eitaa logo
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
587 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
386 ویدیو
15 فایل
بسمِ الله الرَّحمٰنِ الرَّحیم🌸 یاران! پای در راھ نهیم کھ این راھ رفتنی است و نھ گفتنی..🕊✨ ‌ اینجاییم تا از لوحِ قلبمان محافظت کنیم کھ: نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست !🌒 چھ کنم حرف دگر یاد نداد استادم..🌱 ‌ ٫ سلامتے و ظهور بقیھ الله (عج) صلوات !🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌷✨🌷 🌷✨🌷 ✨🌷 🌷 بسم‌رب‌الحسین'؏✨ - 『ملجــاء'🌿』- (فَفَروا اِلےَ الحُسین'؏❤️!) "ادامه ؛ اشتباه عاشق شدم ! " 📜 با دستاش اشکاش کنار زد و گفت: «آره .. فاطمه‌م رو جلو چشمام کشتن!» درست نمی‌دونستم بین حرفاش هق هق می‌کرد یا بین هق هق هاش حرف می‌زد. - «فاطمه‌م رو تو خونه‌م کشتن! فاطمه‌م تو دستای خودم پر پر شد! خودم رد خونش رو از زمین پاک کردم! ولی .. علی اکبر دست کسی رو فاطمه‌م بلند نشد!» دستش رو گذاشت روی ‌سینه‌ش. نفسش به خس خس افتاده بود. - «چادر فاطمه‌م خاکی نشد! عزیزم روی زمین نیوفتاد! علی اکبر کسی در خونه‌م رو نسوزوند! پر و بال فاطمه‌م نسوخت! ریحانِ من پشت در پرپر نشد! علی من خوب یادمه! پهلوی فاطمه‌م سالم بود! میخ در سرجاش بود ..» به سرفه افتاد اما به خودش امان سرفه کردن نمیداد و یک ریز گریه می‌کرد! لرزش دستاش رو به وضوح میدیدم و مشت شدن انگشتاش روی سینه‌ش نگرانم می‌کرد. از جا بلند شدم و لنگون لنگون خودم رو به اسپریش رسوندم. نزدیکش که شدم، دستم رو گرفت و گفت: «علی ببین! من اینجام! کسی نیومد دستامو ببنده! فاطمه‌م مجبور نشد با تن زخمی دنبالم بدوئه!» صداش کاملا گرفت! صورتش کبود شده بود. دستش رو پس زدم و اسپری رو جلوی دهنش گرفتم: «خیله خب دیگه بسه! نفس بکش!» سرش رو برگردوند و با همون صدای گرفته گفت: «اشتباه کردم علی اکبر! اشتباه کردم ..» دست و پامو گم کرده بودم. مجتبی نمی‌تونست نفس بکشه و من مونده بودم چطور ساکتش کنم و نذارم ادامه بده. اسپری رو دوباره جلوی دهنش گرفتم و تند تر از قبل گفتم: «بسه! خواهش می‌کنم!» سرتکون داد: «بس نیست علی! نیست!» از نگرانی کنترلم رو از دست دادم. صدام بی اختیار بالا رفته بو‌د: «داری میمیری مجتبی!» بی حال شده بودم. آروم تر از قبل گفت: «اگر بخاطر غم فاطمه، چهار ماه ساکت شدم؛ برای غم حضرت زهرا (س)، برای مولام باید بمیرم!» هنوز جمله‌ش تموم نشده بود که از روی صندلی افتاد. خوب یادمه! بین خس خس نفساش، از ترس داد میزدم یازهرا (س)! ــــــــــــــــــــــــــــــ صدای اورژانس تموم خیابون رو پر کرده بود. نگاهم به صورت رنگ پریده‌ش بود که پلکاشو تکون داد. لبخند تموم صورتم رو گرفت. چشماش هنوز غم داشت. هنوز از اشک تر بود. دستش رو بالا آورد. خواست ماسک اکسیژنش رو برداره که دستش رو گرفتم و گفتم: «دیگه لازم نیست غصه بخوری! بخاطر خانومت نفست تنگ شد اما بخاطر حضرت زهرا (س) و امام علی (ع) نفست بند اومد! دکتر میگه خیلی بهت فشار وارد شده! اوضاع تنفست اصلا خوب نیست ..» حرف های امیدوار کننده ای نمی‌زدم اما مجتبی لبخند میزد و راضی بود. من هم از رضایت مجتبی، لبخند میزدم: «حالا دیگه می‌تونی آروم باشی رفیق! ((: » 💌 - این عاشقانه ، ادامه دارد ... ✍🏻 ــــــــــــــــــــــــــــــ ــ هدیه به‌ آقای جوانان حضرت علے‌اکبر (؏)💕 بـھ قلــم : نوڪرالحســن (مرضیـه_قــٰاف)🌱 - بـا احتـرام ⚠️'! نشر‌ باقید نام نویسندھ و‌ منبع ، ✋🏻🌼! ✨قرارگاه‌شھیدحسین‌معزغلامے 𓄳 https://eitaa.com/shahid_gholami_73
نــٰام‌تو‌را‌بـھ‌آسمان‌دلم‌آویختم🌱، صبح‌شد🌤'! یــٰااللّھ ...💛(:
یه بار دیگه منو راھ بدھ!.mp3
2.21M
به من محل بذار ؛ فقط همین یه بار !✨ بذار تو آغوشت گریه کنم یکم از دست روزگار !💔((: ــــــــــــــــــــــــــــــ ــ 💕 | !🌸
ـــــ ـ یڪ گوشه‌ۍ این روزگار تاریڪ بایستم ، و دو چشمم تنھـا یڪ نوࢪ ڪه شما باشید بینند !❤️(: - تا چشم باز ڪردم نور رخ تو دیدم✨! 🌙🌱
نــٰام‌تو‌را‌بـھ‌آسمان‌دلم‌آویختم🌱، صبح‌شد🌤'! یــٰااللّھ ...💛(:
ـــ 🌸 ـــ ـ چه بسيار فتنه ها و تشويش هاۍ آدميان ڪه به ڪسبِ روزۍ هر روزھ باز مےگردد، در حالے ڪه اگر آدمے از اين خيال پرملال خالے شود و پرسش هر روزھ او اين باشد ڪه "چه خدمتے از من بر مےآيد ڪه مايه شادۍ و آسايش آدميان گردد" نياز هاۍ روزانه او نيز در سايه آن آرمان بزرگ برآوردھ خواهد شد'!❤️ 📚 در صحبت حافظ - صفحه ۷۹۰ 🌱 استاد الھے قمشه‌اۍقرارگاھ‌عـٰاشقے
ـــ🌱 ـــ ـ این بھــٰاࢪ ، نفس هاۍ آخرش چه سنگین است'! باز غمے بر دلش نشسته ، آخر وقت رفتن است ... شڪوفه ها را دانه دانه از تن درختانش چید و فرش زیر پایتان ڪرد ؛ با سپاھ عظیم باران خاڪ را آشوب ڪرد ؛ به گل ها شڪفتن آموخت و با دستان پر مهرش ، دانه را رویاند. هر صبح با یڪ بغل نور به استقبال خورشید رفت و شب ها ماھ را در دل آسمان نشاند ... بھـار براۍ ظهورتان دنیا را با عشق زینت داد ؛ هر روز به انتظارتان مےنشست تا با آمدنتان حڪم همیشگے شدنش را دریافت ڪند ... اما اڪنون باید برود !💔(: ببینم ..! زمزمه‌ۍ نگران نرگس ها را مےشنوی؟💚(: - (عج)✨قرارگاھ‌عـٰاشقے
باز پنجشنبہ وقت عاشقے :)❤️ شب جمعہ و دعای ڪمیل'✨! 『بِنَفسےاَنتْ‌یا‌مولا
doaolkomail-abazarhalvaji.mp3
30.3M
شبِ جمعه ها و شبِ ارباب که شد شبِ دعایِ‌کمیل و الهےالعفوهایش ، فهمیدم که راھ سعادت است ؛ فـروا الے الحسیـن (؏) !❤️((: ــــــــــــــــــــ !🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enc_16253562306700972099626.mp3
2.74M
🎧✨ ؛ اۍ انتھــاۍ خاطرات بمونے واسه نوڪرات مـدد سفینـةالنجـــات حسیـن (علیه‌السلام)🌱 به خدا ڪه از الآن مطمعنم طلبیدۍ منـو اربعیـن حـرم❤️(: . • - 🕊!
نــٰام‌تو‌را‌بـھ‌آسمان‌دلم‌آویختم🌱، صبح‌شد🌤'! یــٰااللّھ ...💛(:
📚🌿 ؛ امام‌علےعليه‌السلام: هرڪس با ڪتاب ها آرام گيرد ، هيچ آرامشے را از دست ندادھ است✨. - این روز ها🌱 .. وقت بیشترۍ براۍ رسیدن به این آرامش داریم ؛ از دستش ندیم !💛(: ما هم سعے مےڪنیم بیشتر با - در خدمتتون باشیم ^^!🌸 ⸤قرارگاھ‌عـٰاشقے
ـــــ ــ ـ ما سادھ گرفته‌ایم آمدنت را ... ما همین به ظاهر شیعیان تو !💔(: . • - بسم اللّھ ...✨ محفل منـاجات با سرور و مولایمان ؛ حضرت صاحب العصر الزمان ، امام مھدۍ(عج)💚! | ۱٤۰۱.۳.۲۷ هیئت امام حسن مجتبۍٰ(؏) @heiate_emam_hasan
هدایت شده از چله زیارتِ یـار
بِسْمـ‌ِ‌اْللّٰهِ الْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي خَلَقَ حُبِّ الحُسِیْنِ عبادت و اخلاص در بندگی خدا در مدت چهل روز از بهترین اعمال محسوب میشود بنا داریم تا محرم چهل روز زیارت عاشـورا قرائت کنیم که از بهترین اعمالِ صالح هست امید داریم ان‌شاءﷲ پس از چهل روز، مطهر از ماهِ عاشقان استقبال کنیم . 🌱 بسم ﷲ بگید و همراهی کنید مارو یا علی .. @Ashora40le بفرمایید در ثوابَش شریک ؛
[ 🕊💕! ] . • - یاد خدا را فراموش نڪنید✋🏻، با یاد خدا خیلے از مطالب حل مےشود. - شھیدچهارم⁴🌱 شھیدمحمدابراهیم‌همّت✨ |🌷‹sʜᴀʜɪᴅ,ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
📸 ؛ - انتظــٰاࢪ یعنے: «آمادھ باش»! ــــــــــــــــــــ ـــــ مقام‌عظماۍولایت ، سیـدعلےخـامنه‌اۍ❤️. ⸤قرارگاھ‌عـٰاشقے
آن قَدَر مَرد نبودیم ڪه یارش باشیم !💔(:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💛🌿 ؛ سلام اۍ قـرار دل بـۍقـرار .. سلام اۍ طلوع شب انتظار .. ــــــــــــــــــــ ـــــ عشــٰاق ࢪا مفارقت یار ، مےڪشد !💔(: - (عج)
- یــٰا قديم❤️!
... ⃠🚫 روزِحساب‌کتاب‌ڪہ‌برسھ.. بعضےازگُناهاټ‌روکہ‌بهت‌نِشوڹ‌‌میدڹ‌، مےبینےبراشوڹ‌‌استغفارنڪردۍ، اصݪاًیادٺ‌نبوده ! امّازیرِهࢪگُناهټ‌یہ‌استغفارنوشتہ‌شده.. اونجاسٺ‌کہ‌‌تازه‌میفهمۍ یکۍبہ‌‌جاټ‌توبه‌ڪرده.... یکےڪہ‌‌حواسش‌بھټ‌بوده..؟ یہ‌پدردݪسوز.. یکےمثلِ‌مهدے"عج" :) 🌺----------------------------------------- بریـم شمـال؟. 😇 🌨👇🏻 eitaa.com/shomale_eitaa