شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 #رمان_عارفانه ❣ 💫شهید احمد علی نیری💫 #قسمت_هفدهم 🌸🍀دائم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
📖عارفانه
💫شهید احمد علی نیری💫
راوی: حسین حسن زاده
#قسمت_هجدهم
🌱همیشه یک لبخند ملیح برلب داشت. ازاین جوان خیلی خوشم می آمد.
وقتی درکوچه وبازار او را می دیدم خیلی لذت می بردم. آن ایام با اینکه پدرم همیشه به مسجد می رفت اما من اینگونه نبودم.
تااینکه یکروز پدرم مرا باخودش به مسجد برد و دستم را در دست همان جوان قرار داد و گفت: احمدآقا اختیار این پسرم دست شما!
بعد به من گفت: هرچی احمدآقا گفت گوش کن. هرجا خواستی با ایشان بری اجازه نمی خواد و...
خلاصه ما رو تحویل احمدآقا داد. برای من یک نکته عجیب بود!
مگرپدرم چه چیز دیده بود که اینگونه من را به یک جوان شانزده یا هفده ساله می سپرد؟!
🔸چند شب از این جریان گذشت. من هم مسجد نرفتم. یک شب دیدم درب خانه را می زنند. رفتم در را باز کردم، تا سرم را بالا کردم باتعجب دیدم احمداقا پشت در است!
تا چشمم به ایشان افتاد خشکم زد!
💭یک لحظه سکوت کردم، فکر کردم اومده بگه چرا مسجد نمی یای؟
گفتم: سلام احمدآقا، به خدا این چند روز خیلی کار داشتم، ببخشید.
همینطور که لبخند به لب داشت گفت: من که نیومدم بگم چرا مسجد نمی یای، من اومدم حالت رو بپرسم. آخه دو سه روزه ندیدمت.
خیلی خجالت کشیدم. چی فکر می کردم و چی شد! گفتم: ببخشید از فردا حتما میام.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دو سه روز دیگه گذشت. در این سه روز موقع نماز مشغول بازی بودم و مسجد نرفتم
🌱یک شب دوباره صدای درب خانه آمد. من هم که گرم بازی بودم دوباره دویدم سمت در..
تو فکر هر کسی بودم به جز احمداقا.
تا در را باز کردم از خجالت مُردم. با همان لبخند همیشگی گفت: سلام حسین اقا.
حسابی حال و احوال کرد. اما من هیچی نگفتم. فهمیده بود از نیامدن به مسجد خجالت کشیدهام. برای همین گفت: بابا نیومدی که نیومدی، اومدم احوالت و بپرسم.
خلاصه آن شب گذشت..فردا زودتر از اذان رفتم مسجد واین مسجد رفتن همان و مسجدی شدن ما همان.
احمدآقا انقدقشنگ نوجوان ها را جذب مسجد می کرد که واقعا تعجب می کردیم!
با سن کمی که داشت اما نحوهی مدریت او در فرهنگی مسجد فوق العاده بود.
#ادامه_دارد
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
هرشب با #عارفانه نگاه گرمتون رو به ما ببخشید✨😊
#کانال_رسمی_شهید_نیری
#منتظرتونیم
➖🍃🌹🌹🌹🌹🍃➖
@shahid_AhmadAli
voice.ogg
زمان:
حجم:
1.61M
"استاد مومنی"
«ادب حضرت ام البنین س»
#با_هم_گوش_کنیم
@shahid_ahmadali
895.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دیدم یک بانویی آمد...من در عالم خواب حس کردم #حضرت_زهرا است..رفتم به سمت پاهای مبارکشان..گفتم..ببین وضع ما را...حضرت فرمودند که درست میشود..یک دستمإلی بیرون آوردند،و اینجوری تکان دادند.فرمودند تمام شد!
یک لحظه بعدیک هلی کوپتراسراییلی زده شدوبعد ازاین سقوط رژیم شروع شد
@shahid_ahmadali
Haj Meysam Motiee2003617_478.mp3
زمان:
حجم:
11.74M
🌷🏴🕯
▪️پسرام به فدای حسین (زمینه)
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 ویژه وفات حضرت امالبنین (س)🥀
#کانال_عاشقان_چهارده_معصوم_علیهم_السلام
#قرارگاه_بسوی_ظهور
🌷🏴
@shahid_ahmadali
17.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 #وفات_حضرت_ام_البنین(س)
🍃همه جا کربلا همه جا نینوا
🍃من ابلفضلیم به امید خدا
🎤 #نریمان_پناهی
⏯ #شور
👌بسیار دلنشین
@shahid_ahmadali
عطر پر رنگ چایی روضه
زیر و رو کرده خانهء اورا
چقدر ناگهان هوس کردم
طعم آن چای قند پهلو را
@shahid_ahmadali
سالروز شهادت🍃🌸
شهید مرتضی جاویدی(اشلو)
گرامی باد
فرمانده ی غیور گردان فجر
سرانجامعملیات کربلای ۵ او را به آرزویش رساند و روح بلند این قهرمان وطن برای همیشه از قفس خاکی تن پرگشود و ۷ بهمن ماه سال ۶۵ خاک شلمچه شقایق زارِ خونِ سردارِ تنگه احد شد و نام پر افتخار مرتضی جاویدی برای همیشه در تاریخ سترگ دفاع مقدس جاودانه شد
روحش شاد
@shahid_ahmadali🍃🌸
🍃🌸
#رفیق_شهیدم
پر کن از باده ی چشمت قدح صبح مرا...
خود بگو من ز ِ تو سرمست شوم...
یا خورشيد؟!!
#شهید_احمدعلی_نیری
#صبحتون_شهدایے
@shahid_ahmadali 🍃🌸