـــره می شــوند و معــذب می کننــد تــو را... 👀
نگـاه جــوانــکی کــه،زودتــر از تـــو ســرش را بــه زیــر می انـــدازد؛ 😌
تـــا دل مـــولایـــش را نشـــکنـد... 👌🏻
.
یــک دنیـــــا #دلخــــوشـــی ســـت...
.
و زمـــزمه ای کـــوتــاه:
مــــرا عهــــدی ست با جـــانان... 😍❣️
.
.
.
در کوچه و خیابان نگاه را از حیا!
میهمان سنگ فرش خیابان می کنیم؛ 😊
و درزهای بهم پیوسته کف پیاده رو را می شماریم...
تا نکند چهره به چهره! 🙄
صورت به صورت!
نگاه به نگاه #نامحرمی افتد... 😖
.
اما بعضی ها صفحات اجتماعی را غافل اند!
غافل از اینکه #چشم پیغام رسان #دل است! 😓
.
.
ای برادر!
عکس با ریش و محاسن با ادیت نورانی! ✨
دست با انگشتر فیروزه و عقیق یمانی!💍
حالت ایستاده و نشسته با برادران ایمانی! 👥
.
ای خواهر!
عکس سجاده و چادر نماز در اتاق عرفانی! 📿
عکس از گونه ی نصفه و چشم بارانی!🙄
جمع دوستان و کافه های اعیانی!👭
.
نیست در #شان یک یار سیدخراسانی!!!😔❤️
.
.
.
.
درج کامنت با ادبیات بسیار دخترانه و پسرانه!
اینها بخشی از مشکلاتی ست که ما مذهبی ها! در گیر آن هستیم...🙁
خواسته و یا ناخواسته...
.
.
اگر در فضای حقیقی مواظب رفتار و نگاه و کلام مان هستیم!
در فضای مجازی هم باشیم...☝🏻
.
.
عکس با هزار ژست و مدل گذاشتن در این صفحات! 💥
مانند این است که سر چهارراه شهر؛
ایستاده و ژست بگیریم! 😫
و به تعداد فالوور های مان چه دختر و چه پسر!
تماشا کنند مارا... 😨
.
.
مواظب باشیم #دل ها را نلرزانیم... 😓
.
.
عهد با #جانان را فراموش نکنیم...!!
#حیا. #عفت
#عهد_با_جانان
#وارثان_مادر_مولا
@shahid_Beyzaii
🌟🌷🌟🌷🌟🌷
یادمان باشد در همین کوچه ی ما،
#مادری هست که #عشقش را داد
تا تو عاشق بشوی،
نگذاریم که تنها بشود.!!
کاش کاری بکنیم که دلش
#خون_نشود.!!
پی نوشت: عکس متعلق است به مادر شهیدی در شهرفسا
او زیر درختی که پسرش 30 سال پیش در حیاط خانه کاشته زندگی میکند.
#مادران_شهدای_گمنام 🌷
#هنوز_منتظرند
سی و چند سال #انتظار
مگه مادر از بچه ش سیر میشه؟
شادی روح شهدا و تسلای دل مادران شهدا #صلوات
@shahid_Beyzaii
🌸🍃
°•{ #بــرگـےازخــاطــراتــــ📄
#قــسمتــــــــ_چهارمـ }•°
#اولین_دوست🍃
🔹وقتی جذب سپاه شدم، اولین دوستی که پیدا کردم آقا محمدتقی بود.
🔸یک بار پایم شکست و رفتیم پایم رو گچ گرفتیم. زنگ زدم به آقا محمدتقی گفتم: من درمانگاه ولیعصر هستم شما با سرویس جلو درمانگاه بایستید تا من سوار بشم و آژانس نگیرم. گفت: باشه، آمد من و کول کرد، وسط خیابان برای اینکه سر به سرم بگذارد، بلند لا اله الا الله میگفت.
🔹به همسرم زنگ زدم گفتم: ناهار چی داریم؟ گفت: ناهار ماهی و برنج🍚🐟 درست کردم و روی اجاقه، رسیدید گرمش کنید و بخورید.
🔸به نکا رسیدیم آژانس🚗 گرفتم و به محمدتقی گفتم من که نمیتوانم تنهایی بروم. بیا برویم خانه ما ناهار باهم باشیم. محمدتقی قبول نکرد و به اصرار زیاد بالاخره سوار آژانس شد، دم در خانه که رسیدیم گفتم: تا دم پلهها من را ببر، من نمیتوانم بروم باز من را کول کرد تا پله و بالاخره به هر ترفندی بود بردمش داخل خانه.
🔸گفتم تا من لباسام را عوض میکنم تو غذای روی اجاق را گرم و سفره را پهن کن. ۵ دقیقهای کارم طول کشید. وقتی روبروی آقا محمدتقی رسیدم دیدم اسکلت ماهی را بلند کرد و با خنده بهم گفت: این ماهی🐟 که تنش چیزی نداره کلی باهم خندیدیم.😂😂 بهش گفتم از نمیخورم نمیخورمها باید ترسید.
🔹صمیمیت و مهربانی آقا محمد تقی به گونهای بود که در کنارش احساس آرامش و راحتی میکردیم.🌿
°•{مــدافــــع_حــــرم
#شھیدمحمدتقےسالخـــورده🌹🍃}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮