ذکر روز پنجشنبه:
لا اله الا الله الملک الحق المبین
(معبوی جز خدا نیست؛ پادشاه برحق آشکار)
ذکر روز پنجشنبه به اسم امام حسن عسکری (ع) است. روایت شده در این روز زیارت امام حسن عسکری (ع) خوانده شود که خواندن آن موجب رزق و روزی میشود.
#مرتبه۱٠٠
+حاجآقاپناهیانمیگفت:
آقا #امامزمـان صبح
بهعشقشماچشمبازمیکنه
اینعشقفهمیدنےنیست...!🌱
بعدماصبحکهچشمبازمیکنیم
بجایِعرضارادتبهمحضرآقا
گوشیامونُچکمیکنیم!
زشتـهنـه⁉️
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
.🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
دفــــاع از اسلام #خشاب_خون
میخـــواهد🕊🌱
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
.🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
•°🌧🌱°•
🍃هرگاه در نمازت عجله ڪردۍ،
خواستی زودتر به پایان برسانی!
#بهیادبیــاور🚧:
همهۍآنچهڪه مۍخواهی بعد از نماز بهش برسی!!!
و همهۍآنچه که مۍترسی از دست
بدهی، بدست همان کسۍ است،
ڪه در "مقابلش" ایستادهاۍ!
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
.🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
.🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋. . . #یاعباس
-
- ای بانی اشک و روضه های سقا ..
- ای فاطمۀ دوّم بیت مولا .. !
این روز ها آخر روضه ی عباس میخوانے،
این روزهای آخر هم تنها
حسین
حسین میگویی!!
بگو بدانیم بانو جان ،
این چه عشقی است که به حسیـــن داری؟!!
که با وجود از دست دادن عباست
فقط برای حسین گریه میکنے..:(🖤
.
.🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
ای شهـــید گمنـــام💔
خوشنام تویی، گمنام منـــم...
فاطمیه خط مقدم ماست
🌿آذر ماه ۱۴۰۱
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
.🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛ .
امالبَنین واۍ مادَر ! 💔
- #وفات_حضرت_ام_البنین .
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
.🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#Part_134_135 یک هفته میگذشت و توی این یک هفته تا تونستم از فضای مجازی و چیزی که من رو به گناه بند
#Part_136
که مهرانه میزنه زیر خنده و میگه:
- عروسی کیانا نیست، عروسی من با آقای آذری هست!
- مهرداد آذری؟
- آره دوست آقا پژمان!
که این دفعه میپرم بغل مهرانه و میگم:
- وای مبارکت باشه گلم، انشاالله خوشبخت شی.
که اونم بوسم میکنه و میگه:
- ممنونم عزیزم.
که شیرینی ای بر میدارم و میگم:
- پس این شیرینی سفارشی خوردن داره مهرانه خانوم!
که کیانا با مشت به پهلو ام میزنه و میگه:
- بله اسراجون، به فکر دوتا دبهی ترشی برای خودم و خودت باش!
که میخندم و دستم رو دور شونه هاش حلقه میکنم و میگم:
- باز تو خوبه آقا مازیار رو داری پس من چی؟
که مهرانه پارازیت میندازه میگه:
- پس آقا پژمان هم کشکه؟
که یهویی کیانا میزنه تو پام و میگه:
- وویی آقا رو باش چه حلال زاده هم هست!
و با ابرو اشاره میکنه به روبرو که پژمان ومهراد و دوتا از دوستهاش خارج میشن از در ورودی دانشگاه... که همون لحظه پژمان هم نگاهش به من میافته که سرم رو مینذارم پایین و شیطان رو لعنت میفرستم و چادرم رو روی سرم محکم میکنم!
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
.🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.