eitaa logo
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
80 فایل
『﷽』 🌻اینجا با بزرگ مردی آشنا مےشوید که با #تقوایش پله های رسیدن به آسمان را ساخت و با #عمل عارفانه در جوانی ، سرباز امام زمانش شد.☘️ 🌷#شھــیداحمـدعلـی_نیـرے🌷 ✔️تبادل ویو: @banoye_gomnam ✔️انتقاد و پیشنهاد: @ho3133
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 دلم یک خواب آرام و عمیق میخواهد، عمقی به وسعت شهادت ...💔 @shahid_ahmadali 🍃🌸
🍃🌸 🔰يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّآ أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ ♥️آنان که بر نشانه های خدا کفر ورزیدند،می‌خواهند خدا و اهل ایمان را فریب دهند، در حالی كه فقط خودشان را فریب می‌دهند، ولی [آن غافلان این حقیقت را] درك نمی‌كنند... 🍁سوره بقره_آیه9 ✍،روشنگر راه است،در این دنیای بزرگ و فریبکار، بخوانیم تا راه را گم نکنیم... 🍃🌸@shahid_ahmadali
🌸🍃 توصیه آیت الله جاودان: تا می توانید برای سلامتی حاج آقا (آیت الله مصباح) قربانی کنید. توصیه استاد اخلاق شیخ جعفر ناصری: برای سلامتی حاج آقای مصباح، سوره را تلاوت کنید. 🌸🍃 @shahid_ahmadali
🌸🍃 🌟سلام وعرض احترام خدمت یکایک شما محبین شهدا🌹 جهت تعجیل در ظهور آقاامام زمان(عج) ورفع تمامی همّ و غم ها و مصائب و 🌼علی الخصوص جهت سلامتی آیت الله مصباح یزدی تعداد صلواتهای مدنظرتون رو به آیدی زیر اعلام بفرمایید. @khadem_sho 🍃🌸 @shahid_ahmadali
🍃🌸 🌟بسم رب الشهداء والصدیقین🌟 🌹ختم قرآن کریم هدیه به شهدای هسته ای کشورمان. 🌸بزرگواران میتوانید به نیت شهدا،هدیه به امام زمان (عج) ودیگر ائمه معصومین،ختم هاتون را هدیه نمایید. ان شاءالله شفاعت قرآن و شهدا شامل حال همه مون بشود. 🌼جزء۱ 🌺جزء۲ 🌼جزء۳ 🌺جزء۴ 🌼جزء۵ 🌺جزء۶ 🌼جزء۷ 🌺جزء۸ 🌼جزء۹ کاربرz f 🌺جزء۱۰ کاربرya hosin 🌼جزء۱۱ کاربرya hosin 🌺جزء۱۲ کاربرya hosin 🌼جزء۱۳ کاربرنرگس 🌺جزء۱۴ کاربرنرگس 🌼جزء۱۵ کاربرنرگس 🌺جزء۱۶ کاربرنرگس 🌼جزء۱۷ کاربرنرگس 🌺جزء۱۸ کاربرنرگس 🌼جزء۱۹ 🌺جزء۲۰ کاربریازهرا(س) 🌼جزء۲۱ 🌺جزء۲۲ 🌼جزء۲۳ 🌺جزء۲۴ 🌼جزء۲۵ 🌺جزء۲۶ 🌼جزء۲۷ 🌺جزء۲۸ 🌼جزء۲۹ کاربریاامام رضا(ع)... 🌺جزء۳۰ کاربریاعلی جهت شرکت،جزء انتخابی تون روبه آیدی مقابل ارسال نمایید. @khadem_sho مهلت قرائت: نامحدود، ولی بعد ازبسته شدن ختم،سریعتر قرائت شود،بهتراست.😊🌹 🍃🌸 @shahid_ahmadali
Haftegi990829[03].mp3
4.91M
🍃🌸 🗓شروع چله: ۹۹/۹/۴ 💠 دعای هفتم صحیفه سجادیه 🤲 (دعای امام سجاد برای رفع دشواری‌ها و سختی‌ها) 🎙بانوای: ⏰ مدت زمان: ۵ دقیقه 🔸 سریع و بدون ترجمه @shahid_ahmadali 🍃🌸
😍 💕 زیارت مزار شهیدنیری به نیابت از اعضای کانال @shahid_ahmadali 🍃🌸
شهید رسول خلیلی🍃🌸 میگفت:"تنها راهی که نباید تو صف بهشت بمونیم و بتونیم سریع رد بشیم،شهادته شهادت بخشی از وصیتنامه ی شهید رسول خلیلی: "این دنیا با تمامی زیبایی ها و انسان های خوب و نیکوی آن محل گذر است نه وقوف و ماندن!تمامی ما باید برویم و راه این است دیر یا زود فرقی نمی کند اما چه بهتر که زیبا برویم @shahid_ahmadali🌸🍃
پنجشنبه🍃🌸 ۱۳ آذرماه ۹۹ بر سر مزار عارف شهید احمد علی نیری دعاگوی همگی هستم شهدا گاهی نگاهی @shahid_ahmadali🍃🌸
@Ebrahimhadi-سه دقیقه در قیامت04.mp3
9.14M
🌸🍃 🎙 سه دقیقه در قیامت 💫قسمت چهارم: پایان عمل جراحی 🌸🍃 @shahid_ahmadali
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🌸🍃 🎙 #کتاب_صوتی سه دقیقه در قیامت 💫قسمت چهارم: پایان عمل جراحی 🌸🍃 @shahid_ahmadali
🌸🍃 🦋پایان عمل جراحی🦋 احساس کردم آنها کار را به خوبی انجام دادند دیگر هیچ مشکلی نداشتم آرام و سبک شدم چقدر حس زیبایی بود درد از تمام بدنم جدا شد یک بار احساس راحتی کردم سبک شدم با خودم گفتم خدا را شکر از این همه درد چشم و سردرد راحت شدم چقدر عمل خوبی انجام شد با اینکه کلی دستگاه به سر و صورت هم بسته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم و نشستم برای یک لحظه زمانی که نوزاد و در آغوش مادر بود را دیدم از لحظه کودکی تا لحظه ای که وارد بیمارستان شدن برای لحظاتی به همه جزئیات در مقابل من قرار گرفت رفت چقدر حس و حال شیرینی داشتم در یک لحظه تمام زندگی و اعمالم را دیدم در همین حال و هوا بود که جوانی بسیار زیبا با لباس سفید و نورانی در سمت راست خودم دیدم بسیار زیبا و دوست داشتنی بود نمی‌دانم چرا این قدر او را دوست داشتم می خواستم بلند شوم و او را در آغوش بگیرم او در کنار من ایستاده بود و به صورت من لبخند می زد محو چهره او بودم با خودم گفتم چقدر چهرهء زیباست چقدر آشناست من او را کجا دیده ام سمت چپ نگاه کردم عمو و پسر عمه ام آقا جان سید و غیر ایستاده بودند اما یه مدتی قبل از دنیا رفته بود پسر عمه نیز از شهدای دوران دفاع مقدس بود از اینکه بعد از سالها آنها را می دیدم خیلی خوشحال شدم زیر چشمی به جوان زیبارویی که در کنار آن بود دوباره نگاه کردم من چقدر تورا دوست دارم چقدر چهره اش برایم آشناست یکبار یادم آمد که، حدود ۲۵ سال پیش شب قبل از سفر مشهد، عالم خواب ،حضرت عزرائیل........ با ادب سلام کردم .حضرت عزرائیل جواب دادند، محو جمال ایشان بودم که با لبخندی بر لب به من گفت :برویم؟، با تعجب گفتم کجا!! بعد دوباره نگاهی به اطراف انداختم دکتر جراح ،ماسک روی صورتش را درآورد و به اعضای تیم جراحی گفت مریض از دست رفت دیگه فایده نداره، بعد گفت خسته نباشید شما تلاش خودتون رو کردید، اما بیمار نتونست تحمل کنه. یکی دیگه از پزشک ها گفت دستگاه شوک رو بیارین نگاهی به دستگاه‌ها و مانیتور اتاق عمل کردم همه از حرکت ایستاده بودند. عجیب بود که دکتر جراح من ،پشت به من قرار داشت، اما من می‌توانستم صورتش را ببینم حتی می‌فهمیدم که در فکرش چه می گذرد من افکار افرادی که داخل اتاق بودن را هم می‌فهمیدم. همان لحظه نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد، من پشت درب اتاق را می دیدم، برادرم با یک تسبیح در دست نشسته بود کنار درب اتاق عمل و ذکر می گفت. خوب به یاد دارم که چه ذکری می‌گفت اما از آن عجیب تر اینکه ذهن او را می‌توانستم بخوانم. با او خودش گفت خدا کند که برادرم برگرده او دو فرزند کوچک دارد و سومی هم در راه است اگر اتفاقی برایش بیفتد ما با بچه‌هایش کنیم یعنی بیشتر ناراحت خودش بود که با بچه‌های من چه کند، کمی آن طرف تر داخل یکی از اتاق‌های بخش، یک نفر در مورد من با خدا حرف می زد ، من او را هم می دیدم . 🌸🍃 @shahid_ahmadali
🌸🍃 ادامه عمل جراحی داخل بخش آقایان یک جانباز بود که روی تخت خوابیده و برایم دعا می‌کرد، او را می‌شناختم قبل از اینکه وارد اتاق عمل شوم با او خداحافظی کردم و گفتم که شاید برنگردم. این جانباز خالصانه می گفت خدایا من را ببر اما او را شفا بده،او زن و بچه دارد، اما من به یک باره احساس کردم که باطن تمام افراد را متوجه می‌شوم، نیازها و اعمال آنها را می‌بینم .بار دیگر جوان خوش سیما به من گفت: برویم؟؟ از وضعیت به وجود آمده و راحت شدن از درد و بیماری خوشحال بودم ،فهمیدم که شرایط خیلی بهتر شده، اما گفتم نه .خیلی زود فهمیدم منظور ایشان مرگ من و انتقال به آن جهان است، مکثی کردم و به پسر عمه ام اشاره کردم بعد گفتم ،من آرزوی شهادت دارم، من سالها به دنبال جهاد و شهادت بوده ام حالا اینجا و با این وضع بروم. اما انگار اصرارهای من بی فایده بود باید میرفتم همان لحظه دو جوان بار دیگر ظاهر شدند، و در چپ و راست من قرار گرفتند و گفتند برویم. بی‌اختیار همراه با آنها حرکت کردم، لحظه‌ای بعد خود را همراه با این دو نفر در یک بیابان دیدم این را هم بگویم که زمان اصلا مانند اینجا نبود، من در یک لحظه صدها موضوع را می فهمیدم و صدها نفر را می‌دیدم آن زمان کاملاً متوجه بودم که مرگ به سراغم آمده، اما احساس خیلی خوبی داشتم که از آن چشم درد شدید راحت شده بودم، پسرعمه و عمویم در کنارم حضور داشتند و شرایط خیلی عالی بود در روایات شنیده بودم که دو ملک از سوی خدا همیشه با ما هستند حالا داشتم این دو ملک را می دیدم ،چقدر چهره آنها زیبا و دوست داشتنی بود دوست داشتم همیشه با آنها باشم ما با هم در وسط یک بیابان کویری و خشک و بی آب و علف حرکت می‌کردیم کمی جلوتر چیزی را دیدم روبروی ما یک میز قرار داشت که یک نفر پشت میز نشسته بود آهسته آهسته به میز نزدیک شدیم به اطراف نگاه کردم سمت چپ من در دور دست ها چیزی شبیه سراب دیده می‌شد . اما آنچه می دیدم سراب نبود شعله‌های آتش بود حرارتش را از راه دور حس می کردم به سمت راست خیره شدم در دوردستها یک باغ بزرگ و زیبا یا چیزی شبیه جنگل های شمال ایران پیدا بود ،نسیم خنکی از آن سو احساس می‌کردند به شخص پشت میز سلام کردم با ادب جواب داد منتظر بودم میخواستم ببینم چه کار دارد این دو جوان که در کنار من بودن هیچ عکس العملی نشان ندادند .حالا من بودم و همان دو جوان که در کنارم قرار داشتند. جوان پشت میز یک کتاب بزرگ و قطور را در مقابل من قرار داد . !! 🌸🍃 @shahid_ahmadali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃 🎥تیزر 📣 معرفی برنامه های هفته مکتب انقلاب اسلامی📣 🔰از ارائه نقشه راه انقلاب اسلامی تا تمدن نوین اسلامی 💢سخنی که بیست سال است مورد غفلت واقع شده! 📆۱۲ لغایت ۱۹ آذر ۱۳۹۹( هفته مکتب انقلاب اسلامی) ♻️با ما همراه باشید 🌸🍃 @shahid_ahmadali
tabloe 2.mp3
10.14M
🌸🍃 🎙بشنوید : 📌روایتگری تابلو های مکتب انقلاب اسلامی 🔰حجت الاسلام و المسلمین ثقفی، مسئول بنیاد فرهنگ و اندیشه انقلاب اسلامی ✅ انقلاب اسلامی؛ یک فرصت استثنایی 🌸🍃 @shahid_ahmadali
💠فرصتی استثنایی 📌امروز یک فرصت استثنایی در اختیارمان قرار گرفته است تا بتوانیم اهداف الهی و اسلامی را در یک بخش مهم از جهان که کشور بزرگ و عزیز ایران است تحقق ببخشیم و آنها را پیاده کنیم ✅تابلوی شماره یک 🌸🍃 @shahid_ahmadali
🍃🌸 ❤️ 🌿اَشڪــ بَر حُسین (ع) ، گنــاھانِ بزرگــ را فرو مےریزَد... 🌺 🦋عَلےِ ابنِ موسے الرِضا (ع)🦋 📚بحارالانوار ؛ جلد ۴۴ ، صفحھ ۲۸۴ 🍃@shahid_ahmadali🌸
🍃🌸 چه خُوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد چه نکوتر آنکه مرغی زِ قفس پریده باشد 📎📷عکسی ازشهیداحمدعلی نیّری وهمرزمان شهیدش نشسته از راست: شهیدعلی طلایی،💖شهیدنیری💖، شهیدحسن میرزایی،ایستاده سمت چپ شهیدمهدی خداجو 🍃🌸 👉@shahid_ahmadali👈
🍃🌸🍃🌸 💍💕 یادمہ از اولین دوره هاے راهیان نور ڪہ رفتہ بودم ،وقتے وارد هویزه شدیم قشنگے فضاش ما رو گرفت ...😊 ڪسایے ڪہ رفتن هویزه میدونن چے میگم ... جلوے درش کفشاشو👟 میگیرن و واڪس میزنن .... از تونل سر بندها ڪہ عبور میڪنے میرسے بہ یہ حیاط ڪہ دو طرفش شهدا دفنن و چند تا درخت🌴 رو مزار بعضے شهدا سایہ انداختہ و دلچسبے فضا رو دو چندان میڪنہ یادمہ وارد شدیم و راوے روایت گرے میڪرد . یڪے از بچہ ها ڪہ سابقہ دار بود اصرار ڪرد بچہ ها بریم سر قبر 👈شهید علے حاتمے🌷 پرسیدیم چرا بین اینهمہ شهید به اونجا اصرار دارے ...⁉️ گفت بیاین ڪارتون نباشہ 🤔 رفتیم سر مزار شهید و مشغول فاتحہ و صحبت و دیدیم چند تا خواهرا هم پشتمون سرپا وایسادن و منتظرن بیان همونجا و چون ما اونجا بودیم خجالت😓میڪشیدن جلو بیان برام جاے تعجب بود خوب بقیہ شهیدا اطرافشون خالین برن برا اونا فاتحہ بخونن ... ڪہ این رفیقمون گفت آخہ این شهید مسئول ڪمیتہ ازدواجہ 💑 هر ڪے با نیت بیاد سر خاڪش سریع ازدواج میڪنہ (پس بگو چرا خواهرا صف وایساده بودن 😂😂😂) ما هم از قصد هے ڪشش میدادیم و از روے مزار بلند نمیشدیم 😁... یهو راوے اومد بلند جلومون با صداے بلند و🗣خنده 😄 گفت :آقایون این شهید شوهر میده‌ها ... زن نمیده به ڪسے یهو همه اطرافیان و اون خواهراے پشت سرے خندیدند 😂و ما هم آروم آروم تو افق محو شدیم ..🌅 البتہ راوی بہ شوخے میگفت ؛ خیلے بچه ها با نیت اومدند و ازدواج 🎊هم ڪردند . شهید علی حاتمی🌹 🍃🌸 👉 @shahid_ahmadali👈
🌸🍃 نعمت آسمان فقط باران‌ نیست! گاهی خــــدا کسی را نازل میکند به زلالی باران مثل تــــو . . . .🌹 🍃🌸 @shahid_ahmadali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 ••اۍشـهیـ∞ـد بایـدخـۅدت‌تمـام دلـم را عـوض‌ڪنـــے بـا ایـن دلـم،بـہ‌دردِ امام زمــانم نمـےخۅرم... محبوبِ دل صاحب ڪہ‌شوۍ شهیدت‌مے ڪنند❥ @shahid_ahmadali 🍃🌸