🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان زهرا بانو💗
قسمت150
با تمام خستگی گفتم:
بهتر برویم هتل ؛ خرید ها که تمام شده من خیلی خسته شدم.
آقاسید با یک نگاه کشیده گفت:
- تازه سوغاتی ها تمام شد
من هنوز خرید دارم ؛ کجا خانم؟
این یعنی دنبالم بیا اعتراض وارد نیست.
داشتیم در مرکز خرید چرخ میزدیم که آقاسید گفت:
- خواهشی دارم رد نباید بکنید!
- چه خواهشی؟
- من می خواهم برای شما چیزی بخرم خواهش می کنم مخالفت نکنید حتی اگر نخواستید و هیچ وقت استفاده نکردید ولی بگذارید من بخرم و شما قبول کنید.
گیج نگاهش می کردم
مگر چه می خواست بخرد؟
نکند دوباره چادر پسند کرده؟
بدون معطلی گفتم:
- چادرم که تازه خریدید نیازی نیست.
- چیزی که می خواهم بخرم تا حالا نداشتید...
بهتره با من بیایید.
باهم به طرف مغازه ی جواهر فروشی رفتیم. با فروشنده صحبت کرد و چندتاست انگشتر حلقه ای را نشان داد که فروشنده همه را جلوی من چید.
خدای من...
یعنی می خواست برای من حلقه بخرد؟
یعنی الان اولین انگشتر زندگی ام را باید انتخاب می کردم؟
او گفت: اگر نخواستم استفاده نکنم؟
کاش می فهمید چه می کند...
خالق چه خاطراتی برای دختر چشم وگوش بسته شده.
اولین هایی را با اوتجربه می کردم که فراموش کردنش کار من نبود.
🍁نویسنده_طـــﻟاﺑاﻧـــو🍁
♦️کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد♦️
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فکر میکنی کنکور خیلی سخته؟!😆🧗♀
میخوای تو رشته ای که دوست داری قبول شی؟😍👨🏻⚕👩🏻🏫
انگیزه نداری؟😞
اینجا عضو شو تا کمکت کنیم🥰💜:
https://eitaa.com/joinchat/1758003351C7c8727d470
مناسب همه ی مقاطع از کلاس اول بگیر تا کنکور😂👆
اگه واس خودت هدفی داری و میخوای بجنگییی🧚♀•
تا بدسش بیاری عضو شو💙🍓:
https://eitaa.com/joinchat/1758003351C7c8727d470
برای رسیدن به موفیقت چه پزشکی باشه چه رشته دیگه عضو شو💙🧚♀!
https://eitaa.com/joinchat/1758003351C7c8727d470
#شهیدیکهنمازنمیخواند
تو گردان شایعهشد نماز نمے خونه!
گفتن،تو ڪه رفیقشی..
بهش تذکر بده..
باور نکردم و گفتم: لابد میخواد ریا نشه..
پنهانی مےخونه..!
وقتےدو نفریتویسنگرکمینجزیرهمجنون
²⁴ ساعتنگهبانشدیـم..
با چشمخودمدیدمکهنمازنمیخواند!!
تویسنگر کمین،در کمینشبودم
تا سرحرفرا باز کنم ..
گفتم : ـ تو که برایخدا میجنگے..
حیفنیسنماز نخونی؟!
لبخندے(: زد و گفت :
+یادممیدےنمازخوندن رو؟
➖ بلد نیستے❓
➕نه..تا حالا نخوندم
--_ نمازخواندن رو تویتوپوآتشدشمن
یادش دادم . .
اولین نمازصبحشرا با مناولوقتخواند.
دو نفر نگهبان بعدیآمدندو جاےماراگرفتند
ماهمسوار قایقشدیمتا برگردیم..
هنوز مسافتےدورنشدهبودیمکهخمپاره
نشست،تویآبهور ،پارو از دستشافتاد
آرامکفقایقخواباندمش،لبخندکمرنگےزد🙂
با انگشترویسینهاشصلیب†کشید
وچشمشبهآسمان،با لبخند به..
شهادت🕊رسید . . .
اری،مسیحے بودکهمسلمان شد و بعد از
اولیننمازشبهشهادترسید...
#شهدا
🍃🌹| #شعر
قلم برای نوشتن ، بهانه میخواهد
بهانه ای و تبی عاشقانه میخواهد
تبی که شعله بپاشد ، تبی که پر بکشد
کنار قافیهها ، طرحی از سفر بکشد ...
سفر به خیر عزیزم ، مسافر حرمم
کبوترانه نشستی به شانههای غمم
کبوتر سفر شامهای شعله و تب ...
سفر به خیر عزیزم ، مدافع زینب ...
سفر به خیر ، خدا خواست نذر شام شوی
که عاشقانه بمیری و ناتمام شوی ...
تو رفته ای وپر از عطر سیب برگشتی
غریب کشته شدی و غریب برگشتی ...
تو رفته ای که مگر آفتاب برخیزد ...
و شهر یخ زده از مست خواب بر خیزد
تو رفته ای که بگویی ، توانمان باقیست..
و بانگ حی علی ... دراذانمان باقیست ...
تو رفته ای که بگویی ، امام تنها نیست ...
رقیه در دل بازار شام ، تنها نیست ...
چگونه شیعه در این کارزار ، پس بکشد ؟!
و شمر ، در وسط خیمهها نفس بکشد ؟!
هنوز عمه سادات ما ، حرم دارد ...
هنوز ساقی این خیمهها علم دارد ...
سفر به خیر مسافر ، غریب راه منم...
چگونه فاصله را تا شما قدم بزنم ؟!
#شهاب_مرادی
#شهید_محمدرضا_دهقان
•┄❁🌹❁┄•
ﻣﻦ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﺯﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺮﻡ ﻣﺪﺭﺳﻪ.
ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮﻡ ﺍﻭﻥ ﺩﮐﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﻨﻮ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﻡ ﺩﺍﺭﻭ ﺗﺠﻮﯾﺰ
ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﺪﺭﮐﺸﻮ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ!
خاک کربلا تو سرت دکتر 😂😂😂
6.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نہ چک زدیم نه چانہ ایمان اومد به خونہ...♥️🎥
#پناهیان
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
ﻣﻦ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﺯﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺮﻡ ﻣﺪﺭﺳﻪ. ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮﻡ ﺍﻭﻥ ﺩﮐﺘﺮﯼ ﮐﻪ
اینخاککربلاروخوداضافہکردم
کہیکممودبانہترباشہ😂😂👌🏻
#دعاےفرج🌱
-بسمالله...🌸
بخونیمباهم...🤲🏻
ـاِلٰهےعَظُمَالْبَلٰٓآوَبَرِحَالخَفٰآء
ُوَانْڪَشِفَالْغِطٰٓآءٌ…✨🍃
🖇⃟¦🍂 #تݪنگࢪ
خیلۍهاڪهالانقربونصدَقمونمیــرنشباول قبــرموننیمساعتبیشتــرســرقبــرموننمیموننهمہ میــرن،مامیمونیمواعمالمــون☄!"
براۍاونلحظہخودمونوآمادهڪنیم🖐🏻
.
.
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
📺سخنرانیاستادرفیعی
🔸موضوع:خیلیدوستدارمپولجمعکنم