🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان زهرابانو💗
قسمت34
نرگس پرید وسط حرفم و گفت:
- بستگی دارد به خودت!
من متعجب پرسیدم
- یعنی چه؟ من باید کاری انجام بدهم؟
نرگس جدی گفت: بله!
- چه کاری؟ من نمی دانم !
- اول و آخرش این هست که
همیشه ؛ همه جا هوای کاپیتان را داشته باشی. با من باشی دنیا باهات هست.
هنوز حرفش ادامه داشت که بی بی گفت:
- نرگس اذیت نکن دخترم را
خیلی هم افتخار داده تو جمعتان باشد
هنوز نرگس می خواست شروع به حرف زدن کند که صدای بوق آژانس آمد.
با لبخند به نرگس گفتم:
- چشم کاپیتان
بعد از خداحافظی و تشکر سوار ماشین شدم و به طرف خانه حرکت کردم.
نرگس آرام کنار گوش بی بی گفت:
- حواسم هست دخترمِ من را خرج کس دیگری کردی!
حواست باشد بی بی خانم
بی بی خندید و گفت:
- بخیل نبودی که شدی؟
صدای سید علی آمد که باز هم عذرخواهی می کرد که دیر آمده.
بی بی، سریع گفت:
- اشکالی ندارد پسرم
ولی نرگس با شیطنت گفت:
چه کنیم! دیگر چاره ای نداریم!
حالا جبران کن برای ما
امشب شام مهمان عموی گل و گلابم باشیم چه طور است ؟
🍁نویسنده_طـــﻟاﺑاﻧـــۆ🍁
♦️کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد♦️
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان زهرابانو 💗
قسمت35
سید علی با خنده گفت:
- خیلی هم عالی ؛ حالا بگو ببینم آب پز دوست داری یا نیمرو یا آخرش املت...
منوی ما انتخابی هست.
- عمو خیلی گدایی...
با هم می رفتیم ؛ کبابی، پیتزایی، بابا آخرش ساندویچی...
بی بی جدی گفت:
- لازم نکرده شام آماده هست زود بریم که خیلی خسته شدم.
سید علی رو کرد به نرگس و گفت:
- ناراحت نباشی!
بالاخره مهمانت می کنم.
نرگس سریع گفت:
- کی عموووو؟
-صبر کن ؛ عاشق که شدم خواستم بهت بگم دعوتت می کنم.
- خب پس...
رستوران منحل شد!
تو که غیر از زمین جایی را نگاه نمی کنی مگر اینکه طرف غش کرده باشد. تو اشتباهی به جای آسفالت روئیتش کنی.
سید علی می خندید و با سر حرفش را تایید می کرد.
نرگس که حرصش گرفته بود گفت:
-اصلا کسی عاشق عموی من نمی شود!
بی بی با دلخوری رو کرد سمت نرگس و گفت:
- چرا؟؟
- برای عاشق شدن باید چشم طرف مقابل را شکار کرد بعد تیر به قلبش نشانه گرفت.
عموی ما کفش دختر مردم را شکار می کند خب تیر به قلب نمی خورد بلکه به زمین می خورد.
هم بی بی و هم سید علی مشکوک به نرگس نگاه می کردند که نرگس با خنده گفت:
- تجربه ی یک عمر زندگیست که دراختیارتان گذاشتم استفاده کنید .
🍁نویسنده_طـــﻟاﺑاﻧـــۆ🍁
♦️کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد♦️
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هرچہ گفٺم ڪہ بمـان،
فایده انگار نداشٺ
رفتنٺ،
رفٺن جان اسٺ؛
خودٺ میدانے!
وقتی در گناه زندگی میکنی
شیطان کاری با تو ندارد؛
اما وقتی تلاش میکنی
تا از اسارت گناه بیرون بیایی؛
اذیتت خواهد کرد!
#حاجاسماعیلدولابی🌱
افتـخار نـسلِ مآ اینه ڪه توےِ
عصـرے زندگے میڪنیم که اسـرائیل
قراره توےِاون دوره به دسـتِ
مآ نابـود بشـہ...!😎👊🏻
#شهیـدحسـینولایتیےفـر
«🗒🖇»
#انگیزشی 🌱
هَمچۅبـآرآنبـآش،رَنجِجُداشُدَناَزآسمـآنرا
دَرسَبزڪَردَنزِندِگۍتَحَمُـلڪُن..!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اندکی_تفکر
چقدر برای اعتقاداتت وقت گذاشتی؟؟؟
-------•|📱|•-------
بسیجی!
چکیده عشق است و نماد غیرت
سمبل تعصب است و پاسدار مکتب:)
#بسیجیونمبارز | #بسیجے
<🌱⛅️>
وقتے کارتان مےگیرد و دورتان شلوغ مے شـود، تازه اول مبارزه است ، زیرا شیطان به سراغتان میآید!
اگر فکر کرده اید که شیطان میگذارد شما به راحتے براے حزبالله نیرو جذب کنید ، هـرگز..
🕊⃟🔗¦↫#شهیدانھ✨
💚⃟🔗¦↫#شہیدمصطفےصدرزاده🥀
ـ ـ ـ ـ ــــــــــــــ ـ ـ ـ ـ
|🌈🌧|
هیچ برگے (از درختے) نمے افتد ،
مگر اینکه از آن آگاه است .
🌸⃟🔗|سورهانعام۹۵
🌿⃟🔗|#آیات_وحے✨
هروقتتنبلیتشدنمازتوبخونۍ
یادتبیادکہظهرعاشورا
امامحسینتواونوضعیت
نمازشواولوقتخوند..
#حالااگہتونستۍنمازتودیربخون🖐🏻
#تلـنگـر