eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
7.3هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 کپی: حلالِ حلال🌿 خادم الشهدا(ادمین تبادل ): @arede1386
مشاهده در ایتا
دانلود
چهل حدیث آخر الزّمان: ۱- در آخرالزمان، ثروتمند شدن به وسیله ی غصب و تجاوز است. حضرت محمد(ص) ۲- در آخرالزمان، به مؤمنان واقعی ابله و بی عقل می گویند. امام صادق(ع) ۳- در آخرالزمان، ریا فراوان می شود. حضرت محمد(ص) ۴- در آخرالزمان، از اسلام فقط نام آن باقی می ماند. حضرت محمد(ص) ۵- در آخرالزمان، حق کاملا پوشیده می شود. حضرت علی(ع) ۶- در آخرالزمان، اسراف می کنند؛ حتی در آب وضو و غسل. حضرت محمد(ص) ۷- در آخرالزمان، شب ها دیر می خوابند و نماز صبح قضا می شود. حضرت محمد(ص) ۸- در آخرالزمان، مؤذّنان به مظلومان پناهنده می شوند. حضرت محمد(ص) ۹- در آخرالزمان، قبله ی مردان زنانشان خواهند بود. حضرت محمد(ص) ۱۰-در آخرالزمان، مردم از علما می گریزند. حضرت محمد(ص) ۱۱-در آخرالزمان، مؤمن پست و فاسق عزیز می شود. امام حسن عسکری(ع) ۱۲-در آخرالزمان، زنان بد حجاب و عریان می شوند. حضرت علی(ع) ۱۳-در آخرالزمان، علما را با لباس زیبا می شناسند. حضرت محمّد(ص) ۱۴-در آخرالزمان، اسلام چون ظرف واژگون شده می ماند. حضرت علی(ع) ۱۵-در آخرالزمان، برای حفظ دین باید از محل گناه گریخت. حضرت محمد(ص) ۱۶-در آخرالزمان، گناه خویش را به گردن خدا می نهند. حضرت محمد(ص) ۱۷-در آخرالزمان، بعضی از علما ریاکار می شوند. حضرت محمد(ص) ۱۸-در آخرالزمان، امّت حضرت محمد(ص) هفتاد و سه گروه می شوند. حضرت محمد(ص) ۱۹-در آخرالزمان، بهترین مونس مردم کتاب است. امام صادق(ع) ۲۰-در آخرالزمان، عبادت را وسیله برتری طلبی می دانند. حضرت علی(ع) ۲۱-در آخرالزمان، حج را برای تجارت انجام می دهند. حضرت محمد(ص) ۲۲-در آخرالزمان، سلامت دین در سکوت بیشتر است. امام زمان(عج) ۲۳-در آخرالزمان، زشتی ها افزایش می یابد. حضرت علی(ع) ۲۴-در آخرالزمان، به علت گناه باران در وقتش نازل نمی شود. حضرت محمد(ص) ۲۵-در آخرالزمان، هر کس بیشتر در خانه بماند ایمانش حفظ می گردد. امام باقر(ع) ۲۶-در آخرالزمان، مؤمنان اعمالشان را با ریا انجام می دهند. حضرت محمد(ص) ۲۷- در آخرالزمان، رشوه را به اسم هدیه حلال می کنند. حضرت محمد(ص) ۲۸-در آخرالزمان، گرد و غبار ربا همه را فرا می گیرد. حضرت محمد(ص) ۲۹-در آخرالزمان، حضرت عیسی(ع) پشت سر امام زمان زمان(عج) نماز می خواند. حضرت محمد(ص) ۳۰-در آخرالزمان، هرکه دینش را حفظ کند اجر پنجاه صحابه پیامبر را دارد. حضرت محمد(ص) ۳۱-در آخرالزمان، شیعیان واقعی با گریه بر امام حسین(ع) دل مادرش را شاد می کنند. حضرت محمد(ص) ۳۲-در آخرالزمان، از فتنه ها به قم پناه ببرید. امام صادق(ع) ۳۳-در آخرالزمان، بعضی از مردم گرگ صفت می شوند. حضرت محمد(ص) ۳۴-در آخرالزمان، مردم غصه از بین رفتن دینشان را نمی خورند. حضرت محمد(ص) ۳۵-در آخرالزمان، هیچ چیز سخت تر از مال حلال و دوست باوفا یافت نمی شود. امام هادی(ع) ۳۶-در آخرالزمان، حفظ زبان بهترین کار است. امام باقر(ع) ۳۷-در آخرالزمان، مؤمن واقعی از غصه آب می شود. حضرت علی(ع) ۳۸-در آخرالزمان، در اوج فتنه ها به قرآن پناه ببرید. حضرت محمد(ص) ۳۹-در آخرالزمان، ارزش دین در نظر مردم پایین می آید و دنیا باارزش می شود. حضرت محمد(ص) ۴۰-در آخرالزمان، مرد از زنش اطاعت کرده و از پدر و مادرش نا فرمانی می کند. حضرت محمد(ص) ✅نشردهیداجرتون باخدا 📚کتاب چهل حدیث آخرالزمان
آدینه ها غروب که دلگیر می شوم در انتظار ماه رخت پیر می شوم چون شبنمی به شستن گرد و غبار دل از آبشار دیده سرازیر می شوم
۱.بله کاملا درسته ۲.منم مثل شما نمیدونم😁 ۳.معدرت میخوام هر امری دارید پی وی در خدمتم ۴.اخه درس و مدرسه الان هم عیده و در کنار خانواده هستیم ۵.ساعت 8شب ۶.ساعت 8 شب
دوستان جاداره توضیحی بدم رمان حورا ساعت 8شب منتشر میشه من زودتر نمیتونم بزارمش
۱.تشکر از شما ۲.😁😭 ۳.منم مثل شما نمیدونم
۱.خواهش میکنم ممنون از شما ۲.عزیزم من هم پی دی اف میزارم هم رمان پارتی لطفا شماهم با ما همکاری کنید و صبور باشید و نطرات شما خیلی برای ما مهمه اگه مهم نبود که پیام هاتون رو بارگیری نمیکردم ۳. من جواب شما رو میدم اخه چرا شما ناراحت میشید؟
۱.خیلی ممنون چشم بیشتر فعالیت میکنیم ۲.بله با ذکر منبع مجازه ۳.ایدی رو در کانال سنجاق کردن ۴.چشم عزیزم ساعت 8شب میزارم ۵.ان شاءالله بعد از این رمان به صورت پی دی اف بارگزاری میکنم ۶.خیلی ممنون نظر لطفتونه ۷.ساعت 8 شب🤦‍♀
۱.ساعت 8 شب😥 ۲.چشم ۳‌.چشم حتما ساعت 8 شب ۴.خیر توی توضیحات کانال شرایط رو نوشتم ۵.چشم ولی من چالش میزارم کسی شرکت نمیکنه ۶.حتما ۷.چالش میزارم کسی شرکت نمیکنه متأسفانه
۱.ساعت 8 شب😩 ۲‌.خیلی ممنون ۳‌.ساعت 8شب منتشر میشه
_می خوام اسامی دانشجویان برتر رو بگم که نمرات چشم گیری در این ترم و ترم های گذشته اوردند. خانم لیلا فرهمند آقای مجید برزویی آقای رضا مشتاقیان خانم حورا خردمند و جناب آقای محمدرضا غربالی تشریف بیارید یک قدم جلوتر تا دوستان زیارتتون کنند. بچه ها جلو آمدند و همه تشویق کردند. حورا سرش پایین بود و هیچکس را نگاه نمی کرد. داشت با خود جملاتی که قرار بود بگوید را تکرار می کرد. به ترتیب پشت تریبون رفتند و سخنرانی کوتاهی کردند. نوبت حورا شد. موقر و متین با صدایی آرام گفت:خوش آمد میگم خدمت همه دوستان و دانشجویان عزیز. همه انسان ها هدف هایی دارند که رسیدن به اونها براشون آرزوست. من هم هدف ها و نیت هایی دارم که برای رسیدن به اونها دو چیز رو همیشه سرلوحه قرار میدم برای خودم. اولیش توکل به خدا و دومیش تلاش برای رسیدن به خواسته هامه. به نظر من مشاور خوب مشاوریه که به جای درد مردم، روحشون رو دوا کنه. روحی که تو سختیا و مشکلات زندگی کدر و تیره شده. دلی که ممکنه انقدر پر از کینه شده باشه که دیگه جایی برای مهربونی نداشته باشه. باید اینو بدونیم که هرچیزی اگر نادرست بود، بی اعتنا باشیم. اگر غیر منصفانه بود، عصبانی نشیم. اگر از روی نادانی بود، لبخند بزنیم. اگر عادلانه بود، از آن درس بگیریم. دوست دارم روزی به جایی برسم که بتونم رو پای خودم بایستم و زندگیمو هرچند خوب و بد خودم بگذرونم. زندگی زیباست؛ اگر با معنی باشد، زیباتر است. سخن زیباست؛ وقتی صادقانه باشد، زیبا تر است. بخشش زیباست؛ اگر باعشق قرین باشد، زیبا تر است.                                                                                                              زمان زیباست؛وقتی با یادگیری توام باشد، زیباتر است رفتن زیباست؛ اگر برای رسیدن به هدف باشد، زیبا تر است. خداحافظی زیباست؛اگر با دیدار دوباره همراه باشد، زیباتر است. ممنون که به حرفای خسته کننده من گوش دادید. موفق باشید.. صدای دست و جیغ و فریاد سالن را پر کرد‌. یڪ صلوات به نیت فرج اقا امام زماݩ الزامیست"
حورا که از تریبون پایین رفت آقای رضایی همان مرد جاافتاده که برای معرفی دانشجویان روی سن آمده بود با افتخار دستی زد و پشت بلندگو گفت:خانم خردمند من تو وجود شما مشاوره ای فوق العاده و بسیار موفق رو میبینم که میتونه هر دردی رو درمان کنه. واقعا از سخن های شما استفاده کردیم. دوباره همه دست زدند و بالاخره جشن با پزیرایی مختصری تمام شد. دانشجویان برای عکس گرفتن کمی منتظر ماندند. خبر نگاران دانشگاه و بقیه همراهان دوزبین های خود را اماده کرده بودند و تند تند عکس می گرفتند. هدی دوربینش را به خواهرش داد و گفت:هدیه جون یک عکس قشنگ از من و حورا بگیر. با تقدیر نامه ها کنار پرده سن ایستادند و هدیه عکس گرفت. چند عکس دیگر با ژست هاس مختلف هم گرفتند تا حورا از دور کسی را دید که دست و پایش را گم کرد. _امیر مهدی اینجا چی کار میکنه؟ هدی با تعجب مسیر نگاه حورا را گرفت تا به امیر مهدی رسید. _مگه نگفتی دانشجو همین دانشگاهه؟ خب اومده جشن مگه کار بدی کرده؟ _ن...نه.. _چته چرا هول کردی؟ _ آخه داره میاد جلو. حورا سرفه ای کرد و لباسش را مرتب کرد. نمی دانست چرا دوست ندارد امیر مهدی او را بدون چادر ببیند. امیر مهدی جلو امد و سلام کرد. _سلام مشاوره های آینده. حالتون خوبه؟ هدی سریع گفت:سلام خوبین شما؟ممنون خدا از دهنتون بشنوه. حورا هم سلامی کرد و با خجالت تشکر کرد. _حورا خانم پشت تریبون که خوب حرف می زدین الان چه کم حرف شدین. هدی با شوخی گفت:این پسر که میبینه همینجوری عرق میریزه شر شر.. حورا محکم به بازوی هدی کوباند و سرش را بالا گرفت. _هدی جان شوخی میکنن. من فکر نمی کردم شملا رو اینجا ببینم فقط. امیر مهدی لبخند دلنشینی زد و گفت:می خواستم موفقیت دوستای دانشجو رو ببینم. منظورم همتونه. سپس دستانش را داخل جیبش فرو کرد و گفت:بهتون تبریک میگم امیدوارم همیشه همین طور موفق باشید و مثل ستاره بدرخشید. هر دو تشکر کردند تا اینکه هدیه امد و به خواهرش گفت:بابا اومده هدی بریم. _با اجازه من برم لباسامو عوض کنم و برم. با من امری ندارین؟ _نه آبجی برو به سلامت. _خدانگهدار. هدی که رفت، حورا به امیر مهدی گفت:منم دیگه برم دوست ندارم به شب بخوره که برسم خونه. _ میخواین برسونمتون؟! _ نه ممنونم. خوشحال شدم زیارتتون کردم. خدانگهدار. _ خدافظ یڪ صلوات به نیت فرج اقا امام زماݩ الزامیست"