چشمش آسیب دیده بود و دکترها میگفتند: بیناییاش رو از دست داده...
میگفتند دیگه نمیشه کاری کرد و جراحی هم بیفایده است.
محمد اصرار میکرد که شما عمل کنید و کاری به نتیجهاش نداشته باشید.
به دکترها میگفت: فقط با ذکر یا زهـرا (س) عمل رو شروع کنید.
بعد از عمل دکترها از نتیجه جراحی حیرت زده شدند.
عمل جراحی موفقیت آمیز بود! فقط با رمز "یازَهرا سلاماللهعلیها"
شهید#محمد_اسلامی_نسب🕊🌹
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
🌹این جملهی حاج قاسم رو
هر روز و هرشب با خودتون تکرار کنید :
باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم
آنکس که باید ببیند ، میبیند!!
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی_
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
‐ز مرگ واهمه داری اگر؛ تصور کن !
که مردهای تو،و بالا سرت نشسته ست علی ..
#قسمبهوعدهیشیرینمنیمتیرنی
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
او فرمانده گردان بود؛ ولی تا وقتی بچهها از سر کلاسهای آموزشی و عقیدتی برگردند، ظرفها را میشست و کف چادرها را جارو میکرد و همهچیز را مرتب و منظم سر جایش میگذاشت. تا مدتها نمیدانستیم چه کسی ظرفهای ما را میشوید و همهجا را پاکیزه میکند. از هر کسی هم که میپرسیدیم، نمیدانست؛ حتی وقتی از خودش سوال میکردیم، ابراز نمیکرد این کارها کار اوست؛ تا وقتی که بچهها کشیک کشیدند و او را در حال جارو کردن و ظرف شستن دیدند. آن موقع فهمیدیم همهی اینها، کار اوست. مدام در پی آسایش و راحتی رزمندگان بود. یک بار از ایشان پرسیدم: چرا اینقدر مراقب رزمندهها و بسیجیها هستی؟ گاهی وقتها واقعا سر از کارهایت درنمیآورم. علت اینهمه بها دادن چیست؟ گفت: اینها برای ما به جبهه نیامدهاند؛ برای خدا آمدهاند. آنها راحت و آسایش خانه را رها کردهاند تا به اینجا بیایند و به وظیفهشان عمل کنند. آنجا، یعنی وقتی در خانه بودند، پدر و مادرشان برایشان سفره پهن میکردند و هزار جور وسیلهی راحتی آنها را فراهم میکردند. چه کسی حاضر است از این همه آسایش دست بکشد و وسط میدان مشکلات بیاید؟ پس وظیفهی من است که تا میتوانم، کاری کنم که به آنها بد نگذرد و امکاناتی را که میتوانم، در اختیارشان بگذارم.
برای همین، در هر چیز کوچکی رعایت حال آنها را میکرد. حتی وقتی شبها با موتور میتوانست به جلسه برود، اگر مقدور بود سعی میکرد به جای استفاده از موتور، پیاده برود تا موقعی که دیروقت برمیگردد، صدای موتور باعث بیدار شدن آنها نشود. واقعا سعی میکرد مثل پدر برای آنها باشد. اگر جایی میرفت و برایش خوردنیای فراهم میشد، به خاطر بچهها به آن خوردنیها دست نمیزد.
شهید#محمود_پایدار ❣️
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
♨️ ماجرای شیخ انصاری و امام زمان
🔹 یکی از شاگردان مرحوم شیخ مرتضی انصاری میگوید: «نیمه شبی در #کربلا از خانه بیرون آمدم، در حالی که کوچهها گل آلود و تاریک بودند و من #چراغی با خود برداشته بودم. از دور شخصی را دیدم، که چون به او نزدیک شدم دیدم، استادم شیخ انصاری است. با دیدن ایشان به فکر فرو رفتم که در این کوچههای گل آلود با چشم ضعیف به کجا میروند؟!
🔸 از بیم آنکه مبادا کسی در #کمین ایشان باشد، آهسته به دنبالش حرکت کردم. شیخ رفت تا در کنار خانه ای ایستاد و در کنار درِ آن خانه زیارت جامعه را با یک توجّه خاصّی خواند، سپس داخل آن منزل گردید. من دیگر چیزی نمی دیدم امّا صدای شیخ را می شنیدم که با کسی سخن میگفت. ساعتی بعد به حرم مطهّر مشرّف گشتم و شیخ را در آنجا دیدم.
🔺 بعدها که به خدمت ایشان رسیدم و داستان آن شب را جویا شدم پس از اصرار زیاد به من، فرمودند: «گاهی برای رسیدن به خدمت #امام_عصر اجازه پیدا میکنم و در کنار آن خانه (که تو آن را پیدا نخواهی کرد.) میروم و زیارت جامعه را میخوانم، چنانچه اجازه ثانوی برسد خدمت آن حضرت شرفیاب میشوم و مطالب لازم را از آن سرور میپرسم و یاری میخواهم و برمی گردم.
☑️ سپس شیخ مرتضی انصاری از من پیمان گرفت که تا هنگام حیاتش این مطلب را برای کسی اظهار نکنم.
📚 ملاقات علمای بزرگ اسلام با امام زمان، ص ۶
| شیخ احمد ڪـافی
احادیث فاطمی.pdf
237.4K
🏴«السلام علیک ایتها الصدیقه الشهیده ؛ یا فاطمه الزهرا»
ملائکی که برای شهادت او رضایت پدر را میخواستند
🔹شهید محمدحسن کاظمینی چند روزی قبل از شهادتش به ماجرای پروازش به عالم بالا اشاره کرده است، پروازی که به خاطر راضی نبودن پدرش ناتمام مانده بود. وی در دورانی که بهعلت جراحات شدید در بیمارستان بستری و مورد عمل پزشکان قرار گرفته بود در عالم رویا دیده بود که هر دو برادرش در بهشت منتظرش هستند، فهمید که شهید شدهاند. چون قبلاً به آنها گفته بودند که اسیر هستند. خواست وارد بهشت شود که ملائک گفتند: این شهید را برگردانید، پدرش راضی به شهادت او نیست. تا این حرف را زدند، یکباره روح به جسمش برگشت.
🔹کاظمینی در ادامه میگوید: " حالا هم فقط آمدهام رضایت پدرم را جلب کنم و برگردم". روز بعد پدرش حاجعبدالخالق به ملاقات او آمد، وقتی پدر و پسر خلوت کردند، از پدرش پرسید: " شما راضی به شهادت من نیستی؟ پدر خیلی قاطع گفت: خیر. محمدحسن گفت: مگه من چه فرقی با برادرهایم دارم آنها الان در بهشت هستند و من اینجا".
🔹پدر محمدحسن در جواب پسرش میگوید: " آنها شاید اسیر باشند و برگردند اما مهم این است که آنها مجرد بودند و تو زن و بچه داری. من در این سن نمیتوانم فرزندان کوچک تو را سرپرستی کنم." در نهایت با صحبتهای محمدحسن، پدرش رضایت میدهد که مجدد به جبهه برگردد. وی پس از مرخصی از بیمارستان بلافاصله راهی جبهه شد و مدتی بعد به شهادت رسید.
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
از حاج قاسم پرسیدند : بهترین دعا چیست؟
گفت : شهـٰادٺ!
گفتند: «خب عاقبت بخیری که بهتر است»
حاج قاسم گفت :«ممکن است کسی عاقبت بخیر شود ولی شهید نشود؛ ولی کسی که شهید بشود حتما عاقبت بخیر هم میشود!»
#حاج_قاسم_سلیمانی🕊🌹
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
✅ این نکات اخلاقی آیت الله العظمی بهجت علیه رضوان واقعا آدم را متحیر می کند 👇
🔰هر کس عادت به تاخیر نمازها کرده است، خود را برای تاخیر در همه امور زندگی آماده کند؛
👩❤️👨تاخیر در ازدواج
🤷 تاخیر در اشتغال
👶🏻 تاخیر در تولد اولاد
🤕تاخیر در سلامتی و عافیت
👌 هر قدر که امور نمازت منظم باشد امور زندگیت هم تنظيم خواهد شد!
⁉️مگر نمیدانی که رستگاری و سعادت با نماز قرین گشته است؟
〽️"حی ﻋﻠﻰ ﺍﻟﺼــــــــﻼﺓ حی ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻔـــﻼﺡ"
⚜️ پس چگونه از خداوند طلب توفیق داری در حالیکه حق او را بدرستی ادا نمیکنی؟!
🌀اگر سعادت دنيا و آخرت ميخواهيم تلاش کنيم نمازمان را اول وقت بخوانیم.
☑️ نماز مانند لیمو شیرین است، هر چه از وقت فضیلت(اول وقت) دورتر شود تلخ تر می شود...
❤️رفیق از این به بعد نماز اول وقت خواندی ما رو هم دعا کن🙏
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
📸 حسرتِ آخرین دیدار…
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b