eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.1هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
114 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸السلام علیکَ یا رسولَ الله 💗السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین 🌸السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ 💗السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی 🌸السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ 🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ 💗السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ 🌸السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی 🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی 🌸السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری 💗السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ، یا صاحبَ الزمان 💕💕و رحمة الله و برکاته💕💕 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
خیلی دوست داشتند بعد از شهادتش زیاد برایش فاتحه بخوانند 👇👇👇 🔰من دوست دارم هر کاری می توانم برای انجام بدم... حتی بعد از !💔 🌸 جهت شادی روح شهید تورجی زاده عزیز و همه شهدای عزیزمان ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🍃یه استادی داشتیم ، جلسه آخرکلاسش بود چندتا جمله گفت و رفت... +گفت : بچه ها اگه میخوایید عاقبتتون ختم به شهادت بشه ، اگه میخوایید عاقبت بخیر بشید ، اگه میخوایید آرامش رو درک کنید _همه باتعجب نگاهش میکردن! که ادامه داد؛ +تنها راه سعادت دنیوی و اخروی کار کردنه و کاری صد درصد برای خدا نیست مگه اینکه تو و به نیت رضای خدا انجام بشه.. بچه های اگه میخوایید همیشه موفق باشید جز برای رضای خدا کار نکنید و دنبال دیده شدن نباشید ، از کرده های خودتون مغرور نشید و تواضع رو هرگز فراموش نکنید حتی اگه به بالاترین پست و مقام رسیدید همیشه عکس یه شهید رو تو جیب ، کیف یا... داشته باشید و بدونید که نباید شرمنده نگاهش بشید باید راه و رسم درست زندگی کردن رو از این شهدا یادبگیرید و در راهشون ثابت قدم باشید ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
1_103103932.mp3
18.74M
دلم گرفته دلم برا مادرم گرفته دلم برا غربت حرم گرفته کشته تشنه لب کربلا یه ساعت بعد تو پیر شدم خواهر برادری بهت بگم 💞یا زینب کبری سلام الله علیها ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
6.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ڪلیپے تڪان دهنده در مورد اینڪه چطور و عفت و ما ذره ذره داره از بین میره و جاش بے غیرتے داره برامون عادے میشه! استاد رائفی پور ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🔻 ۶۹ 👈این داستان⇦《 مثل کف دست 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎برگشتم توی اتاقم ... بی حال و خسته ...😞 دیشب رو اصلا نخوابیده بودم ... صبح هم که رفته بودم دعای ندبه ... بعد از دعا ... سه نفره کل مسجد رو تمییز کرده بودیم ... استکان ها رو شسته بودیم و ... 🍃اما این خستگی متفاوت بود ... روحم خسته بود و درد می کرد ... اولین بار بود که چنین حسی به سراغم می اومد ... - اگر من رو اینقدر خوب می شناسی ... اینقدر خوب که تونستی توی یه حرکت ... همه چیز رو از زیر زبونم بکشی... پس چرا این طوری در موردم فکر می کنی و حرف میزنی؟ ... من چه بدی ای کردم؟ ... من که حتی برای حفظ حرمتت ...❗️❗️ بی اختیار، اشک از چشمم فرو می ریخت😢 ... پتو رو کشیدم روی صورتم ... هر چند سعید توی اتاق نبود ... ✨خدایا ... بازم خودمم و خودت ... دلم گرفته ... خیلی ...😭😭 🍃تازه خوابم برده بود ... که با سر و صدای سعید از خواب پریدم... از عمد ... چنان زمین و زمان و ... در تخته رو بهم می کوبید ... که از اشیاء بی صدا هم صدا در می اومد ... اذیت کردن من ... کار همیشه اش بود ... سرم رو گیج و خسته از زیر پتو در آوردم ... و نگاهش کردم...😳 چیه؟ ... مشکلی داری؟ ... ساعت 10 صبح که وقت خواب نیست ... می خواستی دیشب بخوابی ...💤💤 چند لحظه همین طور عادی بهش نگاه کردم 😐... و دوباره سرم رو کردم زیر پتو ... من همبازی این رفتار زشتت نمیشم ... کاش به جای چیزهای اشتباه بابا ... کارهای خوبش رو یاد می گرفتی ... این رو توی دلم گفتم و دوباره چشمم رو بستم ...😑 - خدایا ... همه این بدی هاشون ... به خوبی و رفاقت مون در... 🌙شب ... مامان می خواست میز رو بچینه ... عین همیشه رفتم توی آشپزخونه کمک ... در کابینت رو باز کردم ... بسم الله گفتم و پارچ رو برداشتم .. تا بلند شدم و چرخیدم ... محکم خوردم به الهام ... با ضرب، پرت شد روی زمین ... و محکم خورد به صندلی ...😳😂 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ❄️❄️❄️
🔻 ۷۰ 👈این داستان⇦《 دشتی پر از جواهر 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎اونقدر آروم حرکت می کرد ... که هیچ وقت صدای پاش رو نمی شنیدم ... حتی با اون گوش های تیزم ...👂👂 چشم هاش پر از اشک شد 😢... معلوم بود خیلی دردش گرفته ... سریع خم شدم کنارش ... خوبی؟ ... با چشم های پر اشکش بهم نگاه کرد ...😭 آره چیزیم نشد ... دستش رو گرفتم و بلندش کردم ... خواهر گلم ... تو پاهات صدا نداره ... بقیه نمی فهمن پشت سرشونی ... هر دفعه یه بلایی سرت میاد ... اون دفعه هم مامان ندیدت ... ماهی تابه خورد توی سرت ... چاره ای نیست ... باید خودت مراقب باشی ... از پشت سر به بقیه نزدیک نشو ...😳😊 همون طور که با بغض بهم نگاه می کرد ... گفت ... می دونم ... اما وقتی بسم الله گفتی ✨... موندم چرا ... اومدم جلو ببینم توی کابینت دعا می خونی؟ ... ناخودآگاه زدم زیر خنده ...😂 آخه توی کابینت که جای دعا خوندن نیست ... به زحمت خنده ام رو کنترل کردم ... و با محبت بهش نگاه کردم ...☺️ 🍃هر کار خوبی رو که با اسم و یاد خدا و برای خدا شروع کنی... میشه عبادت ... حتی کاری که وظیفه ات باشه ... مثل این می مونه که وسط یه دشت پر جواهر ... ولت کنن بگن اینقدر فرصت داری ... هر چی دلت می خواد جمع کنی ...💎👑💍 ❣اشک هاش رو پاک کرد ... و تند تر از من دست به کار شد ... هر چیزی رو که برمی داشت ... بسم الله می گفت ... حتی قاشق ها رو که می چید ...🍴 دیگه نمی تونستم جلوی خنده ام رو بگیرم ... خم شدم پیشونیش رو بوسیدم ...😘 🍃✨فدای خواهر گلم ... یه بسم الله بگی به نیت انداختن کل سفره ... کفایت می کنه ... ملائک بقیه اش رو خودشون برات می نویسن ... مامان برگشت توی آشپزخونه ... و متحیر که چه اتفاق خنده داری افتاده 😳😄... پشت سرش هم ... چشمم که به پدر افتاد خنده ام کور شد ... و سرم رو انداختم پایین ...😐 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ✨💎✨
👆👆👆 خیلی التماس دعا از شما بزرگواران دارند
♥️ 🌸در آزاد سازی تکریت ، بخاطر اینکه سقوط آن موصل را به خطر می‌انداخت آمریکایی ها ماشین را مورد حمله قرار دادند . برای همین هم بود که در بیشتر صحنه ها ایشان تلاش می‌کرد از ماشین و تجمع بچه ها دور شود و تنهایی جابجا شود تا خطر از دیگران هم دفع شود. 🌸آمریکایی ها با زدن ماشین فرماندهی عملیات می‌خواستند به ما بفهمانند که نباید جلوتر بروید ، ولی گوشش بدهکار نبود و کار خودش را می‌کرد تا تکریت را تصرف کردیم . در سوریه و در نزدیکی تنف که مقر آمریکایی ها بود و هنوز هم آنجا هستند ، زمانی که ما به سمت این جبهه حرکت کردیم تا عملیات را شروع کنیم هواپیماهای آمریکایی به ما حمله کردند که چند تانک و نفربر و یک بولدوزر منهدم شد و شهید هم دادیم . ولی با تغییر موضع سریع سالم ماند .آمریکایی ها برای آنکه در آن منطقه داعش از موقعیت ما مطلع شود فیلم آن را برای داعش ارسال کردند ما ظهر نماز خواندیم و حاج قاسم امام جماعت شد . چند ساعت بعد داعش یک ماشین انتحاری فرستاد برای به شهادت رساندن حاجی ولی ما تغییر مکان داده بودیم و عده ای از رزمندگان شهید شدند . 🌸در هر صورت آمریکایی ها سال ها تلاش می‌کردند را شهید کنند چون تمام برنامه های آن ها را با شکست رو به رو کرده بود حاج قاسم طی بیست سال گذشته آن چه را از جهان فردایش برای تدارک ظهور مولایش در مخیله ش داشت با تمام توان روحی و جسمی اش پی گرفت و محقق کرد .آرایش کنونی آسیای غربی مرهون دوندگی هفده هجده ساعته‌ی در شبانه روز و چیزی شبیه این ؛ نماز صبح را در دمشق می خواند ، نماز ظهر را در حلب ، نماز مغرب را در بغداد و چند ساعت خواب و نماز شب در تهران روزی اش می شد ... 📚روایت سردار اصغر صبوری به عنوان شاهد عینی ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎯 برای سرباز امام زمان(اروحنا فداه) شدن، چه کنیم؟ 🎤 آیت الله قرهی(مد ظله العالی) ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124