eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 کپی: حلالِ حلال🌿 خادم الشهدا(ادمین تبادل ): @arede1386
مشاهده در ایتا
دانلود
...🖤؛ می‌گفت: این‌‌ ایام‌ اگر دیدی گریه‌ت نیومد، به چشمات التماس کن! بگو یه عمر هرجا رو گفتی نگاه کردم یه امشبو میخوام برای حضرت‌زهرا ۜ گریه کنم... @Shahid_dehghann
🥀 باید‌بہ‌خودماݧ‌بـِقبولانیم‌ڪہ‌درایݧ‌زماݧ‌ بدنیا‌آمده‌ایم وشیعہ‌هم‌بدنی‌آمده‌ایم؛کہ‌مؤثردر‌تحقق‌ظھور‌مولاباشیم وایݧ‌همراه‌بامشڪلات،مصائب،سختے‌ها غربت‌ها‌ودورے‌هاست وجز‌ بافدا‌شدݧ‌محقق‌نمیشود‌حقیقتا...🌱 🕊 💔 @Shahid_dehghann
بسم الله الرحمن الرحیم♥️ با نام و یاد خدا روزمون رو آغاز میکنیم💚🌱 @Shahid_dehghann
ای کاش...😞💔 تو این روز ها گناه کردن مُد شده💔 @Shahid_dehghann
『💚🕊』 شهدا از ما اشک نمی خواهند... عمل می خواهند!! ما برای خوشحالی آقا چه کردیم؟! غیبت کردیم؟! دروغ گفتیم؟! نگاه به نامحرم کردیم؟! چه کردیم؟!😞💔 شهدابه شما قول می دهم دلم را از غیر خدا بشویم و فقط به خدا امیدداشته باشم وتا زنده ام در راه خدا تلاش کنم تا همه وجودم را برای خودش فدا کنم♥️ @Shahid_dehghann
[🕊'💚] برای رسیدن به پله ای که شهید بر آن ایستاده است ، باید گامی به بلندای گذشتن از همه چیز برداشت... حتی گذشتن از آبرو! @Shahid_dehghann
( فضیلت های حضرت زهرا س 🍃 ) ✨ روزى زنى به نزد زهرا (سلام الله عليها) آمد و گفت : مادر پيرى دارم كه در مسائل نماز سؤالاتى دارد و مرا فرستاده تا مسائل شرعى نماز را از شما بپرسم . زهرا (سلام الله عليها) گفت : بپرس . آن گاه مسائل فراوانى را مطرح كرد و يك يك پاسخ شنيد. همين كه سؤ الات به ده رسيد، خجالت كشيد و آثار شرم و خجلت در چهره اش ‍ نمايان شد و گفت : اى دختر رسول خدا! بيش از اين نبايد شما را به زحمت اندازم . زهرا (سلام الله عليها) گفت : باز هم بيا و آنچه سؤ ال دارى ، بپرس . آيا اگر كسى را اجير نمايند كه بار سنگينى را به بالاى بام ببرد و در مقابل صد هزار دينار طلا مزد بگيرد، چنين كارى براى او دشوار است ؟ زن جواب داد: نه ، هرگز! چه كسى است كه در مقابل اين مبلغ گزاف احساس خستگى كند. آن گاه زهرا (سلام الله عليها) افزود: من هر مسئله اى را كه پاسخ مى دهم ، بيش از فاصله بين زمين و عرش ، گوهر و لؤ لؤ پاداش و مزد مى گيرم ، پس ‍ سزاوار است كه بر من سنگين نيايد. سپس حديثى بسيار شنيدنى از پدر خود در منزلت عالم و علم بيان مى كند و بدين وسيله زن را غرق در سرور و ابتهاج مى نمايد(1)🌸 __________
عشق یعنےڪہ‌دمے بشنوۍازنـٰام‌رضا(؏) ودلت‌گریہ‌ڪنان، راهےمشہدبشود...♥️
『🖼| برادرجآنم... گاهی میان این همه دلهره و شلوغی فراموشت کردم 😔 ، از من به دل نگیر ! از منی که درمانده ام در میان زمین و آسمان ؛ میدانی ... می‌خواهم مراقب باشم ، مراقبِ خودم در برابر دنیا و دنیایی ها !خسته شدم از رنجاندن تو 😞 برادرجآن ... جانِ من دعایی کن بر احوال بیگانه‌ی این شب هایم ...✨🌹 •۰ ↻🖤@SHAHID_DEHGHAN🖤
🎈 ࢪفیق! مَــرد مےخواهد گذشتن از دلبسٺگۍها... وگࢪنہ تا حالا بہ نام خیلۍهامان واژه شھیـد اضافھ شده بود...(:🥀
🍃بسم رب الشهدا والصدیقین 🍃 مدافع حرمی با موهای اتوکشیده خامه‌ای! واقعا با عرقگیر می رفت؟!🤔 مادر شهید: بله؛ چون سوار موتور🏍 بود و جایی پیاده نمی شد. اما همین قدر که احساس می کرد در جامعه به نحوی وارد می شود که نَفسش شکسته می شود و خودش را تادیب می کند، کافی بود. 🌱 این یکی از تضادهای وجود محمدرضا بود که در این تضاد، خودش را می‌ساخت. عین همین حالت ها را در دانشگاه داشت.🌿 دوستانش می گفتند که ما تازه بعد از شهادت محمدرضا فهمیدیم حلقه وصل این طیف از دانشگاه با آن طیف از دانشگاه، ‌محمدرضا بوده. مثلا این دسته از دانشجویان با این اعتقادات خاص و ان دسته ار دانشجوها با اعتقادات خاص دیگر بودند که فقط محمدرضا حلقه وصل بین آن ها بود و این خیلی عجیب و غریب بود.🍃 🌷 💌
هر چند ممکنه تکراری باشد ولی یه واقعیت است وانهم فلسفه حجاب با یه زبان عامی کامل بخوانید : ‏: تو اتوبوس پیرمرد به دختره ! گفت : دخترم این چه حجابیه که داری ؟😕 همه ی موهات بیرونه ؟😳 دختره با پررویی گفت : 😶 تو نگاه نکن !😮 بعد از چند دقیقه ⌚️ پیر مرد کفشش را درآورد👞 بوی جوراب در فضا پخش شد !! 😣 دختره در حالی که دماغشو گرفته بود به پیر مرد گفت : اه اه اه این چه کاریه میکنی خفمون کردی ؟😩 پیرمرد باخونسردی گفت :😒 تو بو نکن !😊😂 ‌✍️⁩ 👩ﺩﺧﺘﺮﻱ ﯾﻚ موبایل ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ...📱 ﭘﺪﺭﺵ ﻭﻗﺘﻲ آنرﺍ ﺩﯾﺪ، 👴ﮔﻔﺖ : ﻭﻗﺘﻲ ﺁﻧﺮﺍ ﺧﺮﯾﺪﻱ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻛﺎﺭ ﻛﻪ ﻛﺮﺩﻱ چه ﺑﻮﺩ؟⁉️ 👩ﺩﺧﺘﺮ : ﺭﻭﻱ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭼﺴﭗ ﺿﺪ ﺧﺮﺍﺵ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻡ ﻭ ﯾﻚ ﻛﺎﻭﺭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺧﺮﯾﺪﻡ .😊 👴ﭘﺪﺭ : ﻛﺴﻲ ﻣﺠﺒﻮﺭﺕ ﻛﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻜﻨﻲ؟⁉️ 👩ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ !😐 👴ﭘﺪﺭ : ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺕ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻛﺎﺭ ﺑﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﺎﺯﻧﺪﻩ ﺍﺵ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﻧﺸﺪ؟⁉️🤔 👩ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ ﭘﺪﺭ ! ﺍﺗﻔﺎﻗﺎً ﺧﻮﺩ ﺷﺮﻛﺖ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯿﻜﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﯾﻦ ﻛﺎﻭﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﻨﯿﻢ .☺️ 👴ﭘﺪﺭ : ﭼﻮﻥ موبایلت ﺯﺷﺕ ﻭ ﺑﻲ ﺍﺭﺯﺵ ﺑﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻛﺮﺩﻱ؟⁉️ 👩ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﺗﻔﺎﻗﺎً ﭼﻮﻥ ﺩﻟﻢ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺿﺮﺑﻪ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻛﺮﺩﻡ😌 👴ﭘﺪﺭ : ﻛﺎﻭﺭ ﻛﻪ براش گذاشتی ﺯﺷﺖ ﺷﺪ؟⁉️🧐 👩ﺩﺧﺘﺮ : ﺑﻨﻈﺮﻡ ﺯﺷﺖ ﻧﺸﺪ ;🤔 ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺯﺷﺖ ﻫﻢ ﻣﯿﺸﺪ , ﺑﻪ ﺣﻔﺎﻇﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ گوشیم ﻣﯿﻜﻨﺪ ﻣﻲ ﺍﺭﺯﺩ .😊 👴ﭘﺪﺭ نگاه ﺑﺎ ﻣﺤﺒﺘﻲ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : 🌸ﺩﺧﺘﺮﻡ "! ﺣﺠﺎﺏ " ﯾﻌﻨﻲ ﻫﻤﯿﻦ ....