هدایت شده از اخبار تعطیلی مدارس و دانشگاه
⭕️ هرکی انلاین یه دقیقه👀 بره #استیکر و #گیف های این کانالو ببینه خیلی قشنگهههه خیلی جدیدو خاصهههه دلم رفت براش
😍🙈😍🤪😮🌹🌹🌹
💯🔥😍 هر روز کلی استیکر جدید میزاره 😍🔥💯
👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿
#پیشنهاد_ویژه_ادمین
Qasem Jigaraki - wWw.NakaMan.iR.mp3
4.27M
ماجرای توبه قاسم جگرکی...💔
12.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الـو . . .
#امام_رضا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ظرف که میشوری.....بسیارعالیه.😍
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تم شهید ابراهیم هادی
فضایل قرآنی مولا امیر المومنین
آیه ولایت:
آیه ۵۵ سوره مائده که میگوید خدا، پیامبر(ص) و کسانی که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند، بر مردم ولایت دارند.[۹] مفسران شیعه و سنی، شأن نزول این آيه را ماجرای خاتمبخشی حضرت علی(ع) دانستهاند که در حال رکوع، انگشتر خود را به فقیر بخشید.[۱۰]
💜 رمان اورا 💜
قسمت نود و هفتم
هم خنده ام گرفته بود هم خجالت میکشیدم
سرم رو انداختم پایین
_خوشگل خانم؟
چی شده دورت بگردم؟
ميگما من یه پیشنهاد دارم
برگشتم سمتش قیافش خیلی جدی میزد
_هوم؟
_بعد از عقد یه سر بریم کربلا و بیایم
_چی؟حسین😒
از اینکه مسئله ای به این بزرگی و مهمی را این جوری به زبان آورده بود چیزی میون دلم فرو ریخت، جدیت میان چشمانش اعصابم به هم میریخت...
با جدیت گفتم
_حسین جدی ای؟🧐
_جدی ام؟ میخوره که مسخره بازی در بیارم عزیزم؟
_ آخه...
میان حرف هایم دست درازی کرد و چشمانش را دولا بلا کرد...
_ آخه که چی؟ میخوام این گل بانو رو ببرم کربلا...
گویا جدی بود...🙁
جدی ای که قرار نبود حتی اندکی پشیمانی احاطه اش کند.
_ حسین؟❤️
_جان حسین؟
_ راستکی؟
لبخند زد...
_آره عزیزم راستکی.
اشک دو دو زد میان چشمانم و نفس مقطعم را بیرون فرستادم
زمزمه کردم:😊
_ عاشق حسینی هستم که در بند حسین است!
چشمانش را بست وبا لبخند زمزمه کرد:
_ آخ آخ... دارم از گرسنگی میمیرم
خنده ریز کردم و رومو به سمت مجلس برگردوندم
ولی یه شوخی بودن حرفش ته چشمانش بود
💜نویسنده : A_S💜
💜 رمان اورا 💜
قسمت نود و هشتم
دیگه شنل و شال و هرچی که تنم رو برداشتم که فقط لباس عقدم تنم بود....
حسین رفت تا حدود یه 45دقیقه دیگه بیاد
مامان خودم و مامان حسین کنارم نشسته بودن و گرم حرف بودن🗣
درسته به بقیه نگاه میکردم ولی فکرم رفت سمت حرفی که حسین زد...
ولی من یقین داشتم کسی که من عاشقشم دروغ نمیگه و منو میبره کربلا..
هعی ..!💔
کربلا رفتن با یار عجب حس و حالی دارد...
....
حالا زمان اومدن حسین بود..!
این شعری بود که ناخودآگاه به زبانم آوردم و حسین خندید و در حین اومدن پیش من خندیدن گفت:
_منظورت از یار منم دیگه گل بانو🥰
_آره آقا ..😍
و من هنوز در شک بودم که میخوام با یار به دیدار حسینم(امام) برم🥺
اونم برای اولین بار
...
عقد که تموم شد همه رفتن و ما هم سوار ماشین شدیم ..اون شبم مامان حسین گفته بود که برم خونشون ..
حسین در و باز کرد و من تو ماشین نشستم و خودش هم پشت فرمون نشست..
_آخیشششش تموم شد کمرم خشک شدا😂
و من با صدای حسین رومو برگردوندم..
_خانومم کجایی تو ..؟
به چی فکر میکنی؟
_حسین واقعا راست میگی ؟؟
هعی! میخوای منو ببری کربلا؟؟یعنی باهم بریم..🥺
_آره خانومم
میخوام ببرمت ...😍راس میگم به خدا
همین امشبم میریم
_حسین؟؟
_جاانم
_ممنونم ازت ..خیلی خوشحالم🥺
_منم خوشحالم خانومم فاطمی و با حیاست.. 😍
و جمله ایی که از نوشته هایی که خونده بودم رو لبام جاری شد..
_تعریف من از عشق همانست که گفتم
و حسین ادامشو خوند:
در بند کسی باش که بد بند حسین است🌺🌸
💜نویسنده : A_S💜
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[🎞| #استوری]
پنجشنبه بود، کانال رسمیات را باز کردم
باز هم مثل هر هفته از مزارت استوری گذاشته بودند🍃
به قول خودشان "زیارت مجازی"🥲
زیارت مجازی برای دلخوشی چون منی که دلش لک زده برای سردی سنگ مزار
برای شکل دادن به گلبرگ های روی سنگ!
برای نشستن در دنج ترین قسمت امام زاده علی اکبر و حرف زدن ها و درد دل هایی که برای همیشه باید راز بماند
برای....
˹🧡| @shahid_dehghan˼
🛑
حتیبچهمذهبیاهمبیخبراینکارومیکنند!
ماننداینعکس!
خواهرانچادری!مذهبی!
برادرانبسیجی!مذهبی!
اونانگشتریکهدرانگشتاشارهجامیکنید
نشانهایناستکهشماطرفدارشیطانهستید
ویعنیاینکهشماحمایتمیکنیدازابلیس
ایاواقعامعنیشومیدونستیدوبازهمانجام
میدیداینکارو؟
#تلنگࢪ
پست آخر شبانه فردا خالی
تک بنر و ریپ : کایی 16500
جدا: ریپ کایی 7000تومان؛بنر کایی7500
ویو حداقل : 5کا
ویو حداکثر : 30 کا
پست آزاد فردا صبح خالی
تک بنر : کایی 8500
بنر و ریپ کایی9500
سفارش ویو حداقل : 1کا
سفارش ویو حداکثر : 20کا
کسی خواست پیوی🌸 @admin_fateah