شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
💐زیارت نامه شهدا📜 ❇️اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم ی
زیارت نامه شهدا.👆👆👆
ودعای عهدرا که هر روز
می خوانیم ان شاء الله
#سلام_اربابم
⚜نوڪـــــربرای آنڪه دلش را جلا ڪند
⚜یا آنڪه فڪـر سینه ی پر مبتلا ڪند
⚜باید بلافاصله بعد بیدارباش صبح
⚜با یڪ سلام رو به سوی ڪربلا ڪند
💐صبحم بنــام تو ارباب💐
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 اهمیت تغییر ومرتکب نشدن به گناه قبل ازظهور امام عصر😔
#کلیپ_مهدوی
#استاد_پناهیان #تلنگر
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🎬 اهمیت تغییر ومرتکب نشدن به گناه قبل ازظهور امام عصر😔 #کلیپ_مهدوی #استاد_پناهیان #تلنگر 🍃🌺🌸
سلام
روزتون پر از عشق خدا
پیشنهاد میکنم همه
اعضای محترم کانال
این کلیپ را نگاه کنند
منتظر نظراتتون
هستیم 👇👇👇
@ya_ommah
غذای حضرتی امام رضا(ع)😍
چندروز بعد عقدمون💍دوتایی رفتیم مشهد ،سفر خیلی خوبی بود،خیلی خوش گذشت بهمون.☺️.
یه روز داشتیم توی حرم آقا #امامرضا قدم میزدیم دیدیم جلوی مهمانخانه آقا امام رضا شلوغه، من نمیدونستم اونجا چه جاییه،از کمیل سوال کردم وبهم گفت اینها میرن جاهایی و ژتون هایی رو میدن به یه سری آدم ها واونهام دعوت میشن برای خوردن غذای آقا امام رضا😍👌..
البته امام رضا دعوتشون میکنه..🍃
من وکمیل دوتایی گفتیم ای کاش ماروهم دعوت کنه😔..
یه روز نشسته بودیم توی اتاق وداشتیم صحبت میکردیم روز حرکتمون به سمت منزل رو برنامه ریزی میکردیم که کی حرکت کنیم وناهار رو کجا بخوریم..که دیدیم در اتاقمون رو زدن..کمیل در رو باز کرد..من داشتم گوش میدادم..یه آقایی بود که گفت:سلام پسرم زیارتتون قبول🌹 ببخشید شما چندنفرید؟
کمیل گفت سلام ممنون سلامت باشید ما دونفریم چطورمگه؟ اون آقا دوتا کاغذ«ژتون» گذاشت تو دست کمیل وگفت شما ناهار مهمون آقا امام رضایید😊 وخداحافظی کردو سریع رفت..وقتی کمیل درو بست برای چندلحظه فقط داشتیم به هم نگاه میکردیم..باورمون نمیشد😳.کمیل از خوشحالی زیاد زنگ زد به دوستش شهید محمد محرابی پناه وقضیه رو به ایشونم گفت...ناهارش خیلی خوشمزه بود☺️..غذاش چلوخورشت بودو مزه اش هنوز زیر زبونمه😋 بهترین سفری بود که من وکمیل رفتیم🍃
شهید کمیل صفر تبار🌺🍃
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 "اذان" با صدای دل انگیز "شهید ابراهیم هادی" 🌸🍃
#بسیار_دلنشین
@shahid_hadi124
🌹🍃🌹🍃🌹
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌹☘🌹☘🌹☘ 🔮قسمت چهل و سوم داستان #شهیدتورجی_زاده 🍇رفاقت ❤️اواخر سال ۶۵ بود در ایام عملیات کربلا
🌹☘🌹☘🌹☘
🔮قسمت چهل و چهارم داستان
#شهیدتورجی_زاده
🍇خمپاره
راوی:
یکی از دوستان
❤️برای عملیات کربلای چهار به منطقه رفتیم . حدود 20 نفر از ارکان گردان بودیم . می خواستیم منطقه را از نزدیک ببینیم .
💚اما با اعلام پایان کار ، قرار شد برگردیم . در مسیر برگشت همه ما پشت یک تویوتا نشسته بودیم . محمد تورجی هم فرستادیم جلو .😇
💙در راه گلوله های خمپاره مرتب اطراف ما به زمین می خورد . هر لحظه ممکن بود یکی از آنها روی ماشین اصابت کند . بعضی از بچه ها ترسیده بودند . فکری به ذهنم رسید .
💖من یک دبّه پلاستیکی برداشتم . شروع کردم به زدن و خواندن !! محمد سرش را بیرون آورد و با عصبانیت گفت : چیکار می کنید ! این به جای ذکر گفتنه ⁉️ چند نفری از بچه ها هم دست می زدند . می خواستم کمی روحیه بچه ها رو عوض کنم .😍
💜یکدفعه گلوله خمپاره پشت ماشین فرود آمد . لاستیک عقب پنچر شد . دو نفر از بچه ها به شدت مجروح شدند .
💚محمد سریع از ماشین پیاده شد . با عصبانیت به من نگاه کرد و گفت : این هم نتیجه کارای تو !
💙گفتم ممد جون ناراحت نشو . من به خاطر شما این کار رو کردم !
💛با تعجب به من نگاه می کرد . بعد ادامه دادم : اگه ذکر می گفتیم که بدتر بود ! خمپاره رو سر ماشین می خورد !😎
❤️من این کار رو کردم که ملائک خدا ما رو انتخاب نکنند ! بگن اینها که مشغول این کارها هستند😇 لیاقت شهادت ندارند .
💖با وجود عصبانیت کمی به حرف من فکر کرد . بعد هم اخمهایش باز شد و خندید .😅
💚جلسه رو به پایان بود . محمد اصرار داشت گردان به عملیات برود . برادر زنجیربند گفت : به منطقه پدافندی برویم .از فرماندهان سؤال شد . بعد از صحبتها قرار شد به منطقه پدافندی برویم .
💙شب برادر تورجی گفت : برو زنجیربند را صدا کن ، جلسه داریم !
💖رفتم و صدایش کردم . خیلی سریع آمد . تا وارد شد با تعجب به اطراف نگاه کرد . هیچ نشانه ای از برگزاری جلسه نبود . یکدفعه محمد از پشت او را هُل داد ! یک پتو هم رویش انداختند🙃 و ... .
💙حسابی کتک خورد . بعد محمد با خنده نشست روی پتو و گفت : خُب ، باز هم دوست داری بری پدافندی ؟! توبه کن ! بگو اشتباه کردم !😅
💚خیلی خندیدیم . خود برادر زنجیربند هم می خندید . شوخی های محمد در نوع خودش جالب بود . بعد از جشن پتو محمد را در آغوش گرفت و بوسید . بعدها هر بار همدیگر را می دیدیم از او حلالیت می طلبید . 😍
#ادامه_دارد......
📕بر گرفته از کتاب #یازهرا
💚 به کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده بپیوندید 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
☘🌹☘🌹☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ #کلیپی_ویژه👆👆👆
بمناسبت 30 خرداد؛
سالروز انفجار بمب در حرم مطهر رضوی همزمان با عاشورای حسینی
🌸🍃در آن حادثه ۲۶ تن شهید و بیش از ۳۰۰ نفر مجروح شدند که یکی از این شهدا (دانیال ۲ ماهه) که عکس او در این سالها بیش از بقیه شهدا دیده شده است.
🌸🍃پدر و مادرِ دانیال، این طفل ۲ ماهه را از زابل برای شفا به مشهد می آورند اما منافقین سیاه دل او و پدرش را داخل حرم امام هشتم شهید می کنند تا ثابت کنند از هیچ جرم و جنایتی دریغ ندارند.
🌸🍃روایت این حادثه بعد از گذشت بیش از ۲۰ سال از زبان مادر این شهید و مامور وظیفه شناسی که دانیال در دستانش جان میدهد شنیدنی است.
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه خونے بالاےمزار شهید رسول خلیلی در روز خاکسپارے😭😭💔
وصیت ڪرده بود که بالای سرم روضه حضرت زینب بخونید😭😭💔
پیشنهاد دانلود👌💔
❣التماس دعای فرج❣
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
اولین بار مگه یادم میره.mp3
3.34M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃 اولین بار مگه یادم میره
🍃 که نگام به پرچم تو افتاد
🎤 #سیدمجید_بنی_فاطمه
⏯ #شور_احساسی
👌 فوق زیبا
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
سلام
ان شاء الله چند دقیقه دیگه هیئت مجازی شروع خواهد شد
لطفا همراه با ما باشید
بسم رب الزهرا
یا رب الزهرا بحق الزهرا اشف صدر الزهرا بظهور الحجه
شب جمعه است اومدم امشبه رو ردم نکن
روی خوش نشون بده بین خوبا بدم نکن
شب جمعه است اومدم حاجتمو روا کنی
واسه ی بی کسی و خستگیم دعا کنی
سلام ای خدای مهربان
سلام ای خدایی که از مادر مهربان تری
سلام ای خدایی که زود راضی میشی
سلام ای خدایی که ستارالعیوبی
سلام ای خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تری
سلام ای خدای عزیزم
سلام ای خدای بخشنده ام
سلام ای خدای گناهکارا
یک بار حضرت موسی ع داشت با خدا مناجات میکرد
گفت یا اله المحسنین یعنی ای خدای نیکو کارا
جواب اومد لبیک
گفت یا اله المطیعین ای خدای اطاعت کنندگان
جواب اومد لبیک
گفت یا اله العاصین ای خدای گناهکارا
سه بار جواب اومد لبیک لبیک لبیک
حضرت موسی ع تعجب کرد به خدا عرضه داشت چرا وقتی گفتم ای خدای نیکوکاران و اطاعت کنندگان یه بار گفتی لبیک ولی وقتی گفتم ای خدای گناهکارا سه بار گفتی لبیک؟
جواب اومد چون اونی که نیکوکاره به اعمال نیکش امیدوار هست
اونی که اطاعت کننده هست به اطاعتش امیدواره
اما اونی که گناهکاره کسی رو به جز من نداره
امشب اومدی بدون خدا منتظرته
مطمئن باش خدا باهات کار داره
اگه باهات کار نداشت الان نمیتونستی باهاش حرف بزنی
چی امشب میخوای به خدا بگی؟
حرف دلت چیه؟
بگو خدا اومدم بگم غلط کردم
اومدم از گناهام توبه کنم
اومدم بگم نفهمیدم
اومدم بگم خسته شدم از گناه
اومدم شکایت نفسم رو بهت بکنم
بذار خودمونی تر باهات حرف بزنم
اومدم بگم خداجون با همه گناهام بازم دوستت دارم
اومدم بگم خداجون تا حالا به خوبی تو ندیدم
خدای مهربانم تا حالا نشده یه بار بهم یه بدی کنی