دانش آموز یازده ساله، شهید امیرعلی بامری از خانواده افغانستانی اهل سنت
خیلی خانه سادهای داشتن
مشخص بود امیرعلی در فقر بزرگ شده
باباش میگفت امیرعلی میرفت کار میکرد کمک خرج ما بود
امیرعلی میگفت که بابا تو قند داری، نمیخواد بری کارتون جمع کنی، من میرم دم مغازه کار میکنم، خرجی خودم و مدرسه رو درمیارم، به شماهم میدم
عاشق حاج قاسم بود
همش میگفت بریم گلزار، بریم بیتالزهرا، همون جایی که حاج قاسم فاطمیه میرفت اونجا....
وقتی میرفت گلزار، همه قبور شهدارو آب میریخت و تمیز میکرد
یازده سالش بود ولی اندازه آدم سی چهل ساله میفهمید...
#شهید_امیرعلی_بامری
#کرمان
20.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴محل اقامت و تردد عوامل تروریستی کرمان
🔹تصاویری از بازداشت عوامل تیم پشتیبانی و کشف مواد منفجره
«لَعْنَتُ الله عَلَی الْقَومِ الظّالِمینْ»
#مهم
خیلیجاهامیبینیمکهنوشتهکپی
باذکر ۱۰۰ صلواتمجازاست⛔️😳
کپیبیوحرام😐
انفالوحقالناس😳🤯. . بابادستبردارینتوروقرآن‼️
مگهشماهامرجعتقلیدینکهحکممیدین چیحرومهچیحلال؟! مذهبیهامونمدارنبهفنامیرن😐 میدونیدما دوازدهملیون سایت🔞داریم🔪😕
کهکپیازشونکاملاازاده😐💣 بعداونوقتجوونمامثلا اومدهبرایامام زمانشکارکنه
اسمشمگذاشتهسرباز گمنامامامزمان🙄
بعدنوشتهکپیحرام
(حالاخودشم پستو از یه کانال دیگه کپیکرده)😐
درمقابلاوندوازدهسایتمستهجن
یه کانالخوبوآموزندههمکهداریم
کپیازشحرومه😔 دیدمکمیگما🔍 دوستعزیزپخشکردنیهمطلب،
خودشصدقهجاریست...🙃
اَلّلهُمَّ ؏ـجِّل لِوَلیِّڪ الفَرَج
https://eitaa.com/shahidanbabak_mostafa
تو این کانال تا چندروز دیگه قراره مسابقه بزارن و هم اینکه خودسازی به سبک شهید رو انجام بدن🕊
دقیقا همان کاری که شهیدا میکردن و شهید شدن🕊😍
⛔️ مشکل اصلی دختران جوان ما: موتورسواری.. یا ازدواج؟
بیش از 2 میلیون دختر مجرد بالای 30 سال داریم و بیش از 3 میلیون پسر بالای 30 سال.. و هیچ سازمان کارامدی نیست که #واسطه ازدواج اینها بشه..
.
میگن چون قانون هست نتونستیم کاری کنیم، پیگیر هستیم
"باید از مسیر #لایحه پیش بریم"
لایحه؟؟
چندین ماه از طرح #لایحه_عفاف_و_حجاب میگذره
به کجا رسید؟؟🤫
حالا دغدغه دولت می خواد بشه گواهینامه و بیمه خانم های موتور سوار😇
•
•
اقدامات مثبت دولت رو انکار نمی کنیم، تشویق هم می کنیم✔
لـــکــــــــــــــــــــن
👈🏻در دولت انقلابی کشف حجاب عادی شد
👈🏻در دولت انقلابی گشت ارشاد تعطیل شد
👈🏻در دولت انقلابی ورزشگاه رفتن بانوان آزاد شد! که در دولت احمدی نژاد نتونستن این کار رو کنن و با برخورد علما مواجه شدن😏
👈🏾فقط مونده موتور سواری هم قانونی بشه
اقدامات دولت انقلابی کااامل میشه👏🏻
الان که موتور سواری بانوان غیر قانونیه، در خیابان ها مواجهیم با دختران موتور سوار با لباس های زننده😑 و بدون حجاب و مشغول خودنمایی ...
قانونی شدنش رو خدا بخیر کنه🙄
•
•
در آخر، سوال اینجاست
شما که انقدر خوب پیگیری می کنید چرا وضعیت ولنگاری جامعه رو در نمییابید⁉️
این پیام های موتور سواری زنان، رو که داخل کانال گذاشتم رو پخش کنید تو کانال ها و گروه ها، تا برسه به دست مسئولین...تا رسیدگی کنن به این موضوع 💔
پسر شهید معصومه بدرآبادی بعد از انفجار اول به مامانش پیام میده حالشو بپرسه، مامانش به شوخی میگه من شهید شدم و دارم از بهشت پیام میدم
پنج دقیقه بعد در انفجار دوم همراه دخترش زینب به شهادت میرسه
انفجار اول 2:50 و انفجار دوم 3:15 رخ داد
#کرمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #استاد_شجاعی
√ اهل چرتکه انداختن
اهل دو دوتا چهارتا
به هیچ وجه در دستگاه امام زمان علیه السلام جا ندارن!
هدایت شده از کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
enc_17020406964268112954913.mp3
5.28M
وقتی که حالم خرابه💔
وقتی که به هم میریزم
اگرم کسی ندونه
تو که میدونی عزیزم..!)
#شب_دلتنگی
@shahidanbabak_mostafa🕊
🌾 #رمان_بی_تو_هرگز
🌾قسمت #چهل_و_چهارم
کودک بی پدر
مادرم مدام بهم اصرار می کرد که خونه رو پس بدیم و بریم پیش اونها … می گفت :
_خونه شما برای شیش تا آدم کوچیکه…پسرها هم که بزرگ بشن، دست و پاتون تنگ تر میشه …اونجا که بریم، منم به شما میرسم و توی نگهداری بچه ها کمک می کنم …
مهمتر از همه دیگه لازم نبود اجاره بدیم …
همه دوره ام کرده بودن … اصلا حوصله و توان حرف زدن نداشتم …
چند ماه دیگه یازده سال میشه … از اولین روزی که من، پام رو توی این خونه گذاشتم …
بغضم ترکید … 😭
این خونه رو علی کرایه کرد … علی دست من رو گرفت آورد توی این خونه…👰😭
هنوز دو ماه از شهادت علی نمی گذره … گوشه گوشه اینجا بوی علی رو میده …
دیگه اشک، امان حرف زدن بهم نداد …من موندم و
پنج تا یادگاری علی … 😭🖐
اول فکر می کردن، یه مدت که بگذره از اون خونه دل می کنم اما اشتباه می کردن…
حتی بعد از گذشت یک سال هم، حضور علی رو توی اون خونه می شد حس کرد …
کار می کردم و از بچه ها مراقبت می کردم …
همه خیلی حواسشون به ما بود … حتی صابخونه خیلی مراعات حال مون رو می کرد …
آقا اسماعیل، خودش پدر شده بود اما بیشتر از همه برای بچه های من پدری می کرد …
حتی گاهی حس می کردم … توی خونه خودشون کمتر خرج می کردن تا برای بچه ها چیزی بخرن …
تمام این لطف ها، حتی یه ثانیه از جای خالی علی رو پر نمی کرد … 😣
روزگارم مثل زهر، تلخ تلخ بود … تنها دل خوشیم شده بود .زینب …
حرف های علی چنان توی روح این بچه 10 ساله نشسته بود ...
که بی اذن من، آب هم نمی خورد …
درس می خوند …
پا به پای من از بچه ها مراقبت می کرد…
وقتی از سر کار برمی گشتم …
خیلی اوقات، تمام کارهای خونه رو هم کرده بود …
هر روز بیشتر شبیه علی می شد …نگاهش که می کردیم انگار خود علی بود …
دلم که تنگ می شد، فقط به زینب نگاه می کردم … 😢💔
اونقدر علی شده بود که گاهی آقا اسماعیل، با صلوات، پیشونی زینب رو می بوسید …
عین علی … هرگز از چیزی شکایت نمی کرد …
حتی از دلتنگی ها و غصه هاش …
به جز اون روز …
از مدرسه که اومد، رفتم جلوی در استقبالش … چهره اش گرفته بود … تا چشمش به من افتاد، بغضش شکست …
گریه کنان دوید توی اتاق و در رو بست ….😭
ادامه دارد ...
✍نویسنده:
#شهید_مدافع_حرم_طاها_ایمانی