📷 #عکسهای_قدیمی
گرامیداشت دفاع مقدس ...
یادآور رشادت های رزمندگان و بسیجیان محله عطاآباد شهرستان دهاقان اصفهان در جبهه های حق علیه باطل
دوران جنگ تحمیلی
☜یادشهداکمترازشهادتنیست
☜باشهـــداوسیّدالشُّهداتــاظهــــور
📡 𝐣𝐨𝐢𝐧 ☞︎@shahid_azizzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 سقوط شهر «ووهلدار» پس از دو سال
🔺️نیروهای روسیه بالاخره موفق شدند پس از ۲ سال درگیری با ارتش اوکراین، منطقه «ووهلدار» در شرق این کشور را تصرف کنند.
🔺️اوکراینیها به دلیل خطر محاصره شدن مجبور به ترک این شهر شدند.
☜یادشهداکمترازشهادتنیست
☜باشهـــداوسیّدالشُّهداتــاظهــــور
📡 𝐣𝐨𝐢𝐧 ☞︎@shahid_azizzadeh
نوجوانی جبهه ها را درك كرد
بازی پس كوچه ها را ترك كرد
رفت تا خط مقدم تا خدا
رفت تا معنا كند آیینه را
صورتش را با چفیه بسته بود
عزم او انگیزه ای پیوسته بود
مادر پیرش پر از دلواپسی
پشت پایش نور می ریزد بسی
«دست حق پشت و پناهت ای پسر
دین و ایمان تكیه گاهت ای پسر»
آن بسیجی نبض فردا را گرفت
نبض فردای فریبا را گرفت
رفت تا در جبهه ها زیبا شود
نیمه گم گشته اش پیدا شود
خاك ایران را حمایت می نمود
خونفشانی را روایت می نمود
«تكه ای از آسمان مال من است
راه پرواز من از این روزن است»
جبهه درها را به رویش باز كرد
او خودش را تا خدا آغاز كرد
بوی باروت و مسلسل، بوی خون
جانفشانی های پی در پی،جنون
واحد پول جنون پروانگی است
شعله های آتش و دیوانگی است
یورش دشمن، شقایقهای سرخ
عشق تا اوج دقایقهای سرخ
تانكها ناگاه پیدا می شوند
بی خدا یی ها هویدا می شوند
جز اسارت چاره ای دیگر نبود
نوجوان اما پر از دلدادگی است
او پر از انگیزه آزادگی است
داخل دستان او نارنجكی است
وای! این با زندگی بیگانه كیست؟
او كه این سان مست و بی پروا شده
او كه این سان عاشق و شیدا شده
سنگر خود را رها كرد و پرید
پرده های خواب و رویا را درید
تانك دشمن ناگهان آتش گرفت
نقشه گردنكشان آتش گرفت
یك كبوتر از میان شعله ها
آسمان – پرواز آبی تا خدا