eitaa logo
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
583 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
386 ویدیو
15 فایل
بسمِ الله الرَّحمٰنِ الرَّحیم🌸 یاران! پای در راھ نهیم کھ این راھ رفتنی است و نھ گفتنی..🕊✨ ‌ اینجاییم تا از لوحِ قلبمان محافظت کنیم کھ: نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست !🌒 چھ کنم حرف دگر یاد نداد استادم..🌱 ‌ ٫ سلامتے و ظهور بقیھ الله (عج) صلوات !🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
این وسط ما رو هم دعا ڪنید✋🏻🌸 دمتون گرم✨
بےنگاهت بارها تقویم‌ها گم ڪرده‌اند ، ردپایِ عاشقۍ را لا به لای جمعه‌ها💔(: [ ؟💕 ] .🌸'| sᴀʜɪᴅ.ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
[ داستانڪِ 🗞✨ ] روزنامه فروشِ دمِ میدان هم مرا شناخته است! چند هفته، جمعه ها ڪه تمامِ روزنامه هایش را خریدم؛ به جریانِ حیرانے و سرگشتگےام پے برد .. حالا هر هفته ڪه کنارِ میدان ترمز مےڪنم، دست بلند مےکند مےگوید : + آنچه تو مےخواهۍ در روزنامه های امروز نیست .. برو .. روزنامه‌ی امروز خبرِ آمدن ندارد! مےگویم : شاید حواست نبودھ! تمام خط هاۍِ تڪ تڪِ روزنامه هایت را خوانده‌ای؟ دستش را در هوا تڪان مےدهد و مےدهد و مےگوید : مگر نمیبینے؟ خبری از آمدنش نیست! برو و پولت را بیهوده خرج مکن! و من چشم دوخته به آسمان، با امیدی آمیخته با بغض مےگویم : شاید آمدھ! ما حواسمان نبودھ! مےگوید : در هیچ جایِ دنیا خبری نیست! مےخندم و نزدیڪِ روزنامه هایش مےشوم : ای برادر! دنیا هم حواس پرت تر از ما .. روزنامه ها را بدھ، بروم! و با یڪ بغل خبر به خانه برمےگردم و تا غروب، سرِ خودکار را روی خطوط حرکت مےدهم .. غروب، حرفِ روزنامه فروشِ کنار میدان باورم مےشود! هیچ ڪدام از خبرهایِ آن یڪ بغل خبر، از تو نگفته بود .. ڪجایے امیدِ منۍ ڪه هر جمعه، باورِ حرفِ روزنامه فروش یادم مےرود؟ (: دلنویس: مرضیه.قاف (🌿) - براۍِ دیدنِ لبخندۍ، بر رویِ چون ماھِ شما، یا 'عج💚(: .🌸'| sᴀʜɪᴅ.ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
اۍ به فدایِ دلِ درخونتان یا 💔! تسلیت آقاۍِ من .. شهادت (؏) تسلیت باد'🥀!
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
اۍ به فدایِ دلِ درخونتان یا #امام_زمان💔! تسلیت آقاۍِ من .. شهادت #امام_هادی(؏) تسلیت باد'🥀!
امشب خیلے به امام زمانمون سخت مےگذرھ💔(: چند نفرمون به حالِ امشبشون فڪر کردیم؟ چند تامون نگرانشون شدیم؟ اصلا حواسمون هست امشب داغِ رو دلِ آقامون سنگینه؟💔
جمعه بود ! روزۍ ڪه برخلافِ ما ڪه حواسمون نبود و منتظر نبودیم، 'عج تو هر ثانیه‌ش انتظار مےکشیدن ڪه شاید شیعیانِ من برگردن و راه ظهورم رو باز ڪنن ✨(:
اما ما چیڪار کردیم؟🚶‍♂
مشڪل از چشم و گوش هایِ گناھ گرفته‌مونه💔! ناراحت نشین ڪه دارم رُڪ صحبت مےڪنم .. حقیقته به خدا ..
ما همون آدمایے هستیم ڪه اگر ڪسی بیاد زنگ درِ خونه‌مون رو بزنه، تندی پا میشیم میریم در رو باز مےڪنیم ..
'عج مدت هاست ڪه پشتِ در خونه‌هامون ایستادن .. دارن زنگ میزنن! صدامون مےڪنن! اما ما انگار نه انگار .. یعنے این گوش دیگه گوشے نیست ڪه صدای در زدن و انتظارِ 'عج رو بشنوھ💔!
آقا هے میان درِ خونه ها رو مےزنن .. هے منتظر مےمونن .. اما هیچڪس نیست در رو به روشون باز ڪنه💔(:
مےدونے یعنے چے؟ + یعنے آوارھ💔(:
هیچڪس نیست بگه: آقا دردتون به جونم! قدمتون سر چشم! بیاین خودم دورتون مےگردم❤️(:
هایے ڪه باید بمونیم و دل و جونمون رو براۍ ظهور آمادھ ڪنیم، به تفریح مےگذرھ💔!
گاهے فڪر مےکنم ڪاش تو ڪشور ما هم روزِ تعطیل، یڪشنبه بود🚶‍♂!
اما این جمعه مثل همه‌ی جمعه ها نیست! درد روی درد اومدھ💔!
آقایِ ما .. 'عج ما .. امشب عزادارن!💔(: مثل امشبے پدربزرگشون رو شهید ڪردن!💔
لازمه دوبارھ تڪرار بشه ڪه ما هر چے مےشنویم، 'عج مےبینن؟ دارن شهادت رو نشونشون میدن💔(:
امشب آقا .. تو بیابوناۍِ سامرا خون گریه مےکنن!💔 + چرا بیابون؟🚶‍♂ - آخه ما ڪه بین خودمون جایے برای آقامون نذاشتیم💔(:
اصلا حواسمون هست امشب چشم آقامون خیسه؟ مےتونین هق هق هاۍِ آقامونو تصور ڪنین؟💔
بخدا خیلے ظالمیم! اصلا ڪسی حواسش به سلامتے امامش هست؟💔
دمِ اون شاعر گرم ڪه مےگفت: آخ آقا .. ببخش! هیچڪسی نگران سلامتےِ تو نیست!💔
ڪلیپشو بذارم یڪم به خودمون بیایم؟ (: