eitaa logo
شهید گمنام
3.4هزار دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
6.3هزار ویدیو
93 فایل
🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ࢪفیق‌شهیدشهیدت‌میڪند.🥀 ارتباط با مدیر کانال شهید گمنام ⤵️⤵️⤵️ @khakreezfarhangi ⤵️⤵️⤵️ @gomnam30 خادم تبادل ⤵️⤵️⤵️ @YaFateme1349
مشاهده در ایتا
دانلود
ما که رفتیم، مادر پیری دارم و یک زن و سه بچه قد و نیم قد، از دار دنیا چیزی ندارم جز یک پیام: قیامت یقه تان را می گیرم اگر ولی فقیه را تنها بگذارید. @shahid_gomnam15
🌷 کتاب (کتاب مخفی) 🌷 او نیز بر اسب دیگری نشسته و مدام سر و گردنش را با دستمالی خشک می کند و خودش را باد می زند ! _ خیال می کردم به غروب که نزدیک شویم از شدت گرما کم می شود ! مشک کوچکی را میان پاهایش گذاشته ، که زود به زود آن را به دست گرفته و از آبش می نوشد . به چابکی و تنومندی خالد نیست . قدش بلند تر و لاغر تر است. اما توی چشم هایش جسارت و ذکاوت موج میزند . مهاجم سوم از آن دو جوان تر است ، سلیمان است . زیر لب چیزی را زمزمه می کند و به موازات رفیقانش پیش می رود . ابو حامد سرش را به طرف سلیمان می چرخاند و می گوید: _ چه می خوانی ؟! آوازه توی گوش هایم به وز وز مگسان می ماند ! سلیمان از این حرف خوشش نیامده ! با غضب نگاهش می کند و جوابش نمی دهد . همچنان به خواندن ادامه می دهد . ابو حامد هنوز دارد نگاهش می کند. می خندد و به تمسخر می گوید: _ از غضب چشم هایت ترسیدم ! صدای خنده اش بلند است . چند قدم عقب تر ، ماهان _ بیچاره و زار _ توی فکر همسرش (تهمینه) و پسرش (ایوب) است . خوب می داند که آنها تا چند روز دیگر منتظرش نیستند و به خیال آن که او به سفری دور و دراز رفته ، نگرانش نخواهند شد . بعید نیست مهاجمان سر از بدنش جدا کرده و او را زیر خاک همین برهوت دفن کنند و تهمینه هنوز به خیال آمدن و برگشتن ماهان باشد ! هنوز صدای تهمینه توی گوشش مانده : _ نگران برای چه ؟! مدینه را دوست داریم ! شهر محمد است ! پیامبر خدا . ادامه دارد.‌.. @shahid_gomnam15
🌷 کتاب (کتاب مخفی) 🌷 و صدای ابوذر و سلمان فارسی هنوز توی سرش تکرار می شد . ابوذر مات و مبهوت کتابش را گرفته بود و آن را ورق می زد و می گفت: _ ماهان ! مراقب این کتاب باش ! این کتاب باید مخفی بماند و هیچ کس از راز آن با خبر نشود . شاید خودت ندانی که چه نوشته ای ‌ شاید ندانی چه کسی را مدح کرده ای و از طعن چه کسی سخن گفته ای ! این کتاب که من می بینم ، میراث رسول خدا و حاصل زحمات اوست . جماعتی که رسول خدا و علی را ندیده اند ، با خواندن این کتاب حقیقت دین خدا را خواهند شناخت ! در دنیا کتاب های بسیاری نوشته اند ، اما این کتاب با همه فرق دارد. چقدر ماهان خوشحال بود که سرانجام توانسته آن کتاب تاریخ ماندگاری که آرزویش را داشت بنویسد . سلمان فارسی دستان ماهان را بوسیده بود و گفته بود: _ آسمان را به کتاب آورده ای. فضیلت علی را نوشته ای! ملائک دست تو را می بوسند! آن دو نفر او را تا راهی بیرون از مدینه همراهی کرده بودند و تمام طول راه درباره اهمیت این کتاب گفته بودند و او شنیده بود. _ این کتاب باید مخفی بماند! مراقب باش ماهان! این یک کتاب معمولی نیست! _ اوراق این کتاب، اکسیری است که خاک وجود آدمیان را طلا می کند ! هر که این کتاب را بخواند حقانیت علی را خواهد شناخت. ادامه دارد... @shahid_gomnam15
•~❄️~• قلب‌مان که از روزگار می گیرد ، تنها پناهمان ، عکس های برادر ِ شهیدمان می شود و چقدر خوب از پشت ِ قاب ِ شیشه‌ای آرامـِـمان میکنی ، ای عزیز ِ دل ِ خدا :}} @shahid_gomnam15
کانال مسجدی میخوای⁉️ عکس،کلیپ و متن مذهبی میخوای؟ میخوای ببینی داخل یک مسجد فعال چه کارهایی انجام میشه؟ بیا اینجا👇🏻 @masjedemam_hadi میخوای فعالیت های مسجد ما رو ببینی؟ پس چرا وایستادی! روی این لینک بزن و به کانال ما بپیوند. 🕌https://eitaa.com/masjedemam_hadi 🤲🏻 منتظر حضور گرمتان هستیم.
بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم 🔸🔹🔹🔸 که در زمان غیبت بایدهر روز خوانده شود🙏 نَفْسَکَ، 🔹 فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ، رَسُولَکَ، 🔹 فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ، حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم 🔹 تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ . 🌟 ✨ دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ 🔹یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔹 ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک ✨ علی(علیه السلام) : 🌿 هرکس از پیروان ما هر روز این چهار حمد را بخواند خداوند او را چهار چیز کرامت فرماید 1️⃣ عمر طبیعی 2️⃣ مال و فرزند بسیار 3️⃣ با ایمان از دنیا رفتن 4️⃣ بی‌حساب داخل بهشت شدن 🍃 اَلّذی عَرَّفََنی نَفسَهُ وَلَم یَترُکنی عُمیانَ اَلقََلب 🍃 اَلّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِمُحَمَّدٍ صَلَّی اَللهُ عَلَیهِ وَالِه 🍃 لِلّهِ اَلَّذی جَعَلَ رِِزقی فی یَدِه وَلَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس 🍃 اَلَّذی سَتَرذنوبی وَ عُیُوبی وَلَم یَفضَحنی بَینَ الخلائق الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙دعای هر روز بعد نمازواجب بخونیم خیلی ثواب داره☝️🌺 🤲یا من ارجوه لکل خیر ... با صدای ماندگار مرحوم سیدقاسم موسوی قهار ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahid_gomnam15
🔴 دعا برای ظهور و تشکیل حکومت اسلامی،جهت رفع غربت امام زمان 🌕 پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ کسی که صبح کند و دغدغه مسلمانان را نداشته باشد، مسلمان نیست! امروز نه یک مسلمان معمولی، بلکه امام و ولی امر کل مسلمین جهان به شدت مورد ظلم و فراموشی مردم قرار گرفته؛ و جز عده اندکی از شیعیان کسی به فکر ایشان نیست! 🌕 امام کاظم علیه السلام: اوست رانده شده و تنها و غريب و غائب از خاندان خود.. امام زمان عج غربت کشیده است و غریبِ همه غریبان است؛ غربت یعنی از وادی خلافت دور مانده است و باید دعا کنیم که خداوند متعال هرچه زودتر امام غریبمان را به جایگاه اصلی خود که همان تشکیل حکومت اسلامی و عدل جهانی است، برساند. 🌕 امام کاظم(ع) در ادامه فرمودند: يَا بُنَيَّ إِنَّمَا هِيَ مِحنَة مِنَ اَللّه اِمتَحَنَ بِها خَلقَه؛ پسر جان! غیبت قائم عج یک آزمون الهی است که به وسیله آن بندگانش را می آزماید. 👈یادمان باشد کوفیان با ظهور (حسین علیه‌السلام) و ما با غیبت حسین زمانمان امتحان شده‌ایم! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahid_gomnam15
‌ 💔😢
🌹رفتی ولی فراق تو باور نمی‌شود...داغی شبیه داغ برادر نمی‌شود ... 🔰توضیح درباره عکس:تیرماه ۱۳٦٦ ، گلزار شهدای همدان وداع قهرمان مبارزه با نفس فرمانده اطلاعات‌عملیات‌لشکر۳۲انصارالحسین با برادر قهرمان خود محمدامیر چیت‌سازیان از فرماندهان گردان مهندسی جهادسازندگی که در عملیات نصر۴ به شهادت رسید. 🌷شادی روح هر دو عزیز صلوات.... 🔸عکاس : عبدالرضا چاردولی @shahid_gomnam15
شهیـد یعنی: به خیرگذشت... نزدیک بود بمیرد! تـــو چه می کنی در این میانه...؟! یادت نرود ... شهید بیدارت می کند ... شهید دستت را می گیرد ... شهید بلندت می کند ... @shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴حال و هوایی این چُنینم آرزوست🥀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ماه زنده شدن مردگان (فضیلت ماه رجب) 🎙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahid_gomnam15
شهید گمنام
به ابراهيم که تا آن موقع نميشــناختمش گفتم: رفيق، اين پاي من آســيب ديده. هواي ما رو داشته باش. َ
مسابقات قهرماني باشگاهها در سال 1355 بود. مقام اول مسابقات، هم جايزه نقدي ميگرفت هم به انتخابي کشــور ميرفت. ابراهيم در اوج آمادگي بود. هرکس يک مسابقه از او ميديد اين مطلب را تأييد ميكرد. مربيان ميگفتند: امسال در 74 کيلو کسي حريف ابراهيم نيست. مسابقات شروع شــد. ابراهيم همه را يکي يکي از پيش رو برميداشت. با چهار کشتي که برگزار کرد به نيمه نهائي رسيد. کشتيها را يا ضربه ميکرد ُرد. يا با امتياز بالا ميب به رفقايم گفتم: مطمئن باشــيد، امسال يه کشتيگير از باشگاه ما ميره تيم ملي. در ديدار نيمه نهائي با اينکه حريفش خيلي مطرح بود ولي ابراهيم برنده شد. او با اقتدار به فينال رفت. حريف پاياني او آقاي »محمود.ك« بود. ايشان همان سال قهرمان مسابقات ارتشهاي جهان شده بود. قبل از شروع فينال رفتم پيش ابراهيم توی رختکن و گفتم: من مسابقه هاي حريفت رو ديدم. خيلي ضعيفه، فقط ابرام جون، تو رو خدا دقت كن. خوب کشتي بگير، من مطمئنم امسال برا تيم ملي انتخاب ميشي. مربي، آخرين توصيه ها را به ابراهيم گوشــزد ميکرد. در حالي که ابراهيم بندهاي کفشش را مي بست. بعد با هم به سمت تشک رفتند رفیق شهیدم🥀 ادامه دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahid_gomnam15
آیت الله بهاء الدینی آمده بودند شیراز. طلبه ها از ایشان درس اخلاق خواستند. آقا فرمودند: بروید صیاد شیرازی شوید. اگر صیاد شیرازی شدید، هم دنیا دارید هم آخرت. @shahid_gomnam15
«♥️🕊» بِـسـمِ‌رَبِّ‌الحـسـیـن|❁ انت‌فے‌‌♡ے‌‌یاحسین :))♥️ 🕊¦↫ ♥️¦↫ @shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 میگفت... هر کسی چهل روز زیارت عاشورا بخواند و ثوابش را هدیه بفرستد حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم ✍معطل چی هستی؟ ۴۰تا زیارت عاشورا در برابر حاجتت... گفته بودی چه حاجتی داری؟ "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست" ⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/3400007970C7419aa8d81 امدنت اتفاقی نیس رفیق
🌷کتاب (کتاب مخفی) 🌷 ماهان تمام حرف ها و نصیحت هایشان را شنیده بود. قرار بر آن بود تا کتاب را به مرز فارس برساند، آن جا کاتب دیگری به نام بهرام، از روی این کتاب رونویسی می کرد و کتاب تازه را به مرز توران می فرستاد. هیچ وقت ماهان فکرش را هم نمی کرد که همان ابتدای راه، پشت تخته سنگی بخوابد و ناخواسته صدای دشمنان محمد را که برای قتلش نقشه می کشیدند، بشنود. ترسیده پا به فرار گذاشته بود و یکی از دشمنان با اسب دنبالش کرده بود. ماهان از فکر و خیال بیرون آمد. نگاهی به اطراف انداخت. برهوت تمام ناشدنی بود! با این که پیاله ای شیر و چند رطب خورده بود و چندان گرسنه نبود، اما ساعتی را که با پای پیاده آمده بود، سخت او را تشنه کرده بود. ماهان صدایش را بلند می کند و رو به مهاجمان که جلوتر می روند، می گوید: _ آهای! جانی برایم نمانده. تشنه ام ! خالد میان رفتن، سرش را به عقب بر می گرداند و به ماهان نگاه می کند. _ جان تازه میخواهی چه کنی؟! دوباره به برابرش، برهوت تمام نشدنی نگاه می کند و ادامه می دهد: _ همین نیمه جانت را نیز فردا از تو خواهیم گرفت. می خندد. ادامه دارد... @shahid_gomnam15
🌷‌ کتاب (کتاب مخفی) 🌷 از خنده اش ابو حامد نیز می خندند. سلیمان اما توی حال خودش مشغول زمزمه آواز است. ماهان می پرسد: _ با من چه می کنید ؟! مرا می کشید ؟! ابو حامد میان خنده جواب می دهد: _ چه خیال کرده ای ؟! این همه راه دنبالت نیامده ایم که رهایت کنیم . خالد پشت به ماهان و رو به برهوت ، با دست اشاره می کند به خورشید . _ به آن خورشید نگاه کن . ماهان به خورشید کم رنگی که تا غروبش فاصله زیادی نمانده بود نگاه می کند. خالد ادامه می دهد: _ این آخرین خورشید و آخرین غروب زندگی توست ! ماهان غمگین و افسرده به خورشید نگاه می کند. اسب بی سوار او را به جلو می کشد و او مجال ایستادن ندارد. طنابی دور تنش پیچیده اند ، کهنه اما ضخیم است . بازوانش از شدت فشار طناب، خراشیده و زخمی شده . ماهان می پرسد _ چرا باید بمیرم؟! برای کاری که نکرده ام ؟! ابو حامد جواب می دهد: _ اگر راست می گویی و کاری نکرده ای ، بگو چرا از ما می گریختی؟! از چه ترسیده بودی ؟! ماهان جواب می دهد: _ از بیم جان ! از آن تیغ شمشیر که رفیقتان بر من کشید! یادتان نیست ؟! من با پای پیاده بر خاک کویر می دویدم و او نعره کشان شمشیرش را در هوا تکان می داد ! @shahid_gomnam15